رازهای سربه مهر آثار باستانی و تاریخی بیش از 6 هزار ساله، قله های مرتفع با دامنه های سرسبز، باغ های میوه های گرمسیری و نیمه گرمسیری، روستاهای گردشگری، سواحل دلنشین، بازارهای سنتی و لوکس و کوههای مینیاتوری گوشه ای از زیباییهای استان سیستان و بلوچستان برای سفرهای نوروزی است.
در بخش اول گفتیم که چگونه کنوانسیونهایی با موضوع میراث فرهنگی در یونسکو پدید آمد. یکی از آنها «کنوانسیون حفاظت از میراث فرهنگی ناملموس»۱ بود که در سال ۱۳۸۴ ( ۲۰۰۳ میلادی) تصویب شد که بر اساس آن، آیین باستانی «نوروز» در مرحله اول با عضویت هفت کشور ایران، جمهوری آذربایجان، هند، قرقیزستان، پاکستان، ترکیه و ازبکستان در هشتم مهرماه ۱۳۸۸ ( سی ام سپتامبر ۲۰۰۹) ثبت جهانی شد.
در اصطلاح یونسکو، «میراث جهانی» یعنی مواریث فرهنگی و تاریخی که فراتر از یک ملت و یک سرزمین، ارزش جهانی دارد و به همه بشریت متعلق است. تا قبل از تاسیس یونسکو در ۱۳۲۴ خورشیدی (۱۹۴۵ میلادی) و پایان جنگ جهانی دوم، چنین عنوانی شناخته شده و آشنا نبود، و ابزارهای بین المللی برای حفاظت از آن وجود نداشت. یکی از آثار شوم این جنگ انهدام آثار تاریخی بسیار در کشورهای درگیر بود.
گذرزمان فرصتی برای ساختن پل میان انسانهاست مدیر کل یونسکو، در پیامی به مناسبت ثبت نوروز در میراث جهانی ناملموس، گفت: نوروز میگوید که گذر زمان فرصتی برای ساختن پل میان انسانهاست.
جشن نوروز یکی از کهن ترین آداب نژاد ایرانیست و هرچند که در اوستا تصریحی بدان نیست ولی از قراین پیداست که چون نوروز در روز هرمزد از ماه فروردین واقع می شود و نام آن روز نام بزرگترین مبدأ مذهب زرتشت است جشن نوروز از آئین های قدیم مذهب پدران ما بوده است و چون اطلاعات دقیقی که از ایران قدیم داریم منحصر به دورۀ ساسانیان است نمی دانیم که در زمانهای پیش از آن و مخصوصاً در عهد هخامنشیان آئین نوروز در دربار ایران چه بوده است....
شاهنامه یادگار جاویدان فردوسی، دریایی زرف و منبعی بس بزرگ برای پژوهش در زمینه های مربوط به زبان و فرهنگ و معنویات قوم ایرانی است. در این اثر عالیقدر همه جا عشق سرشار فردوسی به آئین و سنتهای اصیل باستانی جلوه گر است. آیین و سننی که تار و پور آن با احساس و اندیشۀ مردم این مرز و بوم پیوند ناگسستنی دارد و ریشه های آن در اعماق روح نسلهای ایرانی نهفته است. سنتهایی چون نوروز و سده و مهرگان که هر یک در خلال سخن دلنشین فردوسی مقامی بس ارجمند است...
به عقیدۀ عموم مورخان و همچنین مدارک و شواهد مستند تاریخی، مقام ایرانیان در تاریخ دنیا، نه با سپری شدن دوره پرعظمت هخامنشی به پایان آمد و نه با انقراض ساسانیان به سر رسید. لیندلر در «تاریخ عالم» خود این عقیده را صریح تر از همه بیان کرده و می گوید: «ایرانیان همواره بعد از دوره های فشار و تضییقات قد علم کرده، ذات ملی خود را نجات داده و قسمت معتنابهی از روح خود را در فاتحان خود یعنی یونانیان و اعراب و ترکها و مغولها دمیده و برای خود بعد از فواصل متمادی دوباره به دست آورده اند.
نوروز، آغاز سال نو خورشیدی (شمسی)، مقارن با نقطه اعتدال ربیعی در نیمکره شمالی است، که با نقطه اعتدال خریفی (پاییزی) در نیمکره جنوبی مطابقت پیدا می کند. در این سوی کره خاکی، رویش گلها و گیاهان و درختان آغاز می گردد، و در ان سوی زمین، پژمردگی و ریزش برگ رستنی ها شروع می شود.
نوروز، این عید کهن سال که گنجینه ای از سنت های دل پذیر است، تاریخی بس دراز و عبرت انگیز دارد. از روزگاران بسیار قدیم که تعیین تاریخ آن حتی از عهدۀ تاریخ هم بیرون است تا امروز این عید با تمام سنت ها و آداب و رسوم خود هم چنان در فراز و نشیب تاریخ و از خلال حوادثی عظیم راه خود را باز کرده و دنیای افسانه ای قدیم را به عصر دانش امروز پیوسته است.
نخستین درونمایه ی اساطیری نوروز اسطوره ی باززایی، تجدید حیات یا بازآفرینی زمان است. مفهوم تجدید حیات در جشن های سال نو ایرانی، هندی و بین النهرینی نیز به چشم می خورد. این مفهوم به نوعی با اسطوره ی آفرینش کیهان و عناصر طبیعت گره می خورد و با مفهوم فرشکردی یا رستاخیزی ارتباط دارد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید