یکی از دغدغههای جدی جامعه مواجهه با فضاهای جدید ارتباطی است که این مواجهه چنانکه انتظار میرفت با مبانی اخلاقی همسو نبوده و حتی گاه منجر به بروز و ظهور فجایع اخلاقی میشود. عدهای معتقدند نیازمند فلسفه و اندیشهای تازه در تعاریف اخلاق هستیم و عدهای دیگر این نوع رفتارها را گذری و طبیعی میدانند. در این خصوص با شیرزاد پیکحرفه، عضو هیاتعلمی گروه فلسفه دانشگاه بینالمللی امام خمینی به گفتوگو نشستیم.
در دههها و سدههای گذشته، یکی از مواردی که ایرانیان بابت آن به دیگر ملل جهان فخر میفروختهاند، هوشمندی و بالابودن آیکیو میان آنها بوده است گواینکه دلیل آنها برای داشتن هوش بالا و برتری نسبت به دیگر جوامع، حضور ایرانیان در سطوح بالای علمی و اجرائی دنیا مانند ناسا (سازمان فضایی آمریکا) و نیز حضور در دانشگاههای معروف بهعنوان دانشجو و استاد بوده است
جریان روشنفکران وابسته و غربگرا در روزگار مشروطیت، با حمایت استعمار انگلیس در رویارویی با جریان مذهبی برای به کژراهه کشیدن نهضت مشروطیت، شگردها و شیوه های تبلیغاتی مختلفی را به کار بستند. پایگاه فکری آنها، بدون تردید ارزشهای غرب بود. بریدگی از فرهنگ، سنتها و آئینهای خودی و دلبستگی به فرهنگ غربی، سبب شده بود که آنها خود را با فرهنگ خودی بیگانه انگارند و با فرهنگ بیگانه خودی؛ تا آنجا که به ستیز با فرهنگ خودی پرداخته و به گذشته خود پشت پا زدند و به پیشینه و حال غرب علاقه نشان دادند. یکی از این اندیشهگران متجدد میرزا فتحعلی آخوندزاده است.
ابومنصور ماتریدی (نام کامل: محمد بن محمد بن محمود أبو منصور الماتریدی السمرقندی الحنفی) (تاریخ مرگ: سال ۳۳۳ هجری قمری) موسس فرقهٔ ماتریدیه، متکلم، فقیه و مفسر قرآن ایرانی مسلمان بود. او که در ماترید از نواحی سمرقند در ماوراءالنهر به دنیا آمد، خداشناسی اسلامی و علم کلام را نزد استادانی چون ابوبکر احمد جوزجانی، ابونصر احمد بن عباس عیاضی (مهمترین استادش)، نصیر بن یحیی بلخی و محمد بن مقاتل رازی آموخت. ابومنصور ماتریدی در زمینههای تفسیر، فقه و به خصوص کلام از صاحب نظران محسوب میشود. تأسیس فرقهٔ کلامی ماتریدیه، پرورش شاگردان صاحب نظر و به جای گذاشتن آثار فراوان، از نکات قابل ذکر درباره ماتریدی است.
اصفهان یا اسپهان، شهری در مرکز ایران و در واقع سومین شهر پهناور ایران پس از تهران و مشهد است. اصفهان به دلیل بناهای تاریخی و مکانهای دیدنی، شهری پرآوازه در میان ایرانیان و نیز جهانیان است، از اینرو از زمانهای دور تاکنون گردشگران فراوان ایرانی و غیر ایرانی را به خود جذب کرده است.
در این مقاله کوشیده شده تا با محوریت قرار دادن موضوع حقیقت وجود ،دیدگاه عارفان مسلمان را ، به ویژه با تکیه بر آراء ابن عربی و شارحان آراء و آثار او، با آراء کسانی همچون شنکره، رامانوجا، افلوطین ، عارفان مکتب قبالا و عارفان تائویی مقایسه کند.امید است پرداختن به مباحث تطبیقی بین ادیان بتواند پنجره های جدیدی از معرفت و آگاهی را بر سپهر معرفتی دین پژوهان جوان بگشاید.
در آستانه مشروطیت تعداد اندکی از انجمنهای مخفی و نیمه مخفی فعالیت خود را آغاز کردند. بعد از صدور فرمان مشروطه و تأسیس مجلس، انجمنها فعالیت خود را علنی کردند و تعداد آنها از صد گذشت. رشد سریع انجمنها که برخی از آنها در پشت پرده با برخی محافل انحرافی نظیر لژهای فراماسونری و فرقه ضاله بهائیت ارتباط داشتند، نه تنها نتوانست کمکی در حل مشکلات مردم نماید و مملکت را در طریق ترقی و تمدنی که ادعا می کردند هدایت کند و ملت ایران را با علوم و فنون جدید آشنا نماید، بلکه خود محملی شد برای اجرای منویات آشوب طلبان و پوششی بودند برای کارهای بی قاعده آنها، به طوری که هر کدام از آنها با تشکیل قوای مسلح نظامی با عنوان سر بازان ملی سد راه مجلس و اجرای قانون مشروطه شد و اسباب خرابی مملکت را فراهم کرد، یعنی با اقدامات نا بجا و دخالتهای بی مورد امور جاریه مملکت را مختل و مردم را از حکومت مشروطه ناراضی کرد و این فرصت را به دست محمد علی شاه داد تا مجلس را به توپ ببندد و اساس مشروطه را برچیند.
جهان معقول و جهان مسحوس، در حد ذات خویش هیچ زمینهای برای پیوستن به هم ندارند، مگر اینکه جهانی میانه و میانجی، جهان مخیل به منزله پیوندگاه آنها، به منزله «مجمعالبحرین» وجود داشته باشد و از آن نه فقط در عرصه بحث مفهومی و نظریهپردازی فلسفی، بلکه در عرصه سلوک معنوی و تحقق وجود بهره گرفته شود.
پیام پیامبر گزیدهای است از فرمودههای پیامبر اکرم(ص) با ترجمه استادان بهاءالدین خرمشاهی و مسعود انصاری. آنچه در پی میآید، اندرزهایی است که پیامبر گرامی(ص) به یار ارجمندش ابوذر غفاری کرده است.
ادبیات به عنوان بخشی از فرهنگ جامعه انعکاس اوضاع و احوال سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن است. در عین حال بیانگر آرمانها و آرزوها و از سوی دیگر نظام ارزشی حاکم بر آن است ادبیات بیان حال جامعه است و نهادی است اجتماعی که زندگی را به نمایش در می آورد.1 ادبیات جدید ایران از دوره مشروطه آغاز می شود و به تدریج گسترش می یابد. مجموعه عوامل مختلف به تحولات فرهنگی عصر مشروطه مدد می رساند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید