1392/9/29 ۰۲:۰۶
يكي از شگفتيهاي شوقانگيز تمدن ايران كهن آن است كه در سرماي شبي تاريك و طولاني، بزمي شاد و روشن برپا ميكند. اين بزم از زماني كه مادها بر اين سرزمين گام نهادند همچنان پرشكوه و ماندگار هر سال رخ مينمايد و تلاش و تكاپويي را كه دستمايه اين فرهنگ و تمدن است به نمايش ميگذارد. اما پيش از پرداختن به يلدا بايد به دو نكته توجه كرد.
يكي از شگفتيهاي شوقانگيز تمدن ايران كهن آن است كه در سرماي شبي تاريك و طولاني، بزمي شاد و روشن برپا ميكند. اين بزم از زماني كه مادها بر اين سرزمين گام نهادند همچنان پرشكوه و ماندگار هر سال رخ مينمايد و تلاش و تكاپويي را كه دستمايه اين فرهنگ و تمدن است به نمايش ميگذارد. اما پيش از پرداختن به يلدا بايد به دو نكته توجه كرد. يلدا شب نخستين روز ماه دي است كه به زبان پهلوي «دائر» گفته ميشد. اين واژه با گذشت زمان دگرگون و به «دادار» تبديل شد كه به معني آفريدگار است و هماكنون براي اورمزد به كار ميرود. دو ديگر آنكه نخستين روز زمستان، «خرمروز» و ديماه، «خورماه» به معني ماه خورشيد بوده است. ابوريحان بيروني ميگويد: «ديماه، و آن را خورماه نيز گويند. نخستين روز آن، خرمروز است و اين روز و اين ماه هر دو به نام خداي تعالي كه هرمزد است ناميده شده...» گرديزي نيز گويد: «اندر اين روز جشن خرمروز بود و اين ماه دي نزديك مغان ماه خداي است و اول روز او را هم به نام او خوانند و اين روز را سخت نيكو دارند. » ايرانيان در اين شب گرد هم ميآيند و شب را با آتشافروزي و ميهماني و شادي ميگذرانند و تا برآمدن آفتاب بيدار ميمانند. اين شب، شب كارزار روشني با تاريكي است كه بامدادش جشن پيروزي روشني است. اما چنان كه در افسانههاي تمدن لبريز از نشاط اين سرزمين بسيار ديده شده، افسانه اين شب نيز سينه به سينه گشته تا به ما رسيده است. ميگويند ماه دلداده خورشيدخانم ميشود و در پي او روان. اما خورشيد هيچ توجهي به ماه نميكند. ماه دل افسرده، ناگزير نزد همسايه ديوار به ديوار خورشيد ميرود و زهره را، كه پرچمدار شادي و شور و شوق است، به پادرمياني دعوت ميكند. زهره به ماه دلگرمي ميدهد تا نگران نباشد چون به مراد دل خواهد رسيد و ميگويد چند روزي است خورشيد هم دل و دماغ كار كردن ندارد و زودتر از هميشه به خانه ميآيد. براي همين به ماه پيشنهاد ميكند براي خواستگاري نزد خورشيد رود. خورشيد به درخواست ماه پاسخ آري ميدهد و ماه و خورشيد در شب يلدا عروسي ميكنند. خورشيدخانم فرداي آن شب را ديرتر از هميشه سر كار ميرود و اكنون حدود هفتهزار سال است كه اين بلندترين شب سال را كه يادآور عاشقي اين دو دلداده است جشن ميگيريم و به شگون اين پيوند مهرآميز هندوانه گرد را دو نيمه ميكنيم تا نمادي باشد از مهر گردون كه نمودي است از گردي و سرخي و تابش خورشيد. انار، لبو و ديگر ميوههاي سرخرنگ را نيز به نشانه رنگ خورشيد و شادي عروسي بر سفره يلدا مينهيم. برخي از پردهخوانان شاهنامه بر اين باورند كه عروسي تهمينه و رستم نيز در شب يلدا بوده است. براي درستي كلامشان چند بيت از شاهنامه را گواه ميآورند. يلدا، كه در زبان سرياني معناي زايش و تولد دارد، در فرهنگ ما زايش مهر و تولد خورشيد است. در نگرش مهرورزانه ما گفتهاند آدمي بايد يك چشمش ماه باشد و چشم ديگرش خورشيد تا شب و روز به روشني و راهنمايي مردم روزگار بگذراند. از اين شب عروسي، كه آغازش زمستاني سخت را در پي داشته است، نتيجه گرفتهاند هر كار دشوار و طاقتسوزي اگر با شادي و خوشدلي آغاز شود سرانجامش پيروزي و چيرگي خواهد بود همانگونه كه لشكر زمستان در برابر سپاه نوروز فرار ميكند و جاي خود را به بهار دلنشين ميدهد. اين چراغ اميد و دل سپردن به فرداي روشن يك فراخوان هميشگي تاريخ است.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید