تجزیه و تحلیل فلسفه دوران کلاسیک"/ استاد خشایار دیهیمی، بخش اول از دوره ی دوم

1392/9/18 ۱۱:۳۳

تجزیه و تحلیل فلسفه دوران کلاسیک

دانش همچون نردبانی است که باید پله پله رفت تا در پله­ی آخر بتوان درک کرد که بحث و جدل­های امروز چیست؟ بحث­های امروز ریشه در تاریخ دارند. برای داشتن نظر شخصی باید تاریخ را فهمید. آنچه در این جلسات بحث می­شود، تاریخ تفکر یا اندیشه­ی سیاسی است. تاریخ فلسفه­ی سیاست است. درست مثل خواندن تاریخ است. مثلاً اگر کسی وضعیت امروز را بخواهد بررسی کند. اگر تاریخ 2500 ساله، دوره­ی مشروطه و پهلوی و دینی (مذهب ـ تشیع)، فرهنگ را نشناسد نمی تواند موقعیت ما را درک کند و نظری بدهد. در تاریخ اندیشه هم این چنین است، تا سوبق را ندانیم:

 

 

 

 

تنظیم و گردآوری: احسان آقایی

ضرورت پرداختن به تاریخ فلسفه سیاسی چیست؟

دانش همچون نردبانی است که باید پله پله رفت تا در پله­ی آخر بتوان درک کرد که بحث و جدل­های امروز چیست؟ بحث­های امروز ریشه در تاریخ دارند. برای داشتن نظر شخصی باید تاریخ را فهمید. آنچه در این جلسات بحث می­شود، تاریخ تفکر یا اندیشه­ی سیاسی است. تاریخ فلسفه­ی سیاست است. درست مثل خواندن تاریخ است. مثلاً اگر کسی وضعیت امروز را بخواهد بررسی کند. اگر تاریخ 2500 ساله، دوره­ی مشروطه و پهلوی و دینی (مذهب ـ تشیع)، فرهنگ را نشناسد نمی تواند موقعیت ما را درک کند و نظری بدهد. در تاریخ اندیشه هم این چنین است، تا سوبق را ندانیم:

 

 1. نمی توانیم راجع به بحث­های امروزی صحبت کنیم. برای داشتن ارزیابی نقادانه باید تاریخ اندیشه­ی سیاسی را درست بخوانیم تا زمان خود را بفهمیم؛

 2.موجب می­شود تواضع پیدا کنیم و بدانیم کجا ایستاده­ایم و گنده­تر از دهان خود صحبت نکنیم.

 

روش خواندن تاریخ اندیشه­ی سیاسی

1. یک روش سنتی است که وجود داشته و هنوز هم ادامه دارد. روش سنتی از دوره­ی رنسانس به این طرف تا دهه 70-1960 بوده است.

2. سال 1972 نقطه­ی عطفی است که کوئینتن اسکینر Quinton Skinner با نگارش کتاب (Foundations of Modem Political Thoughts) بنیان­های اندیشه­ی سیاسی مدرن بنیان گذارد.

 

متدولوژی ­ما چه خواهد بود؟

دو سنت / جریان هست: (جریان اصلی) Main Stream

1. جریان فلسفی

2. جریانی که با اسکینر رواج یافت (مکتب کمبریج)

 

نگرش اول:  جریانی که از رنسانس شروع شد و تا به امروز رواج دارد. اینکه متون گذشته را بربگیریم و با عقل مدرن اینها را تحلیل منطقی کنیم و میزان انسجام منطقی آنها را بسنجیم. در این سنت، اعتقاد گذشتگان و دلیل اعتقاد آنها مطرح نیست.                                                                                               

 

نگرش دوم: نگرشی که  با کوئینتن اسکینر شناخته می شود. او مدعی شد که نگرش فلسفی ما را به گمراهی می­رساند. واجب است که متن را به محک عقل و منطق زد اما کافی نیست. پیش از آن ما نیاز داریم چیزهای دیگری را وارسیم و بعد به آن برسیم. داوری­های شما (نگرش اول) نادرست است و نتیجه این می­شود که نمی توانید درک  کنید که ما کجا ایستاده­ایم. این نگرش تاریخی است در برابر نگرش فلسفی.                                                                                                                                                                         

 

مزایای روش دوم

1. فهم این نکته که باورهای عام و پذیرفته در دوره­ای، الزاماً درست نیستند؛

 2. متحول شدن باورها ؛

3. بهتر شناختن خود و توجه به اینکه زمانه و نتایج چه قدر عوض شده است.

 

مشکلات متدولوژی تاریخی

مهم ترین مشکل این است که به دلیل تغییر فرهنگ و شرایط در طول زمان، امکان فهم نگاه با دشواری روبه رو می­شود. هر چه قدر دورتر می­رویم، فهمِ نگاه دشوارتر می­شود. اگر بخواهیم به "هومر" برسیم، باید روان شناسی هومر را بفهمیم. اصولاً زبان آنها، زبانی که به کار می­بردند را شاید توانسته باشیم رمزگشایی کنیم، اما آیا معادل­هایی که در آن زمان بکار گرفته می­شد، درکشان با ما یکی بود؟ با امروز، هم خوانی داشت؟ مثلاً دیسکاسیونه در یونان به معنای عدالت است؛ ولی درک ما از عدالت با واژه­ی Justice همراه است

 

عناصر اصلی فرهنگ یونانی

زبان مشترک و دین مشترک (خدایان مشترک) مهم ترین عناصر فرهنگ یونان هستند. اگر یونان را منطقه­ی امروزی بدانیم، یونانی­ها هیچیک یونانی نبودند. آنها پراکنده بود.                                                         

                                           

شرایط اقلیمی یونان

یونان از یک طرف مجاور دریای اژه، و از طرف دیگر مرتبط با دریای مدیترانه، و از یک طرف هم در کنار کوه های پرچین بود. منطقه ای که مجاورت دریا و رشته کوه باشد، موجب می­شود دائماً در معرض دو حادثه­ی طبیعی قرار بگیرد:

 1.باران­های سیل آسا ؛ 2. زلزله و آتشفشان .

 

مرور کل تاریخ یونان به اجمال

1.آغاز تاریخ یونان 45000 تا 40000 هزار سال پیش است. (از دوره ی هموساپین ساپین­ها  تا دوره ی هموسایین­ها)؛

2.بین حدود 45 تا 40 هزار سال پیش هموساپین ساپین­ها از آفریقا به سمت آسیای جنوب غربی و اروپا حرکت می­کنند. این مهاجرت ادامه دارد تا 20000 هزار سال قبل میلاد مسیح. اولین اسکان در غاری (غارهای متعدد تو در تو) به نام فرانکتی، جایی در جنوب شرقی یونان، به وجود آمد؛

3.از 10000 سال تا 8000 سال قبل میلاد. در این دو هزار سال از دوری پالئولیتیک به نئولیتیک می­رسیم. لیتیک = سنگ، پالئو = قدیمی. از دوری پارینه سنگی به نوسنگی می­رسیم. اهمیت آن در این است که در دوره­ی پارینه سنگی مردمان با وجود امکان یافتن از راه شکار و دامداری زندگی می­کردند. در دوره­ی نوسنگی کشاورزی آغاز می­شود و با آغاز کشاورزی گروه های اسکان یافته پدید می­آیند؛

4.از 8000 سال تا 6000 سال پیش از میلاد، کشاورزی رونق یافته، از نهرکشی استفاده می­شود. استفاده­ی عاقلانه و عامدانه و دامداری به شکل سازمان یافته، اتفاق می­افتد؛

5.از 7000 سال تا 5000 سال پیش از میلاد، ساخت اولین خانه­های دائمی، در بقیه­ی نقاط اروپا هم ،اتفاقات مشابهی می­افتد؛

6 .از 4000  سال تا 3000 سال پیش از میلاد، (عصر مس) اولین فلز که در یونان کشف می­شود و استفاده می­شود، مس است. تمام ابزارهای کشاورزی هم مسی هستند؛

7.از 4500 سال تا 2500 سال پیش از میلاد، یکی از مهم ترین حوادث این بود که نژاد نوعی تغییر می­کند. در این دوره اقوام هند و اروپایی به اروپا (یونان) مهاجرت می­کنند. در این دوره با مهاجرت اقوام هند و اروپایی (از فلات ایران) به این دوره می­گویند تولد توسعه در مدیترانه­ای Development Mediteranian Culture برنز، هم در این دوره کشف می­شود و به آن عصر برنز می­گویند؛

8. از 2200 سال پیش از میلاد، اولین کاخ­هایی که نشانه­های تمدن مینوسی Minoan Civilization است، در جزیره­ی کِرِت پدید می­آید؛

9. از سال 2000 پیش از میلاد، به دلیل موقعیت جغرافیایی، ویرانی عظیم، اکثر کامیونتی­ها و Settlements را در پی داشت. در سال 1700 هم چندین زلزله ی وحشتناک تمام جزیره­ی کِرِت را از بین برد؛

10. از سال 1600 تا 1500 ، تمدن دوم که بوجود می­آید، تمدن موکنایی است. Mucnian؛

11. از سال 1370 پیش از میلاد، از بین رفتن هر آنچه که در کِرِت ساخته شده، به ویژه قصرها؛

12.از سال 1300 تا 1000 پیش از میلاد، اوج شکوفایی تمدن موکنایی اتفاق مهم فرهنگی این است که برای نخستین بار به تقلید (از فینیقی­ها، الفبا Linian B Script خط خطی. (افقی) می­نوشتند و هجایی بود. در همین دوره نزدیک به 1500 سال که خط دارند؛

13.از سال 1000 پیش از میلاد، این تمدن موکنایی از بین می­رود. الفبا قابلیت دستور زبان ندارد و به عنوان ضبط اسامی روی قبر یا نام بردن حکام یا روی سفال­ها بود. این خط هم از بین می­رود و تا 1000 قبل میلاد، خط وجود ندارد. حدود 2000 سال به دلیل عدم وجود خط از تحولات آن بی­خبریم. از سال 1000 خط دیگری می­آید؛

14. بین سال های 1000 پیش از میلاد، خط ایجاد می­شود و به خط شرقی نزدیک می­شود؛

15. از سال 900 تا 800 دوره­ی ازدیاد دوره­های پر جمعیت، رواج کشاورزی و کشف آهن است. (عصر آهن) آهن پایه­ی همه­ی تمدن ها بوده است؛

دوره­ی 1200 تا 1000 را می­گویند Dark Ages، به دو دلیل: 1.فجایع و بلایای طبیعی؛ 2. به دلیل الفبا که از آن بی­خبریم.

دوره­ی ماقبل پالئوتیک: دوره­ی پالئوتیک، دوره­ی نئولیتیک / دوره­ی دارک (عصر ظلمت) است و  بعد می­رسیم به دوره­ی ارکائیک، بعد از ارکائیک به کلاسیک می­رسیم.

16. از سال 800 قبل میلاد با عصر آهن، ترویج کشاورزی و حماسه­های هومری. به دنبال آن می­رسیم به اولین اسناد مکتوب (حماسه­های مکتوب هومر) است. (دوره­ی آرکائیک) ؛

17.از سال 776 پیش از میلاد، اولین بازی های المپیک در آتن. بعد از هومر، قدیمی­ترین نوشته­ها مربوط به هزیود یا هسیودوس است.

در دل اندیشه­ی سیاسی دوره­ی آرکائیک به این حوادث اشاره می­شود. هنوز نظریه پردازی سیاسی وجود ندارد. این دوره را از طریق درام­نویسان و فلاسفه ی غیرسیاسی دنبال می­کنیم.

18. از سال 730-710 ق.م حمله­ی اسپارت­ها به مِسِنی­ها (نخستین جنگ مِسِنی­ها)؛

19. از سال 657 ق.م کوپسلوس در کورنته یک حکومت تورانی (جبارانه) درست می­کند؛

20. از سال 640 -630 ق.م، دومین حمله (جنگ دوم مسنی یایی­ها) رخ می دهد. در این دوره اولین نطفه­های دموکراسی در آتن بسته شده است. 630 ق.م تولد ساپ فو (شاعرهای یونانی در لسپوس)

21. از سال 632 ق.م، کودتای کولون علیه دموکراسی آتنی؛

22.از سال 625 ق.م، کوپسلوس که در اسپارت یک حکومت تورانی داشت، می­میرد؛ پریاندرس به جای او حکومت را به دست می­گیرد؛

23. از سال 625-645 ق.م، دوره­ی زندگی تالس میلتوسی است؛

24. از سال 621 ق.م، دراکوس اولین مجموعه قوانین را تدوین می­کند. جداگانه به قانونگذاری می­پردازیم.

25. از سال 610-540 ق.م، دوره ی زندگی آناکسی مندرس میلتوسی (ملطی) است؛

26. از سال 954 ق.م، مهم ترین و قدیمی­ترین قانونگذاران؛ "سولون"، مجموعه­ی قوانین را می­نویسد.

27. از سال 580-580 ق.م، کسنوفانوس ملطایی زندگی می کند؛

28. از سال 546 ق.م، پستراتوس در آتن در سومین تلاش کودتایش تبدیل می­شود به جبار. ناحیه­ی دیگر ساموس است. فیثاغورث از ساموس به ایتالیای جنوبی مهاجرت می­کند. او روی اندیشه­ی سیاسی و تغییر نگرش سیاسی مؤثر بود؛

29. از سال 527 ق.م، مرگ جبار پستراتوس است، جای او را پسرانش می­گیرند.

30. از سال 510 ق.م، آتن را یک خاندان به نام آلک مایونی به کمک اسپارت­ها از دست جباران آزاد می­کند؛

31. از سال 508 ق.م، کلی سنتس اصلاحات را در آتن شروع می­کند. این مقدمه­ی دوره­ی کلاسیک است.

 

خلاصه­ای از پدید آمدن جهان در اسطوره­ی یونانی

در آغاز خائوس بود. خائوس پیش از خدایان است. ترجمه­ی دقیق آن، امر بی­صورت یا خلاء یا هیچ است. خائوس ماقبل جهان است. بیش از هر چیز. نه هست. خائونس 5 فرزند دارد: اربوس = تاریکی؛ نوکس = شب؛ تارتاروس = هم زیرِ زمین  و هم  آسمان؛ اروس = عشق؛ گایا = مادر زمین.

 

 گایا با اورانوس (خدای آسمان) ازدواج می­کند، اما اورانوس همه­ی بچه­هایی که در شکم گایا هستند را اجازه نمی­دهند، بیرون آیند. در دل او حبس می­کند. فقط یک بچه را اجازه می­دهد. کرانوس (زمان) و تیتان­ها. آن دو به اورانوس حمله می­کنند و او را با داس عقیم می­کنند. "اورانوس" دیگر نمی تواند بچه­دار شود. بعد کرنوس حاکم جهان می­شود و تیتان­ها شرط می­گذارند. حاکم شود به شرط اینکه صاحب فرزند پسر نشود. او صاحب هر فرزند پسری که می­شده، می­خورده. زنش رئا بوده. رئا از بین بچه­ای که به دنیا می­آورده و می­خورده، یکی را به نام زئوس و به روایتی، به همراه  چند تای دیگر نجات می­دهد. او لباس زئوس را به سنگ می­پوشاند و سنگ را به خوردِ کرنوس می­دهد. در نتیجه­ی خوردن سنگ، کرنوس همه­ی بچه­های دیگر را بالا می­آورد. نکته­ی مهم این است که زئوس اولین خداست.نکته ی مهم این که زئوس و همتایانش نامیرا هستند. خدایان را می­شود زندانی و حبس کرد؛ ولی جاودانند. به همین دلیل بچه­ها همه زنده بودند. به همین دلیل که زئوس عامل اصلی بوده، او حاکم جهان می­شود. المپ جانشین می­شود و کرنوس را کور می­کند. این بحث جذابی است که نظم دارد. کور کردن کرنوس، کوری زمان است. زمان کشته نمی­شود. متوقف نمی­شود. زمان نمی تواند مهر و عاطفه و عدل داشته باشد. ماقبل زئوس یه چیزهایی هستند، موجودیتی است بی­هویت. بچه­های دیگر که باقی می­مانند زئوس = خدای خدایان / خدای جهان؛ پوسیدوس = خدای دریاها؛ هادوس = خدای زیرزمین و مرگ؛ خدایان دیگری هم هست که نمی توان روی آنها بحث کرد.

در این تاریخ یک اتفاق مهم، اتفاقی است که از طریق هومر می­دانیم. جنگ تروا بین سال 1400 تا 1200 ق.م جنگ بین آخایایی­ها (یونانی) و تروایی­ها (آسیای صغیر).

 

دین یونان چیست؟

پولی یستیک در جایی است که خدایانی مستقل از هم و به صورت سلسله مراتب وجود دارند. در دین شرقی، خدای آفتاب و باران و مهتاب وجود دارند و هم طرازند. در دین یونانی پلی یستیک نیست، بلکه سلسله مراتب هست. بقیه هم طراز نیستند. زئوس خدای خدایان بالاتر از حد است و آفریننده نیست. دین یونان آنتروپومورفیک نیست. در یونان صفات انسانی وجود ندارد. در ادیان دیگر خدایان صفات انسانی دارند. رابطه­ی انسان و خدا دین را می­سازد. در یونان انسان جایی ندارد. خالق بشر، پرومته یکی از کوچک ترین خدایان است. به دلیل خلق و کمک به آنان، انسان مورد مؤاخذه و شماتت زئوس واقع می­شود. جهان برای خدایان است. برای خدایان مهم نیست که انسان ها آنها را نیایش کنند. زئوس قانون ازلی ـ ابدی جهان را دفع می­کند. سلسله مراتب دارد، انسان­مدار نیست.                                                                                            

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: