1394/9/17 ۱۰:۴۸
آنچه مطالعه و دقیق شدن در مباحث حوزه اندیشه و علوم انسانی را برای عموم مردم ضروری میکند، در سه خلأ موجود در فضای فرهنگی و اجتماعی جامعه ما نهفته است. علیمحمد صابری، استاد و پژهشگر حوزه فلسفه، عرفان و تصوف معتقد است دقیق نشدن مردم در حوزههایی چون اندیشه و عرفان است که خلأهای مهم اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی را به بار میآورد.
آنچه مطالعه و دقیق شدن در مباحث حوزه اندیشه و علوم انسانی را برای عموم مردم ضروری میکند، در سه خلأ موجود در فضای فرهنگی و اجتماعی جامعه ما نهفته است. علیمحمد صابری، استاد و پژهشگر حوزه فلسفه، عرفان و تصوف معتقد است دقیق نشدن مردم در حوزههایی چون اندیشه و عرفان است که خلأهای مهم اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی را به بار میآورد. از جمله نقدهایی که گاهی به طرح مباحث اندیشهورزانه و عمیق در نشریات عامیانه وارد میشود، این است که نشریات اینچنینی و روزنامهها جای طرح مباحث عمیق علوم انسانی و اندیشهمحور نیست. شما از جمله کسانی هستید که پیش از این، چنین نقدهایی را رد کرده و جایگاه خاصی برای اندیشهورزی نزد عموم قائل بودهاید. از این رو سوال این است که چه نیازی به طرح مباحث عمیقتر حوزه اندیشه در فضای عمومی است؟ ما سه خلأ عمده در جامعه داریم که بسیار مهم است به این سه خلأ توجه شود. یکی خلأ عقلانیت است. این خلأ به این معنا نیست که جامعه عقلانی نیست، بلکه به این معنا است که عقل بازاری در جامعه حاکم است؛ یعنی عقلی که به دنبال سود و زیان خویش است که همان عقل مصلحتاندیش است. این عقل از فهم نمیآید، بلکه از وهم میآید. بازاری که به دنبال سود و زیان است، معرفت نمیآورد. این نوع عقل، عقل پایانبین است؛ عقلی که مصلحت را فدای حقیقت میکند. شما باید به تفکرات عقلی بهخصوص در حوزه فلسفه بسیار اهمیت بدهید. خلأ دوم، خلأ در هویت و شخصیت است. ما دچار دوگانگی شدهایم. جامعه ما هم میخواهد به نقشی که دیگران برایش دیکته میکنند، دربیاید و هم میخواهد نقش خودش را حفظ کند. نتیجه این دوگانگی میشود زیادشدن رنگ در جامعه، در صورتی که شخصیت یک امر تکبعدی نیست. باید این مساله را به مخاطبان خود القا کنیم که ما یک ایرانی مسلمان هستیم و از این دو حوزه خارج نیستیم. درواقع هر یک از ما یک فرد دینی و ملی است و این ملی و دینی بودن همیشه با ما است. از این رو است که میتوانیم ادعا کنیم هیچگاه به دنبال ایدئولوژی داعش نیستیم. ما فقط باید در تلاش باشیم حقیقت را در معرفت دریابیم. پس در این خلأ هویت بسیار مهم است که ما بتوانیم هویت ایرانی خود را حفظ کنیم. اما خلأ سوم، خلأ معنویت در جامعه است. همه باید در فرهنگسازی شرکت داشته باشند و این قضیه انحصاری نباشد. مساله خلأ شخصیت چطور بروز و ظهور پیدا میکند و در این باره حوزه اندیشه و اخلاق چه کمکی میتواند بکند؟ در بحث خلأ شخصیت، آنچه موثر و کارآمد است، اخلاق است. این خلأ به این خاطر است که ما حوزه اخلاق را فراموش کردهایم. در حوزه اخلاق اولین و مهمترین چیز این است که اول حرفه اخلاق را بیاموزیم و بعد برویم سراغ حرفههای دیگر. اگر کشتی سازیم اول مثل نوح باشیم، بعد بریم سراغ کشتیسازی. اگر آوازه خوانیم، نخست مثل داوود باشیم و بعد آوازهخوانی کنیم، اگر زنبیل بافیم اول مثل سلیمان باشیم، بعد زنبیل ببافیم و اگر تاجریم اول مثل محمد(ص) باشیم، بعد برویم تجارت کنیم یا اگر کشاورزیم اول مثل علی (ع) باشیم و بعد کشاورزی کنیم. همچنین اگر چوپانیم اول مثل موسی(ع) باشیم و بعد چوپانی کنیم. درواقع باید به یاد داشته باشیم هر شغلی که داریم اول باید حرفه انسان بودن را بیاموزیم. مساله فرهنگسازی را مطرح کردهاید و اینکه مقوله فرهنگسازی وجهه صلب پیدا کرده است. به نظر شما برای تلطیف این وجهه و حرکت در جهت درست چه میتوان کرد؟ به نظرم در بسیاری از موارد معنویت در مقوله فرهنگسازی به حاشیه رانده شدهاست. عرفان ومعنویت وجودش برای انسان مانند هوا است. روح بشر برای زنده ماندن نیازمند این است که هوای معنوی تنفس کند. همانطور که جسم برای ادامه حیات به غذا نیاز دارد، روح ما هم به غذا نیاز دارد، از این رو فرهنگ ما که به صورت مستقیم بر روحهای ما تاثیر میگذارد، باید لطیف و مغذی باشد. فرهیختگان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید