1392/10/24 ۰۸:۴۴
شناخت اندیشه و سیره پیامبر اسلام(ص) به عنوان «انسان کامل» بویژه امروزه که فقدان الگوهای معنوی بشر معاصر را در هر جایی از جهان میآزارد، نه تنها برای پیروان آن حضرت که برای همه انسانها و بویژه نسل جوان که جویای آگاهی، شناخت و گزینش الگو هستند ضروری است.
فضیلتگرایی در سیاست از منظر پیامبر اکرم(ص)
شناخت اندیشه و سیره پیامبر اسلام(ص) به عنوان «انسان کامل» بویژه امروزه که فقدان الگوهای معنوی بشر معاصر را در هر جایی از جهان میآزارد، نه تنها برای پیروان آن حضرت که برای همه انسانها و بویژه نسل جوان که جویای آگاهی، شناخت و گزینش الگو هستند ضروری است. این ضرورت، فراتر از افراد، «جوامع» و مهمتر از همه، «نظامهای سیاسی» را نیز در بر میگیرد. زیرا از یک سو نظامهای سیاسی امروزی با اتکا به احکامی چون «قدرت، موجب فساد میشود و قدرت مطلق، موجب فساد مطلق (لوکس، 1370؛ 365).» یا اینکه «سیاست آن است که «چه کسی میبرد؟ چه میبرد؟ چه وقت میبرد؟ و چگونه میبرد؟(Tansey, 1999:5)» و نظایر آن؛ در پی رسیدن به منافع خویش، به هر بهایی، هستند و از دیگر سوی، فقدان اسوه در عرصه سیاست یا «سرنوشت مشترک آدمیان» (جمشیدی؛ 1385: 85) که نیاز به اقدامهای «مدبرانه، مسئولانه، آگاهانه، عاقلانه و مبتنی بر صیانت و رعایت شئون، مصالح و استحقاقها» دارد (همان)، بر اهمیت این مسأله میافزاید.
بر همین اساس، اندیشه و سیره پیامبر(ص) به صورتی هماهنگ، در بردارنده مهمترین مسائل هدایتی انسان در عرصه فردی و عمومی است که یکی از ابعاد مهم این میدان، عرصه «سیاست وحکومت» است. اما در این بعد، یعنی «سیاست» نیز آنچه از اهمیت برتری برخوردار است، این است که پیامبر خدا(ص) به عنوان یک رهبر سیاسی و دینی است که هم رسالت تأمین سعادت آدمیان را بر دوش دارد و هم رسالت ابلاغ دین خدا: «فبعثالله النبیین و مبشرین و منذرین و انزل معهم الکتاب بالحق لیحکم بین الناس...» (سوره بقره: 213)
در نتیجه، رکن بنیادین سیاست آن حضرت فضیلتگرایی یا تکیه بر اخلاق و معنویت دینی یا خداگونه است که در این مختصر، مورد توجه قرار میگیرد.
در نگرش توحیدی رسولالله، اخلاق متعالی از اهمیت سرنوشتسازی برخوردار است. در اخلاق، سخن از شناخت نفس انسانی، قوا و عواطف زمینهساز خلق و خویها و مکارم عالی اخلاقی و چگونگی تحقق آنها در وجود آدمی به میان میآید. اما آنچه مهم است این است که پیامبر اسلام(ص)، خود، نوعی اخلاق یا اخلاقیات خاص را برای پیروان خود به ارمغان آورده است که در سایه آن بهزیستی و سعادت حقیقی فرد تأمین میشود. پیامبر اسلام(ص) فرمود: «انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» (مجلسی؛ 16/210)
«اخلاق» در این نگاه، تمامی ابعاد زندگی انسان را در برخوردها، منشها، خلقها و خویها در برمیگیرد. به عنوان مثال، در نگاه اخلاقی اسلام، خصلت نرمخویی مورد نظر است. این است که قرآن خطاب به پیامبر(ص) میفرماید: «لوکنت فظاً غلیظ القلب لانفضوا من حولک: چنانچه تو ای پیامبرتندخوی و سنگدل میبودی همانا [مردم] از پیرامونت پراکنده میشدند.» (آل عمران: 159)
بنیانهای فضیلتگرایی اخلاقی پیامبر(ص) در سیاست
- در چنین نگاهی، «تقوا و تهذیب»، معیار کنشها، افعال و اقدامها در عرصه سیاست است و سیاستمدار، مسئول و مدیر، قبل از هر چیز باید عادل، متقی و برخوردار از مکارم عالی اخلاقی باشد و اگر اینگونه نباشد به هیچ وجه شایستگی انجام وظیفه در میدان سیاست و امور عمومی مردم را ندارد. تکیه بر تهذیب نفس، تقوا و عدالت که از مهمترین بنیانهای اخلاقی است، در جهت ایجاد زندگانی سالم صورت میگیرد. زیرا از نگاه اسلام، زندگانی بدون اخلاق و معنویات، معنای حقیقی خود را ندارد و معیار برتری انسانها را تقوا تشکیل میدهد. پیامبر(ص) میفرماید: «ان اکرمکم عندالله اتقاکم و لیس لعربی علی عجمی فضل الا بالتقوی» (وهج الفصاحه: 36)
- پیامبر اسلام(ص)، پیامبر رحمت و مهر است و اندیشه و سیره آن حضرت در برخورد میان انسانها بر اساس اصل رحمت و مهرورزی نسبت به همگان بنا شده است. مگر نه این است که آن حضرت میفرماید: «انما انا رحمئ مهداه: البته بدانید که من هدیه رحمتی به سوی شما هستم.» (بلاغی: 15) یا میفرماید: «ارحموا فیالارض یرحمکم من فیالسماء: به ساکنین زمین رحم کنید تا اهل آسمان به شما رحمت آورند.» (همان: 19)
- مراعات مدارا در برخورد با دشمن و مخالف و معارض: برای مثال پیامبر(ص) با بیانی روشن و آشکار میفرماید: «ابغض بغیضک هونا ما…عسی ان یکون جیبک یوماً ما: در دشمنی با دشمن خود مدارا پیشه ساز، زیرا امید است که روزی دوست تو گردد.» (همان:141)
در اندیشه پیامبر(ص)، «دعوت»، دعوت به خیر، نیکی و ارزشهای متعالی است و راه آن نیز، نه کاربرد خشونت، بلکه «نصیحت و خیرخواهی»، «تذکر»، «انذار»، «بشارت»، «موعظه حسنه»، «حکمت» و «مجادله نیکوتر و عالیتر» است.
- سیره عملی پیامبر اسلام(ص) در برخورد با مردم نیز بیانگر این است که آن حضرت هیچگاه خشونت و زور را وسیلهای برای تحقق اهداف خویش قرار نداده است. لذا در سیاست آن حضرت، زور جایی ندارد، مگر در میدان جنگ و رزم رو در رو و در برخورد با دشمن آشکار و با برنامه اعلام شده و معین.
- دین اسلام، دینی است «الهی» که برنامهای برای زندگی انسان ارائه میدهد تا او را در جهت سیر الیالله قرار داده و به تأمین این جهانی و سعادت حقیقی(اخروی) برساند. بنابراین تحقق چنین امری با زور و تحمیل ناسازگار است.
- اسلام، دینی فطری است؛ به این معنا که مطابق با سرشت بشر و گرایشهای اوست؛ بنابراین نمیتواند تحمیل بر وجود او را بپذیرد؛ زیرا فطرت اسلام انطباق بر فطرت بشر دارد، پس نیاز به تحمیل عقیده، برایش باقی نمیماند. در نتیجه سیاستمدار و حکمران باید مطابق شأن انسانها با آنان رفتار کند.
نگرش حق جویانه پیامبر(ص)
- در اندیشه رسول الله(ص) تنها چیزی که ارزش پذیرش و تحقق دارد «حق و حقیقت» است، لذا حقخواهی و تنظیم امور بر جریان حق، از ارکان اساسی اندیشه و کنش سیاسی پیشوای بزرگ اسلام محسوب میشود و آن حضرت جز به حق نمیاندیشیده و تحت هیچگونه ملاحظات دیگری قرار نمیگرفتند و «حق بودن» او و خاندانش نیز مؤید این معناست که آنان با نگرش حق جویانه خود، شایستگی آن را داشتند که حق را تحقق بخشند. این نگرش، چگونگی اقدامهای پیامبر اسلام(ص) را در سیاست به نمایش میگذارد. در نگاه پیامبر(ص)، «پرهیزگارترین و باتقواترین مردم کسی است که حق را بگوید، خواه به نفع خویش باشد و خواه به زیانش.» (ری شهری؛ 1419: هـ.، 2/656)
- راستی و صداقت در گفتار با مردم و در برخورد با آنان به عنوان یکی از مهمترین اصول سیاست پیامبر(ص) که برای پیشوایان و سیاستمداران نه الزامی که مهمتر از آن فضیلتی الهی و متعالی است. پیامبر(ص) میفرماید: «ما من افضل عندالله من امام ان قال صدق و ان حکم عدل: هیچکس در نزد خدا از پیشوایی که چون سخن گوید، راست گوید و چون حکم کند، عدالت ورزد؛ برتر نیست.» (راهنمای انسانیت: 448)
- پیامبر اسلام(ص) یکی از اصول مهم سیاست خارجی خویش را طهارت و پاکی یا دوری از هرگونه افترا و التوا و دروغ و فریب و نظایر آن قرار داده بود.
- قانونمداری: امام خمینی(ره) درباره قانونمداری آن حضرت میفرماید: «پیامبر(ص) هر چه داشت تبع قانون بود، پیغمبر قرآن مجسم بود، پیغمبر قانون مجسم بود.» (امام خمینی(ره) 1378:4/461)
- نفی دنیاگرایی و دنیاپرستی: برای نمونه آن حضرت در مورد برخوردش با مظاهر دنیایی (قدرت، ثروت و...) میفرماید: «مرا با دنیا [و مظاهر مادی] چکار؟ حکایت من و دنیا حکایت سواری است که در روزی گرم، درختی برایش به پا شده بود و او در زیر آن درخت، خوابی کوتاه کرده و سپس از آنجا کوچ کرده و آن را واگذاشته است.» (متقی هندی؛ 1409 هـ ؛ 3/243)
- پیامبر اکرم(ص)، سیاست و تدبیر امور جامعه را با فضیلت، دین و اخلاق متعالی در هم آمیخت؛ بنابراین سیاست مورد نظر او، سیاست اخلاقی و الهی بود و در سیره و روش عملی خود نیز همین برنامه را به کار بست. این توأمانی از سویی، بیانگر قداست و تعالی سیاست است و از سوی دیگر، بیانگر مراعات حقوق انسانها و ضرورت تحقق آن. امام خمینی(ره) میفرماید: «رسولالله پایه سیاست را در دیانت گذاشته است.» (امام خمینی(ره): 1361؛17/138)
پیامبر(ص)، خود، حضور دیانت در همه ابعاد زندگی انسان را اینگونه بیان میدارد:
«من اصبح و همه غیرالله فلیس منالله فی شیء...: هر آنکس که روز را آغاز کند و همت او در جهت خدا باشد، پس بداند که از خداوند در هیچ امری [از امور او] جهتی نیست (راهنمای انسانیت:222)؛ (یعنی معنویت را در نمییابد و موفق نمیگردد.)
سیاست بدون عدالت در نگاه پیامبر(ص) معنا ندارد
- در نگاه پیامبر(ص)، «سیاست»، راه بردن و هدایت انسانها و رساندن آنان به سعادت راستین است. لذا معیار آن را «عدل» تشکیل میدهد و سیاست بدون عدالت، معنا ندارد. در سیاست آن حضرت سعادت و عدالت محور و مبنا بودند و تحقق سیاست به تعبیر امام خمینی(ره)، صراط مستقیم است که همان صراط رسول خدا(ص) است: «سیاست این است که... همانی که در قرآن صراط مستقیم گفته میشود یک صراط مستقیمی که از اینجا شروع و به آخرت ختم میشود.» (امام خمینی(ره)؛ 1378: 13/432)
- بنیان سیاست پیامبر(ص) بر جذب، سهلگیری و رفتار نرم با مردم است؛ این روش در سیاست از سویی موجب جذب مردم به راه حق میگردد و از سوی دیگر برای این است که مبادا ستمگران انسانها را به ستم و ناروا زیر سلطه خود درآورده و مانع حرکت آنان در مسیر حق گردند. این است که پیامبر(ص) به صراحت تمام به یارانش توصیه میکند: «یسَّروا و لا تعسّروا و بشَّروا و لا تنفروا: بر مردم آسان گیرید و بر آنان سخت مگیرید و نوید دهنده باشید و در مردم تنفر و نفرت ایجاد نکنید.» (ابن اثیر: 1404 ق.: 1/215)
- خردگرایانه بودن از دیگر ویژگیهای این سیاست است. به تعبیر پیامبر اسلام(ص) خیرات و نیکیها همه و همه در سایه عقل بهدست میآید: «اینما یدرک الخیر کله بالعقل و لادین لمن لا عقل له» (نهج الفصاحه: ح 951)
یا میفرماید: «العقل آلف مألوف: عقل وسیلهای است برای ایجاد الفت، همبستگی و روابط انسانی با دیگران.» (نهجالفصاحه: ح 211)
- رسول خدا(ص)، سیاست را امری همگانی و لذا همگان را در تحقق آن آزاد و برابر میداند. به عنوان نمونه، در بیانی مطرح میکند: «کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته» (بحار الانوار؛ 72/38) تمام شما فرمانروا و نگهبان هستید و تمام شما در برابر مردم خویش مسئول و متعهد.
در نتیجه رسول اعظم اسلام(ص)، سیاست مورد نظر خویش را با توجه به شناخت و آگاهی عمیق و همه جانبه و رعایت فضیلت، معنویت و مکارم اخلاقی ترسیم کرده است. «تکیه بر خدا»، «عنایت نسبت به مردم» و «حقیقتگرایی» سه محور اصلی این سیاست است. (جمشیدی، 1390: 183-186)
لذا این سیاست مبتنی بر صداقت و راستی، حقگرایی، عدالتخواهی، خرد، مهرورزی، کرامت انسانی و طهارت است. بنابراین نگاه پیامبر اسلام(ص) به حکومت و سیاستمداری، نگاهی ابزاری و آلی است برای رساندن انسانها به سعادت راستین که جز از طریق تحقق عدالت، احقاق حقوق آدمیان و رساندن آنان به کمال و گسترش فضایل در میان افراد و جوامع عملی نمیشود. بر همین بنیان، او سیاست مورد نظر خویش را بر زیباترین و والاترین اصول انسانی که تأمینکننده حقوق انسانها _ بر اساس فطرت و ظرفیت آنان _ و اجرای عدالت و گسترش حق و فضیلت و مبارزه با ستم، فساد، فتنه و بیعدالتی است، استوار ساخته تا رستگاری انسان را بدان وسیله عملی سازد.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید