تهران؛ غريبه‌اي بزرگ

1392/10/8 ۰۹:۴۷

تهران؛ غريبه‌اي بزرگ

مريم جليلوند / تهران از ياد‌ها رفته است بدون هيچ اما و اگري. اين شهر بزرگ كه روزگاري، كوچك اما هر گوشه‌اش براي مردم پر از خاطره بود، حالا ديگر با جمعيت ميليوني و ساختمان‌ها و بزرگراه‌هاي وسيع‌ و ناهمگون‌اش براي مردم غريبه‌اي بيش نيست؛ شهري غريبه كه آخرين خاطره‌ها را از پيكر خود مي‌تكاند تا جريان مدرنيته بدون توجه به اصول معماري و بافت شهري از حركت باز نماند. كارشناسان اما با اعتراض به قدرت گرفتن جايگاه ماشينيزم در فرهنگ مديريت شهري به نقش و كالبد مرده تهران در شهرسازي نوين تأكيد مي‌كنند.

 

تهران از ياد‌ها رفته است بدون هيچ اما و اگري

مريم جليلوند / تهران از ياد‌ها رفته است بدون هيچ اما و اگري. اين شهر بزرگ كه روزگاري، كوچك اما هر گوشه‌اش براي مردم پر از خاطره بود، حالا ديگر با جمعيت ميليوني و ساختمان‌ها و بزرگراه‌هاي وسيع‌ و ناهمگون‌اش براي مردم غريبه‌اي بيش نيست؛ شهري غريبه كه آخرين خاطره‌ها را از پيكر خود مي‌تكاند تا جريان مدرنيته بدون توجه به اصول معماري و بافت شهري از حركت باز نماند. كارشناسان اما با اعتراض به قدرت گرفتن جايگاه ماشينيزم در فرهنگ مديريت شهري به نقش و كالبد مرده تهران در شهرسازي نوين تأكيد مي‌كنند.

آنها معتقدند؛ فضاهاي شهري تهران نه‌تنها انسان‌مدار نبوده و با محوريت انسان شكل نگرفته كه حتي قادر به ايجاد تعاملات شهروندي و به وجودآورنده جامعه‌اي آرام و بدون تنش هم نيست. با اين حال در بسياري از موارد تبديل به الگويي بزرگ براي ديگر كلانشهرهاي بزرگ ايران شده است. رؤياي پاريس شدن، هويت تهران را ربود، رؤياي پاريس شدن تهران، دغدغه‌اي بزرگ بوده است؛ دغدغه‌اي كه از دوره رضا شاه شكل گرفت و تا پاريس شدن و احياي عودلاجان ادامه يافت. چندي پيش مسئولان ميراث ‌فرهنگي در حالي رؤياي پاريس شدن عودلاجان را در سر مي‌پروراندند كه بزرگ‌ترين بافت تاريخي تهران نه ‌تنها رنگ و بوي پاريس را پيدا نكرد كه آشكارا تبديل به جولانگاه معتادان شد.

اين‌ در حالي است كه پيش‌تر كارشناسان و معماران شهري اولين الگو و بدعت غلط شهرسازي در تهران كه آغاز آن با رؤياي پاريس‌شدن شكل گرفته بود را مورد بحث و بررسي قرار دادند. «ناصر تکمیل همایون» به تقلیدهای نادرست دوره رضاخان از شیوه شهرسازی در فرانسه اشاره كرد. به ‌اعتقاد او، تقلید از خیابان‌کشی در فرانسه بود كه سبب شد محله‌های قدیمی تهران تخریب شوند.

اين كارشناس رشته جامعه‌شناسی و تاریخ، در مقایسه تهران و پاریس، پاریس را شهری دانست که هنگام تحصیل در آن روزها دارای هفت میلیون جمعیت بود و شب‌ها چهار میلیون جمعیت داشت. به گفته او، شبکه حمل‌ و نقل ریلی پاریس به‌ گونه‌ای طراحی شده که مسافران را به هر نقطه از شهر و خارج از آن منتقل می‌کند در حالی ‌که در تهران حمل‌ و نقل به دشواری صورت می‌گرفت. به ‌گفته او، اين اتفاقات در حالي در شهر تهران رخ داد كه هیچ برنامه علمی، اجتماعی متناسب با شهرسازی و زیباسازی شهری در آن دوره وجود نداشت و به‌تدریج تهران به اینجا رسید که حلبی‌آبادهای دوران پیش از انقلاب اسلامی ناگهان از غرب به کرج رسید و از شرق به دماوند و از جنوب به کویر و کهریزک و تهران شد شهری بزرگ با جمعیت بسیار زیاد که اکنون می‌بینید. در واقع پايه‌گذاري بدعت غلط گسترش شهر بدون برنامه اصولي تبديل به روندي نادرست شد كه تا امروز ادامه پيدا كرده است. بارها مشاهده شده كه مسئولان شهري با سفر به ديگر كشورها به اجراي الگوها و پياده‌ كردن نمادهاي وارداتي مي‌پردازند كه هيچ تناسبي با فضاي شهري و معماري ايراني و اسلامي ندارد. در اين رابطه سعيد فلاح‌فر، كارشناس ارشد مرمت و پژوهشگر هنر و معماري سعي دارد به چرايي تحولات شهري كه بدون ضابطه و هدف آغاز شده و همچنان ادامه دارد، پاسخ دهد. او همچنين درباره فضاهای عمومی تهران و تأثیرات مخرب آن بر روند زندگی مردم مي‌گويد.

شهرسازی‌های نوين در ايران كه بزرگ‌ترين الگوي آن تهران است، انسان‌مدار نیست. چه عاملي در طراحي و مديريت شهري وجود دارد كه سبب شده در شهر به خيابان و خودرو بيش از افراد جامعه اهميت داده شود؟ اين سؤال بزرگي است كه فقط مربوط به شهرسازي و معماري نمي‌شود. در وهله اول بايد به اين سؤال پاسخ داد كه آيا واقعاً جاي مردم در بقيه امور شهروندي معلوم و معين است؟ اين رويكرد اجتماعي؛ فرهنگي است كه طي ساليان دراز وارد حافظه تاريخي ايرانيان شده و گويي به طور ژنتيكي در نسل‌ها باقي مانده و همچنان يك به يك منتقل مي‌شود. شهرسازي و معماري، تجسم اين عادت عمومي است.

كوچك‌ترين عادات روزانه ما مثل فخرفروشي‌هاي ساده روزمره هم يكي از نشانه‌هاي اين وي‍ژگي است. ما حتي براي خريد يك وسيله ساده مثل گوشي موبايل، پيش از آن كه به نيازهاي خود توجه كنيم، به توصيه‌هاي بازار و تبليغات و تسلط مد نگاه مي‌كنيم. گويي در طول ساليان عادت كرده‌ايم به جاي توليد و بسط فرهنگ، مصداق‌هاي فرهنگي را به عاريه بگيريم. معماري و شهرسازي هم يكي از همين مصداق‌هاي فرهنگي است كه اغلب بدون شناخت واقعي و بدون تطبيق آن با نيازهاي بومي، از الگوهايي تقليد مي‌كند كه متعلق به فرهنگي ايراني و اسلامي نيست. اين اتفاق كه در اثر تكرار به جدايي مخاطب از منابع فكري و توليدي معماري و شهرسازي منجر شده، به مراكز آموزشي هم نفوذ كرده و بسياري از نهادهاي اجرايي را تسخير كرده است. در حال ‌حاضر نيز در دوره مدرنيسم وارداتي غرب متوقف شده‌ايم و دستاوردهاي پس از مدرنيسم را كه حاوي نشانه‌هاي ارج به ارزش‌هاي فرهنگي است، از دست داده‌ايم. دچار ويرانگري‌هاي دنياي مدرن شده‌ايم بي آن كه جوانه‌هاي تازه آن را در دوره‌هاي متأخر درك كنيم.

اين تصور ناميمون ما را به سمتي هدايت كرده كه اين معضل به‌صورت الگو درآمده كه براي مدرن شدن بايد ظاهري غربي داشت. هم‌ اكنون خيابان‌هاي شهر را به نفع خودروها گشاد كرده‌ايم تا به‌زعم خودمان ظاهري آراسته و امروزي داشته باشيم، اما فراموش كرده‌ايم كه وارث ابداعات بزرگ معماري مثل «بازار» و زيرساخت‌هاي محله‌اي و...، بوده‌ايم و اكنون بايد به ايده‌هايي پناه ببريم كه اصولاً براي شرايط موجود طراحي نشده‌اند. از جزئياتي چون آشپزخانه اوپن تا خيابان‌هايي كه بي رحمانه عاطفه‌هاي محلات را پاره مي‌كنند، لباسي دوختيم كه برايمان تنگ و گشاد است. شهرسازي و معماري كه با بافت و فرهنگ ايراني همخواني ندارد، چه تأثيراتي مي‌تواند بر روند زندگي مردم داشته باشد؟ فلاح‌فر درپاسخ به این سؤال می‌گوید: شهري كه براي مردمش ساخته نشده باشد، قطعاً نمي‌تواند متعهد و پاسخگوي نيازهاي مردم باشد. ما در شهر، به جاي زندگي، فقط كار مي‌كنيم و در نهايت به خواب مي‌رويم. روابط انساني شهري و تفريحات شهري معمول خودمان را با تفريحاتي عوض كرده‌ايم كه مغاير فرهنگ و باورهاي ماست. قهوه‌خانه‌هاي سنتي را تعطيل كرديم تا كافه‌هايي بسازيم كه در گيلاس‌هاي آويخته در بارش، دمنوش و آبميوه بخوريم.

رستوران‌هاي سنتي را دوباره چنان با زرق و برق ساخته‌ايم كه افراد عادي حتي خواب يك شام را هم نمي‌توانند در آن ببينند. رانندگي و به قول معروف؛ دور دور با ماشين، تفريح تازه جوان‌ها شده. عناصر معماري كه براي همنشيني شهروندان بود،‌ جايش را چنان با عناصر وارداتي عوض كرد كه براي همه قابل استفاده نبود. چند تا بوستان به تقليد از شهرهاي غربي ساختيم و به همين بهانه باغ‌ها و باغچه‌هاي شهري را يك به يك ويران كرديم.

بازارهاي روز كه محل انواع مراودات اقتصادي و اجتماعي بود، به اتهام تحجر كنار گذاشته شد اما جز بخش خريد و فروش ديگر بخش‌هاي مهم اجتماعي آن را نتوانستيم در بناهاي جديد اجرايي كنيم. بساز‌بفروش‌ها، انبوه‌سازي مي‌كنند بدون آن كه افراد جامعه در معماري و شهرسازي نقشي داشته باشند. اين در حالي است كه براي اصلاح اين شرايط هميشه علائم بيماري را نشانه گرفته‌ايم، نه اصل درد را. آشفتگي معماري و شهرسازي درد نيست. نشانه آشكار مرضي پنهان است. جامعه‌اي كه معماري و شهرسازي بيمار دارد، نمي‌تواند داعيه سلامت داشته باشد. اين بيماري‌ها به‌تدريج به بحران‌هاي بزرگ اجتماعي تبديل مي‌شود.

تا چند سال پيش بچه‌ها مي‌توانستند بدون ترس و به دور از نگراني والدين در كوچه‌ها و محلات فوتبال و قايم‌باشك بازي كنند. حالا چطور؟ كدام كوچه و مكاني سراغ داريد كه با خودروهاي پارك شده و عبوري اشغال نشده باشد؟ والدين حالا جرأت دارند كودكان خود را از ترس تصادف در كوچه رها كنند؟ چه چيزي جايگزين اين كوچه‌ها و بازي‌ها شده؟ بازي‌هاي رايانه‌اي. چطور اين كودك كه فعاليت بدني ندارد، تجربه بازي‌هاي دسته جمعي ندارد، برد و باخت بلد نيست، رفاقت را درك نمي‌كند و... مي‌تواند عضوي سالم در جامعه آينده باشد؟! در شهري كه معماري آن دزدي و متجاوز است، چطور مي‌شود شهروندي درستكار تربيت كرد؟! اين در حالي است كه بوستان‌های شهری، پیاده‌روها، مراکز فرهنگی حتی سالن‌های ورزشی و ورزشگاه‌ها به نوعی با موضوع فضاهای عمومی در ارتباط هستند.

فضاهای شهری به‌عنوان نقاطی از شهر که شهروندان زمان‌هایی از زندگی شهری خود را به پرسه زدن در آن اختصاص می‌دهند، تأثیر زیادی بر احساس تعلق به یک شهر و گذران مناسب اوقات فراغت و تعامل با دیگر ساکنان شهرهای بزرگ دارد.

روابط اجتماعی مناسب در این نقاط از شهرهای بزرگ امکانپذیر است و شهروندان در این نقاط است که با حقوق شهروندی و هنجارهای اجتماعی آشنا می‌شوند. با توجه به عواقب منفي كه معماري ناهمگون بر جامعه شهري دارد اما حساسيت مردم نسبت به فضاهاي پيرامون شهري كه در آن آمد و رفت و زندگي مي‌كنند، بسيار پايين است. علت اين اتفاق چيست؟ در ساختارهاي سنتي، نظام‌هاي كنترلي در هنجارهاي اجتماعي؛ بر اساس آموزه‌هاي فردي، اخلاقي، مذهبي اعضاي جوامع كوچك و بزرگ پايه‌گذاري مي‌شد.

همان طور كه يك توليدكننده كوچك خانگي لبنيات، خودش را موظف به توليد و عرضه محصولات سالم مي‌دانست، شهروندان نيز به رعايت آنچه از ضوابط معماري و شهرسازي و صيانت از حقوق شهروندي در حوزه معماري مي‌دانستند، حساس بودند.

اما با گسترش جغرافيايي شهرها و افزايش جمعيت، به‌تدريج فاصله عرضه‌كننده و خريدار و مخاطب آنقدر زياد شد كه عملاً تقابل و رودررويي مستقيم آن‌ها، بويژه آداب پاسخگويي، از بين رفت. در نظام‌هاي اداري مدرن، اين وظايف عمومي از روي دوش شهروندان برداشته و تبديل به تصدي‌گري نهادهاي نظارتي، از جمله شهرداري‌ها و مانند آنها شد. اما نفوذ اين نهادها نمي توانست به قدر انگيزه‌هاي شخصي و اعتقادي ساختار سنتي باشد و چاره‌اي جز وضع قوانين جديد و اعمال ضوابط اجرايي نداشت. اين آغاز خطاهاي تصميم‌گيري از يك سو و فرار از قواعد وضع شده و خصوصاً رفتارهاي مبتني بر واگذاري مسئوليت، از سوي ديگر سبب شد به‌تدريج مصونيت طبيعي جامعه ضعيف و ضعيف‌تر شود. (همچنان كه بدن انسان با مصرف دراز مدت داروهاي مختلف، توان ايمني و كنترل طبيعي و دروني خود را از دست مي‌دهد.) به نظر مي‌رسد اين نقطه‌اي است كه جامعه ايراني در آن متوقف شده است.

در حالي كه جوامع مترقي مدت‌هاست كه از آن عبور كرده‌اند. انجمن‌هاي مردم نهاد، نفوذ اجتماعي رسانه‌ها، امكان بروز عقايد در شبكه‌ها و سازوكارهاي اجتماعي مختلف، همه‌پرسي در تصميم‌گيري‌هاي شهري و اجتماعي، آموزش و ارتقاي سواد عمومي و...

از اركان ساختار جامعه پست مدرن هستند كه جايگزين مديريت مطلق دولتي از بالا به پايين شده و در نتيجه مي‌توانند همچنان از پتانسيل ايمني طبيعي برخوردار باشند. در عوض انواع ممنوعيت‌هاي سليقه‌اي و غيرعلمي در اجازه بازديد از سايت‌هاي باستان‌شناسي و تاريخي، مرمت پشت درهاي بسته و ممنوعيت عكاسي، حذف نظارت مردم و عدم انتشار گزارشات شفاف از مراحل عمليات حفاظتي و طراحي‌هاي شهري‌و... نمونه و مصداق بي توجهي به نقش طبيعي مردم و بالاخره تضعيف مصونيت طبيعي شمرده مي‌شود.

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: