معاون پژوهش و فناوری وزارت علوم، تحقیقات و فناوری گفت: «ایران با کسب رتبه اول تولید علم در بین کشورهای منطقه خاورمیانه و همچنین در بین ٥٧ کشور اسلامی، سرآمد منطقه و جهان اسلام است».
مسئله تسلسل ازجمله کهن ترین مسائل فلسفى است که ارسطو آن را مطرح کرده است. نخستین پژوهش جدى در مسئله تسلسل تنازلى را میرداماد انجام داد. تسلسل تنازلى یعنى علت در ابتداى سلسله قرار گیرد و معلول ها به انتها نرسند. میرداماد با شرایط ویژه اى که براى ابطال تسلسل تعریف مى کند، تسلسل تنازلى را محال نمى داند. وى دو شرط اجتماع عقلى معلول در علت و همسویى جهت ترتب با جهت بى نهایت بودن علت ها را در تسلسل تنازلى موجود ندیده، حکم به عدم استحاله آن مى کند. دلیل این امر آن است که میرداماد بنا بر حدوث دهرى و سرمدى، و مسبوقیت معلول به عدم فکّى خویش در علت و مبانى تقدم بالعلیه، معتقد است که این تسلسل محال نیست.
آقاى ملکیان در این مقاله به نقد کتاب شناخت از دیدگاه قرآن اثر شهید بهشتى پرداخته است. به نظر ایشان، دکتر بهشتى از هشت مسأله مهم معرفتشناسى به چهار مسأله اشارهاى نکرده است و در بقیه موارد نیز صرفاً بر فهم عرفى اتکا کرده که این خود جاى نقد دارد. همچنین به نظر آقاى ملکیان حل و فصل مسائل فلسفى از طریق ارجاع به قرآن درست نیست. مسائل مطرح در کتاب همان مسائلى است که در کتابهاى مارکسیستى و شبه مارکسیستى آمده است و نوعى عملزدگى نیز در نحوه طرح مباحث دیده مىشود.
پای کاشیهای تاریخی دزدیدهشده در تهران به بساط عتیقهفروشهای جمعهبازار باز شده است. مرد سیگار بهدست کنار بساطی نشسته که اجناسش تکههایی از جنس تاریخ است. در گوشهای از این بساط هفترنگ، از قاشق و چنگال تا آفتابه و شاهعباسی، ردیفی از کاشی به چشم میخورد. کاشیهایی که روزگاری سردر خانههای تاریخی تهران را رنگین میکردند، حالا تکهتکه و شکسته به جمعهبازار رسیدهاند.
اخلاق از واژه هایی بشمار می رود که تاریخ آن همزاد و همراه با آفرینش انسان است؛ زیرا انسانیت انسان با اخلاق معنا پیدا می کند. بر همین اساس است که در آموزه های دینی بالاخص معارف قرآنی به اخلاق و مؤلفه های آن به صورت ویژه پرداخته شده است. قرآن کریم به عنوان آخرین وکاملترین ذخیره ی خداوند سبحان، به مؤلفه های اخلاقی نگاه بی بدیلی داشته است.
تابلوی امپرسیونیستیای است از «کلود مونه»، که روستای «له و کور»، در نزدیکی «وت تویی» درسال 1878 را نشان رفته، انگار نشسته بر موجهای پرچین و شکن است... و آن دورها، آدم هایی، بر قایقها، کوچک و بزرگ و دورترها، ساحل است و شبحی از سنگهای صخره گون و در سویی، خانهها، رنگین و دو درخت سرکشیده و آنگاه بیداد ابرها است، در آن بالا، همانند موجهایی سرکشیده در پایین. در طوفان رنگها و در چین و شکن آبهای رود ناآرام و یورش بیامان، موج ابرها، خود را میبازند. با این همه تابلو آرامشی غریب، را نوید میدهد. روستا، غریب است.
مازندران طی قرنها، در تیول طوایف و امیران مختلف بود و هر بار که پادشاهی قصد فتح آن دیار را می کرد، چاره ای جز استفاده از امیران محلی و ابقای آنان را نداشت. بدین ترتیب، مازندان هیچ گاه درست به بدنه ایران وصل نشد. این وضع حتی در باره تیمور هم که فاتح عالم لقب گرفت، صادق بود. اواخر دوره تیمور، یعنی اوائل قرن نهم هجری، کیومرث بن بیستون (807 _ 857) با زحمت تمام، بخش میانی مازندران یا به عبارت درست تر، مازندران غربی را در اختیار گرفته، در منطقه رستمدار (شامل نور و کُجور) حاکم شد. با درگذشت او، ولایتش میان فرزندانش اسکندر و کاوس (و سپس جهانگیر فرزند کاوس) تقسیم شد. از این زمان تا اوائل قرن یازدهم هجری، این منطقه در اختیار این دو خاندان بود.
شاید هیچ شاعری به اندازه او موافق و مخالف نداشت. با این همه، بسیاری از مخالفان حتی ایدئولوژیکاش، بعضی به احترام شعرش، برخی به احترام کار سترگش در فرهنگنویسی و دیگران به دلیل دانشاش در حوزه ادبیات کلاسیک، در مراسم بدرقهاش به خانه آخر که امامزاده طاهر بود...
شیفتگی بسیار به زبان آلمانی او را رهسپار سفر به آن سوی مرزها کرد. برخلاف میل باطنیاش قادر به تحصیل در رشته ادبیات آلمانی نشد و به ناچار مطالعه مهندسی فضای سبز در مقطع کارشناسی را در پیش گرفت. آنقدر در فراگیری این زبان رایج در اروپای غربی تلاش کرد که کمتر شهروند آلمانی زبانی میتوانست متوجه خارجی بودن وی شود
اگرچه مرگ و مردن در فرهنگِ غربی به لحاظِ تاریخی به شدت متأثر از فرهنگ مسیحیت بوده است، امّا امروزه شاهدِ آنیم که اکثرِ این جوامع سکولار شدهاند. باید در نظر داشته باشیم که نقطۀ مرجعیتِ مرگ در این فرهنگها دیگر خدا نیست بلکه انسان است. به عبارتی مرگ به مثابه پایانِ زندگیِ فردی انسان به جای زندگیِ در بهشت دیده شده است. این نوشتار، در دو قسمت، به تأثیر سکولارشدن در جوامع غربی بخصوص انگلستان و سپس آمریکا خواهد پرداخت و نشان خواهد که این تغییر ماهیت چگونه بر نگرش مرگِ افراد و شیوۀ عزاداری و برگزاری مناسکِ مرگ تأثیرگذار بوده است. در روشِ پژوهشیای که والتر در اینجا ارائه داده معتقد است که پیش از پرداختن به مسألۀ سکولارشدنِ مرگ و مردن بهتر است ابتدا به نظریاتِ اجتماعیِ «سکولار» پرداخته شود.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید