گفت‌و‌گو با خسرو شافعی شاعر و محقق درباره «گنج روان حافظ»

1394/9/10 ۰۹:۳۶

گفت‌و‌گو با خسرو شافعی شاعر و محقق درباره «گنج روان حافظ»

درباره برخی بزرگان هر قدر هم آمار و ارقام بیاوریم که پیرامون آنها و آثارشان، کارهایی انجام شده، باز هم تمام این تلاش ها به نظر کم می رسد. باید تلاش کرد و همگان را از داشته‌هایی که به واسطه این بزرگان و به پشتوانه تاریخ و تمدنی چند هزار ساله نصیبمان شده، باخبر کرد. دیوان اشعار حافظ نیز یکی از همین شاهکارهای بی‌بدیل است که به واسطه معرفی هر چه بیشتر و بهتر آن، می توانیم مدعی باشیم که بیشتر با زوایای پنهان آن آشنا شده ایم.

 

دیوان حافظ مستحق نگاه ویترینی نیست

 

 مریم شهبازی: درباره برخی بزرگان هر قدر هم آمار و ارقام بیاوریم که پیرامون آنها و آثارشان، کارهایی انجام شده، باز هم  تمام این تلاش ها به نظر کم می رسد. باید تلاش کرد و همگان را از داشته‌هایی که به واسطه این بزرگان و به پشتوانه تاریخ و تمدنی چند هزار ساله نصیبمان شده، باخبر کرد. دیوان اشعار حافظ نیز یکی از همین شاهکارهای بی‌بدیل است که به واسطه معرفی هر چه بیشتر و بهتر آن، می توانیم مدعی باشیم که بیشتر با زوایای پنهان آن آشنا شده ایم. شاید به همین دلیل باشد که با وجود گذشت قرن‌ها از خلق اثر بلندمرتبه‌ خواجه نامدار شیراز، هنوز هم فعالان عرصه شعر و ادبیات به سراغ تصحیح، تشریح و بازگشایی گره‌های ناگشوده آن می‌روند. «خسرو شافعی» هم یکی از همین افراد است. شاعر و محققی که از 20 سالگی تا به امروز که حدود 60 سال از عمرش می‌گذرد به طور جدی در عرصه ادبیات مشغول فعالیت است. به واسطه این فعالیت 40 ساله از او آثار متعددی روانه بازار نشر شده که از جمله آنها می‌توان به «زندگی و شعر صد شاعر از رودکی تا امروز» و « سفر رنج» اشاره کرد. بتازگی نیز کتاب «گنج روان حافظ» که حاصل همکاری مشترک او و حسین اسماعیلی است در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است. گفت‌و‌گوی ما را با او به مناسبت انتشار این کتاب بخوانید.

******

با توجه به جایگاهی که حافظ از آن خود کرده، تا به امروز شرح و تفسیر‌های متعددی در ارتباط با دیوان وی نوشته شده است. کاری که شما در این زمینه انجام داده‌اید چه تفاوتی با سایر آثاری که در این زمینه عرضه  شده دارد؟

همان‌گونه که شما هم اشاره کردید تا به امروز شرح‌های مختلفی بر دیوان حافظ نوشته شده و ما نیز قبل از تألیف این کتاب تمام آنها را مطالعه کردیم. بسیاری از گره‌های اشعار حافظ به واسطه تألیف این کتاب‌ها باز شده بنابراین به دنبال باز کردن گره دیگری نبودیم و با توجه به حجم کارهایی که تا به امروز انجام شده تصمیم گرفتیم با نگاه دیگری این کار را انجام دهیم. تلاش بر این بود که اشعار حافظ را به میان مردم ببریم و آن را از حالت ویترینی خارج کنیم چراکه دیوان وی مستحق نگاه ویترینی نیست!

 

 دیوان حافظ که در خانه اغلب ایرانیان یافت می‌شود؛ پس چرا می‌گویید می‌خواهید آن را به میان مردم ببرید؟

بله. دیوان حافظ در خانه اغلب ما ایرانیان یافت می‌شود اما مسأله اینجاست که اکثر ما به دیوان این شاعر بزرگ نگاهی ویترینی داریم. به عنوان نمونه تنها در مواقع خاص نظیر شب یلدا یا عید نوروز به سراغ دیوان او می‌رویم. ما می‌خواهیم این نگاه مردم را عوض کنیم و تلاش کنیم تا اشعار حافظ به زندگی روزانه مردم راه پیدا کند. از سویی تلاش شد تا واژه‌ها یا اصطلاحاتی که برای عموم مردم قابل درک نیست را شرح بدهیم. اما به هیچ وجه خواهان تفسیر این اشعار نبودیم. تفسیر اشعار حافظ را به مخاطبان واگذار کردیم و تنها معانی واژگان، ترکیبات و کنایه‌ها را در اختیار آنان قرار دادیم.

 

برای این کار از چه منابعی بهره گرفتید؟

از تمام شرح‌ها، تفسیرها و تصحیح‌هایی که تا به امروز در ارتباط با دیوان حافظ انجام شده بهره گرفتیم و به مطالعه تمام نسخه‌های موجود پرداختیم. البته در این مسیر با مشکلاتی هم روبه‌رو شدیم. به عنوان نمونه این شرح‌ها به طور منظم و سیستماتیک در بازار کتاب موجود نبود و این کمبود را احساس کردیم.

 

صنایع و آرایه‌های مختلف ادبی‌ای که حافظ از آنها در اشعارش بهره گرفته درک سروده‌هایش را برای مردم عادی سخت و پیچیده کرده است. با این تفاسیر با در اختیار قرار دادن معنی ظاهری کلمات به کار رفته در هر مصرع و بیت می‌توان مردم را به مقصود حقیقی هر شعر هدایت کرد؟

هدف ما همین بوده است. اینکه بتوان مخاطبانی که به طور جدی اهل ادبیات نیستند را در درک اشعار حافظ همراهی کرد. به عنوان مثال در بیت « حافظم در مجلسی،دردی کشم در محفلی /بنگر این شوخی که چون با خلق صنعت می‌کنم» خود حافظ می‌گوید در مجلسی گمان می‌کنند که من باده نوشم و در مجلسی دیگر من را اهل قرآن می‌دانند. به عقیده من هر مخاطب عامی قادر به فهم معنای این بیت هست.

 

تنها معنای واژه‌های به کار  رفته در هر بیت را در اختیار مخاطبان قرار داده‌اید؟

نه! علاوه بر معنای واژه‌ها، شرح کنایه‌ها و اصطلاحات به کار رفته در هر مصرع را هم در اختیار مردم قرار دادیم. زمانی که مخاطب به مطالعه هر یک از اشعار دیوان حافظ می‌پردازد و روبه‌روی هر شعر معانی آنها را می‌بیند به طور قطع بهتر از قبل به درک این اشعار دست می‌یابد.

 

شما که دنبال تفسیر اشعار نبودید چرا مانند برخی از دیوان‌های حافظ موجود در بازار کتاب، معنی کامل هر بیت را به دنبال آن ننوشتید؟

ما خواهان این نبودیم که معنی حاضر و آماده‌ای را پیش روی مخاطب بگذاریم. به دنبال این بودیم که مخاطب را وادار کنیم تا به مطالعه بیشتری بپردازد و اگر معنای ظاهری کلمات او را راضی نکرد به دنبال مطالعه آثار بیشتری برود. من خودم اعتقاد چندانی به تفسیر اشعار ندارم. به عقیده من مخاطب باید خود به تفسیر هر شعر بپردازد و آن را به دست بیاورد.

 

با این حساب شما تفسیر اشعار شاعران را رد می‌کنید؟

شاید منظورم را بد رسانده‌ام که شما چنین برداشتی کرده‌اید. به هر حال تفسیرهای انجام شده از اشعار حافظ هر کدام گره‌ای را از دیوان وی باز کرده‌اند و نمی‌توان منکر اهمیت آنها شد. بنابراین نمی‌توان گفت که اعتقاد ندارم اما حرفم این است که مخاطب خود باید به تفسیر اشعار دست پیدا کند. قبل از هر معنی و تفسیر باید مخاطب قادر به قرائت صحیح اشعار شود. از همین رو در کتاب مذکور با اعراب گذاری هر یک از کلمات مخاطب را در تلفظ صحیح هر واژه همراهی کرده‌ایم. قرائت صحیح پله نخست درک اشعار حافظ است. بعد از آن باید به مخاطب کمک شود تا به معنای ترکیبات پی ببرد.  بعد از این مرحله تفسیر و برداشت هر یک از ما از این اشعار است. در این مورد ترجیح‌مان این بود که مخاطب را آزاد بگذاریم و به او برداشت خودمان را دیکته نکنیم.حتی با بهره گرفتن از همین معنی‌های ساده نیز مخاطب می‌تواند به جهان بینی حافظ پی ببرد. اما شرح و تفسیرهای بلند بالایی که در بازار کتاب موجود است مخاطب کم حوصله امروز را از حافظ دور می‌‌کند. شرایط زندگی در روزگار فعلی آنقدر شتابزده شده که اگر بخواهیم چنین شرح‌هایی را پیش روی مخاطبان بگذاریم ناخودآگاه آن را پس می‌زنند.  از سویی گفتنی‌ها را تا به امروز دیگر فعالان ادبیات در ارتباط با شعر حافظ گفته‌اند. حدود 10 هزار کتاب در ارتباط با حافظ نوشته شده است.

 

برای تألیف این کتاب چرا از تصحیح‌های محمد قزوینی و هوشنگ ابتهاج استفاده کرده‌اید؟ مبنای این گزینش چه بوده؟

به گفته استادان حوزه ادبیات در حال حاضر معتبرترین تصحیحی که تا به امروز از حافظ منتشر شده است، نسخه مرحوم قزوینی است. از سویی آخرین و کامل‌ترین تصحیح هم به اثر استاد ابتهاج تعلق دارد. حدود هزار و 300 اختلاف میان حافظ قزوینی و حافظ سایه(ابتهاج) وجود دارد. این اختلاف‌ها را با استفاده از ستاره مشخص کرده‌ایم و در کنار هر شعر آورده‌ایم. هر جایی هم که میان تصحیح‌های این دو بزرگوار یکی را بر دیگری ترجیح می‌داده‌ایم نظر خود را هم درج کرده‌ایم. به عقیده من تصحیح‌های استاد ابتهاج به دلیل قرار داشتن آن در زمان حاضر ارتباط بهتری با مخاطبان برقرار می‌کند. البته از این گفته نباید این گونه برداشت کرد که نسخه‌های دیگر فاقد ارزش است.

 

تفاوت‌های بسیاری که میان این دو تصحیح و از سویی زمان تألیف آنها وجود دارد منجر به دور شدن مخاطب نمی‌شود؟ بهتر نبود که دو تصحیح نزدیک به هم را انتخاب می‌کردید؟

انتخاب ما در واقع تصحیح استاد ابتهاج بود اما به سبب مشکلاتی که در امر انتشار و مجوز آن برایمان پیش آمد ترجیح دادیم که از اولین نسخه معتبر نیز کنار آن استفاده کنیم. بنابراین مبنای کارمان را اولین و آخرین نسخه معتبر قرار دادیم. به واسطه این استفاده همزمان کمبودهایی که در هر یک از این تصحیح‌ها بود از سوی تصحیح مقابل آن رفع شد.

 

چه ضرورتی به تألیف این کتاب و به قول خودتان بردن آن به میان مردم احساس می‌کردید؟

اغلب مردم و جوانان ما به خواندن و حتی حفظ اشعار حافظ علاقه‌مند هستند. از همین رو می‌خواستیم اشعار این شاعر بزرگ را که بیانگر تاریخ و فرهنگ کشورمان است وارد زندگی مردم کنیم. حداقل از این طریق می‌توان راهنمایی برای زندگی هر یک از مردم به آنان پیشنهاد داد تا اجتماع بیش از قبل به سوی تعالی بویژه در بخش اخلاق گام بردارد.

 

معنی کلمه به کلمه ابیات دیوان حافظ منجر به دور شدن مخاطبان از مقصود اصلی این اشعار نمی‌شود؟

 حافظ به زبان فارسی شعر گفته و ما هم فارسی زبان هستیم. از همین رو شاید بی‌هیچ اغراقی بتوان گفت که به واسطه همین مسأله می‌توانیم بهتر از هر زباندانی به حافظ نزدیک شویم. در اشعار حافظ اشاره‌ها و راهنمایی‌هایی وجود دارد که اگر معنی کلمات و واژه‌های ناآشنا و پیچیده را به مخاطبان توضیح بدهیم؛ قادر به بهره گرفتن از آنها خواهند شد. جهان‌بینی نهفته در اشعار حافظ برگرفته از تاریخ، تمدن و فرهنگ این مرز و بوم است. حتی می‌توان گفت که جمع بندی‌ تمام داشته‌های بزرگان قبل از حافظ نظیر فردوسی است. از همین رو می‌توان گفت که حافظ برآیند فردوسی، مولانا، خیام و دیگر بزرگانی به شمار می‌آید که قبل از او زندگی می‌کردند. به همین دلیل است که دیوان وی با گذشت قرن‌ها از تألیف آن همچنان مورد توجه مخاطبان حتی در عرصه جهانی است.

 

این کتاب حاصل همکاری مشترک است؟

بله. آقای اسماعیلی دوست و همکار خوبم که شاعر هم هستند همکاری بسیاری برای انتشار این کتاب داشت. کار روی اشعار حافظ خیلی سنگین و زمان‌بر است و کسی نمی‌تواند مدعی شود که حافظ را به پایان رسانده است. از راهنمایی بسیاری از استادان نظیر استاد ابتهاج نیز بهره گرفتیم. شاید جالب باشد که بدانید حتی به سراغ مردم عادی هم رفتیم و مطالب بسیاری را هم از آنان یاد گرفتیم. برخی از نکات را همین مردم عادی که هیچ ادعایی هم در ادبیات ندارند به ما گفتند. حتی معنی یکی از اصطلاحات را از یک تعمیرکار شنیدم که این مسأله را می‌توان از جمله ویژگی‌های این کتاب دانست.

 

انتشار کتاب که قرار بود با همکاری نشر روزبهان انجام شود چه شد که انتشارات دانشگاه تهران آن را بر عهده گرفت؟

به واسطه بروز برخی از مشکلات قادر به انتشار کتاب در نشر روزبهان نشدیم و به سراغ مدیرمسئول نشر دانشگاه تهران رفتیم. ایشان همکاری بسیاری در انتشار و تسریع امور مرتبط با کتاب داشت و حمایت بسیاری از این کار کرد. زنده‌یاد محمد زهرایی مدیر سابق انتشارات کارنامه هم حمایت بسیاری از کتاب مذکور کرد که جا دارد از ایشان نیز یادی شود. امیدواریم در تصحیح و چاپ‌های بعدی برخی از معایبی که به دلیل تعجیل در کار ایجاد شده برطرف شود تا بتوانیم قدمی در راه شناخت حافظ برداریم.

 

چرا ترجیح اغلب فعالان عرصه ادبیات به پژوهش و فعالیت در ارتباط با آثار بزرگان ادبیات کلاسیک فارسی است. از این علاقه‌مندی می‌توان این‌گونه برداشت کرد که ادبیات معاصر چیزی برای عرضه ندارد و به اصطلاح دستش خالی است؟

نه! به هیچ وجه. به هر حال نمی‌توان منکر این مسأله شد که پایه و  مبنای ادبیات معاصر، ادبیات کلاسیک است. بنابراین این دو هیچگاه از همدیگر جدا نمی‌شوند اما اینکه گفتید چرا اغلب به سراغ ادبیات کلاسیک می‌روند به شرایط اجتماعی و حتی علایق مردم باز می‌گردد. در روزگار فعلی علاقه‌مندی به کتاب آنقدر کم شده که اگر کسی بخواهد کتاب هدیه بدهد به خساست محکوم می‌شود. متأسفانه ارزش و جایگاه کتاب با تنزل بسیاری روبه‌رو شده است. باید تلاش کنیم تا فاصله‌ای که میان مردم و کتاب ایجاد شده را با نوشته‌هایمان کمتر کنیم.

منبع: روزنامه ایران

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: