پایانی غریبانه بر زندگی راوی راستین 28 مرداد / رضا سلیمان نوری(روزنامه نگار)

1392/10/22 ۰۹:۴۸

"هرجا که مردمند، همانجا مجلس است"این جمله عنوان معروف‌ترین گزارشی است که پیش از نخست‌وزیری دکتر محمد مصدق درباره او نوشته شده است.این گزارش اختصاص به سخنرانی مصدق در جمع مردم اجتماع کرده در میدان بهارستان دارد. سخنرانی‌اي که جرقه اولیه ایراد آن را سردار فاخر حکمت، رئیس مجلس پانزدهم شورای ملی با ممانعت از ادامه سخنرانی مصدق درباره دخالت های انگليس و خيانت‌های دربار به رغم موافقت اکثریت نمایندگان مجلس زد.

"هرجا که مردمند، همانجا مجلس است"این جمله عنوان معروف‌ترین گزارشی است که پیش از نخست‌وزیری دکتر محمد مصدق درباره او نوشته شده است.این گزارش اختصاص به سخنرانی مصدق در جمع مردم اجتماع کرده در میدان بهارستان دارد. سخنرانی‌اي که جرقه اولیه ایراد آن را سردار فاخر حکمت، رئیس مجلس پانزدهم شورای ملی با ممانعت از ادامه سخنرانی مصدق درباره دخالت های انگليس و خيانت‌های دربار  به رغم موافقت اکثریت نمایندگان مجلس زد. مصدق در واکنش به این عمل صحن مجلس را ترک کرد و به همراه تعدادی از نمایندگان وتنی چند از خبرنگاران راهی میدان بهارستان شد و در این مکان سخنان خود را البته بسیار تندتر ادامه داد. سخنانی که توسط خبرنگار پارلمانی وقت روزنامه اطلاعات نت‌برداری شد و در شماره بعد روزنامه با عنوانی که در بالا بدان اشاره شد منتشر شد تا خود جرقه‌ای بر هیزم در آستانه سوختن نارضایتی مردم از دربار و بیگانگان باشد.نویسنده این گزارش نورالدین نوری نام داشت.‌روزنامه‌نگاری که یکی از اصلی ترین راویان نحوه برخورد دکتر مصدق با کودتاگران 28 مرداد نیز محسوب می شود و اوست که تقابل مصدق و زاهدی را در باشگاه افسران و به هنگام تسلیم نخست وزیر دولت ملی و وزرایش به بهترین نحو ترسیم کرده است. او این گونه نوشت: «روز 28 مرداد مصدق گاردخانه را از تيراندازي به مردم منع کرد و گفت که ايراني نبايد به دست ايراني کشته شود. دکتر حسين فاطمي از آنجا دور شده بود و مصدق با نريمان وزير دارايي کابينه‌اش و چند تن ديگر از طريق نردبان به خانه مجاور (خانه بانو فرمانفرمائيان) و خانه مادر دکتر معظمي رفته بود، ولي بعدا بهتر آن ديد که خود را معرفي کند. به مقام مربوط تلفن شد و به اتفاق دکتر شايگان و دکتر صديقي به باشگاه افسران انتقال يافت. من، خودم شاهد بودم که سپهبد زاهدي که در باشگاه بود شخصا به استقبال مصدق که شايگان و صديقي زير بغلش را گرفته بودند، آمد و آن دو که در آن لحظه هر کدام خود را نخست وزير کشور مي‌دانستند در برابر هم قرار گرفتند. در اين لحظه مصدق خطاب به زاهدي (که زماني در کابينه او وزير کشور بود) گفت: "آقاي سرلشکر، چرخ بازيگر از اين بازيچه ها بسيار دارد. من تنها نگران ايران و هموطنان هستم، نه خودم."زاهدي اشاره کرد که راضي به بازداشت و محاکمه او نيست؛ اگر وي کناره گيري خود را اعلام دارد. ولي مصدق حاضر به کناره گيري نشد و گفت به اراده ملت رئيس دولت شده و تنها ملت است که حق دارد و مي تواند او را برکنار يا خواستار کناره گيري‌اش شود. »

این ترسیم زیبا  آخرین شاهکارنورالدین نوری در عرصه قلم محسوب می‌شود زیرا که او پس از آن همت خود را برای تربیت نسل جدید از خبرنگاران و توزیع کنندگان نشریات در شهرستان‌ها به کار بست و پس از چند سال فعالیت از خبرنگار نخست پارلمانی ایران به پدر توزیع نشریات ایران تبدیل شد. نور‌الدین نوری برای رسیدن به این امر چهارسال تمام شهرهای مختلف ایران را زیر پا گذاشت و سرانجام شبکه توزیع موسسه اطلاعات را با 611 نمایندگی همزمان توزیع وخبر ایجاد کرد تا در آسیا نخستین شبکه خبری و درجهان سومین لقب بگیرد.البته این شبکه بزرگ مانند همه این مجموعه‌های مشابه به ایجاد کننده خود وفا نکرد و تنها دوسال پس از پیروزی انقلاب اسلامی بر اثر گزارش یکی از فعالان در همین مجموعه او برای همیشه خانه نشین شد.خانه نشینی که تا سه شنبه شب گذشته ادامه داشت و پس از آن او نیز غریبانه به سرای باقی شتافت تا جامعه مطبوعاتی ایران در کمتر از چهل روز پس از درگذشت پدر خود یعنی استاد دکتر کاظم معتمدنژاد یکی دیگر از بزرگان خود را از دست بدهد.یاد این مرد بزرگ که حق بزرگی برگردن تاریخ و مطبوعات این مرز و بوم دارد، گرامی باد.

*روزنامه نگار وکارشناس ارشد روزنامه نگاری