اطفائیه در تاریخ ایران در گفت‌وگو با یک آتش‌نشان قدیمی

1394/9/9 ۱۲:۰۷

اطفائیه در تاریخ ایران در گفت‌وگو با یک آتش‌نشان قدیمی

«علی دولت‌آبادی» زاده‌ سال١٣٣٢ خورشیدی است. ١٣‌سال از بازنشستگی او در سازمان آتش‌نشانی و خدمات‌ایمنی می‌گذرد. او از ‌سال ١٣٥٤ به سازمان آتش‌نشانی وارد شده و سلسله‌مراتب را گذرانده است تا به ریاست دایره عملیات برسد. خدمت او در سازمان آتش‌نشانی به‌ویژه ایستگاه‌یک آتش‌نشانی که در میدان حسن‌آباد جای گرفته، از خاطره‌ها و حرف‌هایی شنیدنی سرشار است. علی دولت‌آبادی در دوره و زمانه‌ای به آتش‌نشانی وارد شده که کمتر کسی با آن آشنا بوده‌است. همسرش فاطمه خانم می‌گوید: «وقتی ایشان در ‌سال ١٣٥٦ به خواستگاری من آمد، ما نمی‌دانستیم اداره‌ای به‌نام آتش‌نشانی وجود دارد و شغلی به‌نام آتش‌نشان هست و کسانی وجود دارند که برای خاموش‌کردن آتش، حقوق دریافت می‌کنند.

 

سقاها نخستین آتش‌نشان‌های تاریخ ایران

مرضیه موسوی: «علی دولت‌آبادی» زاده‌ سال١٣٣٢ خورشیدی است. ١٣‌سال از بازنشستگی او در سازمان آتش‌نشانی و خدمات‌ایمنی می‌گذرد. او از ‌سال ١٣٥٤ به سازمان آتش‌نشانی وارد شده و سلسله‌مراتب را گذرانده است تا به ریاست دایره عملیات برسد. خدمت او در سازمان آتش‌نشانی به‌ویژه ایستگاه‌یک آتش‌نشانی که در میدان حسن‌آباد جای گرفته، از خاطره‌ها و حرف‌هایی شنیدنی سرشار است. علی دولت‌آبادی در دوره و زمانه‌ای به آتش‌نشانی وارد شده که کمتر کسی با آن آشنا بوده‌است. همسرش فاطمه خانم می‌گوید: «وقتی ایشان در ‌سال ١٣٥٦ به خواستگاری من آمد، ما نمی‌دانستیم اداره‌ای به‌نام آتش‌نشانی وجود دارد و شغلی به‌نام آتش‌نشان هست و کسانی وجود دارند که برای خاموش‌کردن آتش، حقوق دریافت می‌کنند. اما وقتی هر روز با چهره‌ای دودگرفته و دست‌وپای سوخته و زخمی به خانه آمد، خب فهمیدم آتش‌نشان کیست و چه کاری انجام می‌دهد». علی دولت‌آبادی می‌گوید «برادرم در آتش‌نشانی کار می‌کرد. من هم به واسطه او با این کار آشنا شدم. در آن زمان با وجود گسترش شهر تهران، تنها ١٠ ایستگاه در تهران گشایش یافته بود و آنها هم تجهیزاتی چندان نداشتند. مردم نیز البته خیلی با نام آتش‌نشانی و آتش‌نشان آشنا نبودند و از کار آن سردرنمی‌آوردند». گفت‌وگوی زیر درباره بخش‌هایی از تاریخ‌شفاهی آتش‌نشانی در ایران به‌شمار می‌آید. دولت‌آبادی، آگاهی‌هایی فراوان درباره پیشینه آتش‌نشانی در یک سده اخیر ایران دارد. دانسته‌ها و خاطره‌های مستقیم و غیرمستقیم او درباره آتش‌سوزی‌ها و پیدایش و دگرگونی پدیده آتش‌نشانی در ایران می‌تواند یافته‌هایی ارزشمند دراین‌باره در دسترس پژوهشگران بگذارد. او همچنین برای تکمیل سخنانش درباره تاریخچه آتش‌نشانی و یادآوری دقیق برخی از تاریخ‌ها، کتاب «تاریخچه آتش‌نشانی در ایران» را در دست گرفته، گاهی آن را ورق می‌زند و از اطلاعات آن برای تکمیل پازل تاریخچه آتش‌نشانی در ذهن و گفتارش کمک می‌گیرد.

 

 

 

جناب دولت‌آبادی! آتش‌سوزی‌های مشهور تاریخ ایران کدام‌ها هستند و در چه دوره‌هایی رخ داده‌اند؟

در تاریخ ایران، یکی از آتش‌سوزی‌های معروف، به آتش‌سوزی شهر سوخته مربوط می‌شود. این آتش‌سوزی به بیش از ٣‌هزار‌سال پیش از میلاد بازمی‌گردد و آنچنان گسترده بوده که همه شهر را از میان برده است. گستره و ناگهانی بودن آتش‌سوزی شهر سوخته از این‌جا مشخص می‌شود که اسکلت‌هایی در این آتش‌سوزی پیدا شده است؛ یعنی خیلی‌ها فرصت فرار و نجات جان خود را نداشتند. آتش‌افروزی اسکندر در تخت‌جمشید هم از آتش‌سوزی‌های مشهور در تاریخ ما است. نیشابور، لاهیجان، ساری و بسیاری از شهرهای ما دست‌کم یک آتش‌سوزی خیلی بزرگ را ازسرگذرانده‌اند. آتش از زمان غارنشینی همراه بشر بوده و طبیعتا از همان زمان آتش‌سوزی هم رخ می‌داده است.

 

تا پیش از تأسیس آتش‌نشانی در ایران، آتش‌سوزی‌ها چگونه کنترل می‌شد؟ آیا کسی مسئولیت خاموش‌کردن آتش در شهرها را داشت؟

تا پیش از تأسیس آتش‌نشانی کسی رسما این مسئولیت را برعهده نداشت. اگر جایی آتش می‌گرفت مردم با کاسه‌های آب و سطل و هرچه دم‌دست‌شان بود آتش را خاموش می‌کردند. برای همین هم اگر آتش‌سوزی رخ می‌داد، خیلی شدید بود. همه‌چیز تا آن‌جا می‌سوخت که تمام شود و چیزی برای سوختن باقی نماند. سپس مردم اگر زنده مانده بودند، آتش‌های زیر خاکستر را خاموش می‌کردند. ظاهرا داروغه‌ها در اوایل دوره قاجار افزون‌بر دریافت مالیات از مردم، در اطفای حریق هم می‌کوشیدند. در دوره سلطنت ناصرالدین شاه اداره احتسابیه وجود داشت که کار نظمیه، بلدیه و عدلیه را انجام می‌داد و در حریق‌ها مداخله می‌کرد. جالب این است که ناصرالدین‌شاه بارها در سفرهای خود به فرنگ، مانورهای آتش‌نشان‌ها را دیده و از آن تعریف هم کرده بود اما فکر ایجاد چنین مرکزی در ایران به ذهنش هیچگاه خطور نکرد. سیستم روزآمدی از آتش‌نشانی آن زمان در کشور کنونی ترکیه تهیه شده بود. برج‌های دیده‌بانی با فاصله‌های مشخص در شهر استانبول پدید آمده بود تا با دیدن آتش، به هم خبر دهند. همه شهر بدین‌ترتیب در زمانی کوتاه می‌فهمیدند که فلان نقطه به‌حریق دچار شده است.

 

در جایی خوانده‌ام که یکی از وظایف سقاهای دوره‌گرد در تهران، کمک به خاموش‌کردن آتش در زمان آتش‌سوزی بود.

در اواخر دوره ناصرالدین‌شاه، عده‌ای از ماموران احتسابیه، مسئولیت نظافت و پاکیزگی خیابان‌های شهر را برعهده داشتند. خیابان‌های آن زمان خاکی بود و برای این‌که مردم از گرد و خاک در امان باشند آن را با مشک آب‌پاشی می‌کردند. در این سال‌ها اگر جایی به حریق دچار می‌شد، این سقاها به‌همراه مشک‌هایشان در کنار مردم حاضر می‌شدند.

 

نخستین شعبه آتش‌نشانی در تهران در چه زمانی دایر شد؟

در ‌سال ١٣٠٣ خورشیدی، بلدیه تهران یک دستگاه ماشین آب‌پاش خرید تا با آن خیابان‌های خاکی شهر را آب‌پاشی کند. این کامیون یک موتور پمپ، چند متر لوله و شیر آب داشت، برای همین از آن برای اطفای حریق هم استفاده می‌شد. مردم آن زمان از آب‌ جوی‌ها برای آشامیدن بهره می‌گرفتند که چندان تمیز و بهداشتی نبود. کامیون‌هایی هم وجود داشت که آب بهداشتی را با آنها در سطح شهر به مردم می‌فروختند. مردم کم‌کم از این آب بهداشتی استقبال کردند و به دلیل تقاضای زیاد مردم برای خرید آب بهداشتی، چند تانکر دیگر هم خریده شد. وظیفه دوم این تانکرها در کنار فروش آب، اطفای حریق بود. یکی دو‌سال بعد در خیابان چراغ برق یا همان امیرکبیر امروز، نخستین شعبه اطفائیه تهران دایر شد. این شعبه در یکی از گاراژهای این خیابان بود. همان ماشین‌های فروش آب برای اطفای حریق هم آماده شدند. اطفائیه زیر نظر اداره بلدیه تهران بود که زمان بوذرجمهری مسئولیت آن را برعهده داشت.

 

آتش‌نشانی در گذشته چه نام‌هایی داشت؟

نخستین اسم این تشکیلات، اداره اطفائیه بود. البته پیش از آن، بلدیه کم‌وبیش در اطفای حریق دخالت می‌کرد. «اطفائیه و مسلخ» هم یکی دیگر از نام‌های این اداره بود. «اداره کل موتوری و آتش‌نشانی» هم از دیگر نام‌های تاریخی آن به شمار می‌آید. این تشکیلات پس از آن نام «آتش‌نشانی و خدمات ایمنی» به خود گرفت.

 

شعبه‌های دیگر اطفائیه در تهران چگونه دایر شد؟

چند‌سال بعد از راه‌اندازی اطفائیه، با خرید خودروهای تازه دیگر در گاراژ حسینی، جایی برای این خودرو‌ها نبود. برای همین تصمیم گرفته شد شعبه‌ای برای نگهداری از خودرو‌های آتش‌نشانی در گاراژی در همان نزدیکی در خیابان امین‌حضور دایر شود. دیگر ایستگاه‌های آتش‌نشانی هم پس از آن آرام‌آرام ایجاد شد. این شعبه‌ها اما با شتابی کم گسترش یافتند.

 

توسعه آتش‌نشانی در چه زمانی و چگونه انجام شد؟

تاسیس ایستگاه حسن‌آباد یکی از رخدادهای مهم در آتش‌نشانی بود. پس از تأسیس این ایستگاه که اصولی بود و نخستین مشخصه‌های ایستگاه آتش‌نشانی را داشت، به این موضوع در ایران، به گونه‌ای حرفه‌ای نگریسته شد. حسن‌آباد، ایستگاه شماره‌یک آتش‌نشانی تهران است. این ایستگاه در مکان گورستان قدیم تهران راه‌اندازی شد. پس از ساخت ایستگاه، خیلی‌ها به نیت زیارت قبور به حسن‌آباد می‌آمدند، اما می‌دیدند که این‌جا به ایستگاه آتش‌نشانی تبدیل شده است. در همان سال‌هایی هم که من به آتش‌نشانی وارد شدم و در این ایستگاه خدمت کردم، می‌دیدم افرادی به سوی نرده‌های پیرامون ایستگاه آمده، آن‌جا می‌ایستند، فاتحه‌ای خوانده و سپس می‌روند.

 

امکانات و تجهیزاتی که آتش‌نشانی در اختیار داشت چگونه بود؟ از برج‌های دیده‌بانی گرفته تا تجهیزات اطفای حریق.

برج‌های دیده‌بانی تهران کم بود. با این‌که ظاهرا قرار بود تعداد این برج‌ها افزایش یابد، اما چنین نشد. طرح‌های زیادی برای توسعه آتش‌نشانی در دهه‌های دور مطرح شد که هیچ‌یک عملی نشدند. تجهیزات ما هم تا پیش از گشایش ایستگاه حسن‌آباد، به همان چند ماشین آتش‌نشانی بازمی‌گردد که همزمان آب آشامیدنی هم می‌فروختند. ما همیشه در زمینه تجهیزات آتش‌نشانی مصرف‌کننده بودیم و باید همه این لوازم را از خارج به ایران وارد می‌کردیم. این مسأله خب به موقعیت‌های سیاسی و تاریخی بستگی داشت که براساس روابط‌مان با کدام کشورها، از آنها تجهیزات آتش‌نشانی بخریم.

 

گذرگاه‌های قدیم شهر، باریک و کم‌عرض بودند. آتش‌نشانی برای رویارویی با آتش‌سوزی در این گذرگاه‌ها چه امکاناتی دراختیار داشت؟

اکنون از لوله‌های آب برای خدمات‌رسانی در گذرگاه‌های کم‌عرض استفاده می‌شود. در گذشته چون تانکرهای بزرگ نمی‌توانستند در گذرگاه‌ها تردد کنند، از خودرو‌های جیپ که کوچکتر بود، استفاده می‌شد.

 

چه دلایلی به گسترش شعبه‌های آتش‌نشانی دامن  زد؟

با گسترش شهر، توسعه صنعت و همچنین توسعه کارگاه‌ها، تعداد آتش‌سوزی‌ها هم بیشتر شد. این مسأله به‌ویژه در محدوده دروازه‌شمیران به دلیل وجود کارگاه‌های چوب و نیز در بازار تهران به دلیل تجمع کالاهایی که قابل اشتعال بودند، بیشتر به چشم می‌آمد. به همین دلیل برای آن‌که زمان رسیدن ماشین‌های آتش‌نشانی به این مکان‌ها کمتر شود، شعبه‌های دیگر تأسیس شدند. هر شعبه‌ای که در یک منطقه از شهر تأسیس می‌شد، به‌دلیل زیاد شدن تعداد حریق در آن نقطه بود.

 

آتش‌نشانی یا همان اطفائیه، از چه سال‌هایی در دیگر شهرها ایجاد شد. کدام شهرهای ایران در این زمینه پیشگام بودند؟

تبریز یکی از نخستین‌ها در زمینه آتش‌نشانی به‌شمار می‌آید. آتش‌نشانی در تبریز هم البته در همان سال‌١٣٠٧ به کمک سقاها انجام می‌شد. انزلی و رشت، از دیگر شهرهایی‌اند که به‌دلیل نزدیکی به تهران و تبریز و نیز نزدیکی به روسیه و ترکیه، تجهیزاتی اولیه برای آتش‌نشانی در اختیار می‌گیرند. تلمبه آب، وسیله اولیه خاموش کردن آتش در اطفائیه‌ها بود. شهرهای شمالی مثل رشت و انزلی به دلیل استفاده از چوب در ساختمان‌سازی، نیازی شدید به این تجهیزات داشتند.

 

آتش‌سوزی‌ها در شهرهایی که اطفائیه و کامیون‌ها و تانکرهای آب در اختیار نداشتند چگونه مهار می‌شدند؟

در این شهرها به همان روش قدیمی استفاده از سطل‌های آب اکتفا می‌شد. در بسیاری از موارد شعله‌های کوچک آتش به حریق‌هایی بزرگ تبدیل می‌شد که همه‌چیز را تا آخر می‌سوزاند.

 

لباس‌های ویژه آتش‌نشانی از چه زمانی به ایران وارد شد؟

در ابتدای تأسیس اطفائیه، از لباس‌های استاندارد خبری نبود. روایت شده است که افراد با گیوه به خاموش کردن حریق مشغول بوده‌اند. همچنین ماسک‌های ضد گاز و دیگر تجهیزات مناسب دراختیار نبود. ظاهرا در دهه ٣٠ تعدادی اندک ماسک و لباس نسوز برای اطفائیه خریده می‌شود. 

 

رشد ایستگاه‌های آتش‌نشانی در تهران از چه دوره‌ای آغاز شد؟

در سال‌ ١٣٥٦ یا ١٣٥٧ بود که ایستگاه ١٢ گشایش یافت. ایستگاه‌ها در آن زمان تا همین اندازه بود. اکنون فکر می‌کنم بیش از ١٥٠ ایستگاه آتش‌نشانی در تهران وجود دارد.

 

آتش‌نشانی در جهان چند‌سال پیشینه دارد؟ چه کشورهایی در این زمینه پیشگام‌اند؟

اگر پیشینه آتش‌نشانی در ایران به ٩٠‌سال برسد، در جهان، ٥٠٠یا ٦٠٠‌سال قدمت دارد. اروپا در این زمینه حرف نخست را می‌زند. آلمان و اتریش افزون‌بر این‌که در زمینه آتش‌نشانی پیشرو بودند، بسیاری از لوازم و تجهیزات آتش‌نشانی را تولید کرده و می‌فروختند که ما یکی از خریداران این لوازم بودیم.

 

پیش از سال‌های ١٣٠٣ که اطفائیه در تهران شکل بگیرد، شرکت‌های نفتی انگلیسی در ایران فعالیت می‌کردند. آیا این شرکت‌ها تجهیزات آتش‌نشانی را با خود به ایران نیاوردند؟

قطعا شرکت‌های نفتی‌ و پالایشگاهی که در ایران فعالیت می‌کردند، تجهیزاتی برای اطفای حریق داشتند. اما این تجهیزات ویژه خودشان بود و در شهرها از آنها استفاد‌ه‌ای نمی‌شد. اتفاقا سیستم اطفای‌حریق در شرکت نفت اکنون نیز سیستمی انگلیسی است و با روش اطفای حریق شهری و عمومی که سیستمی آلمانی است، تفاوت دارد. تفاوت اینها در اتصالات لوله‌ها و نوع تجهیزات‌شان است. افزون‌بر شرکت نفت، سازمان‌ها و مراکز بزرگ، اکنون نیز سیستم اطفای حریق ویژه خود را دارند و مستقل از سازمان آتش‌نشانی عمل می‌کنند. البته در صورت لزوم، از کمک سازمان هم برای مهار آتش بهره می‌گیرند.

 

آموزش در آتش‌نشانی از چه سال‌هایی آغاز شد؟

در زمان ما، یعنی در‌ سال ١٣٥٤ تعدادی را برای فراگیری آموزش‌ها به انگلستان فرستادند. کالج مورتون و دانش‌آموختگان آن، فکرهایی تازه به سازمان آتش‌نشانی وارد کرد و موجب شد تجربه و علم در کنار هم جای گیرند. پس از آن در دوره‌هایی، استادان مورتون را به ایران دعوت و کلاس‌هایی برگزار کردند. آموزش و یادگیری در هر زمینه به‌ویژه آتش‌نشانی کمک می‌کند ما به‌روز باشیم. این‌که تصور کنیم به جایگاهی رسیده‌ایم که دیگر به یادگیری نیاز نداریم، اشتباه است. همیشه یک سطح بالاتر از آنچه ما در آنیم وجود دارد و ما باید همیشه تلاش کنیم خود را به آن برسانیم.

 

در دهه‌های گوناگون، به دلیل وجود سطح‌هایی گوناگون از تکنولوژی و توسعه، دلایل بروز آتش‌سوزی متفاوت بوده است. در دهه‌های اخیر بیشترین دلیل آتش‌سوزی در ایران چه بوده و چه تفاوتی با گذشته دارد؟

بی‌احتیاطی در هر دوره، مهم‌ترین دلیل آتش‌سوزی بوده است. در دهه‌های گذشته، بیشتر، نفت و بخاری نفتی در خانه‌ها دلیل آتش‌سوزی بود. تجمع مواد آتش‌زا در یک نقطه، به گسترش آتش دامن می‌زد. اما در دهه‌های اخیر اتصالات برقی بیشترین دلیل آتش‌سوزی به شمار می‌آید. در دوران پیش از انقلاب به‌ویژه در سال‌های ١٣٥٦ و ١٣٥٧ آتش‌سوزی‌های عمدی در مراکز تجاری، زیاد رخ می‌داد. افرادی به دلیل گسترش درگیری‌های خیابانی و تغییر احتمالی رژیم می‌خواستند از ایران بروند، برای این‌که سرمایه خود را به پول نقد تبدیل کنند آتش‌سوزی‌های عمدی راه‌می‌انداختند تا از بیمه خسارت بگیرند. در همان دوره انقلاب آتش‌سوزی‌هایی فراوان داشتیم. در زمان جنگ و بمباران هم حوادثی زیاد رخ می‌داد.

 

در سال‌هایی که به عملیات اطفای حریق مشغول بودید، چه‌کاستی‌هایی را بیش از همه‌چیز احساس می‌کردید؟

گاهی در زمان عملیات، از بابت نداشتن امکانات کافی احساس نیاز می‌کردیم. اوایل که ایستگاه‌ها گسترشی چندان نداشت، دسترسی به برخی از مکان‌های آتش‌سوزی خیلی سخت بود. برای مثال مرکز غرب و جنوب‌غرب آتش‌نشانی، از گمرک شروع می‌شد و دیگر تا حدود غرب و جنوب‌غرب تهران انتهایی نداشت. از گمرک تا انتهای غربی تهران، هر شهرک و هر جایی به حریق دچار می‌شد باید خودمان را می‌رساندیم. گرچه آن روزها ترافیک در کار نبود اما جاده‌ها هم تعریفی نداشت و زمانی زیاد می‌برد تا به مکان حادثه برسیم.

منبع: روزنامه شهروند

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: