پنج خوان پژوهش / دكتر احمدخاتمي

1392/10/7 ۰۹:۰۱

پنج خوان پژوهش / دكتر احمدخاتمي

تأملی آسیب‌شناختی بر وضعیت پژوهش در ايران در مسير پژوهش، آسيب‏هايي قابل پيش‌بيني است كه اگر بخواهيم به آن‌ها اشاره كنيم، مي‏توانيم پنج گروه را برشماريم:

 

 

 

تأملی آسیب‌شناختی بر وضعیت پژوهش در ايران

در مسير پژوهش، آسيب‏هايي قابل پيش‌بيني است كه اگر بخواهيم به آن‌ها اشاره كنيم، مي‏توانيم پنج گروه را برشماريم:

1- آسيب‏هاي ناشي از شرايط سياسي و اجتماعي

2- آسيب‏هاي ناشي از نيروي انساني در حوزه پژوهش

3- آسيب‏هاي ناشي از مديريت‏هاي پژوهش

4- آسيب‏هاي ناشي از مسائل اقتصادي

5- آسيب‏هايي كه به نظام دانشگاهي و پژوهشي مرتبط مي‏شود.

درباره نخستين آسيب كه به شرايط سياسي و اجتماعي باز مي‏گردد بايد گفت ممكن است در يك مقطعي، بنا به مصالح سياسي و اجتماعي در هر جامعه‏ ضرورت‏هاي تحقيقي نيز تغيير كند؛ بدين معنا كه حكومت نيازمند به پژوهش‏هاي خاص باشد تا نيازهاي ضروري جامعه را رفع كند. اين البته لازم و بسيار خوب است كه پژوهش‏ها در سطح كلان هدفمند شوند؛ اما اگر اين نگاه به قدري وسعت گيرد كه از پژوهش‏هاي ديگر حمايت نشود، اين مسأله به پژوهش آسيب مي‏رساند و در نتيجه ممكن است تحقيق ما دچار آسيب شود يا اين‌كه عكس اين قضيه رخ دهد؛ يعني رويكردها به سمتي باشد كه بخواهيم دائم به سمت پژوهش‏هايي برويم كه نظام سياسي- اجتماعي از ما توقع دارد.

اگر به سمت پژوهش‏هايي برويم كه نظام سياسي – اجتماعي از ما توقع دارد، در اين صورت نتيجه آن مي‏شود كه با پژوهش‏هاي جدي و خوبي روبه‌رو مي‏شويم كه از آن حمايتي نمي‏شود يا احياناً با پژوهش‏هاي ضعيف و سستي روبه‌رو مي‏شويم كه هدف اصلي پژوهشگر نيست ولي صرفاً به جهت تأمين نيازهاي علمي يا اقتصادي، پژوهشگر پژوهشي را در جهت و هدف پژوهش‏هاي نظام سياسي – اجتماعي انجام دهد و چه بسا اين پژوهش‏ها سفارشي باشند كه از عمق و محتواي لازم نيز برخوردار نباشد. از نظر ارزشي هم از يك جهت اين پژوهش‏ها مي‏تواند ارزشمند تلقي شود و از جهتي ارزشمند نباشد.به هر حال وقتي شرايط فراهم باشد و محقق بتواند موضوعات مطلوب خودش را دنبال كند، قطعاً شرايط پژوهش با وقتي كه شرايط سياسي – اجتماعي، نيازهاي ديگري را به جامعه پژوهشي پيشنهاد دهد و آن‌ها مجبور شوند به لحاظ نياز به آن سمت و سو بروند، متفاوت است. البته همدلي پژوهشگران متخصص با حوزه‏هاي پژوهشي مورد نياز و هدفمند نظام سياسي – اجتماعي امري لازم است. آنچه آسيب است، افراط و تفريط در حمايت از پژوهش‏ها در حوزه‏هاي مختلف است و آنچه آسيب به شمار مي‏آيد، ورود پژوهشگران يا مدعيان پژوهش به موضوعات غير تخصصي است.

دسته دوم از آسيب‏ها به سبب نيروي انساني خود را نشان مي‏دهد؛ بدين معنا كه:

امروزه تربيت پژوهشگر از مسائلي است كه در نظام فكري و فرهنگي ما جدي تلقي نمي‏شود. ما غالباً افرادي را به دانشگاه مي‏فرستيم و در دانشگاه بيشتر از آن‌كه پژوهش محور باشيم، آموزش محور هستيم. البته در سال‏هاي اخير، حركت‏هاي خوبي شروع شده است ولي هنوز اين نقيصه وجود دارد كه تكيه نظام آموزشي ما از دوره ابتدايي تا دكتري بر آموزش استوار است و آموزش با آن‌كه لازم و ضروري است ولي نمي‏تواند خلأ پژوهش را پر كند. بنا براين يكي از آسيب‏ها اينجاست كه فارغ‏التحصيلان دانشگاه‏هاي ما غالباً به سمت آموزش مي‏روند تا پژوهش و عمدتاً توان كارهاي پژوهشي ندارند. البته اميدواريم با توسعه پژوهشكده‏ها و تربيت نيروي پژوهشي كه در پژوهشكده‏ها دنبال مي‏شود، اين خلأ پر شود؛ يعني به سمتي برويم كه پژوهش به شكل جدي دنبال شود.

در برنامه كلان بايد به سمتي حركت كنيم كه دانشگاه‌هاي‌مان به شكل ضابطه‏مند و درست به سمت تربيت پژوهشگر حركت كنند و آموزش و پژوهش در كنار يكديگر هر دو مهم و لازم تلقي شوند؛ يعني به همان اندازه كه در نظام دانشگاهي به آموزش بها مي‏دهيم به پژوهش نيز بها دهيم. ضرورت پژوهش بيشتر در تحصيلات تكميلي خود را نشان مي‏دهد.

دسته سوم از آسيب‏ها مربوط است به مديريت‏ها در مراكز علمي و پژوهشي كه اگر متخصص نباشند و خودشان اهل و علاقه‌مند به مباحث پژوهشي نباشند و دغدغه پژوهشي نداشته باشند، آسيب جدي براي پژوهش است مثلاً مسئولان پژوهشي وزارت علوم، ارشاد، آموزش و پرورش، معاونت‏هاي پژوهشي وزارتخانه‏هاي ديگر يا نهادهاي

علمي - پژوهشي دانشگاه‏ها و... بايد از ميان متخصصان و پژوهشگران مجرب انتخاب شوند كه در اغلب مراكز چنين است اما اگر احياناً چنين نباشد و به تخصص‏ها و توانايي‏ها و پيشينه‏ها توجه نشود مشكلات آشكار و پنهان پيش خواهد آمد مثلاً اگر متخصص در حوزه‏هاي فني و مهندسي، مسئوليت يك نهاد پژوهشي را در حوزه علوم انساني به عهده داشته باشد، اشكال مديريتي پيش خواهد آمد. عكس آن هم همين‌گونه است.يكي از مؤثرترين مديران در حوزه مديريت پژوهش، مديريت‏هاي برنامه‏ريزي در آموزش و پرورش و وزارت علوم است كه بايد در برنامه‏ريزي آموزشي در سطح كلان به مسأله پژوهش توجه جدي داشته باشند. در كشورهاي پيشرفته، دانش‌آموزان در دوره ابتدايي به پژوهش رغبت پيدا مي‏كنند و جست‌وجوگري در دوره ابتدايي به آن‌ها تعليم داده مي‏شود. از اين رو وقتي به سطوح بالاتر قدم مي‏گذارند، خود به خود آمادگي بهتري دارند تا نگاه پژوهشي داشته باشند و كارهاي پژوهشي انجام دهند و به سمت پژوهش بروند.

متأسفانه پژوهش در كشور ما به اين شكل نيست؛ يعني از همان آغاز دوره ابتدايي، برنامه‏اي براي كودكان خود طراحي نكرده‏ايم و آن‌ها را به سمت پژوهش سوق نداده‏ايم و به همين دليل است كه تا سال‏هاي اخير دانشجويان وقتي وارد دانشگاه مي‏شوند، چه بسا مقدمات كار پژوهشي را هم نمي‏دانند و ميل و رغبتي در آن‌ها برانگيخته نشده است و متأسفانه دانشگاه هم برنامه‏اي براي اين دسته از دانشجويان ندارد مگر اين‌كه استادي يا گروهي يا دانشكده‏اي برنامه ويژه‏اي داشته باشد.

البته اين مطالب بيشتر به دوره كارشناسي برمي‏گردد و در دوره‏هاي تحصيلات تكميلي وضع به گونه‏اي ديگر است. البته هم نبايد غفلت كرد كه تلاش برنامه‏ريزان در سال‏هاي اخير براي تقويت بنيه پژوهشي دانش‌آموزان و دانشجويان بوده كه اميدوارم در آينده نتايج آن را ببينيم.آسيب ديگري كه نمي‏توان از آن گذشت، ناشي از مسائل اقتصادي است. هر پژوهشگر جدي به پشتوانه‏هاي مالي جدي نياز دارد؛ از اين رو است كه اگر كسي بخواهد درباره موضوعي، پژوهش جدي انجام دهد و عمر و وقتش را صرف كند، بايد از نظر اقتصادي تأمين شود و اين تأمين شدن بايد به قدري باشد كه او را از دغدغه درآمدهاي ديگر خلاص كند. ممكن است اين مشكل بر سر راه پژوهشگران وجود داشته باشد كه به دلايلي از جمله مناعت طبع، با حداقل‏ها مي‏سازند و كار خود را انجام مي‏دهند اما نبايد از اينها غافل باشيم؛ زيرا اگر اين پژوهشگران از حمايت‏هاي معنوي و مادي نهادها بهره‏مند شوند، كارايي آن‌ها به مراتب بالا خواهد رفت.

علاوه بر اين، انگيزه نسل‏هاي جوان براي روي آوردن به فعاليت‏هاي پژوهشي فزوني خواهد گرفت.نكته مهم ديگري نيز در اين باره قابل توجه است و آن اين‌كه ممكن است كساني در اين ميان باشند كه با نهادهاي نيازمند پژوهش، ارتباط‏هايي داشته باشند و از اين رهگذر سوء‌استفاده‏هاي مادي و اقتصادي ببرند و اين بدان معناست كه نبايد رابطه‏ها جايگزين ضابطه‏ها براي ارائه و انجام طرح‌هاي تحقيقاتي شود.

بنابراين از دو منظر مسائل اقتصادي قابل طرح‌اند: نخست اين‌كه عده‏اي به دنبال اين باشند كه كار جدي انجام دهند ولي مورد حمايت قرار نگيرند. البته به‌طور عام نمي‏گويم؛ زيرا چه بسا ممكن است در اين بين حمايت‏هايي هم از پژوهشگران صورت گيرد.

دوم اين‌كه ممكن است سفارش طرح‏هاي پژوهشي از سوي برخي نهادهاي نيازمند به پژوهش به كساني واگذار شود كه بهترين‏ها براي انجام آن پژوهش نيستند. وقتي اين گونه شد، طبيعي است كه كارهاي خوبي رقم نخواهد خورد. نكته ديگري وجود دارد و آن اين‌كه بعضي نهادهاي اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي ممكن است چندان به پژوهش احساس نياز نكنند. البته در سال‏هاي اخير تحولاتي ايجاد شده است، ولي عموماً اقتصاد ما و صنعت نيازمندي خودش را به پژوهش آن گونه كه بايد و شايد احساس نكرده است؛ هنوز هم در دانشگاه‏ها، دفتر روابط با صنعت و دفاتر ديگر مرتبط با بخش‏هاي اقتصادي و توليدي به دنبال پروژه‏هاي نهادها مي‏روند؛ در حالي كه اين مسأله بايد به گونه‏اي حل شود كه خود مؤسسات توليدي دولتي و خصوصي به دنبال دانشگاه‏ها باشند و از ظرفيت آن‌ها استفاده كنند.

بايد به‌گونه‌اي باشد كه در هر زمينه‏ وقتي نهادي تشكيل مي‌شود، نخستين كارش اين باشد كه پژوهش خودش را در همان زمينه كامل كند؛ اين مطلب الزاماً به بخش صنعت و معدن برنمي‏گردد؛ براي مثال نهادي كه مي‏خواهد از كودكان بي‏سرپرست نگهداري كند، مستلزم اين است كه پژوهش گسترده‏اي درباره خلقيات و رفتار و نيازهاي كودكان بي‏سرپرست و حواشي و تبعات آن انجام دهد. صرف داير كردن يك بنگاه حمايت از كودكان بي‏سرپرست، بدون پژوهش در اين زمينه كافي نيست. حال پرسش اين است كه آيا واقعاً كارخانه‏اي كه مي‏خواهد اتومبيلي توليد كند، احساس نياز به پژوهش مي‏كند و اگر احساس نياز مي‏كند و پژوهش انجام مي‏دهد چقدر اين پژوهش‏ها به درستي به سمت پژوهشگران واقعي هدايت مي‏شود و اگر پژوهشگران موفقي آن را انجام دادند تا چه ميزان مورد استفاده مديريت آن كارخانه واقع مي‏شود؟

آنچه بيان شد، يك چرخه تعاملي دقيق بين پژوهش و صنعت و فرهنگ و اجتماعيات و ادبيات است كه اين چرخه بايد به درستي بچرخد. اگر اين چرخه به خوبي نچرخد، مشكلاتي پديد مي‏آيد كه بعضي از آن‌ها را ممكن است تاكنون احساس كرده باشيم.

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: