«در- جهان هايدگر- بودن» به روايت دكترفريدزاده:ما دائما در حال تبادل سوءتفاهم هستيم

1392/11/8 ۰۸:۳۲

«در- جهان هايدگر- بودن» به روايت دكترفريدزاده:ما دائما در حال تبادل سوءتفاهم هستيم

حسين توكلي: دوره آموزشي «در- جهان هايدگر- بودن» در مركز فرهنگي شهر كتاب آغاز شد. در اين دوره با اشاره به اهميت و چرايي بحث از فلسفه هايدگر در شرايط امروز و نيز نكاتي درباره شهره شدن هايدگر به عناوين گوناگون و درستي و نادرستي آنها آغاز شد. محمدجواد فريدزاده، عضو دايره‌المعارف بزرگ اسلامي در اين باره گفت: «در فلسفه ما مراد هيچ‌كس نيستيم.

 

حسين توكلي: دوره آموزشي «در- جهان هايدگر- بودن» در مركز فرهنگي شهر كتاب آغاز شد. در اين دوره با اشاره به اهميت و چرايي بحث از فلسفه هايدگر در شرايط امروز و نيز نكاتي درباره شهره شدن هايدگر به عناوين گوناگون و درستي و نادرستي آنها آغاز شد. محمدجواد فريدزاده، عضو دايره‌المعارف بزرگ اسلامي در اين باره گفت: «در فلسفه ما مراد هيچ‌كس نيستيم. اصلا مريد و مرادي جايي در فلسفه ندارد. در فلسفه مي‌پرسيم و احيانا پاسخي مي‌شنويم ولي ارادتمند و سرسپرده فيلسوفي نمي‌شويم.» وي در همين رابطه به اصطلاح «هايدگري بودن» پرداخت و گفت: «من معناي هايدگري بودن را نمي‌فهمم. ولي معناي افلاطوني بودن را مي‌فهمم. نكته مهم اين است كه افلاطون، منسوب به افلاطوني است. و نه به‌عكس. عالمي داريم كه افلاطوني است و در آن افلاطونيان زندگي مي‌كنند. از جمله يكي از كساني كه در شهر افلاطون زندگي مي‌كند، افلاطون است.»فريدزاده سپس به عنوان اين دوره آموزشي پرداخت و به اشاره به اصطلاحي از هايدگري «در جهان بودن» گفت: «با فلسفه هايدگر بيش از هر فلسفه ديگري بايد مانوس بود. انس اساس فهم ما است. اگر فهمي ممكن باشد از فلسفه هايدگر.» وي در ادامه با اشاره به ويژگي هر فلسفه مهمي كه كوشش براي پاسخ دادن به پرسش‌هاي خاص مخاطبان بالقوه آن فلسفه است، گفت: «اگر كسي افلاطون نخواند، ارسطو را نمي‌فهمد. چون ارسطو هر جا سخن گفته است، در واقع با افلاطون حرف مي‌زند و از هر كس ديگر كه نام مي‌برد، امري ثانوي است.»در اين شرايط، هايدگر با چه كساني سخن مي‌گويد؟ در پاسخ به اين پرسش فريدزاده تصريح كرد: «بخش بزرگي از سخنان او خطاب به استادش هوسرل است. بخش ديگر مخاطبان «نوكانتي»ها هستند.» اما اينان تنها مخاطبان هايدگر نيستند. نكته‌يي مهم در اين باره كه فريدزاده مخاطبان را به توجه به آن فراخواند شناخت مخاطبان ديگر هايدگر بود: «تئولوگ‌ها هم مخاطبان هايدگرند. سر و صدايي كه در ايران راه انداخته‌اند كه «هايدگر ايراني» عبارت است از هايدگري كه با اصطلاحات عرفاني تفسير و تدريس مي‌شود، مختص ايران نيست. در آلمان هم اين اختلاف هست. كساني هستند كه مصرند بر الحاد هايدگر؛ براي اينكه او آتئيست بوده. كساني هم كه مصرند بر اينكه هايدگر معتقدي عميق و عرفاني بوده است.»«هايدگر چيزي به ما خواهد آموخت؟» اين پرسش آغازگر بخش ديگري از سخنان مدرس اين دوره آموزشي بود و به آن چنين پاسخ داد: «يك چيز را مسلم خواهيم آموخت؛ پرسش. پرسش از مبنا، از سرآغاز، سرمنشا. آنچه در طول تاريخ بسط پيدا مي‌كند، در اينجا هايدگر، هگلي مي‌شود و سپس از او فاصله مي‌گيرد، چيزي نيست جز همان نطفه‌يي كه در آغاز فكر فلسفي در دل زمين فلسفه كاشته شده. آغاز، معاني مختلفي دارد. جايي يا وقتي كه همه‌چيز و اوقات، از آن مي‌جوشد. پس سرآغاز به‌ نحو بالقوه واجد كل مسير است. در مسير چيزي به ظهور نخواهد رسيد، الا اينكه بالقوه در سرآغاز پنهان است.» فريدزاده با اشاره به رخدادهاي زندگينامه‌يي هايدگر، به برخي فراز و فرودهاي مهم زندگي او كه در فلسفه‌اش موثر بود، گفت: «اين هايدگر عظيم و بزرگ تفكر فلسفي، آدمي است كه اشتباهات وحشتناكي در زندگي مرتكب شده است.» از جمله اين اشتباهات وحشتناك، چيزي بود كه فريدزاده آن را از قول سربازي فرانسوي كه با هايدگر همكلام شده بود، نقل كرد: «از او پرسيدم پيوستنت به حزب ناسيونال سوسياليزم هيتلر چه بود؟ گفت: بلاهت، حماقت.» فريدزاده درباره ريشه‌شناسي مسيحي ـ يوناني واژه «تئولوژي» و فقدان معادل تاريخي ـ زباني مناسب براي آن در جهان اسلام گفت: «تئولوژي فرآورده مسيحي - يوناني است. «لوژي» از لوگوس و «تئو» از تئوس، خداي يوناني مي‌آيد.» به اين معنا كه «مسيح آمد، خداي يونان پيروز شد. و خداي يونان، سرنوشت الهيات مسيحي را تا امروز در دست گرفته. چون سرنوشت در دست كسي است كه زبان در دست او است.» او سپس با اشاره به گفت‌وگوي خاص هايدگر با تئولوگ‌ها و شاعران افزود: «شاعري كه هايدگر مي‌گويد يعني همه كساني كه ما امروز جمع مي‌بنديم و مي‌گوييم «هنرمندان»، هنرمند به اين معنا در زبان فارسي چند سالي بيشتر نيست كه متداول شده است. هايدگر مي‌گويد كه ما گاهي شعري را با سنگ مي‌تراشيم. گاهي مي‌سازيم، گاهي در موسيقي مي‌نوازيم. هر كدام در موسيقي، معماري، مجسمه‌سازي نمودي دارند اما نام همه شعر است.» فريدزاده در اين باره به مناقشات فراواني كه دال بر همسويي تفكر هايدگر با هيتلر است اشاره كرد و گفت: « اين به معناي ايرراسيوناليته هيتلر نيست. چنان كه شارحان بعدي خواستند اين را به هايدگر ببندند. اينجا اصطلاحي از عرفان اسلامي به‌كار مي‌برم. ما اصطلاحي داريم تحت عنوان «طوري وراي طور عقل»، اگر اين جور عالمي وجود داشته باشد، كساني كه در آن طوري وراي طور عقل هستند، به‌معناي كساني نيست كه ناتواني عقلي دارند و بايد بروند پيش روانپزشك.» فريدزاده در ادامه بحث درباره عقل و طوري وراي آن و اشاره به كساني كه به‌زعم او در ميدان خالي خيلي تاخت و تاز كردند، گفت: «دوستان محترم شما از اين سه امر، حتما يكي را نمي‌دانيد. يا معارف اسلامي را نمي‌شناسيد. يعني نمي‌توانيد مستقيما يك منبع اول اسلامي را از رو بخوانيد. بيشتر اين فيلسوفان بزرگ ما در آلمان همين طور هستند. من حاضرم از ايشان دعوت كنم بيايند در جايي، برنامه‌يي، هر كتابي را كه دوست دارند و در سنت اسلامي ما محترم است، باز ‌كنم و بگويم از رو بخوان و مبتدا و خبر را معلوم كن؛ مرجع ضمير را معلوم كن.» وي در ادامه با اشاره به ناآشنايي آن افراد با پيوندهاي تفكر هايدگر با مولوي، حافظ، احمد غزالي، عين‌القضات همداني و... تصريح كرد: «مخصوصا خطابم به اين هايدگرشناسان بزرگ ايراني مقيم كشورهاي اروپايي، مخصوصا آلمان است. شما يا معارف اسلامي نمي‌دانيد و اين ندانستن عيبي نيست بر شما. اما وقتي دخالت مي‌كنيد، مي‌گوييد و با ضرس قاطع حكم صادر مي‌كنيد كه اين حرف هايدگر را نمي‌توان بر اساس اقوال اسلامي فهميد، مگر شما چقدر معارف اسلامي بلديد؟ دسته دوم، هايدگر را نمي‌شناسند و اينها را جمع بزرگي از هايدگرشناسان داخل كشور خودمان هستند كه وقتي مي‌گويند چون مبناي هايدگر فنامنالوژي هوسرل است، نمي‌توان از اقوال اسلامي، اعم از نثر و شعر و هر چيز ديگر، استفاده كرد. اينها هايدگر را نمي‌شناسند. دليلش هم اين است كه بيشترين كتاب‌هايي كه از او ترجمه مي‌كنند از انگليسي و فرانسه است. مثل اين است كه من بگويم مفسر قرآنم، زبان عربي بلد نباشم. البته قياس مع‌الفارق است. من حدود 20 سال معارف اسلامي و فلسفه اسلامي را نزد بزرگ‌ترين فيلسوفان اسلامي مي‌خواندم كه تا چند سال پيش در قيد حيات بودند.» فريدزاده گروه سوم را چنين توصيف كرد: «گروهي كه طبق تعليم و تربيتي مي‌گويند همان‌طور كه واضح و مبرهن است هايدگر فيلسوفي بوده طرفدار هيتلر و فاشيست، اروپامحور و نژادپرست. استاد خود، هوسرل را از دسترسي به كتابخانه دانشكده منع كرده، در كتاب‌سوزان شركت كرده، بنا به اين دلايل، هايدگر اصلا كسي نيست كه ما بخواهيم وقت صرفش كنيم.» رييس پيشين مركز گفت‌وگوي تمدن‌ها پس از تقسيم‌بندي فوق به توصيف وضعيت انواع فلسفه پرداخت و گفت: «تا زمان هايدگر، فلسفه هنوز سنت ممتدي بود كه گسستي در آن نبود. و لا و نعمي كه مي‌كردند، در جزييات بود. كسي كه آمد يك شكاف، در معناي عميق كلمه در زبان فلسفه ايجاد كرد، به ‌نحوي كه فلسفه تقسيم مي‌شود به قبل و بعد از هايدگر. اين تقسيم براي هيچ فيلسوف ديگري نيست حتي كانت و هگل. كيست كه نداند اگر كانت نبود، هگل هم نبود؟ همچنين اگر كي‌يركگارد، نيچه و هولدرلين نبودند، هايدگر نبود. اما همه اينها دست به دست هم دادند تا او را آماده پرشي بزرگ كنند؛ پرشي كه همراه شدن با آن و از اين دره هولناك پريدن، دل شير مي‌خواهد. او دائما از چيزي صحبت مي‌كرد تحت عنوان «خطر»؛ فريدزاده در ادامه وجه صوري خطر مذكور را چنين توصيف كرد: «ما دائما در حال تبادل سوءتفاهم‌ هستيم.» اين تبادل سوءتفاهم، در زبان نمود مي‌يابد؛ زبان در ذات خود، نه به‌معناي زبان‌هاي گوناگون. به‌تعبير هولدرلين «ما خود گفت‌وگوييم»، وي تصريح كرد: «گفت‌وگو الزاما گفت به كسي و شنيدن از ديگري نيست. گفتن به خود و شنيدن از خود است.» سپس به نقل از افلاطون، پيوند تفكر و گفت‌وگو را چنين صورت‌بندي كرد: «فكر نمي‌توان كرد، الا در گفت‌وگو و غلبه بر آن ديگري كه در من است.»پرسشي كه شايد از پس الزام به گفت‌وگو سربركشد، اين است: چه بايد كرد؟ پاسخ هايدگر به اين پرسش، در يادداشتي‌ خصوصي از او كه گويا براي خود نوشته بوده آمده: «وانهادن، رها كردن»(lassen) فريدزاده با تاكيد بر اهميت اين اصطلاح گفت: «اصل اصطلاح از «توماس آكويناس» آمده است. اين هم دليلي ديگر بر كساني كه مي‌كوشند هايدگر را از زبان عرفاني دور كنند.»

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: