1392/9/25 ۰۹:۱۱
فرشاد نوروزپور/ جلال جلاليزاده، استاد فقه شافعي در دانشگاه تهران و نماينده سنندج در مجلس ششم شوراي اسلامي بوده است. او كه سالها با مسائل مناطق كردنشين ارتباط داشته از ضرورت توجه دولت جديد ايران به اقليم كردستان ميگويد. آقاي جلاليزاده ميگويد كه گذشته و تمدن مشترك ميتواند امتياز ايران نسبت به ديگر كشورها براي ورود به سرزمين غني و سرشار از فايده اقليم كردستان عراق باشد. اين فعال سياسي كرد معتقد است كه تيم جديد ديپلماسي ايران بايد نقش پررنگي در مسير بهبود روابط ايفا كند.
با اين سوال شروع كنيم كه به نظر شما رابطه ايران و اقليم كردستان عراق چگونه بايد باشد؟
با توجه به خط مشي و دغدغههاي دولت جديد براي افزايش سطح تعامل با كشورهاي خارجي به نظر من بايد نخستين قدمها را در ايجاد روابط حسنه با كشورهاي همجوار بردارد. مخصوصا كشورها و مناطقي كه از نظر تاريخي، فرهنگي و اقتصادي با ما تناسب و نزديكي دارند.
مردم اقليم كردستان هميشه خود را جزيي از ايرانيها ميدانند و روابط ديرينهيي ميان آنها وجود داشته است. لذا با توجه به موقعيت ژئوپولتيك اقليم و نيز تصميم كشورهاي مختلف در راستاي افزايش نقش خودشان در آنجا، به نظر ميرسد دولت جديد بايد اقدامات مثبت و محكمي جهت افزايش روابط انجام دهد.
با توجه به وضعيت اقتصادي كشور ما و در راستاي اشتغالزايي و ايجاد فرصتهاي تجاري براي شركتهاي توليدي و عمراني، كردستان عراق فرصت بسيار خوبي است. با توجه به اينكه در زمان صدام حسين هيچ كار اقتصادي و سودمندي در كردستان عراق صورت نگرفت و همينطور با توجه به آزاديهاي موجود و در دست گرفتن سرنوشت خودشان و با توجه به سرمايههاي موجود، ميتوان گفت اقليم كردستان منطقه بكري براي انجام فعاليتهاي اقتصادي در زمينههاي زيربنايي مثل راهسازي، سدسازي، ساختمانسازي و تاسيس كارخانهها و استخراج منابع زيرزميني به شمار ميرود.
ايرانيها بايد بيشتر در آنجا فعال باشند. امروزه رقبايي مثل تركيه با بسياري از شركتهاي تجاري در آن منطقه فعاليت دارند. ما هم بايد در دولت جديد با اتخاذ سياستهايي كه متناسب با برنامهها و بينش دولت در روابط خارجي است از زمينههاي موجود استفاده كنيم. اما متاسفانه الان تركيه اصليترين بازيگر آن منطقه است. كشورهاي ديگر هم با تاسيس كنسولگريها و مراكز تجاري و صنعتي فعاليت ميكنند. اگر به اربيل يا سليمانيه برويد به راحتي فعاليت كشورهاي خارجي را مشاهده ميكنيد.
روابط بر مبناي اشتراكات فرهنگي چطور بايد تعريف شود؟
همانطور كه اشاره كردم اشتراكات فرهنگي در سطح بالايي وجود دارد. براي نمونه زبان فارسي در همه مناطق كردنشين، حتي در سوريه، تركيه و عراق هم جريان دارد، كتابهاي شعرايي مثل سعدي و حافظ در برخي مدارس ديني هنوز تدريس ميشود.
قصهها، داستانها و موسيقي و حتي نوع لباس و جشنهايي مثل نوروز از ابعاد مهم، ريشهدار و پايدار فرهنگي ميان اقليم و ايران است. از طرف ديگر نگاه مثبت كردها به ايرانيها و احساس نزديكي و خويشاوندي فرهنگي-تمدني بهترين عامل براي گسترش روابط و مراودات است.
نكته مهم ديگر توجه به اين مساله است كه مراكز علمي و فرهنگي از كشورهاي خارجي مشغول راهاندازي شعبههايي در كردستان عراق هستند و به نظر من لازم است دانشگاههاي ما اعم از دولتي و غيردولتي در آنجا مراكزي را تاسيس كنند تا روابط علمي و فرهنگي ما محكمتر شود.
براي گسترش روابط چه فرصتها يا تهديدهايي وجود دارد؟
متاسفانه يكي از بزرگترين مشكلاتي كه ما از آن هم ضربههاي زيادي خوردهايم داشتن نگاه امنيتي به همه مسائل است كه موجب شده تا فرصتهاي زيادي را از دست بدهيم. درباره اقليم كردستان درست است كه نيروهاي اپوزيسيون كرد- ايراني در آنجا حضور داشتند اما سالهاست كه آنها تضعيف شدهاند و نميتوانند كاري كنند. از طرفي در درجه اول خود دولت اقليم حافظ منافع ايران خواهد بود.
آنچه ميتواند مفيد باشد تحكيم روابط دو طرف و اقدام به برخورد ايجابي و مثبت است كه نگاه همگرايانه دوطرف را به همراه خواهد داشت. شك نكنيد اقليم كردستان بهترين جايگاه براي افزايش قدرت و نقشآفريني ايران در منطقه خواهد بود. چرا ايران بايد در آنجا غايب باشد و بيگانگان كه هيچوجه مشتركي با اقليم ندارند از منابع و فرصتهاي آنجا بهره ببرند؟!
فكر ميكنيد گسترش روابط ايران و اقليم، موجب بروز نگراني در دولت مركزي عراق نميشود؟
با توجه به اينكه مساله فدراليسم در قانون اساسي عراق پذيرفته شده و جايگاه كردها در دولت فدرال مورد قبول و احترام است و از طرفي اين واقعيت تثبيت شده است كه دولت فدرال هم بدون حضور كردها نميتواند در پيشبرد برنامههايش موفق باشد. كشور ما هم با دولت مركزي و هم با اقليم كردستان داراي مرزها، پيوندهاي فرهنگي و حتي منافع مشترك است، پس بايد تعادل و بالانسي در روابط با هر دو آنها برقرار شود تا نه دولت مركزي نسبت به اين مسائل حساس شود و نه دولت اقليم احساس كمبود كند. يعني بايد منافع ملي ما نسبت به منافع مشترك هر دو بخش به صورتي غيرحساسيتزا تعريف شود.
شكل مطلوب تاثيرات ايران در امور سياسي اقليم به چه صورت است؟
آنچه براي كشور ما مهم است، واقعبيني و اتخاذ سياستهاي منطقي و درست در راستاي منافع ملي است. همانطور كه گفتم كردها هميشه ايران را پناهگاهي براي خود ميدانند. در سياست خارجي هميشه كشورهايي كه از منافع، روابط و وجوه مشترك برخوردار بودند مثل روسيه و صربستان يا انگلستان و استراليا به يكديگر احساس نزديكي و دوستي دارند.
با توجه به اين سابقه ضروري است دولت آقاي روحاني روابط جديدي با اقليم ترسيم كند. با توجه به تاثيرگذاري و نيز نقطهنظرات نزديك درباره مسائلي مانند سوريه، مشكلات كردستان ايران، قدرت اقليم در دولت مركزي و نقش موثر آن در منطقه، رابطه با اقليم ميتواند موجب افزايش قدرت و تاثيرگذاري ما در منطقه باشد. احترام و احساس مثبت و متقابل طرفين به يكديگر ميتواند مهمترين عامل در راستاي سرازير شدن منافع موجود به سمت ايران به جاي كشورهايي كه اشتراكي با اقليم ندارند باشد.
و سوال آخر اينكه نقش دستگاه ديپلماسي ايران براي رسيدن به آنچه در اين گفتوگو به عنوان نقطه مطلوب مطرح كرديم، چگونه است؟
طبيعتا وزارت خارجه يكي از بازوهاي تقويت روابط است. بهويژه پس از انتخابات و روي كارآمدن دولت آقاي روحاني طرف مقابل تغيير در دستگاه و تيم ديپلماسي براي افزايش قدرت گفتوگو را احساس كرده است و علاقه بيشتري به تحكيم روابط پيداكرده است.
در واقع امروز قدرت خوبي نسبت به چند سال گذشته براي افزايش سطح روابط و تامين منافع خود داريم. بايد بپذيريم با توجه به سياستهاي دولت آقاي روحاني، اقليم كردستان عراق بستر مناسبي براي تامين منافع اقتصادي، سياسي و فرهنگي ما در منطقه است كه به مرور زمان ميتواند به عنوان همكار و همراه مهمي در منطقه براي ما باشد.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید