نسخ خطی فارسی، کهنه مهمانان سرزمین تزارها درگفت وگو با حسین متقی

1394/10/28 ۱۱:۲۹

نسخ خطی فارسی، کهنه مهمانان سرزمین تزارها درگفت وگو با حسین متقی

علیرغم اینکه منابع مطالعات ایرانی از جمله اسناد و نسخ خطی فراوانی در مراکز آرشیوی و کتابخانه‌های روسیه وجود دارد، اما به دلایل گوناگون سیاست بر ارتباطات علمی دانشمندان دو کشور سایه انداخته است. روزگاری که تحول اندیشه‌های پیشینیان در اوج خود قرار داشت، بی شک ادیبان، متفکران و دانشمندان، افکار و اندیشه‌های وزین را در قالب دست نوشته‌های خود ابراز می‌نمودند. بنابراین، نسخه‌های خطی از جایگاه ویژه‌های در معرفی و حفظ فرهنگ و تمدن هر کشوری برخوردار هستند و از طریق همین نسخ خطی است که می‌­توان نسل جدید و آیندگان را از سیر تحول اندیشه آگاه نمود.

 

علیرغم اینکه منابع مطالعات ایرانی از جمله اسناد و نسخ خطی فراوانی در مراکز آرشیوی و کتابخانه‌های روسیه وجود دارد، اما به دلایل گوناگون سیاست بر ارتباطات علمی دانشمندان دو کشور سایه انداخته است.

روزگاری که تحول اندیشه‌های پیشینیان در اوج خود قرار داشت، بی شک ادیبان، متفکران و دانشمندان، افکار و اندیشه‌های وزین را در قالب دست نوشته‌های خود ابراز می‌نمودند. بنابراین، نسخه‌های خطی از جایگاه ویژه‌های در معرفی و حفظ فرهنگ و تمدن هر کشوری برخوردار هستند و از طریق همین نسخ خطی است که می‌­توان نسل جدید و آیندگان را از سیر تحول اندیشه آگاه نمود.

در این خصوص، خبرگزاری اسپوتنیک به گفتگو با پژوهشگری در زمینه نسخ خطی پرداخته است. حسین متقی دارای سابقه فعالیت در حوزه نسخ خطی و فهرست نگاری چند هزار نسخه به زبان‌های عربی، فارسی و ترکی است. وی صاحب تالیفات متعددی در قالب کتاب و مقاله در زمینه دستنویس‌های اسلامی می‌باشد و اکنون به عنوان صاحب امتیاز نشریه تخصصی مطالعات نسخ خطی و اسناد کهن با عنوان «بساتین» و مدیر وبسایت پایگاه خبری نسخ خطی فعالیت می‌نماید. او معتقد است، با توجه به اینکه روسیه میراث دار دو دولت بزرگ تزارها و اتحاد جماهیر شوروی است، و همچنین با توجه به وضعیت بسته سیاسی یکصد سال اخیر، علیرغم اینکه منابع مطالعات ایرانی از جمله اسناد و نسخ خطی فراوانی در مراکز آرشیوی و کتابخانه‌های روسیه وجود دارد، اما به دلایل گوناگون سایه سیاست بر ارتباطات علمی دانشمندان دو کشور سایه انداخته است، وعملا چندان از فضاها، فرصتها، زمینه‌ها و منابع مطالعاتی یکدیگر، بخصوص به جهت فضای حاکم بر شوروی بهره چندانی نبرده اند.

 

 گفتگو با حسین متقی در ادامه ارائه می‌گردد.

******

- در روسیه نسخ و اسناد خطی فارسی وجود دارد یا خیر؟ چه تعدادی هستند و در كجا نگهداری میشود؟ این آثار در چه موضوعاتی است و متعلق به چه زمانی می باشد؟

بر اساس گزارشی که زنده‌یاد «اولگ آکیموشکین» از نسخه‌های خطی اسلامی موجود در کتابخانه‌های روسیه به صورت رسمی در سال 1992میلادی منتشر نموده است، در کتابخانه‌های روسیه ـ بدون احتساب نسخه‌های خطی روسی و زبان‌های دیگر ـ در حدود 60000 نسخه ‌خطی اسلامی (منظور از اسلامی، یعنی متنی نگارش یافته با خط و الفبای عربی، به هر زبان و موضوعی که بوده باشد) وجود دارد و از این تعداد 18733 نسخه خطی عربی، 12612 نسخه فارسی و تاجیکی، 9540 نسخه ترکی (با لهجه‌های متنوّع)، 148 نسخه کردی، 28 نسخه پشتو، 14 نسخه مالیزی و 3 نسخه اردو و 7057 نسخه نیز با عنوان نسخ خطی اسلامی (بدون تمایز زبانی) می‌باشد.

 

امّا به استناد شواهد و گزارش‌های پراکنده از وجود دستنویس‌های فراوان در جمهوری‌های خودمختار تاتارستان، داغستان، اوستیای شمالی، چچنستان و جز اینها، به نظر می‌رسد که در کتابخانه‌های روسیه، دست کم یکصدهزار نسخه‌ خطی اسلامی وجود داشته باشد که بسیاری از آنها، هنوز شناسایی و معرّفی نشده‌اند.

توجه کنید که عمده تمرکز نسخه‌های خطی اسلامی در روسیه به لحاظ کیفی، به ترتیب در شهرهای سن­پیترزبورگ، مسکو، تاتارستان (قازان)، داغستان (مآخاچ قلعه)، باشقیرستان (اوفا) و چچنستان (گروزنی) می‌باشد. در معرفی آن مواریث، از اوایل قرن 19میلادی تاکنون بیش از 100 جلد فهرست در قالب کتاب، مقاله یا پایان‌نامه، به زبان‌های روسی، آلمانی، فرانسوی، ترکی، فارسی، عربی و دیگر زبان‌ها چاپ و منتشر شده است؛ لیکن به لحاظ کمّی به نظر می‌رسد جمهوری‌های داغستان و تاتارستان، مقام نخست را در تعداد نسخه‌های خطی اسلامی در روسیه، دارا باشند، امّا از آنجا که این نسخ هنوز فهرست نشده‌اند و آمارهای دقیقی نیز در دست نیست، با همه این احوال، همچنان، منابع موجود در شهر سنت پترزبورگ به لحاظ کیفی، پیشتاز است.

بر پایه منابع مطالعاتی موجود در روسیه، از حدود یکصد هزار مجلد نسخه خطی "اسلامی" موجود در روسیه، بیش از 90% آنها به زبان‌های عربی، فارسی و ترکی (با لهجه‌های گوناگون) نگارش یافته‌اند، اما از این تعداد، به نظر می‌رسد تاکنون، در حالت بیشینه، بیش از 30% این مواریث کهن به صورتِ توصیفی، معرّفی نشده باشند و در حقیقت شاید به جرأت بتوان گفت بیش از 70% درصد این آثار، فاقد شناسه ‌توصیفی هستند.

نسخه‌های خطی اسلامی (کتابت شده با خط و الفبای عربی) در روسیه از ارزش بالایی برخوردارند، برای نمونه چند قرآن بسیار کهن به خط کوفی از قرون 1-2 هجری/ 7-8 میلادی امروزه در انستیتو دستنویس‌های شرقی، کتابخانه دانشگاه سن پترزبورگ و موزه ارمیتاژ، نگهداری می‌گردد که منابعی بسیار غنی برای مطالعات قرآنی هستند. یا برای نمونه دیگر قدیمی‌ترین نسخه خطی شیعی د ر روسیه، به نام «الذخیره فی علم الکلام» مربوط به سید مرتضی علم الهدی (متوفای 436ق/1044م) امروزه در کتابخانه ملی روسیه در سن پیترزبورگ نگهداری میگردد که حدود سی سال پس از درگذشت مؤلف یعنی سال 472 ق/1079م کتابت گردیده است؛ درباره نسخ خطی کهن فارسی نیز باید گفت، تفسیر البصائر یمینی، مربوط به قرن ششم هجری/قرن دوازدهم میلادی از نفیس‌ترین و کهن‌ترین نسخ فارسی در روسیه است و این نسخه خطی در کتابخانه انستیتو دستنویسهای شرقی فرهنگستان علوم روسیه در سن پیترزبورگ نگهداری می گردد.

از آنجایی که گفتیم در حالت خوشبینانه بیش از هفتاد درصد نسخ خطی اسلامی موجود در روسیه فهرست نشده است، به تبع آن، با همین نسبت (70%)، نسخه‌های خطی فارسی نیز در روسیه فهرست نشده‌اند، لذا خیلی نمی‌توان روی موضوعات نسخ فهرست نشده، به دقت و شفافیت، نظر داد؛ اما با توجه به موضوعات همین مقدار نسخ خطی فارسی معرفی شده، می‌توان گفت، خوشبختانه در همه موضوعات نسخه‌ خطی وجود دارد و به دگر تعبیر، نسخ خطی فارسی در روسیه کلکسیونی نفیس و البته متنوع، شامل آثار دینی، ادبی، تاریخی، فلسفی، علمی (ریاضی، نجومی، پزشکی، طبیعی…) و نیز آثار هنری هستند. برای نمونه موزه ارمیتاژ و انستیتو دستنویس‌های شرقی و نیز کتابخانه ملی روسیه در سن پیترزبورگ، انباشه از نسخ خطی هنری مُذهّب و دارای مینیاتورهای بسیار زیبا، کار نقاشان برجسته ایران زمین، متعلق به مکتب‌های هنری شیراز، هرات، تبریز و اصفهان هستند. حتی نسخه کهن تفسیر البصائر که اشاره کردم تذهیب و نگارگری آن به نظر می رسد متعلق به مکتب بغداد در قرون ششم هجری/دوازدهم میلادی بوده باشد که مکتب هنری پیش از حمله مغول به ایران است و فوق العاده نفیس میباشد.

 

 

- چه میزان از این آثار از سوی محققان ایرانی شناسایی شده است؟

روسیه امروز با توجه به اینکه میراث دار دو دولت بزرگ تزارها و اتحاد جماهیر شوروی است، و با توجه به وضعیت بسته سیاسی یکصد سال اخیر، علیرغم اینکه منابع ایرانی از جمله اسناد و نسخ خطی فراوانی در مراکز آرشیوی و کتابخانه­های روسیه وجود دارد، اما متأسفانه به جهت وضعیت نامطلوبی که سیاست بر ارتباطات علمی دانشمندان دو کشور  سایه انداخته بود، عملاً چندان از فضاها، فرصت‌ها، زمینه­ها و منابع مطالعاتی یکدیگر بخصوص به جهت فضای حاکم بر شوروی بهره چندانی نبرده نمی‌شود (هم در بخش معرفی منابع هم در بهره وری و استفاده علمی از منابع).

 اما امروز با اینکه قضیه فرق کرده است و به نظرم روسیه دیگر شوروی نیست، اما اغلب ایرانیان این تغییر را به رسمیت نمیشناسند؛ چرا که بارها اتفاق افتاده زمانیکه یک ایرانی برای ملاحظه یک منبع کهنی به روسیه می آید؛ گفتمان حاکم بر بیشترین مراکز آرشیوی و کتابخانه‌ای روسیه همان گفتمان علمی بسته شوروی سابق است و عملاً در بخش علمی تغییر چندانی نمی بینیم و تعاملات کتابخانه‌ها و در دسترس نهادن منابع همان فضای بسته حاکم است. بخشی هم باید اعتراف کرد که روسیه در بخش فرهنگی برای ایجاد تغییرات بنیادی در ساختار کتابخانه‌ها و مراکز آرشیو اسناد خودشان هیچ تغییری محسوس مشاهده نگردیده است، چه در بخش معرفی آثار و چه در بخش باز کردن فضای علمی به روی محققان و حتی در دعوت از محققان خارجی برای معرفی مواد و منابعی که در اختیار دارند، به هر دلیل ممکن، هیچ تحرکی دیده نمی‌شود.

به تعبیر برخی از محققان ایرانی، زمان در روسیه بشدت در دور کند حرکت می‌کند! دسترسی به اطلاعات در روسیه به جهت عدم تجهیز مراکز کتابخانه‌ای به سیستم‌های پیشرفته رایانه‌ای در فقیرترین حالت قرار دارد. برای نمونه برای دستیابی به فهرست منابع کتابخانه‌ای باید از روش پنجاه سال پیش یعنی جستجو در فیش کارت‌های عناوین آثار و مؤلفان یا موضوعات آنها بهره جویید؛ یا برای نمونه دیگر در زمانی که تمام کشورهای اروپایی (مانند کتابخانه دولتی برلین) و یا آمریکایی (مانند کتابخانه دانشگاه هاروارد) برای دیجیتال سازی منابع نسخ خطی و اسناد و همچنین قابل دستیابی نمودن و در دسترس محققان قرار دادن این منابع، مسابقه گذاشته اند، در مقابل در کتابخانه‌های دارای نسخ خطی در روسیه هیچ خبری نیست! به عنوان نمونه بزرگترین مرکز دارای نسخ خطی در روسیه، یعنی انستیتو دستنویس‌های شرقی آکادمی علوم روسیه، حتی از درج یک برگ از دهها هزار نسخه خطی خود بر روی سایت خود دریغ کرده است! در کنار این مشکلات، نکته دیگری که هست آن، عدم پاسخگویی به درخواست‌های محققان نسخ خطی از راه دور است، به عنوان مثال اگر شما ایمیلی به یکی از این مراکز ارسال دارید ـ بر خلاف کتابخانه‌های اروپا که وبسایتهای آنان کاملا پاسخگوست ـ به ندرت می‌توان از طریق ایمیل در این کشور، به مقصود و مطلوب علمی نائل آید و اصولاً فضای علمی و دسترسی به منابع در روسیه فوق العاده بسته است.

دوستی روس دارم به نام «گنادی» اهل سن پیترزبورگ، زمانی به ایران آمده بود و به اتفاق هم تصویر یک نسخه خطی را از کتابخانه آیت الله مرعشی در قم گرفتیم و جالب بود وقتی به او گفتم شما اهل سن پیترزبورگ هستی و آنجا قدیمی‌تر و نفیس‌تر از همین نسخه موجود است، چرا از آنجا تصویر را نگرفتید؟ گفت: شما نمی دانید در روسیه چه خبر است، من اگر از روسیه بیایم ایران، خیلی راحت‌تر از روسیه و در شهری که در آن به دنیا آمدم، تصویر یک نسخه را بدست می‌آورم. در روسیه پروسه این امور به جهت کندی کارها، آنقدر طولانی طی می‌شود و شرایط سخت و هزینه‌های سنگینی برای دریافت تصویر یک نسخه خطی مطالبه می‌کنند که من اگر این همه هزینه هم بکنم و بیایم از ایران بگیرم، باز سفر به ایران بسیار ارزانتر خواهد بود!

 

 

- چه موانعی در مسیر تحقیق و شناسایی منابع خطی وجود دارد؟

درباره موانع این حوزه مطالعات و علمی سخن بسیار می توان گفت. اما همانقدر بگویم که شما در ایران، برای دسترسی یک روس، به منابع روسی، از جمله نسخه‌های خطی فارسی که مربوط به فرهنگ و تاریخ روسیه است (مانند نسخه خطی تاریخ کاترین و مانند آن)، جز مواردی نادر، برای دسترسی به منابع کهن، تقریباً مشکل حادّی نخواهید داشت، اما در روسیه چنین نیست. دسترسی یک ایرانی، به منابع ایرانی در روسیه بسیار مشکل است و نیازمند طی مقدمات و روند طولانی و صرف هزینه نسبتاً زیاد است؛ در عین حال بزرگترین مسأله حاکم بر این پروسه علمی در روسیه، سایه سنگین کندی و حرکت لاک پشتی کتابخانه‌ها و مراکز آرشیوی در روسیه در معرفی این مواریث است.

به هر تقدیر به نظر می رسد بایستی طرفین برای معرفی منابع علمی ـ تاریخی یکدیگر گامهایی بردارند. برای نمونه پروتکل‌های متعددی برای معرفی میراث ایرانی (نسخ خطی، اسناد و….) موجود در روسیه بین مراکز علمی روسیه و ایرانی امضا شده است. نمونه اخیرش تفاهم نامه‌هایی بین کتابخانه ملی ایران با کتابخانه دولتی لنین و انستیتو دستنویس‌های شرقی آکادمی علوم روسیه امضا شده است، چیزی که در دوره‌های گذشته فراوان مشابهش را شاهد بودیم؛ ولی متأسفانه به هر دلیل ممکن، اینها فقط روی کاغذ می‌مانند و اجرایی نمی‌شوند. به نظر میرسد از هر دو طرف، اراده‌ای برای فعال شدن این فضاهای علمی ندارند. طبعاً مسؤولیتِ رایزنی فرهنگی ایران در روسیه در این عرصه، در حوزه نسخ خطی انکار ناپذیر است و به نظر می‌رسد، هر رایزن فرهنگی در طول دوره مأموریت خویش، سبب ساز نگارش پنج یا حتی دو جلد فهرست برای نسخ خطی متناسب با فرهنگ ایران زمین بشود، مطمئناً طی چند سال همه نسخ خطی فارسی موجود در روسیه، به تدریج فهرست و معرفی می‌شوند.

 

 

- آیا تا به حال به صورت رسمی اقدامات و رایزنی‌هایی بین مقامات دو كشور مبنی بر حذف این موانع به منظور كشف و مطالعه بیشتر صورت گرفته است؟

الحمدلله در دوره مسؤولیت رایزنی آقای دکتر ابراهیمی، مجموعه ای از فهرست‌های نسخ خطی فارسی موجود در انستیتو دستنویس‌های شرقی آکادمی علوم روسیه که از سوی خود دانشمندان روس طی پنجاه سال، به زبان روسی، توصیف شده بودند، شامل معرفی 1000 عنوان نسخه خطی فارسی، برای نخستین بار به اهتمام ایشان و تلاش‌های آقای دکتر حیدرنیا و جمعی دیگر از مترجمان ایرانی، این فهرست‌ها به فارسی برگردانده شد.  در سال 2011 بنده همراه استاد، جناب آقای صدرایی، برای مدتی به سن پیترزبورگ آمدیم و از نزدیک نسخ خطی را مورد مطالعه قرار داده و اصلاحات و کنترل لازم را بر پایه خود نسخ خطی آن انستیتو، انجام دادیم.  خدا را شکر تقریباً بعد از یکسال متن فارسی این فهرست‌ها در ایران، منتشر گردید و سپس بنده در سفر دومم در سال 2014  به روسیه، 500 عنوان نسخه خطی فارسی نفیس دیگر را از همین مجموعه، فهرست نمودم که با احتساب موارد فهرست شده قبلی، در همین انستیتو از حدود پنج هزار عنوان نسخه خطی فارسی، تاکنون هزار و پانصد نسخه خطی فهرست شده و معرفی گردیده است. باید توجه داشت که با انتشار یک فهرست، برای نسخ خطی، به سان چشمه‌ای جوشان، زمینه و فرصت ده‌ها پژوهش جدید از نوع کتاب، مقاله و پایان نامه و نظائر آنها رقم زده می‌شود. برای نمونه بنده یک تفسیر کهن فارسی را که با لهجه حوزه خراسان قدیم (منطقه بلخ در شمال افغانستان امروزی) در قرن 6 یا 7 هجری/ 12 یا 13 میلادی نوشته شده است، در همین مجموعه نفیس انستیتو، معرفی کردم، با اینکه هنوز فهرست آن منتتشر نشده است، اما بر پایه همین گفتگوی دوستانه، به سرعت تمام آوازه آن متن بسیار کهن و نفیس تا بخش ادبیات فارسی دانشگاه کالیفرنیا نیز رسید!

 

 

- این آثار چه ارزشی برای ایران می تواند داشته باشد؟

بدون تردید متون کهن فارسی، سرچشمه‌های ناب و دست اولِ پژوهش‌های علمی و تاریخی با محوریت فرهنگ و تمدن ایران به شمار می‌روند و به نوعی هویت فرهنگی و تاریخی این کشور محسوب می‌گردند. اولویت اول (با قید فوریت) در نسخه‌های خطی در روسیه، معرفی توصیفی آنهاست و تا وقتی که از عناوین، محتوا و مواد آن آثار کهن آگاهی نیابیم، پی به ارزش معنوی آنها نخواهیم برد؛ حتی خود روس‌ها هم نخواهند دانست چه منابعی از میراث ایران در اختیار دارند، طبعاً هیچ شناختی نیز از ارزش و جایگاه آنها نخواهند داشت. فهرست نگاری مجموعه‌های فهرست نشده در روسیه، بدون تردید در اولویت اصلی قرار دارد. همانطور که گفتم  برای خود روس‌ها نیز ارزشمند خواهد بود و این نسخه‌های خطی می‌توانند موادی ارزشمند برای غنی سازی چرخه علمی خود آنان در دانشگاه‌های روسیه، به ویژه برای شناخت ایران فراهم سازند.

چنانکه در حال حاضر شورای پژوهش اروپا (ERC) بشدت از محققان اروپایی با محوریت نسخ خطی حمایت می‌کنند و در قالب پروژه‌های علمی مبتنی بر نسخ خطی، امتیازات خیلی خوبی به محققان اروپایی اعطا مینمایند؛ به نظر می‌رسد روسیه و دانشمندان روسیه از این مواد بسیار ارزشمند استفاده و بهره وری علمی چندانی نمی‌نمایند و به دگر تعبیر با توجه به وجود این منابع سرشار علمی در جای جای روسیه، سهم تولیدات علمی مبتنی بر نسخ خطی، در مراکز علمی روسیه، بسیار اندک و نازل است تا جایی که موارد موجود نیز، مطلقاً به چشم نمی‌آیند و عمده این ضعف را بنده در عدم توجه اولیای امور علمی و فرهنگی روسیه، به این مواریث کهن علمی میدانم.

موضوع پایانی نیز بحث اسناد کهن ایرانی و فارسی است که خوشبختانه صدها هزار سند در مراکز آرشیوی روسیه قرار دارند و هر یک می‌توانند بسیاری از خلأهای پژوهشی و حتی حلقه‌های گم شده نقطه نقطه تاریخ ایران زمین را تکمیل و روشن نمایند. درباره قدمت این اسناد باید گفت که به لحاظ تاریخی، به نظر می‌رسد بیشترین این اسناد مربوط به دوره قاجار و اندی نیز  متعلق به عصر صفوی، نادری و زندی باشند؛ نباید از نظر دور داشت که بخش عظیمی نیز اسناد تاریخ معاصر ایران زمین است، ولی متأسفانه کار چندانی در معرفی آنها چه از طرف روس‌ها و چه از طرف ایرانیان، کار چندانی نشده است.

امید است که زمینه معرفی علمی این منابع مطالعاتی ارزنده، از سوی اولیای فرهنگی دو دولت دوست ایران و روسیه نیز فراهم آید. بدون تردید هر سند، قطعه‌ای از یک پازل سترگ علمی است که اگر نگاه ما به این مواریث کهن، از جنس "نگاه منشوری به متون" بوده باشد، اینها می‌توانند زمینه ساز تولیدات علمی فراوانی، چه در مراکز علمی ایران، و چه در دانشگاه‌های روسیه باشند.

خبرگزاری اسپوتنیک

منبع: بساتین

 

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: