تاملی بر " ملاقات با هایدیگر" :هایدگر و مساله نازیسم

1392/9/24 ۰۹:۲۵

تاملی بر

«هایدگر کلاس‌هایش را با یونیفرم اس‌اس برگزار می‌کرده، دانشجویان هیتلری را آزاد گذاشته تا یک پلاکارد ضدیهود را در دانشگاه نصب کنند و حتی دسترسی استاد پیر یهودی‌اش هوسرل را به کتابخانه دانشگاه ممنوع کرده است»؛ اینها شایعات وخیمی بودند که پس از جنگ دهان‌به‌دهان درباره هایدگر می‌چرخید.

 دانشجویان هیتلری را آزاد گذاشته تا یک پلاکارد ضدیهود را در دانشگاه نصب کنند و حتی دسترسی استاد پیر یهودی‌اش هوسرل را به کتابخانه دانشگاه ممنوع کرده است»؛ اینها شایعات وخیمی بودند که پس از جنگ دهان‌به‌دهان درباره هایدگر می‌چرخید.
کتاب «به ملاقات هایدگر» شامل دو بخش است. بخش نخست شامل خاطرات نویسنده از دیدارهایش با هایدگر است که پس از جنگ به‌طور اتفاقی مسوول «اندکی ابهام‌زدایی» از پرونده هایدگر می‌شود و بخش دوم گفت‌وگوهایی با ژان بوفره یکی از بزرگ‌ترین شارحان هایدگر در فرانسه است که علاوه بر گفت‌وگوهای جذاب در مورد فلسفه هایدگر و اصطلاحات فلسفی غامضش به مساله ریاست دانشگاه هایدگر و ارتباط او با ناسیونال‌سوسیالیسم می‌پردازد.
جنگ‌جهانی دوم تمام شده و نویسنده، فردریک دوتوارنیکی، به جست‌وجوی هایدگر وارد فرایبورگ می‌شود. پس از ملاقات با هایدگر سعی می‌کند دیدگاه هایدگر در مورد ارتباطش با ناسیونال‌سوسیالیسم را جویا شود. دو توارنیکی از هایدگر نقل می‌کند که او در سال 1933 به امید رهایی مردم آلمان از فقر و هرج‌و‌مرج، به بیداری ملی درود فرستاده و احترام گذارده بود. او به درخواست همکارانش و به اتفاق آرا وظیفه ریاست دانشگاه را پذیرفته و همچون کسی که ماموریت، یا به بیان بهتر یک «بار» را می‌پذیرد این کار را با هدف حفظ استقلال دانشگاه در برابر هرگونه تسلط سیاسی و فارغ از حزب نازی و نیز هرگونه آیینی انجام داده بود. اما هایدگر با دانستن اینکه مجبور خواهد شد به سازش‌های دیگری تن در دهد در فوریه 1934 از جایگاهش کناره‌گیری کرده بود. دوتوارنیکی از قول هایدگر می‌نویسد: آنها تلاش می‌کنند معنای استعفایش از پست ریاست دانشگاه در سال 1934 را به فراموشی بسپارند. چرا می‌خواستند کلاس‌هایش در دانشگاه که بنیادهای ادعایی آیین رسمی حزب را به پرسش می‌کشید نادیده بگیرند؟ چرا به‌صورت برنامه‌ریزی‌شده گفته‌های تمام کسانی را که می‌توانستند به روابط سرد هایدگر با کارمندان رژیم در مدت 10ماه ریاستش شهادت دهند و همچنین انتقادهایی را که او اغلب در دفتر کارش، در وزارتخانه‌ها و گاهی به صورت خصوصی مطرح می‌کرده انکار می‌کردند؟
نویسنده، بروشوری را به هایدگر نشان می‌دهد درباره اردوگاه داخائو حاوی زندانی‌هایی با مکان‌هایی وسیع مملو از استخوان و اجساد. همسر هایدگر اطمینان می‌دهد که هیچ‌یک از اطرافیانشان از وجود این اردوگاه‌ها و آنچه که در آنها اتفاق افتاده اطلاعی نداشته‌اند. هایدگر می‌گوید واژه‌ها از نامیدن چنین فاجعه‌ای قاصرند. مردم آلمان توسط یک گروه جنایتکار فریب خورده‌اند.
دوتوارنیکی می‌گوید هایدگر پذیرفت که رودررو با زوال جمهوری وایمار، با حساب، روی نوآوری و بدون تجربه، خودش را رها کرده تا به سمت ایده مبهم سوسیالیسمی آلمانی کشیده و اغفال شود، بدون محاسبه کافی اوضاع و احوال تاریخی ناسازگار با هرگونه تغییرات معنوی، به‌ویژه بدون سنجیدن نقش افراد. همان‌طور که در خطابه ریاستش گفته، گمان کرده بود تغییر ژرفی در حال وقوع است که شاید نوع دیگری از زندگی و واقعیت معنوی جدیدی را میسر می‌سازد. او خودش را

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: