1392/10/25 ۰۹:۲۸
«ايران صغير» و جنتنظير، يعني کشمير از زمان قديم منطقهاي بوده است که افرادي مثل امير سيد علي همداني و عرفاي نامي ايران در آن رفت و آمد داشته بودند، شعرا، عرفا، دولتمردان قرون ميانه حتي پادشاهان تيموري هند، کشمير را بيشتر توصيف کردهاند بنا بهروابط نزديکي، کشمير را به عناوين «ايران صغير» و «جنتنظير» هم ياد کردهاند. شاعر نامدار ايران حافظ شيرازي هيچ موقع کشمير نيامده است؛ ولي براي کشميريان سروده بود:
استاديار زبان فارسي دانشگاه دهلي
بهشعر حافظ شـيراز مينازند و ميرقصند
سيهچشمان کشميري و ترکان سمرقندي
قديميترين تاريخ کشمير، «راجترنگني» تأليف کلهن به زبان سنسکريت است و وقايع سالهاي 50ـ1149ميلادي را در بردارد. حدوداً دويست سال بعد در عهد سلطان زينالعابدين مورخي به نام «يونراج» تاريخ کشمير را نوشت و نام تاريخ خود را عيناً راجترنگني گذاشت. يونراج عالم سنسکريت بود و بهدربار زينالعابدين متعلق بود و اين کتاب را به فرمايش «شري بت» نگران محکمة عدل نوشت. در اين تاريخ وقايع سالهاي 1145 تا 1459م موجود است. اين کتاب مأخذ مهم تاريخ کشمير است که از سال 1150م تا تختنشيني شاهمير را در بر دارد و مشمولات کتاب واقعات سياسي و فرهنگي آن زمان است که مختصر ولي مورد استفاده است.
از کتابهاي تاريخ کشمير که بهزبان فارسي تحرير يافته است، «تاريخ حسن» اهميت فراواني دارد. اين تاريخ با کمک تاريخهاي سنسکريت کشمير و مآخذهاي ديگر به تحرير درآمده است. البته بدون شک راجترنگني کلهن يکي از مآخذ اساسي تاريخ کشمير است. تاريخ حسن مشتمل بر چهار جلد است: جلد اول دربارة جغرافياي کشمير، جلد دوم متعلق بهتاريخ سياسي (از عهد قديم تا 1885م)، جلد سوم متعلق به احوال صوفيان کشمير و آخرين جلد متعلق به شعرا، ادبا و خطاطان است که در عهد تيموريان در کشمير بودهاند. اين تاريخ از مؤسسة «تحقيق و اشاعت، دولت جامو و کشمير، سرينگر» بين سالهاي 1954 تا 1960م بهزبان فارسي نگاشته شد. مؤلف تاريخ حسن، پير غلام حسن کهويهامي است.
مؤلف دربارة خود در اين تاريخ نوشته است: «حسن ابن عبدالرسول شيوا، ساکنالاصل ضلع زوني، شهر سرينگر، کشمير.» از اين اطلاع معلوم ميشود که وي شاعر هم بوده و «شيوا» تخلص ميکرده. وي در مقدمه يادآور شده است که وقتي او تاريخ حسن را مينوشت، حدوداً 30 تاريخ مهم کشمير پيش او بوده و او اطلاعات مهم را از آنها مختصراً در تاريخ خود گنجانيده است. وي فهرست کتب مآخذ و منابع را چنين متذکر شده است:
تاريخ وقايع کشميراز ملا احمد، واقعات کشميراز خواجه اعظم (متوفي 1179 ق، همين کتاب را منشي اشرف علي استاد کالج دهلي در سال 1846 بهزبان اردو برگردانده بود). دو نسخة خطي «واقعات کشمير» در گنجينة کتابخانة رضا رامپور که در سالهاي 1814 و 1847م کتابت شده، نگهداري ميشود و يک نسخة خطي آن در گنجينة عبدالسبحان در دانشگاه اسلامي عليگره محفوظ است. در گنجنية موزة بريتانيا نسخههاي بهارستان شاهي و واقعات کشمير مضبوط است نيز نسخة ديگر از آن در کتابخانة ديوان هند مضبوط است.
نظامالوقايع از مولوي محمد، تاريخ شاهنامه از محمد توفيق، تحقيقات اميري از اميرالدين پکليوال، لبالتواريخ از مولوي بهاءالدين، باغ سليمان از مير سعدالله، مختصرالتواريخ از ملا عبدالنبي، تاريخ هادي از محمد حيات، پنج مثنوي در توصيف کشمير (از سليم، کليم، خصالي، مير الهي و احسن)، دو اثراز کرپا رام (متوفي: 1876) به نام گلزار کشمير و گلابنامه (اين گلابنامه را ديوان کرپا رام بهفرمايش مهاراجه رنبير سنگه به طرز تقليد از اکبرنامه نگاشته است؛ ولي مؤلف در تقليد ابوالفضل موفق نشده است و در تواريخ معتبره بهشمار نميآيد)، منتخبالتواريخ از نراين کول (به فرمايش عارف خان که نائب و ديوان صوبة کشمير بوده نوشته شد و نسخه آن در کتابخانة موزة پاريس و در گنجينة عبدالسبحان، دانشگاه اسلامي، عليگره مضبوط است)، مجموعهالتواريخ از بيربل کاچرو، تاريخ فرشته از قاسم هندو شاه فرشته.
علاوه بر اين کتابها، او چندين مآخذ را هم ذکر نموده است که عبارتند از: ناسخالتواريخ، تاريخ رشيدي، واقعات دراني، قصصالهند، واقعات هند، گلدستة کشمير، جام جهاننما، رنجيتنامه، خرد افروز و مفتاحالارض و غيره.
حسن در مقدمه تذکر داده است که در اين کتابهاي مذکورة بالا، آنچه در همه مشترک بوده آنها را بهرشتة تحرير درآورده بود، نيز از قصههاي آن کتاب اجتناب ورزيده است. مؤلف کتاب را در چهار قسمت (تعداد جلد) يا يک مقدمه آماده کرده است. در مقدمة تاريخ حسن، آقاي دکتر علي کهويهامي چند نکته مهم را اشاره کرده است و دربارة هر چهار جلد معرفي کوتاهي بدين عنوان رقم کرده است:
حصة اول (يعني جلد اول): دربارة جغرافياي کشمير با احوال کميت و کيفيت آن؛ حصة دوم: دربارة سلاطين و راجاهاي کشمير؛ حصة سوم: دربارة فضلاي تقوا شعار و اوليا و بزرگان کشمير؛ حصة چهارم: دربارة شعراي بليغ کشمير.
مؤلف تاريخ حسن خصايص عمدة تاريخ خود را چنين متذکر شده است: «بنا بهعلت وقت مؤلف حتيالوسع با واژههاي ثقيل، عبارت مقفي و مسجع اجتناب ورزيده و سعي کرده است که عبارات سهل و براي همه مفهوم بنويسد.» بعضي اطلاعات که متقدمين ما براي چندين راجهها بهقلم سپردهاند ولي بيشتر در رديف مبالغه و اغراق بهنظر ميآيد. اين چنين اطلاعات را مؤلف هم سپرد قلم کرده است؛ ولي جايي که مبالغه و اغراق بيشتر است، آنجا يک واژه در پرانتز [قف] نگاشته است که قاري بفهمد که اين اطلاع جزو مبالغه و اغراق است.
تاريخ حسن در سال 1301ق بهپاية تکميل رسيد و تاريخ آن «خزينة خيال»است که از او 1301 هجري برميآيد و از لحاظ تقويم ميلادي سال 1884 است. مؤلف ادعا ميکند که اکثر مورخان کشمير بنا به عصبيت و تفاخر دچار خودستايي شدهاند و از اصل منحرف گشتهاند؛ ولي او سعي کرده است که تاريخش اين چنين ايراد نداشته باشد:
«تاريخ سنسکريت کشمير که تأليف پانديت کلهن به نام رازهترنگني معروف است. وقتي اين کتاب به فارسي ترجمه شد، اغلب مترجمين بنا بهجهل دچار تصحيف و تحريف شدهاند؛ ولي مؤلف تاريخ حسن اين کتاب را با اصل نسخه مقايسه کرده و اشتباهاتي را که در آن رخ داده بود، برطرف کرده و اطلاعاتي را که براي هيچ کس مفيد نبود،حذف کرده است. [اينجا به مؤلف ميتوان ايراد گرفت که او اطلاعات را حتماً بايد مينوشت، ولي تذکر ميداد که کجا و چطور اين اشتباه به وقوع پيوسته بود.] اطلاعاتي که پانديت کلهن بنا به عدم وثوق دربارة احوال راجگان ترک کرده بود، من مؤلف آنها را با کمک از رساله رتنپوران اخذ نمودم و ذکر کردهام. متقدمين و مؤرخان قديم ما دربارة سنين زياد توجه نکرده بودند؛ ولي بنده با تمام دقت و عرقريزي هر سه سن يعني هجري، ميلادي و بکرمي را با تطبيق و توجه خاصي در تاريخ خود گنجانيدهام.»
پير غلام حسن در باب چهارم تاريخ حسن شعرا را ذکر نموده است و دربارة اين باب در شعر صراحت کرده، نوشته است:
ختم کردي چو حصة فقرا حصة چهارمين بهصد تعجيل
تازه کـن باز قصة شعرا کن به تند کار شاعران تکميل
مؤلف يادآور شده است که تا سال 725 هجري در خطة کشمير هندوان سکونت داشتند که از زمان قديم براي نگاشتن، زبان سنسکريت را به کار ميبردند؛ ولي بعد از ورود مسلمانان در کشمير زبان فارسي و عربي رواج پيدا کرد و بالخصوص در عهد سلطان زينالعابدين سخنوران چون سيد محمد منطقي، ملا احمد کشميري، ملا نديمي، ملا فصيحي، ملاجميل، ملا احمد رومي، ملا محمد رومي، ملا نورالدين، ملا علي شيرازي، ملا نادري و مولانا حسين غزنوي بهمنصه شهود رسيدند. پس از صد سال در عهد سلطان زينالعابدين وقتي در کشمير طوايفالملوکي بوده، هيچ عالم يا سخنور بزرگ در اين عهد به شمار نميآيد.
عهد زرين براي شعرا در کشمير عهد حسين شاه چک بوده است که او خودش در سخنگستري مقام اعلي داشته و مربي و قدردان سخنوران، ادبا و شعرا بوده است. در عهد حسين شاه چک شعراي کشمير خدمات شاياني انجام دادهاند که تا به حال جزو تاريخ آن ديار به حساب ميآيد.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید