1392/11/9 ۰۹:۳۰
خاطرات زندان مخصوصاً برای زندانی سیاسی، و بطور ویژه اگر مدتی طولانی اتفاق افتد، همواره و حتی پس از آزادی، قسمتی بزرگ و مهم از جنبههای مادی و معنوی انسان را به خود اختصاص میدهد یا به تعبیری جزء وجودی او میشود. زندان برغم محدودیت فضا و کسانی که میتوان با آنها مأنوس بود، در درون خود فراز و نشیبهای فراوان دارد و بیمها و امیدها و خوشیها و ناخوشیها.
از بیمها و ناخوشیها که بگذریم، هر مناسبتی که میتوانست زندانیان را بیشتر به هم نزدیک کند و وجهی برای ایجاد یا ترمیم دوستیها به شمار رود، همیشه مورد استقبال واقع میشد. ایام عیدهای مذهبی و ملی از مهمترین آن مناسبتها بود. در واقع این ایام یا مناسبتها از معدود مواردی بود که گروههای مختلف زندانیان فارغ از عقاید و دیدگاههای سیاسی یا دینی خود، با یکدگیر ارتباط مییافتند. در این میان عید نوروز موقعیت مخصوص داشت. از اواخر اسفند ماه زندانیان به تکاپوی تهیۀ وسایل هفتسین و سبز کردن سبزه برمیخاستند. بسیاری از اجزاء هفتسین را ملاقاتکنندگان به زندانیان میدادند و هر زندانی در قسمت خود در بند، هفتسینی ترتیب میداد و البته در مواردی که چندین زندانی در سالنی با هم و هر یک در گوشهای زندگی میکردند، هفتسینی جمعی و بزرگتر تهیه و چیده میشد. چند ساعت پیش از تحویل سال نو، جنب و جوش زندانیان بیش از پیش میشد. همه به نوبت به حمام میرفتیم و بهترین لباسهای موجود را میپوشیدیم و سر سفرۀ هفتسین مشغول خواندن قرآن و دعا میشدیم. چند دقیقه پیش از تحویل سال به رادیو گوش میدادیم تا وقتی که توپ تحویل سال به صدا در میآمد؛ و سپس دعای تحویل را میخواندیم و به روبوسی و تبریک سال نو و تعارف شیرینی و میوه میپرداختیم. چندی بعد گروههای متمایز سیاسی برای تبریک و دیدار عید به بندها و اتاقهای یکدیگر میرفتند. اینجا معمولاً اختلافهای عقیدتی و سیاسی راست و چپ و مارکیست و مسلمان و طیفهای متعدد هر یک از اینها دیگر جایی نداشت و جملگی فارغ از آن قضایا عید را تبریک میگفتیم و روزها و سالهای بهتری برای یکدیگر آرزو میکردیم. ناگفته نماند که در ایام عید مسوؤلان زندان و زندانبانان هم تا آنجا که میتوانستند تسهیلاتی برای ما قایل میشدند و مخصوصاً برای ورود ملزومات عید سختگیری نمیکردند و نیز اجازه میدادند گروههای سیاسی به بندها و اتاقهای یکدیگر رفت و آمد کنند. به علاوه در ایام عید به تعداد بیشتری از خویشاوندان و آشنایان زندانیان سیاسی اجازۀ ملاقات میدادند و گاه میشد که یک زندانی روزانه چندین ملاقات داشت. نکتۀ جالب آنکه حتی اجازه میدادند کودکان خردسال برای دیدار نزدیک، به داخل بند وارد شوند. این کار بسیار خوب بود و مخصوصاً باعث خوشحالی فراوان زندانیان میشد. وضع غذا و خورد و خوراک هم در ایام نوروز کماً و کیفاً خیلی بیشتر و بهتر میشد و ملاقات کنندگان بسیار خوردنیها از شیرینی تا انواع غذاها و میوهها برای متعلقان خود به زندان میآوردند که البته بنا بر قانون نانوشتۀ مورد توافق زندانیان سیاسی، میان بقیۀ هم بندیها تقسیم میشد. همه خوشحال و با نشاط بودند به ویژه، از اینکه بسیاری از خویشان و دوستانی که مدتها ندیده بودند به مناسبت همین ایام نوروزی ملاقات میکردند و این خود وسیلهای بود برای تجدید خاطرات هر یک از زندانیان، در اینجا باید به این نکته اشاره کنم که بیشتر زندانیان سیاسی دارای احساسات لطیف و انسانی بودند و اگر چنین نبود خود را برای وطن و دیگران و سرنوشت ملت به خطر نمیانداختند و همین احساسات و عواطف انسانی باعث میشد که دیدار با خویشان و دوستان معنای دیگری بیابد. بدین معنا که این احساس در زندانی سیاسی زنده میشد که فراموش نشده است و بدین ترتیب رابطه عاطفی و فکری با بیرون از زندان پیدا میکرد. صرف نظر از مسائل عاطفی اینگونه دیدارها سبب میشد که زندانیان سیاسی از اوضاع اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه اطلاعات جدیدی کسب کنند و براساس همین اطلاعات جدید تحلیلهای بهروزتری عرضه نمایند. زیرا زندانیان سیاسی پیوسته در مذاکره با یکدیگر اندیشههای خود را بروز میدادند که طبعاً این اطلاعات جدید نقش مهمی در تجدیدنظرها فکری ایفا میکرد. آمدن کودکان زیر هفت سال برای پدر و عمو و دائی چنان لذت بخش بود که گوئی رمق جدیدی به تنهائی رنجور زندانیان سیاسی تزریق شده است و نشاط و امید در چهره آنان ظاهر میشد. عید شما مبارک و نوروزتان مبارک.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید