گفتگو با فرهاد هراتی: نت هایی برای نجات محیط زیست

1394/10/15 ۱۳:۳۰

گفتگو با فرهاد هراتی: نت هایی برای نجات محیط زیست

این یک باور جمعی است که بیان واقعیات و دردهای جامعه از زبان هنر، بسیار اثر گذارتر و قابل تأمل تر از سایر شیوه هایی است که گاه و بیگاه به کار برده می‌شود؛ خصوصاً زبان موسیقی که قابل دسترس تر و تأثیر گذارتر از سایر هنرهای معاصر است. این روزها فاجعه بزرگی در دنیا در حال رخ دادن است و همه جا صحبت از نابودی زمین و محیط زیست است. زمین مقدسی که اکنون گرفتار مرگ یا کشتار حیوانات و انسان‌ها، بیماری هایی چون ایدز، ازبین رفتن جنگل، آب شدن یخ‌های قطبی و از همه مهم تر جنگ و تروریسم شده است ؛ معضلی فراگیر که تهدیدی جدی برای تمامی سرزمین‌ها به حساب می آید. فرهاد هراتی آهنگساز و بنیانگذار و رهبر گروه کر «نامیرا» در کنسرتی که چندی پیش در تالار وحدت به روی صحنه برد، مرثیه زمین را به اجرا گذاشت. هراتی در این اثر ارکسترال به جای بهره بردن از اشعار یا کلام، از آواهای خوانندگان و اعضای گروه کر بهره گرفته است که همین امر باعث بداعت کار او شده است.گفت‌و‌گو با فرهاد هراتی در خصوص هدف از اجرای کنسرت «زمین مقدس» را در ادامه می‌خوانید:


فرهاد هراتی رهبر گروه کر نامیرا در گفت‌و‌گو با «ایران» از کنسرت < زمین مقدس> می‌گوید
 

ندا سیجانی: این یک باور جمعی است که بیان واقعیات و دردهای جامعه  از زبان هنر، بسیار اثر گذارتر و قابل تأمل تر از سایر شیوه هایی است که گاه و بیگاه به کار برده می‌شود؛ خصوصاً زبان موسیقی که  قابل دسترس تر و تأثیر گذارتر از سایر هنرهای معاصر است. این روزها فاجعه بزرگی در دنیا در حال رخ دادن است و همه جا صحبت از نابودی زمین و محیط زیست است. زمین مقدسی که اکنون گرفتار مرگ یا کشتار حیوانات و انسان‌ها، بیماری هایی چون ایدز، ازبین رفتن جنگل، آب شدن یخ‌های قطبی و از همه مهم تر جنگ و تروریسم شده است ؛ معضلی فراگیر که تهدیدی جدی برای تمامی سرزمین‌ها به حساب می آید. فرهاد هراتی آهنگساز و بنیانگذار و رهبر گروه کر «نامیرا» در کنسرتی که چندی پیش در تالار وحدت به روی صحنه برد، مرثیه زمین را به اجرا گذاشت. هراتی در این اثر ارکسترال به جای بهره بردن از اشعار یا کلام، از آواهای خوانندگان و اعضای گروه کر بهره گرفته است که همین امر باعث بداعت کار او شده است.گفت‌و‌گو با فرهاد هراتی در خصوص هدف از اجرای کنسرت «زمین مقدس» را در ادامه می‌خوانید:

در ابتدا در خصوص شکل‌گیری این آواها برایمان بگویید؟ این آواها از کجا می‌آیند؟
از مدت‌ها پیش تصمیم گرفتم آثارو فعالیت موسیقایی ام را درزمینه موسیقی بی‌کلام متمرکز کنم البته نه به این دلیل که مشکلی با کلام داشته باشم بلکه سعی کردم از موسیقی با کلام پرهیز کنم به این سبب که وقتی کلام  به موسیقی افزوده می‌شود نه تنها دست و بال اندیشه آهنگساز بسته می‌شود بلکه ذهن مخاطب کاملاً به سمت معنای شعر یا ترانه  می‌رود در حالی که به عقیده من بهتر است مخاطب قدرت تخیل خود را به‌ کار گرفته و خودش تصویر‌سازی ذهنی اش را انجام بدهد. برای انجام آن مدتی از اسامی نت‌ها استفاده می‌کردم و بعد از آن کم کم به این نتیجه رسیدم که باید به ادبیات تازه‌ای در این زمینه رسید و با کنار هم قرار دادن تعدادی حروف بی‌معنا، آواهایی تشکیل شد که درست مانند یک لهجه  بود. حتی بسیاری از دوستان بر این نظر بودند که این آواها شباهت بسیاری به لهجه‌های ایتالیایی، اسپانیایی یا عبری دارد اما در واقع هیچ کدام از آنها نبود تا اینکه به مرور زمان مردم زبان آن را فراموش کردند و فقط به درک خود آن موسیقی رسیدند و دوست داشتند با خود موسیقی ارتباط برقرار کنند.
شما اشاره دارید کلام دست و بال آهنگساز را می‌بندد در صورتی که ساخت موسیقی برای یک شعر یا  ترانه بسیار راحت تر از ساخت چنین آواهایی است که به مرور زمان  شبیه به هم خواهد شد به طوری که مخاطب به این فکر می‌رسد که این آواهایی که می شنود تکرار کارهای گذشته است؟
بله. البته کم کم کارهایم را به صورت یک لغتنامه جمع‌آوری کردم و تمام هجا‌های به‌وجود آمده را در آن یادداشت کردم تا بعد از آن بتوانم بر اساس وزن و ریتم از آن استفاده کنم، کاری که برای شعر و ادبیات هم انجام می‌شود. به‌طور مثال امکان دارد واژه «عشق»  یا «پرستش» در هزاران شعر یا ترانه به گوش شما برسد اما مهم آن است که این واژه کجا به خدمت گرفته می‌شود و چه تأثیری بر مخاطب خواهد گذاشت. اما من درساخت این آثاراول ریتم و موسیقی را خلق می‌کنم و بعد ازآن  براساس هجاهایی که به کار برده شده خط کر یا ملودی خواننده سولو را نوشته و شروع به طراحی می‌کنم و زمانی که احساس کردم کار زیبایی است در زیر نت‌ها قرار می‌دهم.
با توجه به اینکه ذائقه شنیداری و گفتاری مردم ما با شعر و ادبیات مأنوس شده چرا بر این نظر هستید که موسیقی با کلام تأثیرکمتری خواهد داشت؟
ما با زبان عامیانه و محاوره بارها پیام وهشدارهایی را چون مراقب باشید، جنگ نکنید و... اعلام کرده ایم بنابراین نمی‌خواستم با همان ادبیات این کلمات را تکرار کنم مضاف براینکه هنر و تخصص کاری‌ من موسیقی است و حتی می‌تواند موسیقی بدون کلام باشد. من تأثیر صدای انسان را بسیار دوست دارم و بارها گفته ام صدای انسان را الهی‌ترین صوت می‌دانم و تمام زندگی حرفه‌ایم  را صرف تربیت خواننده‌های کر کرده ام.
اما بسیاری از مخاطبان با این ژانر کاری و مفهوم آن آشنا نیستند؟

بله. مردم این موسیقی را نمی‌شناسند و مقصراین اتفاق ما هستیم. البته من این ناآگاهی را در سه مسأله می‌دانم؛ اول حمایت نکردن دولت و سیاستگذاری بخش فرهنگی نسبت به اشاعه این گونه کارها، دوم رسانه‌ها و فضای مجازی که البته در این اجرا سر تعظیم در برابر خبرنگاران و مطبوعات فرود می‌آورم و بسیاری که ما را همراهی کردند، اما سؤال این است که چند درصد از مردم با دنیای مجازی ارتباط دارند؟ در حالی که بیشتر ارتباط رسانه‌ای مردم با رادیو و تلویزیون است و وقتی رسانه‌ای چون تلویزیون آثار کرال را پخش نمی‌کند چه دلیلی وجود دارد مردم این موسیقی را بشناسند. مورد سوم اجرا در شهرستان‌ها است و چون تعداد اعضای این گروه زیاد است، اجرا در شهرستان‌ها مشکلات بسیاری خواهد داشت و کار آسانی نیست و یک عزم و حمایت ملی می‌خواهد.
اگر بخواهیم این گونه اجرا‌ها به صورت یک فریاد عالمگیر باشد و به گوش همگان (حداقل مردم ایران برسد) نیاز است بلیت کنسرت با هزینه کمتری به فروش برسد تا مردمی که توان پرداخت هزینه آن را ندارند از این اجرا‌ها لذت ببرند!
کاملاً درست است این حق مردم است از یک کار فرهنگی دیدن کنند و لذت ببرند بنابراین اگر دولت برای این کاردوسال زمان بگذارد و به افرادی که در این زمینه فعالیت می‌کنند سوبسید بدهد قطعاً شاهد اتفاق‌های خوبی خواهیم بود. البته این سوبسیدها فقط شامل مسأله مالی نمی‌شود بلکه می‌توان در تعامل با سالن‌های اجرای کنسرت هزینه‌ای بابت اجاره سالن دریافت نکنند درواقع انجام این کارها یکسری حمایت‌های تهاتری برای پایین آوردن قیمت بلیت است به این علت که ما با این اجراها به دنبال مال اندوزی نیستیم و تمام تلاشمان بر این است که مشکلات را به صفر برسانیم و بدهکار کسی نباشیم.
شاید نخستین سؤالی که در خصوص گروه «نامیرا» در ذهنمان به‌وجود بیاید بحث شعار دادن و کلیشه‌ای حرف زدن‌ پیش از هر اجرا است. مباحثی چون «آنچه در زندگی می‌گذرد»، «احساس متفاوت»، «احساسات شخصی»، «زمین پاک» و... مواردی هستند که چون غالباً به شکل شعاری در کشور ما بیان می‌شود صحبت‌های گروه هم در راستای همین بیانات دیده می‌شود و در عین حال جدی گرفته نمی‌شود. به نظر می‌رسد این پیام‌ها و جملات پیش از آنکه واقع‌گرایانه باشد، کنجکاو‌کننده و حساس‌کننده است. این مسأله را هم در نظر دارید که جوان‌های امروزی از شعار دادن و توصیه خیلی خوششان نمی‌آید؟
بخشی از کار ما موج تبلیغات است و معتقدم  تبلیغات برای آغاز هر پروژه و تولید هر محصول از مدت‌ها قبل شکل می‌گیرد به‌طوری که هر فردی سعی می‌کند محصول خود را به بهترین شکل ممکن معرفی کند. من مشکل و ایرادی در این کار نمی‌بینم و در کنسرت‌های بعدی هم خواهیم گفت گروه موسیقی نامیرا با این هدف و ایده کارجدیدی را به اجرا خواهد گذاشت.
زمانی که شما یک کنسرت پاپ را انتخاب می‌کنید کسی نمی‌گوید من فلان ترانه را می‌خواهم بخوانم اما وقتی کار روایتی و محتوایی است لازمه اش رساندن پیام است. مانند کارهای «قیامت عاشورا» یا «چه دنیای قشنگی» که پیش از این اجرا کردیم.
اما اکثریت مردم بر این باور هستند که کارهای روایتی در اپرا اجرا می‌شود و کمتر با چنین سبک کارهایی در موسیقی آشنایی دارند؟

بله حرف من هم همین است. تصورمردم از اپرا اشتباه است، آنها هر کاری را که با تم فکریشان کمی متفاوت باشد در ژانر اپرا قرار می‌دهند. درواقع فرهنگ شنیداری موسیقی در ایران بسیار محدود است و این گناه بر گردن مردم نیست. من بعد از این اجرا اولین پیشنهاد و خواهشم از آقای روحانی مدیر پروژه ام این است که  خیلی زود این کار را دراستودیو ضبط کنیم تا این فراخوان فروکش نکند.
بیان دغدغه‌های ملی و بشری از زبان موسیقی چقدر می‌تواند در جهت اصلاح امور مرتبط با این مؤلفه‌ها (ملی و بشری) مؤثر باشد؟ آیا تا به امروز بازخورد مثبتی در خصوص کارهایی که در گذشته اجرا کرده اید داشته‌اید؟
اگر فقط  درحد اجرا و معرفی برنامه باشد قطعاً هیچ اتفاقی نخواهد افتاد، در واقع یکی از راه‌های ماندگاری و اثر بخشی آن ضبط  این آثار و پروژه‌ها و تبدیل به یک اثر صوت و تصویری است، راه دیگر این است که در دیگر ژانرهای ملی و هنری مانند تئاتر، هنرهای تجسمی، عکس و نقاشی عزم ملی وجود داشته باشد و درباره این موضوع آثار بسیاری را تولید کنند.
در زمینه محیط زیست سالهاست کارشناسان امور محیط زیست فریاد می‌زنند و هیچ کس هم توجه به فریاد‌ها نمی‌کند، حالا فکر می‌کنید یک آلبوم در این فضای غبار آلود بی‌توجهی چقدر تأثیرگذار خواهد بود؟
شاید برای افرادی که تا به امروز نگذاشتند مسئولان کار خود را انجام بدهند بازهم اتفاقی نیفتد اما کاری که ما باید انجام بدهیم تمرینات فردی خانواده مانند تفکیک زباله‌های تر و خشک،الگوی مصرف، استفاده بهینه از انرژی و... است.
خود شما دراین زمینه انتظار دارید که به واقع تأثیر عملی و محسوس آن را در اجرا و آلبوم موسیقی ببینید یا فقط به عنوان یک وظیفه و یک قدم جلو به آن نگاه می‌کنید؟
خیر اگر این کار در نطفه خفه شود تأثیر آن را قطعاً نخواهم دید، این اتفاق یک کار ملی است و یک عزم ملی می‌خواهد. من یک نفر هستم و نیازمند حمایت مسئولان هستم.
در بحث موسیقی روایتی که پیش از این به آن اشاره داشتید به نظر شما این موسیقی چقدر ارجح  از موسیقی  پاپ است؟
من هیچ ژانری را به ژانر دیگر ارجح  نمی‌دانم، چیزی که نسبت به آن گله دارم حجم اسپانسرها یا حمایت کننده‌ها از یک نوع موسیقی است. در دنیا تمامی ژانرهای موسیقی مخاطبان خودشان را دارند و مشکل مالی هم نیست.
آیا فکر می‌کنید در جامعه‌ای که بستر مناسبی برای ارتقای سطح دانش مخاطبانش نسبت به موسیقی فراهم نشده تفاوت و تمایز موسیقی‌ها مسأله خوبی خواهد بود؟
اگر اطلاع‌رسانی و تبلیغات بخوبی  فراهم شود دیگر ژانرهای موسیقی مخاطبان خود را کم کم پیدا خواهند کرد و قطعاً  فردی که در طول سال چهار بار به کنسرت می‌رود هر چهار بار موسیقی پاپ را انتخاب نمی‌کند.
فکر می‌کنید چند درصد از مخاطبان موسیقی در کشور ما موسیقی روایتی را می‌شناسند؟
کسی که مخاطب موسیقی است موسیقی ما را می‌شنود و آن را دنبال خواهد کرد.
آیا لازمه اجرای این موسیقی همراهی آن با کلیپ و تصویر است یا مخاطب متوجه موضوع خواهد شد؟
بستگی به موضوع اجرا  دارد. البته من پیش از اجرا به مخاطبم احترام می‌گذارم و بروشور یا رپرتوار اجرا را در اختیار او قرار می دهم. اما ناگفته نماند که در دنیا مدیا‌ها برای ارائه هنر خودشان در هم ادغام می‌شوند.
هنگام تولید این اثر به ابعاد و اجرای بین‌المللی کار هم دقت و توجه داشته‌اید به طوری که قطعات قابلیت اجرا در همه کشورها را داشته باشند و بدون ساب تایتل مخاطبان به مضمون آن پی ببرند؟
ساختار موسیقی من بین‌المللی و به زبان دنیا است.
شما از حمایت نکردن مسئولان و پرداخت نکردن یارانه انتقاد داشتید، با این تفاسیر و اوضاع مالی گروه کرال از کجا تأمین اقتصادی می‌شود، این گروه توان ادامه حیات را با شرایط فعلی خواهد داشت؟
گروه موسیقی« نامیرا»از هیچ کجا حمایت نمی‌شود و هر سال با معجزه کارمان را ادامه می‌دهیم اما تضمینی برای ادامه اش وجود ندارد و هر سال که می‌گذرد خدا را شاکریم که امسال هم گذشت.

منبع:ایران

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: