پیشواز مهاجران سرزمین دایی یوسف

1394/7/20 ۰۹:۴۳

پیشواز مهاجران سرزمین دایی یوسف

بر اثر گسترش افق اندیشه‌ها و پندارهای آدمی، آنگاه که فراتر از افکار معمولی، ذهن پرمی‌گشاید، همه‌ نوع بشر در دایره ذهنیت جای می‌گیرد و قلب‌های آدمیان برای یکدیگر می‌تپد. با نگاهی کلی و گذرا به تاریخ ایران می‌توان دریافت که نیکوکاری و نوعدوستی از ویژگی‌های همیشگی مردم در گذر روزگار دیرینه تا دوره معاصر بوده است. این وضعیت، برخاسته از وجدان آدمی و سرچشمه‌یافته از باورهای اخلاقی و معنوی، بخشی مهم از تاریخ اجتماعی و فرهنگی ایران را صورت می‌بندد.

 

آمنه ابراهیمی: نیکوکاران ایرانی در‌ سال ١٣١٧ با همکاری جمعیت شیروخورشید سرخ ایران چه کردند

تا توانی دفع غم از خاطر غمناک کن

 در جهان گریاندن آسان است اشکی پاک‌کن

 «ملک‌الشعرای بهار»

بر اثر گسترش افق اندیشه‌ها و پندارهای آدمی، آنگاه که فراتر از افکار معمولی، ذهن پرمی‌گشاید، همه‌ نوع بشر در دایره ذهنیت جای می‌گیرد و قلب‌های آدمیان برای یکدیگر می‌تپد. با نگاهی کلی و گذرا به تاریخ ایران می‌توان دریافت که نیکوکاری و نوعدوستی از ویژگی‌های همیشگی مردم در گذر روزگار دیرینه تا دوره معاصر بوده است. این وضعیت، برخاسته از وجدان آدمی و سرچشمه‌یافته از باورهای اخلاقی و معنوی، بخشی مهم از تاریخ اجتماعی و فرهنگی ایران را صورت می‌بندد. «تعاونوا علی‌البر و التقوی»، یکی از پندها و دستورهای برجسته معنوی و اخلاقی نزد ایرانیان مسلمانان به‌شمار می‌آید؛ اندرزی که همچون ندایی خاموش‌ناشدنی از روایت‌های گوناگون از زمان‌های دور در گوش ساکنان این سرزمین کهن جاری بوده است. بر این اساس است که با گذر از دوران سنتی و ورود به عصر مدرن و بکارگیری لوازم آن، نهادها و موسساتی برای تنظیم و سازماندهی این امور اجتماعی و فرهنگی و بر پایه همان اندیشه‌ها و باورها برپا می‌شود؛ نهادهایی که جلوه‌هایی از عملکردشان تا پیش از آن از دل اندیشه و زندگی مردم سربرآورده بود و نماهایی از همکاری و یاریگری را در تاریخ ایران رقم زده بود. جمعیت شیروخورشید سرخ که امروزه هلال‌احمر نامیده می‌شود، یکی از این نهادهای مهم و دستاورد مدرنیته ایرانی به‌شمار می‌آید که دایره عملکرد آن به یاری مردم در جنبه‌های گوناگون مربوط می‌شود.

این جمعیت، نخستین سازمان حاکمیتی خیریه است که فعالیت‌های خود را به‌گونه‌ای رسمی در ایران برای یاری‌رسانی به مردم مصیبت‌دیده در هنگامه بلایای طبیعی و نیز با هدف تأسیس مکان‌های بهداشتی و درمانی و نگهداری کودکان بی‌سرپرست و انجام اقدامات عمرانی شکل داد. پیشینه آغاز به کار این نهاد به‌ سال ١٣٠١ خورشیدی بازمی‌گردد. امیرخان امیراعلم، پزشک نامدار ایران در سال‌های پایانی عصر قاجار، بنیان‌گذار این جمعیت به‌شمار می‌آید. امیراعلم در نخستین گام‌ها برای تأسیس چنین نهادی، مقرراتی را که صلیب‌سرخ جهانی تهیه کرده بود، ترجمه کرد و به احمدشاه، آخرین حکمران قاجار ارایه کرد. متن این مقررات که به‌عنوان اساسنامه جمعیت منظور می‌شود سرانجام به تأیید رسید. جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران بدین‌ترتیب به ریاست افتخاری ولیعهد تشکیل شد. مراسم رسمی گشایش این نهاد نوپا در ساختار حاکمیتی ایران پس از مدتی در مرداد ١٣٠٢ برگزار شد و جمعیت از آن‌ پس رسما فعالیت خود را آغاز کرد. این جمعیت اهدافی والا را براساس مرامنامه خود دنبال می‌کرد که همه امور عام‌المنفعه را زیر چتری واحد، منظم و هماهنگ می‌ساخت «شیر و خورشید سرخ ایران می‌خواهد افراد مختلف را باین نکته معترف و مومن سازد که در جوامع امروزی هیچ فردی از افراد بشر نباید و نمی‌تواند تنها برای خود زیست کند و بآنچه در اطراف و جوانب او می‌گذرد، بی‌اعتنا باشد بلکه ناچار می‌باید در غم‌واندوه و شادی و سرور دیگران سهیم و شریک باشد و در این‌صورت راهی جز آن ندارد که سهمی و بهره‌ای از آنچه خداوند بوی ارزانی داشته است، بهرصورت که امکان دارد دراختیار کسانی که از مزایای نعمت‌های این جهان محروم مانده‌اند بگذارد و با این همکاری و معاضدت راه را برای بهبود حال دردمندان و مستحقان هموار سازد». در ادامه این موارد می‌خوانیم «شیروخورشید سرخ می‌خواهد بصورت کانونی از فعالیت و عمل درآید که در آن هموطنان عزیز بتوانند نیات خیرخواهانه خویش را هرکدام بطریقی و بقدری که برای آنها امکان دارد، مرکزیت دهند یا با صرف وقت و یا بذل مال و هر راه دیگری که امکان‌پذیر است این جمعیت خیریه را در وصول به هدف مقدسی که در پیش دارد، یاری و مددکاری نمایند».

فعالیت‌ها و اقدامات جمعیت شیر و خورشید تا پیش از شهریور ١٣٢٠ خورشیدی و اشغال ایران در جنگ دوم جهانی، به اموری چون کمک به آسیب‌دیدگان حوادث طبیعی منحصر بود. ازجمله نخستین اقدامات این جمعیت کمک به مردم زلزله‌زده تربت‌حیدریه بود. بنابر آنچه می‌دانیم تأسیس مراکز درمانی در استان آذربایجان نیز از دیگر اقدامات این جمعیت در این مقطع زمانی به‌شمار می‌آید. بیمارستان‌هایی در شهرهای بوکان، تبریز، ماکو، خوی و سلدوز و پرورشگاه‌هایی نیز در مشهد و اصفهان و تهران برپا شد. دایره فعالیت‌های جمعیت پس از تاریخ شهریور ١٣٢٠ گسترش یافت و در زمینه خدمات اجتماعی، بیشتر مورد توجه قرار گرفت.

در این زمان تربیت پرستار، ایجاد خطوط بی‌سیم امدادی و مراکز انتقال خون، برپایی آسایشگاه‌ها و مراکز درمانی نیز از دیگر مواردی بود که جمعیت شیر و خورشید بدان‌ها پرداخت. نیک روشن است به‌ویژه براساس اسناد و گزارش‌هایی که این نهاد ارایه داده است، جمعیت در سال‌های نخستین فعالیت خود نمی‌توانسته همه اهداف خود را به اجرا بگذارد؛ اشکالات و موانعی پیش‌رو بوده که باید پشت‌سر می‌گذاشته است. جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران، از این‌رو در مقاطعی که دولت از نظر اقتصادی وضعی مطلوب نداشت از مردم نیکوکار برای اهدای کمک‌هایشان دعوت می‌کرد. یک نمونه از این حضور مردمی به‌سال ١٣١٧ خورشیدی بازمی‌گردد.

 

بر دل زخمی مهاجران دستی بکشید

 بازگشت مهاجران ایرانی از شوروی به کشور در ‌سال ١٣١٧ بازگشتی است پرماجرا، از سر سیاست‌هایی تازه که کشور شوروی براساس شیوه کمونیستی و اصلاح نژادی در پیش می‌گیرد؛ از این‌رو بازگشت مهاجران با عنوان تبعید در منابعی چند آمده است. ایرانیانی بسیار از زمان قرارداد ترکمانچای در سال‌های نخستین حکومت قاجار و نیز پیش از آن، برای رسیدن به شغل و درآمد بهتر به خاک قفقاز مهاجرت می‌کردند. این مهاجرت‌ها در مقاطعی بر اثر ناامنی‌ها و بحران‌ها بیشتر صورت می‌گرفت. این مهاجران اما در ‌سال ١٣١٧ مجبور شدند به ایران بازگردند. بازگشت مهاجران در شرایطی روی می‌داد که شوروی از منظر سیاسی و امنیتی نیز به وجود ایرانیان در سرزمین پهناور خود مشکوک بود. بنابراین مردانی بسیار دستگیر شدند و کودکان و زنان‌شان به تنهایی به ایران بازگشتند. مهاجران ایرانی با رهاکردن خانه و کاشانه و نیز تحویل دادن وجوه نقدی و جواهرات خود و گرفتن رسیدی شش‌ماهه، در زمان ورود به ایران دست خالی بودند و شغلی نداشتند. دولت از این‌رو برای زندگی آنها در کشور تمهیداتی اندیشید. جمعیت شیروخورشید نیز در فراخوانی، مردم نیکوکار را به کمک بدین مهاجران دعوت کرد، «در این موقع که عده زیادی از هم‌میهنان ما از کشور شوروی اجبارا مهاجرت نموده و باوضاع اسف‌انگیزی بمیهن خود بازگشته‌اند جمعیت شیر و خورشید سرخ وظیفه‌ خود می‌داند که توجه هم‌میهنان را باحوال رقت‌بار آنها معطوف و برای تهیه وسائل آسودگی و آسایش حال آنها استمداد کند. این عده از زن و مرد ایرانی هستند و مستظهر و امیدوار بنوازش برادران و خواهران ایرانی خود می‌باشند. آنها اگرچه سرمایه و هستی خود را از کف داده‌اند ولی سرمایه ایرانیت خود را از دست نداده و علائق و همخونی و برادری عموم ایرانیان حکم می‌کند هرکس هرچه می‌تواند با کمال سخاوتمندی به آنها کمک نماید برای این‌که جمعیت شیر و خورشید سرخ وظیفه خود را دراین‌باره انجام نماید از عموم هم‌میهنان برای تأمین آسایش آنها استمداد می‌نماید و نیز متذکر می‌شود که کمیسیون مخصوصی بامر دولت مرکب از نمایندگان وزارتخانه‌ها در وزارت داخله تشکیل گردید و تمام وجوهی که به کمک مهاجرین می‌رسد زیرنظر کمیسیون مزبور صرف آسایش آنها خواهد گردید. این موضوع فرصت خوبی بدست اشخاص خیر و نوع‌پرور می‌دهد که از جیب فتوت و سخاوت خویش کمک نموده تا باکرم آنها وسائل آسودگی خاطر و چاره‌جویی چنان فراهم گردد که احساس بینوایی در خاک میهن خود ننمایند. هموطنان محترم ساکنین تهران یا شهرستان‌ها آنها که مایل بدادن اعانه می‌باشند می‌توانند اعانات خود را مستقیما یا بوسائلی که مقتضی بدانند بجمعیت مرکزی شیروخورشید سرخ در تهران یا استان یا شهرستان‌ها ارسال دارند».

جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران بدین‌ترتیب در کمتر از دو دهه از آغاز به‌کار خود، در یک همراهی و همکاری بزرگ با نیک‌اندیشان و نیکوکاران ایران، به پیشواز مهاجرانی رفت که پس از دهه‌ها از سرزمین خشک و تلخ روسیه کمونیستی به زادگاه و وطن خویش بازمی‌گشتند.

روزنامه شهروند

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: