1392/10/4 ۰۹:۲۴
معروف است که میگویند طنز واکنش مغلوبان است و واکنش کسانی است که نمیتوانند صراحتا حرف خود را بزنند. در تاریخ سیاسی ایران طنز نیز چنین نقشی داشته است؛ مثلا در آثار عبید زاکانی که از معروفترین این گونه طنزپردازیهاست.
معروف است که میگویند طنز واکنش مغلوبان است و واکنش کسانی است که نمیتوانند صراحتا حرف خود را بزنند. در تاریخ سیاسی ایران طنز نیز چنین نقشی داشته است؛ مثلا در آثار عبید زاکانی که از معروفترین این گونه طنزپردازیهاست. نوع طنز دیگری هم داریم که فقط رکاکت است مثل طنز سوزنی سمرقندی. ولی اگر بخواهید بنیانگذار طنز سیاسی و اجتماعی را بشناسیم، باید روی نام و آثار عبید زاکانی دست بگذاریم. البته چنین طنزی در آثار سعدی هم دیده میشود ولی نه به آن شکل حرفهای که در آثار عبید وجود دارد. طنز تاریخی ما، دو، سه عنصر اصلی دارد که طنز امروز از آن محروم است. در واقع باید بپرسیم چرا طنز ما نمیتواند رشد کند یا چرا مطبوعهای مانند «توفیق» امروز نمیتواند منتشر شود. یادم است که در زمان مصدق هفت، هشت روزنامه یا هفتهنامه طنز داشتیم. «حاجی بابا» و «توفیق»، «دکتر شیطان» و «باباشمل» از جمله آن نشریات محسوب میشدند. حتی آن طنز نیم بندی که در «گلآقا» بود، نتوانست دوام بیاورد. یکی از دلایلش آن است که طنز از عناصر اصلی تاریخیاش محروم شده است. یعنی به دلیل تابوهای اخلاقی که وارد جامعه ما شده، طنزپرداز نمیتواند به غرایز انسانی در طنز اشارهای داشته باشد. در واقع دیگر معنی این آثار فهم نمیشود. حتی نمیتوانید مثل «موش و گربه» عبید زاکانی اشارات سیاسی و اجتماعی داشته باشید. بی شک مشروطیت، احیاگر طنز تاریخی ایران بود و حتی در مدرنیزه کردنش سهم بسزایی داشت. در فاصله عبید تا انقلاب مشروطه، به یغمای جندقی میرسیم که در واقع در دوره قاجاریه که دولتها ضعیف شدند، زبان اجتماعی، سیاسی پیدا کرد. مشروطه با آدمهایی مثل نسیم شمال، دهخدا و دیگرانی که طنز را به عنوان یک سلاح سیاسی برای روشنگری مردم علیه استبداد و ارتجاع به کار بردند، دوران شکوفایی در تاریخ طنز ایران محسوب میشود. کم و بیش در دوره رضاشاه نیز طنز تحت تاثیر سانسور روزگار قرار گرفت ولی از کودتای 1320 انفجاری در طنز پیدا شد. این روند تا 28 مرداد ادامه داشت و در 28 مرداد روزنامهها توقیف شدند و از بین رفتند. ولی چند نشریه طنز باقی ماندند که سرلوحه آنها «توفیق» بود. نشریه «توفیق» در دوران خود یکی از پرتیراژترین نشریهها در همه کشورهای فارسی زبان بود. افغانستانیها همیشه مشتاق بودند که شماره جدید به دستشان برسد. «توفیق» هم با مخالفت دولت روبهرو شد و تعطیل شد. میگویم دولت، چون هویدا بیشتر با آن مخالف بود. آن زمان حتی هویدا را متهم به همجنسگرایی میکردند. او توفیق را بست و مجله کاریکاتور به مدیریت «دوللو» را چاپ کرد که با وجود طنزش گسترش و گیرایی «توفیق» را به دست نیاورد. بعد از انقلاب هم که این نشریات بسته شد و چند هفته نامه طنز به چاپ رسید که «گلآقا» از همه طولانیتر بود ولی به نظرم «گلآقا» خیلی کم نمک بود.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید