1392/9/20 ۱۱:۰۸
وقتی در کنار پیرمرد 82ساله مینشینم تا از سرنوشت دریاچه ارومیه بگوید، از من میخواهد تنها «گوش کنم». بارها و بارها تکرار میکند. «به من گوش کن.» و من برای دریافت جوابهایم مجبور میشوم حرفهایش را قطع کنم و هر بار هم با این جمله کوتاه که «گوش کن» مواجه میشوم. او که بنیانگذار دانشگاه ارومیه است از علایقش به این دریاچه میگوید و از مسوولان میخواهد دریاچه ارومیه را فدای سیاست نکنند.
وقتی در کنار پیرمرد 82ساله مینشینم تا از سرنوشت دریاچه ارومیه بگوید، از من میخواهد تنها «گوش کنم». بارها و بارها تکرار میکند. «به من گوش کن.» و من برای دریافت جوابهایم مجبور میشوم حرفهایش را قطع کنم و هر بار هم با این جمله کوتاه که «گوش کن» مواجه میشوم. او که بنیانگذار دانشگاه ارومیه است از علایقش به این دریاچه میگوید و از مسوولان میخواهد دریاچه ارومیه را فدای سیاست نکنند. گویی اینکه یکبار ارومیه را فدای توسعه و کشاورزی کردند. او در این گفتوگو از واژه «خائن» برای وزارت نیرو استفاده میکند و میگوید: حاضرم برای این واژه به دادگاه هم بروم. پروفسور پرويز کردواني نگارنده 22 جلد کتاب به سه زبان فارسی، انگلیسی و آلمانی از پروسه خشک شدن دریاچه ارومیه میگوید.
از چه زمانی متوجه وضع وخیم دریاچه ارومیه شدید؟
یک سال تا یک سال ونیم گذشته متوجه شدم. متاسفانه من هم حواسم به این دریاچه نبود.
وقتی متوجه شدید چه احساسی داشتید؟
خب؛ به دلیل عشقم به دریاچه که نشاتگرفته از سالهای دور است بلافاصله به آنجا رفتم، واقعاً تاثیربرانگیز بود. وقتی دریاچه را دیدم گفتم این دریاچه دیگر دریاچه نمیشود.
وقتی گفتید «این دریاچه دیگر دریاچه نمیشود» چه حسی داشتید؟
خیلی بد. به طوری که وقتی از آنجا برمیگشتم نزدیک بود تصادف کنم.
و چرا دریاچه به این روز افتاد؟
بعد از انقلاب صنعت و کشاورزی توسعه پیدا کرد و برای اینکه آب این بخشها تامین شود 57 سد به روی این دریاچه ساخته شد؛ و عامل نابودی ارومیه را به وجود آوردند.
به نظر نمیرسد 40 سد ساخته باشند؟
17 سد ساخته اند و 40تا در دست مطالعه و احداث است.
اما معاون وزیر نیرو اعلام کردند مطالعه و ساخت 40 سد جدید در حوضه دریاچه ارومیه متوقف خواهد شد؟
به دلیل نیاز منطقه به آب بعید به نظر میرسد مقامات محلی با نساختن سدها موافق باشند.
اما وزارت نیرو فعلاً مطالعه آن را متوقف کرده است.
دیگر این کارهای وزارت نیرو بیفایده است چون خود این بلا را بر سر دریاچه آورده است.
آقای پروفسور اجازه بدهید کمکم بحث را جلو ببریم؛ آب این 57 سد از کجا تامین میشود؟
در گذشته 60 رود به این دریاچه میریخت و از اینرو روی آن سد ساختهاند.
یعنی شما معتقدید تنها ساختن سد موجب خشک شدن دریاچه شده است؟
نه خانم، با توسعه کشاورزی اقدام به حفر شش هزار حلقه چاه مجاز کردند. این چاهها به دریاچه صدمه نمیزد ولی بعد با توسعه شهر و روستا سد ساخته شد و طبق قانون جمهوری اسلامی اولویت آب برای شهر است.
یعنی آب برای کشاورزی نماند؟
درست است و چون کشاورزان نمیتوانستند یا کمتر میتوانستند از آب سد استفاده کنند اقدام به حفر چاههای غیرمجاز کردند و بدین ترتیب آب دریاچه کم شد.
از چه زمانی احساس شد آب دریاچه کم شد؟
14 سال پیش، با توجه به مصرف بیرویه، آب دریاچه کم شد و مسوولان گمان میکردند تنها آب دریاچه در حال کم شدن است و توجهی به حفر بیش از 18 هزار چاه غیرمجاز نداشتند.
یعنی به طور دقیق این کاهش را بررسی نکردند؟
گمان میکردند با افزایش دمای هوا، تبخیر آب صورت گرفته است. ولی بعد متوجه شدند هر چه زمان میگذرد تبخیر کمتر میشود. در نتیجه هر سال آب به این دریاچه تزریق شد اما فایدهای نداشت چون سطح آب پایینتر میرفت.
چرا؟
به دلیل اينکه مسير و جهت آب درياچه اروميه بر اثر توسعه بيرويه و حفر بيش از 24 هزار چاه مجاز و غيرمجاز تغيير کرده و برخلاف گذشته که آب شيرين از سوي دشتها و رودها به درياچه وارد میشد، اکنون در جهت عکس آن عمل میکند. يعني آب شور درياچه به سمت دشتها و چاهها در حال پيشروي است. هماکنون دشتهایی مانند دشت تبریز، ارومیه، مراغه، مهاباد، میاندوآب، نقده، سلماس، پیرانشهر، آذرشهر و اشنویه، در حال شور شدن هستند؛ و متاسفانه مسوولان این موضوع را نمیگویند؛ و آن را مخفی نگه داشتهاند.
چه دلیلی برای این نگفتن وجود دارد؟
تصور کنید یک شخص برای کشور بسیار مهم است و نقش بسیاری در امور دارد وقتی این شخص بیمار شود، قاعدتاً اطلاعرسانی نمیشود و میگویند به علت برخی مشکلات ضعیف شده است. وضعیت دریاچه ارومیه هم چنین وضعیتی است و مسوولان تنها میگویند ضعیف شده است. در حالی که دریاچه به دلیل حفر بیش از 18هزار چاه غیرمجاز از دست رفته است. درياچه اروميه مانند سرطاني پيشرونده، ديگر قابل درمان نيست و تمام خاک و آب پيرامون خود را شور کرده است و در صورت ادامه اين روند، حيات در آن منطقه ممکن نخواهد بود.
چرا با این اتفاقات مسوولان اقدام به بستن چاهها نکردند؟
چند سالی است که اقدام به بستن چاهها کردند. در حال حاضر بیش از هزار چاه را با خاک پر کردهاند. به دارندگان بقیه چاهها هم اعلام شد تنها در روز میتوانند از آب چاه استفاده کنند. در منطقه عزاداری است. بستن چاه را من و شما نمیتوانیم درک کنیم. خانوادههای زیادی با آب این چاهها زندگی خود را اداره میکنند. ضمن اینکه به نظر من اگر تمام این 24هزار چاه هم پر شود باز هم دریاچه احیا نمیشود. در واقع مسوولان این مرض دریاچه ارومیه که از زیر دارد دشتهای اطراف و چاههای زیرزمینی را شور میکند به رهبری، رئیسجمهور و رئیس محیط زیست نمیگویند.
چه ارگانی نمیگوید؟
مسوولان وزارت نیرو نمیگویند.
شاید خودشان اطلاع ندارند؟
باید اطلاع داشته باشند.
چگونه اطلاع داشته باشند؟
در سمینار سال گذشته که در ارومیه با حضور پنج کشور خارجی برگزار شد و من هم حضور داشتم. بعد از صرف ناهار مدعوین به سالن دانشمندان راهنمایی شدند تا در جلسهای برای نجات دریاچه ارومیه راهحلی پیدا کنند در آن جلسه اولین سوال از نماینده وزارت نیرو پرسیده شد. نماینده آنها گفت این دریاچه از سه منبع آبی سطحی، زیرزمینی و بارندگی تغذیه میشود؛ و وقتی در مورد آب زیرزمینی از او سوال شد، پاسخ داد: که جهت آب برعکس شده و از دریاچه به سمت چاهها میرود؛ و سکوت بر آن جلسه حکمفرما شد. بنابراین وزارت نیرو بیاطلاع نبوده است.
من جواب سوالم را نگرفتم؛ چه دلیلی برای این نگفتن وجود دارد؟
اگر بگویند نمیتوان دریاچه را به آب ببندند.
خب؛ نبندند؟
اینجاست که پای سیاست وسط کشیده میشود. بسیاری از خارجنشینها در برنامههای متعدد عنوان میکنند که ایران نتوانست دریاچه زیبای ارومیه را حفظ کند و از این رو مسوولان هم دریاچه ارومیه و مردم این مناطق را فدای این خارجنشینها کردهاند.
آخر آبی وجود ندارد که مسوولان آن را از دریاچه دریغ کنند؟
درست است؛ آبی وجود ندارد. البته در برخی از جلسات و کارگروههاي مربوطه برخي راهکارهاي احیای دریاچه ارائه شده است از جمله باروري ابرها با استفاده از ژنراتورها که به نظر میرسد يک راهکار فصلي است و در فصل تابستان که مهمترین فصل کمآبي درياچه اروميه است، کاربردي ندارد. شکافتن سدها هم پیشنهاد داده شد اما این هم اجرایی نخواهد بود چرا که مردم بومي و وزارت نيرو براي استفاده در مصارف داخلي و صنايع به آب سدها وابسته هستند. طرفداران محیط زیست هم انتقال آب ارس را مطرح کردند که آن هم امکانپذير نيست، چرا که انتقال آب رودخانه ارس به درياچه اروميه باعث کمبود منابع آب در مناطق اطراف مسير رود میشود که نقض حقوق مردم آن نواحي است و البته وزارت کشاورزي مخالف بزرگ اين ايده است، همچنين راهکارهاي ديگري چون آبياري قطرهاي به علت قديمي بودن باغات، آبياري باراني به دليل بالا بودن هزينه براي کشاورزان و انتقال آب از درياي مازندران به دلیل نیاز به بودجه و پرداختهاي کلان، منتفی است. ضمن اینکه بستن آب به این دریاچه خیانت است. از کلمه خیانت استفاده میکنم تا مرا به دادگاه بکشانند.
حالا چرا دادگاه؟
چون دارد در حق این دریاچه ظلم میشود.
و چرا خیانت؟
چون منطقهای را که به آب نیاز دارد و آب در آنجا جیرهبندی است به دریاچه شور ریخته و آب شیرین را هم شور میکنند.
حالا چه کسی یا ارگانی خائن است؟
به نظر من وزارت نیرو خائن است چون هم اجازه حفر بیرویه چاه را داده است و هم در شرایط کنونی به دریاچه آب میبندد.
بحث انتقال آب از رود زاب کوچک هم مطرح است و بسیاری به احیای دریاچه با این آب امیدوارند؟
من در گذشته در سال 1349 اين پيشنهاد را مطرح کردم، ولي در حال حاضر به بررسي اين ايده هم اميدي نيست چرا که افزودن بر آب درياچه به دليل پايين رفتن سطح آب زيرزميني دشتهاي اطراف بر شوري آبهاي منطقه ميافزايد.
شما خیلی ناامید هستید در حالی که رئیسجمهوری قول احیای این دریاچه را به مردم دادند؟
من ناامید نیستم در واقع واقعیت را پذیرفتم. اما رئیسجمهور؛ چون اطلاعات درستی به او درباره این دریاچه داده نشد، گمان میکند دریاچه قابل احیاست.
وزیر نیرو هم امیدوارند با برگزاری سمینار برلین و استفاده از تجربیات متخصصان آمریکایی و اروپایی راهکار مناسبی برای دریاچه پیدا کنند؟
به نظر من این سمینارها بیفایده است چون قطعاً در آن سمینار هم این واقعیت را که دریاچه سوراخ است، بیان نمیکنند. بايد بپذيريم که هر چه نسخه براي نجات درياچه پیچیدهایم کافي است، بهترین کار در شرایط کنونی این است که سرنوشت دریاچه نمکی کشور را بپذیریم و بیشتر از این بودجه صرف احیای این دریاچه نکنیم. درياچههاي زيادي در دنيا به معضل مشابه درياچه اروميه گرفتار شدند که اتفاقاً برخي هم نجات يافتند. اما شرايط درياچه اروميه متفاوت است، درياچه اروميه مانند بانکي شده که از طرفي به آن پول داده و حمايت مالي میکنند و از سوي ديگر پولها را به سادگي در دسترس سارقان قرار میدهند، يعني هر ميزان آب به درياچه ببنديم، آب پايين میرود و زمينها و آبهاي اطراف را آلوده میکند.
دریاچه به چه میزان آب نیاز دارد تا احیا شود؟
اين درياچه 30 میلیارد مترمکعب آب نیاز دارد و دريافت اين حجم قابل توجه آب با اعتبارات چندميلياردي و اقدامات کوتاهمدت محقق نمیشود. ببینید دریاچه ارومیه سرطان متاستاز گرفته یعنی کل سیستم آن به هم ریخته است اگر با تمام پزشکان دنیا درباره سرطان متاستاز صحبت شود میگویند خوب نمیشود. دریاچه ارومیه خوبشدنی نیست. میتوان از وضع فعلي به بهترين نحو استفاده کرد. با توجه به اینکه آب از زير درياچه به سمت آبهاي زيرزميني و دشتهاي اطراف خود جريان دارد، نبايد ديگر به درياچه آب جاري سازند و حتي از ورود هرز آبها هم به درياچه جلوگيري کنند، براي اين کار بايد با ايجاد بندهاي انحرافي مانع از ريختن آبهاي اتفاقي به درياچه شوند، چرا که درياچه بايد کاملاً خشک شود. چون 204 هزار هکتار از زمین این استان شور شده است. یعنی زمینهای هفت شهر این استان به علاوه تبریز شور شده است.
در این صورت با 10 میلیارد تن نمک این دریاچه چه کنند؟
این عدد غلو است چون دریاچه این مقدار نمک ندارد و حداکثر هفت تا هشت میلیارد تن نمک دارد. ما هر روز به میلیونها تن نمک براي مصارف مختلف به ويژه براي صنعت استخراج نفت و پتروشيمي و دهها مصارف توليدي و صنعتي ديگر نیاز داریم از اين رو در حال حاضر در نقاط مختلف کشور مشغول برداشت نمک از منابع هستيم و چون اين معادن کاني تمام شدني هستند با اين روند برداشت، پيشبيني میشود حداکثر تا سه دهه آينده بسياري از معادن از نمک تهي خواهند شد، در این شرايط براي اینکه معادن نمکي که ديگر تجديدپذير نيستند، براي آينده محفوظ و ذخيره بمانند (معادن، گنبدهاي نمکي و کويرها) لازم است با اعلان و ابلاغ وزارت صنايع و معادن به کل بهرهبرداران نمک در کشور (البته به جز نمک طعام، زيرا نمک درياچه اروميه براي مصرف خوراکي نيست) هرگونه برداشت از اين منابع متوقف شود و نمک اروميه را جايگزين مصارف خود کنند. بدين ترتيب در مدت زمان نسبتاً کوتاهي تمام نمک درياچه از سطح آن جمعآوري خواهد شد. هماکنون در اهواز سالهاست به کمک هلندیها میلیونها تومان برای برداشت میلیونها تن نمک هزینه میشود.
از هماکنون دهها کامیون شروع به برداشت نمک از دریاچه کرده و باعث هرج و مرج در منطقه شده است ضمن اینکه برخی از مردم این مناطق از این نمک برای طعام و شرب استفاده میکنند که درست نیست. چون نمک دریاچه صنعتی است.
اما 10 میلیارد تن عدد کوچکی نیست.
این رقم درست نیست چون اصلاً محاسبه نشده است.
این نمکها را کجا ببرند و دپو کنند؟
برای این کار باید برنامهریزی دقیقی انجام شود. همانطور که گفتم در صنعت نفت و پتروشیمی کاربرد زیادی دارد.
به نظر شما این دریاچه آگاهانه خشک شده است؟
به نظر نمیرسد که اینگونه باشد. این دریاچه ناآگاهانه خشک شده است یعنی آمدند یکجا را آباد کنند جای دیگر را خراب کردند.
اما وقتی اجازه حفر شش هزار چاه مجاز داده میشود یعنی گام مثبتی در جهت خشک شدن برداشته شد؟
اجازه حفر چاه برای توسعه کشاورزی بوده است.
یعنی دریاچه ارومیه فدای توسعه کشاورزی شد؟
اگر به اندازه استفاده میشد این اتفاق نمیافتاد. 30 سال گذشته وقتی کشاورزی را توسعه میدادند و چاه میزدند به فکر این روزها نبودند. در واقع وزارت جهاد کشاورزی متهم اول است که تنها به فکر توسعه کشاورزی به روش سنتی بوده است و متهم دوم وزارت نیرو است که برای احداث چاه بیرویه مجوز داده است. آب در جمهوری اسلامی و در کشورهای جهان سوم یعنی اینکه سطح زیر کشت گسترش پیدا کند. در واقع دریاچه دارد انتقام میگیرد.
پیشنهاد شما برای آینده دریاچه ارومیه چیست؟
به نظرم باید این دریاچه را به پارک گیاهی و حیوانی تبدیل کرد. در بدو اجراي اين کار بايد تمامي سطح آن با يک لايه 10، 15 سانتيمتري با مخلوطي از ماسه و شن (90 درصد ماسه و 10 درصد شن) پوشيده شود تا احیاناً از بالا آمدن مختصر نمک باقيمانده در زمين جلوگيري شود، در ادامه با اضافه کردن بذر گياه مناسب با شرايط اقليمي و خاک اين درياچه خشکشده، با حدود ميانگين 300 ميليليتر بارش سالانه، ظرف حداکثر سه تا چهار سال سراسر منطقه پوشيده از گياه میشود که میتوانيم با رها کردن حيات وحش مناسب با آن شرايط اقليمي، اين منطقه عظيم را به اکوسيستم بزرگ گياهي و حيواني تبديل کنيم، میتوان با بازسازي 102 جزيره و به کار بردن هنر زيباسازي يک منطقه توريستي و گردشگری ايدهآل ایجاد کرد. همچنین اقدام در جهت جلوگيري از شور شدن بيشتر آب چاهها و حتي شيرين کردن آنها از طريق تغذيه مصنوعي. براي اين منظور وزارت نيرو بايد حفر چاهها در مناطق بالادست را جايگزين ديگر چاههاي خود کند تا اجراي اين طرح موفقيتآميز شود.
آب تغذیه مصنوعی را از کجا بیاورند؟
میتوان از رود ارس تامین کرد البته فقط در فصل زمستان که زراعت و کشاورزي به دليل برودت و سردي هوا به حالت تعليق است، يا با ايجاد کانال از آبهاي مازاد بهرهبرداري کرد.
و سرانجام کشاورزی در منطقه چه میشود؟
میتوان بهجای سیبزمینی و پیاز که هماکنون در منطقه کشت میشود و ارزش چندانی ندارند اقدام به کاشت پسته، زعفران و دیگر گياهان بسيار باارزش در حاشيه درياچه که در محيطهاي کمآب و زمينهاي شور قابل کشت هستند، کرد. اين گياهان که به شوري آب مقاوم هستند يا به اصطلاح نمکدوست هستند و از اهميت و ارزش بالايي هم برخوردارند، منبع درآمد خوبي براي مردم اين نواحي محسوب ميشوند.
اما برخی از کارشناسان معتقدند اگر آب دریاچه خشک شود کشاورزی در منطقه از بین میرود؟
این حقیقت ندارد. در واقع اگر دریاچه در شرایط کنونی آب داشته باشد، کشاورزی از بین میرود. دریاچه ارومیه بسیار شور و میزان نمک محلول در آن دو برابر اقیانوسهاست. به این دلیل، هیچ ماهی و نرمتنی به جز گونههایی از سختپوستان (آرتمیا)، دیاتومها و فیتوپلانکتونها در آن زندگی نمیکنند؛ و آب آن هیچوقت یخ نمیزند. شناکنندگان نیز میتوانند بر روی آب آن شناور بمانند.
پس ارومیه دیگر دریاچه نخواهد داشت؟
دریاچه نخواهد داشت اما بزرگترین پارک حیوانی و گیاهی جهان میشود. چنین اتفاقی برای دو دریاچه در آمریکا هم افتاد. آنها یکی از آنها را تبدیل به پارک و دیگری را تبدیل به پیست اتومبیلرانی کردند. به نظر من نباید وقت را صرف احیای دریاچه کرد؛ و باید با فروش نمک این دریاچه و درآمد حاصل از آن بودجه مهمي براي ايجاد اين درياچه به پارک گياهي و حيواني اختصاص داده شود. علاوه بر برداشت تودههاي عظيم نمک، بايد قشر نمکي عرصههاي خشکشده هم جمعآوري شود تا اولاً باد و توفانهاي گرم و شور تشکيل نشود، ثانیاً روييدن گياهان باارزش در سطح آن امکانپذير شود.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید