1392/11/2 ۰۸:۴۰
هنوز چند روزي بيشتر از پيروزي انقلاب اسلامي در 22 بهمن 1357 نگذشته بود كه پنج روحاني انقلابي حزب جمهوري اسلامي را تاسيس كردند. اين حزب اگر چه بعد از حوادث خرداد 1360 توانست بر هر سه قوه تسلط يابد، اما با فروكش كردن موج ترورها آرام آرام اختلافات دروني حزب سر باز كرد و دامنه اين اختلافات تا جايي پيش رفت كه در سال 1366 به توصيه امام خميني(ره) موسسان تصميم به تعطيلي حزب گرفتند. حزب جمهوري تعطيل شد، اما اختلاف بين نيروهاي حاكميت به فراموشي سپرده نشد و در دورههاي مختلف به اشكال و صورتهاي مختلف بازتوليد شد؛ از چپ و راست گرفته تا محافظهكار و اصلاحطلب و در سالهاي اخير نيز با وجود اينكه اصلاحطلبان كمتر در حاكميت حضور داشتهاند، اما فرمول تقسيم بر دو همچنان پايدار است.
حزبي براي كادرسازي
از قيام اسلامي تا جمهوري اسلامي
حزب جمهوري اسلامي اگر چه در 29 بهمن 57 توسط پنج روحاني عضو شوراي انقلاب (آيات محمدجواد باهنر، سيدمحمد حسيني بهشتي، سيدعلي خامنهاي، سيدعبدالكريم موسوي اردبيلي و اكبر هاشميرفسنجاني) اعلام موجوديت كرد، اما ريشه و فكر آن به سالهاي پيش از انقلاب بازميگشت. آيتالله بهشتي علت تاسيس حزب جمهوري را اين گونه بيان كرده كه هرگاه مردم قيام كرده و علماي اسلامي متعهد در پيروزي اين قيامها نقش مهمي داشتند، پس از پيروزي يك گروه متشكل چند نفره به دليل داشتن تشكل توانستهاند صاحب تمام دستاوردهاي قيام مردم شوند. او به عنوان مثال يكي از عوامل شكست نهضت ملي را اين ميداند كه مرحوم آيتالله كاشاني از داشتن يك مجموعه متشكل و سازمانيافته محروم بودند. آيتالله بهشتي چنين نتيجه ميگيرد كه شرط موفقيت در هر قيام و انقلابي بعد از پيروزي و محافظت از آن، داشتن نيروي سازمانيافته و متشكل است و ميگويد: «به همين دليل، ما و ياران و دوستانمان مدتها بود در پي آن بوديم كه به ايجاد نوعي تشكيلات اسلامي سياسي فعال مردمي دست بزنيم». قبل از انقلاب عنوان اوليه تشكيلات مورد نظر آيتالله بهشتي و ديگر همفكران وي «سازمان جنبش اسلامي ايران» بود كه به گفته آيتالله بهشتي، او و آيتالله سيدعلي خامنهاي (رهبر كنوني ايران)، سيدمحمد موسوي خوئينيها و حبيبالله پيمان در نوشتن مرامنامه و اساسنامه آن نقش فعالي داشتند. بعد از انقلاب سازمان مورد نظر به «حزب جمهوري اسلامي» تغيير نام داد و حبيبالله پيمان و افراد ديگري چون كاظم سامي از آنها جدا شدند. با اين وجود مرامنامه و اساسنامه حزب تقريبا همان مرامنامه و اساسنامه نوشتهشده در قبل از انقلاب براي سازمان جنبش اسلامي بود و تغيير چنداني نكرد. شهيد بهشتي همچنين در يكي از سخنرانيهايش درباره پيشزمينههاي تشكيل حزب جمهوري اسلامي ميگويد: «ما قبل از پيروزي انقلاب [... ] تلاش كرديم كه اين حزب به وجود بيايد، ولي شتاب انقلاب وقت ما را گرفت و نشد. از سال 42 كه هياتهاي موتلفه بود، تلاش كرديم كه اين هياتها به صورت چنين تشكيلاتي دربيايد، ولي حوادث و عوارض مانع شد. در عين حال ما آن تشكل را به شكلي ادامه داديم تا در سال 55 كه مجددا درصدد برآمديم اينها را به صورت يك تشكيلات پيش بريم و بعد قدري كار پيش رفت. در سال 56 كه انقلاب شتاب گرفت، ديگر موفق نشديم تا [اينكه] در اسفند 57 موجوديتش را اعلام كرد.» يكي ديگر از دلايل بهتعويق افتادن اعلام موجوديت حزب جمهوري را ميتوان نارضايتي امام خميني (ره) از تشكيل حزب توسط هواداران ايشان دانست. آيتالله هاشميرفسنجاني درباره فرآيند موافقت امام خميني با تشكيل حزب جمهوري و چگونگي و چرايي تشكيل اين حزب در گفتوگويي با روزنامه كيهان ميگويد: زماني كه ايشان در نجف بودند، ما پيشنهاد تحزب را بهواسطه آقاي طاهري خرمآبادي به ايشان داديم و امام (ره) مخالفت كردند. وقتي كه به پاريس رفتند، علايم پيروزي زيادتر شده بود و كمتر تهديد ميشديم. قبلا امام (ره) ميگفتند اگر شما حزب تشكيل بدهيد، رژيم همه را شناسايي و منهدم ميكند. ما هم آن موقع ملاحظاتي داشتيم كه نيروهاي خوب را يك جا جمع نكنيم كه رژيم اينها را متلاشي كند. هنوز كار در دست رژيم بود. اواخر كه ديگر معلوم شد رژيم نميتواند اين كارها را بكند، به فكر افتاديم كه حزب را تاسيس كنيم. توسط شهيد مطهري پيغام داديم و باز ايشان مخالفت كردند. بعدها از ايشان شنيديم كه اگر تحزب داشتيد، خيلي زود لو ميرفتيد و متلاشي ميشديد. به هر حال وقتي به ايران آمدند و بعد از تشكيل دولت موقت، من خدمت ايشان رفتم، بحث تحزب را با ايشان شروع كردم و گفتم: ديديد كه نهضت آزادي با تحزب نيمبند خود دولت را تشكيل داد و نيروهاي خط امامي هيچ تشكلي ندارند. ايشان كمي فكر كردند و قبول كردند. گفتم خوب است با تاييد شما اين كار را شروع كنيم. ايشان در جواب من گفتند: «حزب يك موجود تدريجيالحصول است. الان كه شما هستيد، مطمئن هستم، اما چه ميدانم كه دو سال ديگر چه اتفاقي ميافتد و چه كساني حزب را اداره ميكنند. بنابراين نميتوانم موجودي را كه هر روز ممكن است عوض شود، تاييد كنم.» اين استدلال را من آن روز از ايشان شنيدم. بعدا هم حرف ديگري از ايشان شنيدم كه گفتند: «در تاريخ ايران احزاب خيلي تاثيرگذار نبودند و ما خيري از احزاب در ايران نديديم». هاشمي در ادامه عنوان ميكند كه امام معتقد بود كه حزب به هر حال بخشي از جامعه را با خود دارد و روحانيون كه بايد حالت پدري و تاثيرگذاري بر كل جامعه را داشته باشند، نبايد رقيب بخشهايي ديگر جامعه بشوند.
با جلب رضايت امام موسسان حزب جمهوري يك هفته پس از پيروزي انقلاب طي بيانيهيي تاسيس حزب را اعلام كردند و از سوي هيات موسس آيتالله بهشتي به عنوان دبيركل انتخاب شد. در بيانيه اعلام موجوديت حزب ايجاد تشكيلاتي نيرومند و انضباطي آهنين عامل تداوم صحيح حركت انقلابي ملت معرفي شده و در ادامه آن آمده: «ما اين واقعيت انكارناپذير را مدتهاست لمس ميكنيم. سامان دادن به نيروهايي پراكنده جنبش را فريضهيي بزرگ و اسلامي ميدانيم». همچنين در مرامنامه حزب هدف آن تداوم بخشيدن به انقلاب خلق مسلمان ايران در راه استقرار نظام عدل اسلامي عنوان شده است و اصول و خط مشي حزب اين گونه اعلام شده است:
1- تاكيد بر تداوم انقلاب و جلوگيري از هر نوع تحجر و توقف در يك مرحله كه برحسب تجربه تاريخي خود به خود عامل ارتجاع و انحراف خواهد شد. 2- التزام به همبستگي روزافزون همه نيروهاي مبارز مسلمان كه در راه استقرار نظام حق و عدل اسلامي عليه استعمار و استثمار تلاش ميكنند و جلوگيري از محدود شدن تداوم مبارزه و تلاشهاي سازنده در يك گروه يا قشر معين. 3- خودداري از هر نوع وابستگي به گروهها و نيروهايي كه پيوند با آنان به استقلال و اصالت اسلامي جنبش كمترين آسيبي زند. 4- استفاده از همه شيوههاي مبارزه و سازندگي كه با معيارهاي اسلامي سازگار باشد با بهرهگيري كامل از آخرين تجربههاي مبارزاتي و سازندگي جوامع بشري و رعايت ضرورتهاي هر يك از مراحل تكامل انقلاب اسلامي جامعه ما (اعضاي موسس ح. ج. ا، 1387: 11 ـ 22) . شايد بتوان گفت كه مهمترين هدف حزب جمهوري تربيت كادر مورد نياز براي اداره بخشهاي مختلف كشور بود اين مساله به صراحت در گفتههاي موسسان آن وجود دارد. به اعتقاد آيتالله بهشتي تشكيلات انقلابي وظيفه دارد كه نيروها و استعدادهاي مورد نياز براي اداره بخشهايي مختلف را بيابد يا بسازد. ايشان نيز همچون هاشميرفسنجاني معتقد بود كه اگر قبل از انقلاب نيروهاي خط امام و مكتبي تشكيلاتي داشتند كه كادرسازي ميكردند ديگر براي تشكيل دولت بعد از انقلاب سراغ مهدي بازرگان و اعضاي نهضت آزادي نميرفتند و بنيصدر نميتوانست رييسجمهور شود و در بين سران نظام اختلافات نابسامانيهاي دو ساله به وجود نميآمد و به همين جهت آنان وجود جامعه روحانيت مبارز و تشكلهايي چون موتلفه اسلامي را كافي نميدانستند و حزب جمهوري را تاسيس كردند كه بهتر بتوانند به كادرسازي و پرورش نيرو بپردازند. پس از اعلام تاسيس، پرسشنامه و برگه درخواست عضويت به همراه طرح اساسنامه و مرامنامه حزب درسطح وسيع و از طرق گوناگون پخش شد و حزب شروع به عضوگيري كرد. به گفته رهبران حزب، در روز اول ثبتنام، بيش از 80 هزار نفر براي عضويت، به مراكز حزب در سراسر كشور مراجعه كردند. مردم به دليل نام حزب ابتدا تصور ميكردند كه هركس كه به جمهوري اسلامي اعتقاد دارد، بايد عضو حزب شود و به همين دليل بهصورتي عجيب و غيرهمنتظره براي عضويت در حزب صف كشيدند و تعداد زيادي آمدند و ثبتنام كردند و حتي طرفداران گروههايي چون مجاهدين خلق هم خواستار عضويت در حزب بودند! مرحوم شهيد محمد جواد باهنر 100 روز پس از تاسيس حزب، مواضع آن را در مسائل سياسي، اعتقادي، اقتصادي و فرهنگي بيان كرد و تعداد اعضاي حزب را تا آن روز دو ميليون نفر اعلام كرد. آيتالله بهشتي درباره استقبال غيرقابل پيشبيني براي عضويت در حزب ميگويد: «گسترش سريع حزب در ميان مردم و استقبال عجيب مردم از عضويت و پيوستن به حزب، با آنكه يك نعمت و موفقيت بود، منشا مشكلات هم بود. براي اينكه هيچگاه يك گروه نميتوانند با آن سرعت به نياز عميق چنين جمعيت عظيمي به تشكيلات و سازمان يافتن، پاسخ فوري، سريع و دلخواه بدهند.»
منبع: روزنامه اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید