تجزیه و تحلیل فلسفه دوران کلاسیک / استاد خشایار دیهیمی، بخش پایانی از دوره ی دوم

1392/9/19 ۱۲:۱۶

تجزیه و تحلیل فلسفه دوران کلاسیک /  استاد خشایار دیهیمی، بخش پایانی از دوره ی دوم

ربانی کردن یکی از تشریفات دینی است. نذر و نیاز کردن یکی از تشریفات دینی است. همه­ی این گونه مراسم دینی در همه ی ادیان هست، البته ممکن است شکل متفاوتی به خودش بگیرد، ولی نفساً به درگاه خدایان قربانی می­بردند، نذر و نیاز می­کردند، معابدی داشتند که برای عبادت بود، مجسمه­هایی برای این خدایان در همه­ی این ادیان می­ساختند. دعاها و سرودهایی که بر جای مانده است از آن دوره، خیلی به یکدیگر نزدیک است.

 

تنظیم و گردآوری: احسان آقایی

 

شباهت­های فرهنگی ادیان، در سه مقوله کلی

1.وجود آیین­ها 2. وجود محراب­ها و معابد 3. قربانی کردن.

قربانی کردن یکی از تشریفات دینی است. نذر و نیاز کردن یکی از تشریفات دینی است. همه­ی این گونه مراسم دینی در همه ی ادیان هست، البته ممکن است شکل متفاوتی به خودش بگیرد، ولی نفساً به درگاه خدایان قربانی می­بردند، نذر و نیاز می­کردند، معابدی داشتند که برای عبادت بود، مجسمه­هایی برای این خدایان در همه­ی این ادیان می­ساختند. دعاها و سرودهایی که بر جای مانده است از آن دوره، خیلی به یکدیگر نزدیک است. علت نفرینی شدن آدم ها یا برگزیده بودن فردی در همه­ی آیین­ها تقریبا یکسان بوده است. رقص­های آیینی در همه­ی آن ها وجود داشته است، منتهی رقص­های متفاوتی می­کردند؛ ولی رقص یکی از ارکان همه­ی این ادیان بوده است. جشن­های دینی و به اصطلاح اعیاد دینی، برای خودشان به شکل خاص خودشان وجود داشته است. وخش، به انگلیسی، Oracle می­گویند. به فارسی و، در بین­النهرین هم به اینها می­گفتند وخش. در بین­النهرین و یونان هم به آنها وخش می­گفتند. وخش­ها در واقع روحانیان آنجا هستند اما وظایفشان اصلاً با روحانیان امروزی یا روحانیون ادیان سازمان یافته، هیچ شباهتی ندارند. این وخش­ها در معابد ساکن بودند و آنها سلسله مراتبی داشتند که عمده­ی کارشان این بود که غیب گویی کنند، یعنی افراد به آن ها مراجعه می­کردند و از سرنوشت خودشان خبر می­گرفتند. یا در واقع وقتی که دچار بلا یا بیماری می­شدند، به این ها مراجعه می­کردند و این وخش­ها یا اوراکل­ها Oracle با ادعیه­ای که می­خواندند یا با آیین­هایی که برگزار می­کردند، با رقص و آتش و این ها، ارواح خبیثه را از آن ها دور می­کردند. یکی دیگر از ویژگی­های مشترک ارکان اژه­ای با ادیان شرق نزدیک این است که خداهاشان و خدایگان­هاشان، بین خدایان و خدایگان چه تفاوتی است؟ در انگلیسی خیلی راحت است می­گویند Gods و Deity .

 God یک کمی مقام و مرتبت بالاتری دارد، خداهای کوچک تر را می­گویند Deity  و همه­ی خداها و خدایگان­هاشان از هر دو جنس بودند. یعنی هم خدای مذکر داشتند و هم خدایگان مذکر، هم خدای مؤنث، و هم خدایگان مؤنت.

تأثیر فرهنگ دینی یونانی از  ادیان شرق، موافقان، مخالفان، میزان اثر پذیری و رویکردها

آیا چون ادیان یونانی با ادیان شرق ارتباط داشتند و ادیان شرقی قدمت بیشتری داشتند، می توان گفت پس دین یونانی تأثیر پذیرفته از شرق است؟

دیدگاه کلاسیسیست ها

یک عده هستند که ما به آنها می­گوییم کلاسیسیست، یعنی دانشوران یا در واقع محققانی هستند که راجع به دوره­ی آرکائیک و دوره­ی کلاسیک یونان تحقیق می­کنند. در واقع به این ها می­گویند کلاسیسیست، اینها از این منظر به مسئله نزدیک می­شوند. کلاسیسیست­ها نظرشان بر این بود که محتمل­ترین توضیح این است که ما بپذیریم که اینها از ادیان شرق نزدیک تأثیر پذیرفته­اند. به ویژه آیین تمکین و آیین قربانی از شرق نزدیک و علی­الخصوص از مصر آمده و به هلاس رسیده و بعد به یونان و جهان یونانی رسیده است.

درست در مقابل این ها، مردم شناس­ها هستند، آنتروپولوژیست­ها هستند که می­گویند که حرف کلاسیسیت­ها کاملاً غرض ورزانه، غیر بی­طرفانه است. درباره­ی تأثیرپذیری اسناد و شواهدی داریم که می توان نشان بدهد که خیلی پیش از اواخر دوره­ی آرکائیک شروع شده است این تأثیرپذیری و تا دوره­ی کلاسیک ادامه دارد.

دیدگاه شرق شناسان

دیگر مخالف دوره­ی کلاسیسیت­ها، شرق شناسان هستند،درست نقطه­ی مقابل کلاسیسیت­ها هستند. که مهم ترین نماینده­شان در این اواخر  است که می­گفت که این ها فقط توجیه ایدئولوژیک سلطه­ی غربی است که می­خواهند این تأثیرپذیری را کم رنگ جلوه بدهند و شرقی­ها را بربر نشان بدهند و غیره. در واقع این ها درست در نقطه­ی دیگر است.مردم شناسان به نوعی نگاهشان علمی است. می توانند بگویند که کلاسیسیت­ها نگاهشان ایدئولوژیک است ولی در نقطه­ی مقابل هم قرار می­گیرند. دسته­ی بعدی مورخین دین هستند.

دیدگاه مورخان

یک عده­ای هستند که به آنها می­گوییم مورخ ادیان. آنها تاریخ ادیان را می­نویسند. و بنابراین دیدگاهشان با دیدگاه کلاسیسیست­ها فرق دارد و عده­ای هستند که در واقع میان رشته­ای به مسأله می­پردازند، یعنی هم به فرهنگ می­پردازند، هم به تاریخ می­پردازند، هم به دین می­پردازند و هم به عناصر دیگر. مورخان دین اساساً پرسش آنها متفاوت از کلاسیسیت­ها، شرق شناسان و مردم شناسان است. مورخان دین می­گویند، اول بگوئید منظورتان از تأثیر چیست؟ یعنی چه که تأثیر پذیرفته است؟ اول باید این را بگوئید. و آن هم در یک جهانی که بنا به اسناد و مدارکی که ما مورخان پیدا کرده­ایم، تماس دو جانبه بوده، یعنی این طوری نبوده که دائماً از شرق آدم هایی کوچ کنند و با خودشان فرهنگی را به سمت غربی بیاورند و یک طرفه تأثیر بگذارند. بعد که از غرب به شرق می­آیند و آنها هم با خودشان حامل یک فرهنگ بودند و تأثیر، تأثیر کاملاً متقابل بوده و در واقع اسمش را نباید تأثیر فرهنگی گذاشت، بلکه این فرآیند را باید داد و ستد فرهنگی نامید. ما نمی توانیم از فرهنگ یونانی صحبت کنیم، باید از فرهنگ اژه­ای صحبت کنیم. چون فرهنگ اژه­ای هم یک فرهنگ واحد نیست، آنجا هم ده ها گونه از مردمان هستند. بنابراین یک راه چاره­مان این است که شرق نزدیک را به مناطق فرهنگی متعددی تقسیم کنیم. در مورد فرهنگ­های اژه­ای هم مثلاً باید از آتنی­ها صحبت کنیم. باید از اسپارت­ها صحبت کنیم، باید از کرتی ها صحبت کنیم. باید از فرهنگ­ها صحبت کنیم. اصلاً فرهنگ  آتن چه ربطی دارد به فرهنگ اسپارتی. کاملاً در نقطه­ی مقابل هم قرار می­گیرند. حال می­گویند که سه راه وجود دارد که این سه راه تقریباً همپوشان هستند و می توانند اندکی از جدل­ها بکاهند.

رویکرد اول این است که آن چیزی را که در کانون توجه قرار می­دهد، زمان، مکان و بسترهای فرهنگی هر دین است. زمان؛ یعنی دوران، مکان جغرافیایی و بستر فرهنگی. هدف این رویکرد آن است که بتوانیم، مشخص کنیم در هر موردی، هر قومی چه دینی را برگزیده است و بعد از برگزیدن آن دین، آن دین را چگونه با شرایط فرهنگی، تاریخی و جغرافیایی خودش تطبیق داده است و بعد در اثر تماس با دیگران تا چه اندازه این دگرگون شده است، این دین.

رویکرد دوم، رویکرد Holistic، رویکرد کل­گرایانه است. و از منظر بالا و جامع و تطبیقی یا مقایسه­ای به موضوع توجه می کند. هدف این رویکرد کل­گرای تطبیقی- مقایسه­ای این است که آیا ما با مطالعه­ی تطبیقی دین­های گوناگون جهان مدیترانه­ای، می توانیم به روندهای تاریخی و ویژگی­هایی که وحدت­بخش این جهان مدیترانه­ای بوده است، بنگریم.

رویکرد سوم، تفاوت آن با رویکرد دوم این است که می­گویند مطالعه­ی تطبیقی حتی فارغ از بسترهای تاریخی و فرهنگی­شان، ارزشمند هستند و بنابراین برای اینکه ما بتوانیم این نتایج دقیق­تری از جهان آن زمان بگیریم و اطلاعات دقیق­تری بدست بیاوریم، باید این مطالعات از انزوای آکادمیک آنها بیرون کشیده بشود و به شکل میان رشته­ای، بین مورخان دین، آنتروپولوژیست­ها و زبان­شناسان و غیره بررسی شود.

کانون های توجه در بررسی تأثیر ادیان یونانی از شرق نزدیک

اول اسطوره­ها، آئین­ها و مراسم پرستش مورد توجه قرار می­گیرد.

گفتیم که مربوط می­شود که اسطوره­ها Mythology، به آئین­ها  و به مراسم پرستش. یک نکته­ای که در اینجا باید توضیح بدهیم این است که چگونه و چه تأثیرپذیری فرهنگی این جهان­های اژه­ای و این جهان مدیترانه­ای، و جهان شرق نزدیک، چگونه این سنت­ها، به اسطوره­ها منتقل شدند از مرزهای فرهنگی و جغرافیایی. یکی از آن این است که اون دوران، دوران کسوفی بود. یعنی دوران جهان وطنی بود.

مطلب دوم که باید به آن بپردازیم و خیلی مهم است، این است که حاملان این انتقال فرهنگی چه کسانی بودند، و به چه ترتیب منتقل می­کردند. چه کسانی حامل این فرهنگ از شرق به غرب و یا از غرب به شرق بودند و چگونه می توانستند این نقش حاملیت را داشته باشند؟

یکی این است که در آن جهان کسموپولیتن، ما دو نوع تمدن داشتیم. یک تمدن را به آن تمدن خشکی می­گویند و یک تمدن را به آن تمدن آبی. آبی یعنی دریایی، آبی نه به معنای اینکه از آب استفاده می­کنند. تمدن­هایی که وابسته به دریا هستند که در سواحل دریاها پدید می­آیند و  تمدن­هایی که دور از سواحل هستند و نیاز این دو تا به هم و تعارض این ها با یکدیگر. بنابراین، این انتقال فرهنگی میان تمدن­های دریایی و تمدن­های خشکی از دو طریق کاملاً متفاوت اتفاق می­افتاده است. یکی طرق صلح­آمیزی بوده است که نیاز به همکاری داشته­اند و از نعمات آن تمدن دریایی­ و این ها بهره­مند می­شدند، در مقابل، نعمات تمدن خشکی­شان را به آنها می­دادند. و یکی درست به عکس از راه خصومت­آمیز. یعنی نزاع­ها و جنگ­های بزرگی که درگرفته است که از جمله همین است. مثلاً آن جنگ تروا، کاملاً جنگ بین یک تمدن خشکی و تمدن دریایی. آخایایی­ها تمدن دریایی­اند و تروایی­ها تمدن خشکی هستند.  یک نکته­ی دیگر که نشان می­دهد که چگونه این فرهنگ­ها منتقل شده است، خط است. یونانی­ها خط نداشتند، خط شان را از فنیقی­های گرفتند در نتیجه می­شود گفت که خط در فرهنگ نقش بسیار اساسی و عمده بازی می­کند. یکی از تأثیرهای تمدن شرق نزدیک بر یونان، تجارت دریایی بوده است و بعد از اینکه خط دیگر  از بین می­رود براساس آن حوادث طبیعی، خط دومی که هم که به یونان انتقال پیدا می­کند ولی متفاوت است که آن خط، خط هجایی است. این خط آلفابتی است که خط هجایی فقط صوت است، آلفابتش باز یک جور خط آلفابتی فنیقی است که از طریق آرامی­ها به یونان می­رسد و به مینوسی­ها و به در واقع دیگر جاها. مبادلات فرهنگی و تماس در اواخر دوره­ی آرکائیک و اوایل دوره­ی کلاسیک با بین­النهرین و علی­الخصوص با آسیای شرقی است.

 نکته­ی سوم همین است، همان Taxonomy ، پیدا کردن وجوه اشتراک در این فرهنگ­ها و دین­های مختلف و مسئله­ی مبادله­ی فرهنگ.

اولین چیزی که با تحقیقات تاریخی برای ما محرز شده است امروز، این است که هیچ دینی در نتیجه­ی تلاقی با آن دین دیگر، چه تلاقی خصومت­آمیز بوده باشد، چه به اصطلاح یک آشنایی و تماس صلح­آمیز بوده است، هیچ دینی لاتغیر نبوده و این بسیار برای ما با اهمیت بوده است، به دلیل اینکه حتی ما می توانیم در دین­های متأخرتر هم همین را ببینم. . بنابراین یک نتیجه­ی مهم در این مسئله­ی مبادلات فرهنگی و تلاقی و تماس ادیان، این است که هیچ دینی لایتغر نمی­ماند، چون هیچ دینی در خلاء نیست، در خلاء دین نمی تواند وجود داشته باشد. . همچنین، شرایط جغرافیایی در پدیداری دین و شکل و غالبی که دین پیدا می­کند، بیشترین تأثیر را دارد. یعنی مثلاً در سرزمین­های خشک که به باران نیاز دارید شما، حتماً باران یک خدای خیلی مهم است در دین آنجا، یا سرزمین­هایی که باد یا طوفان ویرانی به وجود می­آورد، طوفان یا باد خدای خاص خودش را دارد. بنابراین شرایط اقلیمی، بی نهایت در پدیداری انواع دین­های اسطوره­ای اهمیت داشته است و این دین­های اسطوره­ای بعداً به ادیان بعدی که پدید می­آیند در همان شرایط، رنگ و بوی خودشان را می­زنند. برای همین است که مثلاً دین یهودی یا بنی اسرائیل، در اورشلیم می­شود نشان داد که از چه مشخصه­ها و یا کاراکتریست اقلیمی تأثر پذیرفته است که به آن شکل درآمده است.

و چهارم پرداختن به این است که چنانچه ما در این دوره، ادیان را دسته­بندی کلی کنیم، به چهار دسته می­رسیم:

چهار دسته­ی کلی، Monotheism، Monolatery، Henotheism و Polytheism، اینها را چگونه می­شود از یکدیگر باز شناخت و تاریخ هر کدام را چگونه می توان مشخص کرد؟همه­ی فرهنگ­های دیگر در دوره­ی بنی اسرائیل بلا استثناء Polytheic هستند، Monotheism ها در واقع ادعا می­کنند علت اینکه دین­های اسطوره­ای یا پولی تیک از بین رفتند و دین Monotheic  باقی ماند، منهای قواعد بدوی این است که Monotheism، از لحاظ اخلاقی، پیشرفته­تر از Polytheism است. قوم بنی اسرائیل قبل از موسی و قبل از یهودیت، Polytheism بوده است اما Polytheism آن یا مونولاتریک بوده و یا Henotheism بوده است. برخی از Polytheism ها، نوع عرضه­شان، آنتروپومورفیکالی بوده، یعنی خدایانشان را با جلوه­های انسانی به نمایش می­گذاردند، این دین­ها در دین­های بعدی، خصیصه­هایی پیدا کردند.

فایده ی بررسی فرهنگ های دینی

نظام­های ساختار اجتماعی در هر کدام از این مناطق جغرافیایی بازتاب دهنده­ی ساختار سیاسی آن جامعه بوده است و خود این ساختار سیاسی، بازتاب دهنده­ی دین بوده است و به شکل دیالکتیکی، یعنی نحوه­ی قدرت­گیری، قدرت سیاسی به دست آوردن، در اینکه دین چه شکلی داشته باشد، خیلی تأثیر داشته است. در همه­ی این ادیان، این روابط Divan Kinship Relation  است رابطه­ی خویشاوندی بین خدایان وجود دارد، اما نوع رابطه­ای که وجود دارد به ما نشان می­دهد، یکی از کلیدهای رمزگشایی است از نوع نظام سیاسی که آنجا حاکم است، اگر یک خدای خدایان وجود داشته باشد و آن مرد باشد، می توانید بگوئید یا حدس بزنید به احتمال قریب به یقین آنجا یک دیکتاتوری یا دسپوتیزم حاکم است. اگر خدایان هم عرض هم هستند، یعنی مثلاً خدای خدایان با همسرش در یک رده قرار می­گیرد، آنجا می توانید بگوئید که سیستم اندکی شبه آریستوکراتیک حاکم است. اگر خدایان هم عرض، یعنی فرزندان و خواهران و برادران هستند و یک قدرت دارند، می توانید حدس بزنید که الیگارشی هستند. اگر همه­ی خدایان در یک رده هستند و با همدیگر مساوات قدرت دارند، می توانید حدس بزنید که آنجا نظام دموکراتیک وجود داشته است. بنابراین می توانید فرض کنید که  در قوم بنی اسرائیل نظام پادشاهی حاکم بوده و در جایی که خدایان هم عرض هم قرار گرفته­اند، مثل: حماسه­های هومری و هسیودوسی؛ یعنی در آتن، نظام دموکراتیک برقرار بوده است.

 

منابع فارسی برای مطالعه:

1. پایدیا ـ ارنست یگر ـ ترجمه ی دکتر محمدحسن لطفی، (دوره سه جلدی)، خوارزمی؛

2.متفکران یونان ـ تئودور کمپرتس ـ ترجمه ی دکتر محمد حسن لطفی، (دوره سه جلدی)،  خوارزمی؛

3. تاریخ 4 جلدی فلسفه­ی سیاسی ـ جورج کلوسکو ـ ترجمه ی خشایار دیهیمی ـ نشر نی؛

4. ایلیاد ـ ادیسه ـ هومر ـ دو ترجمه دارد: استاد نفیسی، علمی و فرهنگی و دکتر کزازی، نشر مرکز؛

5.مجموعه­ی نمایشنامه های آیسخولوس، ترجمه­ی عبداله کوثری ـ نشر نی؛

5- افسانه­های تبای، ـ سوفوکلس ـ ترجمه­ی شاهرخ مسکوب ـ خوارزمی؛

6- اساطیر یونان و ورم ـ ترجمه­ی رضا رضایی ـ نشر ماهی؛

7- مجموعه نسل قلم ـ هومر ـ آیسخولوس ـ سوفوکلس ـ افلاطون ـ ارسطو ـ ائورپیدس ـ آریستوفانس؛

8- تاریخ ادبیات یونان ـ ترجمه ی ابراهیم یونسی؛

برای دوره آرکائیک: جلد اول پایدیا + سایر منابع  مطالعه شود.          

 

منابع لاتین:

بهترین منبع در تاریخ فلسفه­ی سیاسی است. مفصل­ترین منبع است. از یونان و روم تا امروز 6 جلد است.

1. The Cambridge history of political thought 6 volumes, Volume 1 Greek and Roman.

استثنایی­ترین کتاب درباره­ی دوره­ی آرکائیک، که 16 نویسنده دارد.

2. A. Blackwell Companion to Archaic Greek 1 Vol.

بخش اول این کتاب تفصیلی­ترین است راجع به متدولوژی

3. Oxford Handbook of History of Political Philosophy – Editor Klosko                    

راجع به دین یونان سه تا کتاب معرفی می شود: سه نگرش به دین یونان وجود دارد که هر یک گرایشی را معرفی کند.              

4. The Justice of Zeus, Hush Lloyd genes 

5. Blackwell Companion to Greek legion.

6. Coping with goods                                                       

این کتاب علاوه بر معرفی اندیشه­ سیاسی یونان،. تاریخ فرهنگی، سیاسی، اجتماعی یونان باستان است.

7. Ancient Greek Political thought in Practice.

این کتاب راجع است به پیدایش "پولیس" و تا از میان رفتن پولیس­ها.

9. Yale Open Courses 14, History Police 22 Section.

این کتاب رویکردها را باز می­گوید.

10. Visions of Politics.

این منابع فقط برای دوره­ آرکائیک است. توصیه می­شود از دوره­ی 6 جلدی شروع کنید (شماره های 1، 4 و 11) متن روان دارند و خوش خوانند.

11. History of Political Thought, Ganet Coleman 2. Volume

دوره­ی آرکائیک

نام دیگر این دوره، عصر آهن است. ماقبل آرکائیک که عصر تاریکی بود، عصر مفرغ می­گوئیم. حدوداً تاریخی که برای آن مسجّل است و مهمترین چهره­ی این در زمان هومر است. آن را مبدأ شروع می­گیریم. 776 ق.م که نخستین بار المپیاد یونان به شکل پن هلنی برگزار شد. پن هلنی: از آنجایی که یونان­ها پراکنده بودند، از نام می­آمدند و در المپیاد شرکت می­کردند. این تاریخ را حدوداً آغاز دهه­ی آرکائیک می­دانند.                              

اتفاق­های آن دوره

1.جنگ للانتی: در 710 ق.م تا 650 ـ میان دو تا از پولیس­ها "خالکیس و  ارتریا" در می­گیرد. این دوره، دوره­ی کشاورزی است. واحدها کوچکند. جنگ ها فراوان و بر سرِ زمین است. چه درون پولیس­ها و چه مابین آنها. این جنگ بر سرِ زمین حاصلخیز "لِلانت" در دشت اِوبل درمی­گیرد؛

2. قرن 7 قبل از میلاد: قرن ظهور طبقه ی تجارmerchant (مرکانتل). تجارت پدید می­آید. نشانه­ی آن این است که اولین سکه مربوط به 680 قبل از میلاد است. در این دوره همه­ی رژیم­ها، آریستو کراتیک بوده­اند. "آریستو کراسی" با معنای امروز فرق داشته است؛

3. جنگ مسنایی در اسپارت رخ می­دهد. اسپارت­ها پیروز می­شوند و همه­ی اهل مسنا را به بردگی می­گیرند. قرن 8، این آغاز برده­داری است. این جنگ منجر شده به برده­داری. به برده­ها هلوت Helots (بردگان) می­گفتند. کارِ بردگان، کشاورزی و صنعت­گری است؛

4. در آتن همان بحران کشاورزی در اواخر قرن 7 به اوج می­رسد. کشمکش داخلی درمی­گیرد. یک آرخون، در پولیسی آتنی، آریستوکراتیک و سر کرده و رهبر را (آرخون) می گفتند، به نام دراکون در 621 اصلاحات می­کند و قانونی وضع می­کند. Draconic Law می­خواهد فاصله طبقاتی را رفع کند ولی ناموفق است.؛

5. حدوداً 582 ق.م چهار پولیس شناسایی شده اند. "تبای، آتن، اسپارت، کوریتوس". در جنگ­ها اتحادیه­ای شکل می­گرفت که هر یک پولیس­هایی را در خود جمع می­کرد؛

6. مهاجرت به سمت ماگنا کرایتیا (جنوب ایتالیای امروزین و سیسیل) و به سمت آسیای صغیر. جمعیت زیادی نداشت. کولونی تشکیل می­دادند؛

7.نیمه­ی دوم قرن ششم در آتن یک جبار به نام "پنستناتوس" حکومت­ آریستوکرات­ها را ساقط می­کند و پسرانش هیپیاس و هیپارخوس،حکومت او را ادامه می­دهند؛

8. در 510 ق.م (بی­نهایت مهم)، یکی از آریستوکرات­ها به نام "کلمنتس» با کمک "کلئومنس اول" کودتا می­کند و هیپارخوس را که پسر پئستاتوس بود را برکنار می­کند و "ایساگوراس" آرخون آتن می­شود. "کلئومنس" چون به خواسته­اش نرسیده، اولین انقلاب در یونان به تحریک کلمنتس صورت می­گیرد. با شعار "همه­ی شهروندان را در حکومت و قدرت سیاسی فارغ از مرتبه­ی اجتماعی" سهیم می­کنیم" این اولین دموکراسی است که در آتن شکل می­گیرد. اولین دموکراسی 510 قبل از میلاد شکل می­گیرد؛

9. عصر طلایی؛

10. جنگ با ایرانیان؛

11. جنگ پلوپونزی: اسپارت با متحدانش و آتن با متحدانش و پیروز میدان، اسپارتی­ها هستند؛

12. دوره­ای کوتاه به نام 30 جبّار، سی تورانوس در آتن پیش می­آید و دموکراسی رو به افول می­گذارد و متحدانش به سمت "الیگارشی" می­روند؛

13. در سال 403 تراسابولوس با یک انقلاب، دموکراسی را به آتن برمی­گرداند؛

14. دموکراسی تبای و اسپارت، جنگ لئوپترا. در سال 371 تبای مغلوب می­شود؛

15. دوره­ای که فیلیپ مقدونی کل یونان و پولیس­ها را تصرف می­کند. این پایان دوره­ی آرکائیک است. در این دوران (Citizen State) است؛

اهمیت پولیس در  آثار دوره­ی  آرکائیک

از اولین مدرک مکتوبی که در این دوره باقی مانده (حماسه­ ی و ایلیاد و ادیسه) است.

1.هومر، در کتاب ادیسه، هومر از زبان اودئوس نقل می­کند که: زمینی بسیار حاصل خیز دارد. کناره و چمن زارهای مناسب دارد. بهارانی خوب دارد. مثل بهشت است و عصر طلایی است؛

2. بعد او هسیودوس در قرن هفتم است. کتاب روزها و شب­ها. "آن هایی که رأی هیئت منصفه را می­پذیرند و  رأی می­گیرند. پولیس را بنا می­نهند که شکوفا می­شود و توفق می­یابد؛

3. تورتای ـ فیلسوف ـ شاعر: "نباید نفع پولیس را قربانی صفات قهرمان ستایش شده­ی شخصی کرد؛

4- تئوگمیس مگارایی: «من از فساد اخلاقی آریستوکراسی و از بی­عداتلی جباران نگرانم»؛

5.مهم ترین و اولین قانونگذار آتنی؛ سولون است. «پولیس ما هرگز نه با فرمان زئوس نابود خواهد شد نه با هوس بازی بلکه پول پرستی دور از اندیشه­ی شهروندان است که می­خواهند پولیس عزیز ما را ویران کند»؛

6. خوکولیس، «یک پولیس کوچک بالای کوه که خوب اداره شود. صد بار بهتر است نینوایی است که احمقانه اداره شود»؛

7. کسنوفانوس، اواخر دوره­ی آرکائیک قرن 5: «نباید قهرمانان را به مردم تجلیل کرد. زیرا مهارت قهرمان برخلاف مهارت شاعر (سوفیه) کمکی به نظم بهتر شهر (اِئونومیه) و پر و پیمان کردن خزانه ی پولیس نمی­کند؛

8. سیمونیوس 468 ق.م: «شهروند نا شرور و نه بی­پروا، مرا کفایت می­کند. چنین کسی عقلی سالم دارد و می­داند دیکاسونه برای پولیس و دوام آن ضروری است».

پولیس چیست؟

پولیس یک Community جماعت ـ با هماد است از اشخاص و شهروندان؛ جمع آمده در یک مکان با کیش و آئین خود. و نیز، قوانین خاص خود که چه مستقل باشند و تحت­الحمایه، می­توانند امور خود را بگردانند. از پولیس واژه­های پولیتیا مشتق می­شود که به سیاست ترجمه می­شود. کتابی هم ارسطو دارد که به Constitution ترجمه کرده­اند. به معنای امروزه به معنای مشروطیت به کار می­رود. در یونان به معنایی فراتر بوده، کلاً قانون را بهتر است Regime بگوییم. سازمان قانونمند اداری جامعه.

اولین مکتوب، اهمیت، ساختار و داستان آن.

بعد از هومر به دلیل اعتبار هومر، شعرا نقش پیامبران را دارند. شعرا مربی جامعه هستند. کسانی که باید جامعه را تربیت کنند. هنوز فلسفه و فیلسوف نداریم. آن دوره را به تصور هومر از تروا، تصورِ پولیسی است. نکته­ی مهم این است که جنگ تروا در 1250 ق.م اتفاق افتاده است (که اتفاق افتاده است) طبیعتاً با تخیلات شاعرانه­ی هومر آمیخته است. هومر بیش از آنکه بخواهد واقعه­ی 1250 ق.م را نقل کند، از شهر خود نقل می­کند. سازمانی (پولیسی) نزدیک به پولیس محل زندگی هومر. او می­خواسته پیامش را برساند و تأثیرگذار باشد. جنگ تروا در عصر مفرغ اتفاق افتاده؛ ولی همه­ی اشخاص، سلاح­های آهنی دارند. هومر خود نمی­نوشته و تازه الفبای یونانی (100 سال پیشتر) اختراع شده بود.                                                                                            

نکته­های درون مایه ی ایلیاد و ادیسه

ایلیاد:

1. ایلیاد خیلی روایت گسترده تاریخی نیست. جنگ تروا حدوداً  20 سال طول کشید ولی ایلیاد خلاصه­ای 51 روزه از جنگ تراوا است و عمدتاً روی 9 روز متمرکز است؛

2. ایلیاد، دو کامیونتی در حال جنگ را نشان می­دهد.

ادیسه:

1. جامعه­ای در خطر تصویر می­شود، با روایتی دو سویه و دو گانه؛

2.ادیسه بعد از اتمام جنگ را باز نمی­گوید. جامعه­ای که آرخون و رهبرش بازنگشته، در خطر است. همه چیز او را گرفته­اند و می­خواهند زنش را هم بگیرند. ادیسه، جامعه­ی در خطرِ الیگارشی را نشان می­دهد.

دو مسئله­ی مهم که به ساختار و اندیشه­ی سیاسی حماسه اشاره دارد

نکته ی اول: اصل Reciprocity (معامله به مثل ـ مقابله به مثل ـ تعامل) اصل بده و بستان است.

نکته­ی دوم: مقام و مرتبت اجتماعی و نحوه­ی تنظیم مقام و مرتبت اجتماعی است.  این مرتبت براساس این اعطاء می­شود که عده­ای آریستوس هستند. (بهترین) جمیع فضایل و کمالات را در خود دارند. هم آرِتِه دارند و هم دیکایسونه. آنها بالاترین رده­ی اجتماعی هستند.       

 

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: