1392/10/7 ۱۱:۱۳
در هفته پژوهش ده ها سمینار برای تجلیل از پژوهش و پژوهشگران برگزار شد و بحث های زیادی درباره پیشرفتهای پژوهشی کشور از یکسو و مشکلات پژوهش و پژوهشگران از سوی دیگر صورت گرفت. این یادداشت ضمن تقدیر از پژوهشگران صادق و زحمتکش کشور، که تولید علم و رشد علمی کشور مدیون تلاش عاشقانه آنان است، قصد دارد با نگاهی آسیب شناسانه ، به یکی ازمعضلات سر راه پژوهش یعنی خرید و فروش پایان نامه و مقاله و سرقت علمی بپردازد که اگر زودتر چاره ای برای آن اندیشیده نشود، بیم آن می رود که در آینده باعث لکه دار شدن مفهوم پژوهش و آبروی علمی کشور گردد.
***
در ابتدا بر این نکته تاکید می کنم که اینجانب در فاصله سالهاي 1372 تا 1384 که در دانشگاههاي خوارزمی ، تهران و تربيت مدرس به طور پیوسته دوره های کارشناسی ،کارشناسی ارشد ودکترای تاریخ را سپری كردهام ،هرگز ندیده ام که حتی یک نفر از اساتید و همکلاسی هایم پایان نامه ای را از راه غیر اخلاقی نوشته باشند. درآن سالها کمتر کسی تصور می کرد که پایان نامه و مقاله قابل خرید و فروش باشند و کسانی پیدا شوند که با خرید آنها مدرک بگیرند و ارتقا یابند. پس از آن هم که گاه به صورت حق التدریس کمابیش در دانشگاه تدریس کرده و از نزدیک با این محیط آشنا هستم، یقین دارم که جز اقليتي معدود که در سالهای اخیر با رانتهای مختلف و اهداف غیر آکادمیک وارد دانشگاه شده اند، اکثریت اساتید و دانشجویان به اصول اخلاقی و رفتار علمی و آکادمیک پای بندند. بنابراین آنچه در ادامه می آید برای دفاع از حریم دانشگاه و اساتید و دانشجویان علم اندیش و اخلاق گرا و نقد گروهی است که نتیجه کارشان از بین رفتن کارکردهای علمی و اخلاقی دانشگاه و رواج سودجویی و پول محوری از طریق تجارت سیاه در حوزه علم است. امیدوارم در نتیجه اینگونه نوشته ها ، وجدان اخلاقی و علمی جامعه بیدار شده و همتی جمعی شکل گیرد و فضای سالم دانشگاه را از این گرداب مخرب، مصون نگه دارد.
از آنجایی که درس روش تحقیق را مدتها در مقطع کارشناسی و ارشد تدریس کرده و گاه استاد راهنما ، مشاور و داور پایان نامه ها و مقالات بوده ام بر اين نكته تأكيد ميكنم كه مقدمه واجب براي انجام هر پژوهشي طرح مسئله و دغدغه نويسنده از يك سو و تلاش عالمانه و عاشقانه او در طول پژوهش براي طرح پرسشهاي تحقيق و پاسخ به آنهاست. نويسنده براي نگارش پژوهش بايد همه منابع و مآخذ مرتبط به زبانهای مختلف را در كتابخانهها پيدا كرده و پس از فيشبرداري از دهها كتاب و مقاله و... و تجزيه و تحليل دادهها، پاياننامهاش را بنويسد. اين كار حتماً بايد با هدايت استاد راهنما و مشاوره استاد مشاور و ارائه گزارشهاي ماهانه به آنها و آموزش دانشكده باشد. در نتيجه اين پژوهش، بايد يكي از خلأهاي موجود در دنياي يك رشته علمي پر شده و ديدگاه و روايتي تازه به علم افزوده شود. ملاحظه ميشود كه در اين كار علمي، نظم، مقررات قانوني، تلاش شخصی و اصول اخلاقی مهمترين واژگان كليدي هستند.
اما در بازار مكاره علم فروشي چه اتفاقي رخ ميدهد؟
هركس به راسته كتابفروشيهاي خيابان انقلاب که فرهنگی ترین خیابان ایران است، مراجعه كند، به صورت همزمان دو تصوير را ميبيند كه نماد آلودگي صوتي و تصويري در فضاي علم و فرهنگ اخلاق محور آن منطقه اند. اول تصوير و صداي دلالاني است كه گاه بلند و گاه آهسته ميگويند پاياننامه، مقاله آ اس آی. در دورهاي نهچندان دور همين آدمها ميگفتند سيدي و پاسور ، ولی با تاسف بسیار باید گفت که امروز به جاي آن دو، واژه های پاياننامه و مقاله از زبان آنها شنيده ميشوند. دوم گروهي که در حال نصب انواع و اقسام آگهيهاي تبليغاتي پایان نامه نویسی و مقاله فروشی بر روي در و ديوار هستند. با نگاهي به نوشتههاي موجود در اين آگهيها كه شمار آنها از دهها مؤسسه هم تجاوز ميكند، می توان مشخصات کالا را تشخیص داد. اینجانب با مطالعه آگهی بیش از 23 موسسه و مرکز به اصطلاح پژوهشی که آنها را از دست همین افراد در خیابان انقلاب گرفته ام، تصویر کوتاهی را از مشخصات کالایی که در این تجارت سیاه رد و بدل می شود، خدمت خوانندگان ارائه می کنم.
اينها نمونههايي اندك و قطرهاي از سیل نوشتههايي است كه اين روزها بر در و ديوار دانشگاهها و بيش از همه جا در راسته كتاب فروشان انقلاب كه سالها قلب علم و فرهنگ اين كشور بوده و هست ،خودنمايي ميكنند.
مطمئنم كه اگر چشم هر دوستدار علم و پژوهش واقعي به اين نوشتهها بيفتد از خود می پرسد که چه اتفاقی افتاده و چرا باید در و دیوارهای این شهر شاهد چنین نوشته هایی باشند؟ چرا علم و پژوهش و دانشگاه به چنين وضعی دچار شده است؟ چرا دستگاههاي عريض و طويل نظارتي، چه در دانشگاهها و چه خارج از آنها جلوي اين گرداب مخرب را نميگيرند؟ در كنار همه اين سوالهاي ريز و درشت سوال مهمي كه بايد مطرح شود اين است كه علل پيدايش چنين تجارتي چيست؟چه عواملي باعث شده دانشجويان از نگارش يك پاياننامه يا مقاله با روشهاي سالم خودداري كرده و وارد بازاري شوند كه تنها هدفش كسب درآمد بدون هرگونه تعهد علمي و اخلاقي است؟
بدون تردید نمی توان عرصه آکادمیک و علمی را از عرصه عمومی جدا کرد و در اینجا هم باید گفت که متاسفانه اوضاع سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعه در چند سال اخیر ، تاثیرات ناگواری را بر نهاد دانشگاه گذاشته است که طرح آن مجال دیگری می طلبد اما از نظر علمی براي پاسخ به اين سوال می توان به چند علت مهم اشاره کرد.
1 – به نظر ميرسد كه علت اصلي پر رونق شدن اين بازار افزايش سرسامآور، افسار گسيخته و بيضابطه پذيرش دانشجوي كارشناسي ارشد و دكتري در دانشگاههاي دولتي و به ویژه پیام نور و آزاد در سالهاي اخير است. متأسفانه كار به جايي رسيده كه دربرخی گروه های تاريخ دانشگاه آزاد در تهران، بيش از يكصد دانشجوي ارشد در گرايشهاي مختلف این رشته پذيرفته شدهاند. جالب آنجاست كه در مواردی ميزان ظرفيت از ميزان داوطلب بیشتر است و دانشگاه آزاد گاه چند بار اعلاميه تكميل ظرفيت ميدهد تا ظرفيتهاي موجود پر شوند. که ظاهرا تامین بودجه دانشگاهها در شرایط اقتصادی فعلی عامل این افزایش است. برخی هم معتقدند که فرایند افزایش جمعیت در یکی دو دهه گذشته باعث شده که به تدریج از متقاضیان لیسانس کاسته شده و بر طرفداران تحصیلات تکمیلی افزوده شود. حتی با فرض مطلوب بودن توسعه تحصیلات تکمیلی و پذیرش این موارد باید گفت افزایش دانشجویان باید نظام مند بوده و حداقل فیلترهایی فراهم شود که نتیجه اش وضع فعلی نباشد.، طبیعی است پیامد چنين وضعيتي از يكسو ورود دانشجويان با نمرات بسيار پايين و از سوي ديگر ورود دانشجويان با رشتههاي متفاوت در دوره كارشناسي است.
متأسفم بگويم كه كارنامههايي را ديدهام كه دانشجو چندين درس را صفر زده و ميانگين كل نمرات او زير 10 درصد بوده است. در چند سالي كه به صورت مدعو در دانشگاه تدريس كردهام متوجه شده ام که تعداد دانشجويان ارشد كه رشته تحصيلي دوره ليسانس شان تاريخ بوده به مراتب كمتر از دانشجوياني است كه از رشتههاي ديگر وارد تاريخ شدهاند. متأسفانه بيشتر اين دانشجويان که گاه بسیار علاقه مند هم هستند از ابتداييترين مباحث تاريخي هيچ اطلاعي ندارند و واحدهای پیشنیازی که برای آشنا کردن آنها با مقدمات تاریخ گذاشته میشود همزمان با دروس ارشد است و کمک چندانی به آنان نمیکند. بیشتر ورودیهای ارشد دانشجویانی با سنین بالا و گاه بازنشسته و کارمندان شاغل هستند. آنان همزمان در کنار داشتن شغل تمام وقت و مسئولیت زندگی خانوادگی با اهداف گوناگونی از علایق و انگیزه های شخصی تا افزایش حقوق کارمندی وارد دوره کارشناسی ارشد و گاه دکترا شدهاند. کسانی را دیده ام که چون با مدرک غیر مرتبط به استخدام ادارات تخصصی در آمده اند ، اداره مربوطه آنان را وادار کرده که در رشته مرتبط در کارشناسی ارشد ادامه تحصیل دهند. گاه مدیرانی وارد دوره ارشد می شوند که هدفشان، بازنشسته نشدن و تداوم مدیریت تا سی و پنج سال کار و بیشتر از آن است. متاسفانه نکته مشترک میان بیشتر این افراد، عدم مطالعه تخصصی در رشته تحصیلی شان است.
پذیرش بیش از صد نفر دانشجو فقط در یک واحد دانشگاهی و فقط در یک سال یعنی نگارش قطعی بیش از 100 پایاننامه. من درباره سایر رشتهها تحقیق مستند نکردهام ولی تا جایی که اطلاع دارم وضعیت بیشتر رشتهها کمابیش مثل تاریخ است. با مراجعهای ساده به دفترچههای کنکور میتوان فهمید که در طول یک سال فقط در رشته تاریخ باید از چیزی حدود 1000 پایان نامه ارشد و رساله دکترا دفاع شود. پرسش این است که آیا این همه دانشجو که حداقل 50 درصد آنان رشته تحصیلی لیسانسشان متفاوت است یا با نمرات حداقلی وارد دانشگاه شدهاند در طول 3 ترم تحصیلی از لحاظ آموزشی و پژوهشی به درجهای می رسند که پایاننامه بنویسند؟ آیا دانشگاه ها آنقدر استاد متخصص دارند که این دانشجویان را آموزش داده و به پایان نامههایشان راهنمایی و مشاوره دهند؟
در برخی مراکز دانشگاهی به عنوان مثال در رشته تاریخ در گرایش هایی مانند تاریخ جهان، مطالعات خلیج فارس و حتی ایران باستان، دانشجویان ارشد پذیرفته شدهاند در حالی که گاه حتی يك استاد متخصص و صاحبنظر و صاحب تالیف در اين زمينه وجود ندارد و استادان ساير گرايشها با اجبار و اكراه و يا به خاطر رفع نيازهاي زندگي، دروس اين گرايشها را تدريس ميكنند.
2- كثرت دانشجوي ارشد و دكتري يعني كثرت پاياننامه و البته كمبود استاد. استاداني را ميشناسم كه همزمان در چند دانشگاه دولتي و آزاد در طول يكترم گاه عهدهدار راهنمايي و مشاوره بيش از 20 پاياننامه ارشد و دكتري هستند و به همين ميزان هم داوري ميپذيرند. صرف نظر از تعداد معدودی ، اكثر اين استادان، انسانهاي شريف و زحمتكشي هستند – كه بنابر قوانين دانشگاهي، يا ملاحظات اخلاقي و عرفي اين كارها را پذيرفتهاند. اينجا بيترديد انگيزهها و نيات بسياري از اين اساتيد در پذيرش راهنمايي و مشاوره و داوري خير است. ولي متأسفانه نتيجه چندان رضایت بخش نیست.
بيشتر اين استادان در زمينه موضوع پاياننامهاي كه عهدهدار آن شدهاند تخصص لازم را ندارند و در آن زمينه كتاب و مقاله ننوشته و با منابع تخصصي موضوع به زبان اصلی آشنايي ندارند. در مواردي اين استادان تخصص لازم را هم دارند ولي به علت كثرت مشغله، وقت لازم را براي بررسي همهجانبه پاياننامه ندارند. خيلي از اين استادان در كنار اين نوع فعاليتها گاه به دليل سخت شدن زندگي و افزايش هزينهها مجبورند چند برابر كار موظف به صورت حقالتدريس در دانشگاه مشغول شوند. آنچه که متاسفانه وضعیت را بغرنج تر کرده این است که در سالهای اخیر برخی اساتید را به شکل اجباری بازنشسته کردند و به جای آنان تعدادی فارغ التحصیل جوان و بی تجربه و گاه بی سواد را جذب کردند که هرگز نتوانستند جای خالی اساتید قدیمی را پر کنند و به مرجع علمی دانشجویان تبدیل شوند. به یقین هر چه قدر در هر گروه علمی تعداد اساتید توانمند و باسواد و پژوهشگر بیشتر باشد نگارش پایان نامه و مقاله ضعیف و غیر علمی هم کمتر خواهد شد.
3- عامل بعدي وضعيت داوري است. در دانشگاهها نظام داوری ،استاد محور است و شکل سازمانی و سیستماتیک ، که استاد تنها بخشی از آن باشد و کسان دیگری وظیفه کنترل منابع و ارجاعات مقاله یا پایان نامه و تطبیق آن با موضوعات مشابه را به عهده داشته باشند، ندارد. با وجود این ، در حوزه داوري هم گاه استاد يا استادان متخصص وظيفه داوري را به عهده ندارند. متأسفانه گاه رفاقتها جاي داوري علمي را ميگيرد و چند استادي كه با هم دوست و رفيق هستند به شكل چرخشي عهدهدار وظايف راهنمايي، مشاوره و داوري در چند پاياننامه ميشوند و از ضعفهاي پاياننامهها هم با توجيه رعايت حال دانشجو چشمپوشي ميكنند. در مواردی که یک استاد متخصص و دلسوز هم عهدهدار داوري شود، متأسفانه پرداختي دانشگاه بابت حقالزحمه آنقدر كم است كه او نميتواند وقت لازم را بگذارد. در یک نمونه كه خود در شهريورماه امسال شاهد بودهام براي داوري يك رساله دكترا با 426 صفحه در يكي از دانشگاههاي دولتي تهران فقط 68 هزار تومان به استاد داور داده شده است. اگر اين استاد حداكثر در يك ساعت 20 صفحه از رساله را با دقت بخواند با احتساب 3 ساعت جلسه دفاع و حداقل 2 ساعت رفت و برگشت ـ جمعاً 25 ساعت بايد وقت بگذارد. آن وقت حقالزحمه او براي هر ساعت 2700 تومان ميشود. با اين شرايط چه تعداد از استادان ميتوانند چنين وقتي بگذارند؟ بسياري از استادان متخصص و با اخلاقعلمي، تنها راهی كه برايشان باقي مانده عدم پذيرش داوري چنين رسالههايي است ولی این گروه از اساتید هم گاهی اوقات از سر دلسوزی و به خاطر اصرار دانشجویان به رغم تمایل شخصی در جلسه دفاع حاضر می شوند.
4 – مسئله بعدي دانشجويان هستند متاسفانه بیشتر دانشجویان رشته تحصیلی خود را با عشق و علاقه انتخاب نکرده اند البته این امر ریشه در نظام پذیرش دانشجو در کشور ما دارد. در دوره کارشناسی، دانشجو تا یکصد رشته را می تواند انتخاب کند و اصل محوری ،ورود به دانشگاه است ولو اینکه دانشجو در گزینه یکصد قبول شود. در سطح ارشد هم این روش ادامه می یابد مثلا در رشته تاریخ ،دانشجو همه گرایشهای این رشته را انتخاب می کند و اگر در گرایش مورد علاقه اش انتخاب نشد به شکل اتوماتیک به سایر گرایشها می رود. باید کاری کرد که دانشجو فقط بتواند چند انتخاب محدود داشته باشد که از حوزه علایقش فراتر نرود. اين روزها وضعيت بدتر هم شده زیرا مسائل اقتصادي جامعه باعث شده كه همگان از هر راهي به افزايش درآمد خود فكر كنند تا از عهده تأمين زندگي برآيند. یکی از این راهها هم گرفتن مدرک کارشناسی ارشد و دکتری است که گاه با گرفتن این مدرک مبلغ قابل توجهی به حقوق کارمندان دولت اضافه می شود. متأسفانه در اين وضعيت ، گاه اصول اخلاقي قرباني مصالح و منافع ميشود. برخی از دانشجويان نه به خاطر علاقه ،که در جستجوی شغل ،به دانشگاه می آیند. در چند سال اخیر هم برخی دانشجویان توسط برخی ادارات و نهادها به شکل سفارشی و رانتی وارد دانشگاه شدند و سواد لازم را برای سپری کردن دوران تکمیلی نداشتند.. دانشجویان ارشد در دانشگاههاي آزاد براي هر ترم چيزي حدود دوميليون و برای کل دوره حداقل 8 ميليون تومان فقط شهریه ميپردازند. دانشجويان دكترا چيزي حدود دو برابر اين مبلغ ميپردازند. بسياري از اين دانشجويان براي پايان دادن به تحصيل خود در طول چهار ترم ارشد و 8 ترم دكترا و رهايي از شهريه سنگين و ندادن شهريه اضافي سعي ميكنند به سرعت پاياننامه بنويسند و بنابراين استادان راهنما، مشاور، داور و حتي كارمندان آموزش و پژوهش دانشگاه را تحتفشار قرار داده و آنان را در منگنه اخلاقي قرار ميدهند. بسياري از استادان وقتي از مشكلات عديده دانشجويان مطلع ميشوند به ناچار كوتاه آمده و با آنان كنار ميآيند. در كنار اين گروه از دانشجويان كه صادقانه موضوع را طرح ميكنند گروه ديگري هستند كه راه ميانبر را انتخاب كرده و بدون هيچ زحمتي وارد بازار سياه پاياننامهنويسي شده و پاياننامه را با پرداخت پول ميخرند. آنان ميگويند وقتي من براي چهارترم تحصيلي 8 ميليون ميدهم ، براي پاياننامه هم 1 ميليون پرداخت كرده و خود را از شر قضيه خلاص ميكنم. متاسفانه تجاری شدن آموزش آکادمیک و رشد بی رویه مدرک گرایی سبب افزایش تدریجی این گروه می شود
5 –یکی از مهمترین عوامل زمینه ساز برای این تجارت، ماهیت واحدهای دوران کارشناسی، ارشد و دکتری است . این واحدها صرفا تئوری اند و کار عملی و پژوهشی برای آنها انجام نمی شود. به عنوان مثال در رشته تاریخ از یکصد و اندی واحد فقط دو واحد روش تحقیق در دوره کارشناسی وجود دارد. نتیجه آن می شود که دانشجو فقط می خواند و امتحان می دهد و نظام دانشگاهی او را به سوی پژوهش سوق نمی دهد در حالی که اگر از همان آغاز ده نمره از هر درس به مباحث تئوریک و ده نمره هم به انجام پژوهشهای کوچک تعلق می گرفت وضعیت بسیار فرق می کرد. در وضعیت کنونی دانشجوی ارشد پس از گذراندن ده ها واحد تئوریک یک دفعه وارد فضای پژوهش و پایان نامه می شود و در این فضا هم روش تحقیق علمی به او کمتر یاد داده می شود.
6-یکی از مهم ترین مسائلی که باعث گسترش این کار شده فقدان بانک اطلاعاتی جامع و دیجیتالی از همه پایان نامه ها و رساله های دفاع شده در ایران است .هر چند امروزه شماری از این پایان نامه ها در پایگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران(ایران داک) ثبت شده ولی این کار هنوز در ابتدای راه است. شمار زیادی پایان نامه به ویژه متعلق به سالیان دور ثبت نشده و طعمه سارقان می شود. در درون دانشگاه هم فیلتر چندانی برای جلوگیری از تصویب موضوعات تکراری وجود ندارد. دانشگاهها معمولا ازایران داک استعلام می کنند ولی آنجا صرفا عناوین تکراری و مشابه درج شده و فقط در این صورت موضوع تصویب نمی شود و دانشجو به راحتی می تواند ظاهر عنوان را تغییر داده و از محتوا استفاده کند. گاه موسسات فروشنده پایان نامه هم با تغییر عنوان ونویسنده ،پایان نامه یا مقاله را به چند نفر در دانشگاههای مختلف می فروشند.جعل و سرقت هم گاه چنان حرفه ای صورت میگیرد که اساتید هم متوجه نمی شوند.
7 - چنانكه گفته شد روز به روز بر تعداد اين گروه افزوده ميشود. آگهيهاي خيابان انقلاب و در و ديوار دانشگاهها مؤيد اين قضيه است. دلالان علم هر لحظه براي جذب نويسندگان پاياننامه آگهي ميدهند و صراحتاً می گويند كه شمار مشتريان بيشتر از نويسندگان است. اين دلالان به نويسندگان پاياننامه، كه بيشتر آنان دانشجويان و فارغ التحصیلان ارشد و دکترا و پژوهشگران حرفهاي هستند، پول ميدهند تا آنان پاياننامه مورد نياز دانشجو را بنويسند. متأسفانه عدم استخدام بسیاری از فارغ التحصیلان ارشد و حتی دکترا از یک سو و تعطيلي بسياري از مؤسسات پژوهشي و كاهش بودجه پژوهشی مؤسسات باقيمانده، باعث شده كه گروهي از پژوهشگران كه به كار پژوهشي علاقهمندند بیکار مانده و یا با پرداختی های بسیار اندک موسسات پژوهشی دولتی وخصوصی عملا از تامین نیازهای زندگی خود برنیایند. آنان از یک سو به دلیل علاقه به نوشتن و از سوی دیگر تامین زندگی، ناخواسته وارد این کار می شوند.
باید گفت وضعیت امروز نتیجه تصمیمات و اقدامات غیر فرهنگی است که در سالهای گذشته در سطح گسترده ای در حوزه دانشگاه صورت گرفت. متاسفانه در آن دوره بسیاری از نهادهای پرسشگر علمی و ساز وکارهای نظارتی دانشگاه از بین رفت و در صورت بقا هم افرادی بی تخصص در راس آنها قرار گرفتند .اکنون هم حل این مشکلات مستلزم تلاشی مستمر و چند وجهی است .دولت، وزارت علوم، دانشگاهها ،اساتید ، دانشجویان و حتی جامعه مدنی باید فعال شوند و تا زمانی که دیر نشده و راه چاره ای وجود دارد از انحطاط فرهنگی و پژوهشی کشور جلوگیری کنند .هر چند تغییر در دانشگاه تا حدود زیادی به تغییر در حوزه های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی بیرون از دانشگاه بستگی دارد ولی با وجود این نهاد دانشگاه و وزارت علوم باید با انجام چند کار حداقل تلاش کند ابتدا از گسترش این وضع جلوگیری نموده و سپس برای کاهش آن تلاش کند. بدون تردید این کار به اندازه توقف نرخ رکود و تورم ارزش دارد و باید به همان اندازه به آن توجه شود. زیرا در بلند مدت ضًررهای آن مخرب تر است. :
1-تشکیل کمیته ای تخصصی برای بررسی همه جانبه این پدیده
2-توقف فرایند پذیرش بی ضابطه دانشجویان ارشد و دکتری و نحوه پذیرش آنان
3-بازنگری در روند جذب آن دسته از اساتیدی که در هشت سال گذشته به شیوه های رانتی و بدون داشتن شایستگی و توان علمی به عضویت هیات علمی در آمده اند همچنین جذب اساتید توانمند با تاکید بر معیارهای پژوهشی و علمی.
4- تجدید نظر در نظام ارتقای اساتید که مبتنی بر تعداد کتابها و مقالات و بی توجهی به کیفیت آنهاست.
5- برداشتن برخي قوانين که 2 نمره پاياننامه را به پذيرش و چاپ مقاله منوط كرده و یا داشتن مقاله را شرط دادن برخی امتیازات مانند استعداد درخشان و... نموده اند.
6- حذف پایان نامه و یا حداقل اختیاری کردن آن برای دوره کارشناسی ارشد
7- تقویت نظام داوری پایان نامه ها و مقالات علمی پژوهشی .
همچنین در سطح مطبوعات و رسانه ها و به ویژه صدا و سیما هم باید اطلاع رسانی گسترده شده و برای این قضیه فرهنگ سازی صورت گیرد. باید بر این نکته تاکید شود که رکود پژوهشهای کیفی به اندازه رکود اقتصادی به کشور ضربه می زند. زیرا پژوهش خوب نه تنها سبب آموزش خوب می شود بلکه مغز متفکر هر دستگاه و سبب توسعه و پیشرفت همه جانبه کشور است و نباید اجازه داد این امر مهم دستمایه تجارت و سوداگری شود .باید دوستداران علم و پژوهش ، تجربه دانشگاههای دنیا را در این زمینه ها به اطلاع مردم برسانند و قبح و زشتی سرقت علمی را تذکر دهند و حتی سایتهایی را برای درج نام تاجران عرصه پژوهش درست کنند و اسامی سارقان پایان نامه ها و مقالات را منتشر کنند .همچنين از نهادهاي نظارتي انتظار ميرود سري به اين مؤسسات زده و از فعاليت غيرقانوني آنها جلوگيري كنند.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید