1392/9/17 ۱۱:۳۰
مريم جليلوند / اهالي ميراث فرهنگي هيچ گاه كابوس سال ۸۹ را از خاطر نميبرند. روزهاي داغ مرداد و شهريور بود كه ساختار و شاكله ميراث فرهنگي كشور چنان از هم پاشيد كه با گذشت ۴ سال از آن واقعه، مديران و كارشناسان ميراث فرهنگي هنوز نتوانستهاند براي سرپا نگاهداشتن اين نهاد علمي و پژوهشي كاري از پيش ببرند. گزارشها از عواقب تصميمات ناگهاني مسئولان وقت سازمان ميراثفرهنگي هنوز هم بهطور سلسلهوار منتشر ميشود، يك روز خبر مفقود شدن ۴۷ هزار جلد كتاب و اسناد كاوشهاي باستانشناسي در سر خط اخبار رسانهها قرار ميگيرد، روز ديگر متلاشي شدن كانون خانوادگي دهها كارمند.
مريم جليلوند / اهالي ميراث فرهنگي هيچ گاه كابوس سال ۸۹ را از خاطر نميبرند. روزهاي داغ مرداد و شهريور بود كه ساختار و شاكله ميراث فرهنگي كشور چنان از هم پاشيد كه با گذشت ۴ سال از آن واقعه، مديران و كارشناسان ميراث فرهنگي هنوز نتوانستهاند براي سرپا نگاهداشتن اين نهاد علمي و پژوهشي كاري از پيش ببرند. گزارشها از عواقب تصميمات ناگهاني مسئولان وقت سازمان ميراثفرهنگي هنوز هم بهطور سلسلهوار منتشر ميشود، يك روز خبر مفقود شدن ۴۷ هزار جلد كتاب و اسناد كاوشهاي باستانشناسي در سر خط اخبار رسانهها قرار ميگيرد، روز ديگر متلاشي شدن كانون خانوادگي دهها كارمند. عواقب اين اقدامها اما بهقدري در حوزه ميراثفرهنگي و باستانشناسي كشور عميق بوده است كه در اين سالها كمتر به پژوهشكده هنرهاي ملي و سنتي سازمان ميراثفرهنگي پرداخته شد. اين پژوهشكده كه رويكردي كاملاً متفاوت از صنايعدستي دارد از بخش زريني تشكيل شده كه گفته ميشود هيچ گاه به اصفهان منتقل نشد.
پژوهشکده ای که به اصفهان نرفت
كارگاهي كه بههمراه پارچههاي زربافتاش در تهران باقي ماند و بهدور از چشم رسانهها به يغما رفت. آنطور كه كارشناسان ميگويند، كارگاه زريبافي تهران از سال ۱۳۰۹ در بخشي از محوطه ساختمان ارگ آزادي تهران كه امروز با نام پژوهشكده هنرهاي سنتي خوانده ميشود پايهگذاري شد. گفته ميشود لباسهاي زربفت فرح پهلوي به اين كارگاه سفارش داده ميشد و هماكنون نيز پس از گذشت ۸۰ سال از عمر آن هنوز هم از توليدات و مواد اوليهاي كه از زمان پايهگذاري كارگاه باقي مانده تحتعنوان هديه به سفراي خارجي اهدا ميشود. دهقان تنها استادكار باقي مانده در اين كارگاه است كه معتقد است تنها براي 2 سال از مواد اوليه كارگاه زريبافي باقي مانده است. پارچههاي زربفت از ابريشم و پودهاي طلا و نقره بافته ميشود و فروش اين پارچهها نيز بهصورت گرمي است. آنطور كه كارشناسان ميگويند هر گرم از پارچههاي زربفت 200 هزار تومان قيمتگذاري ميشود.
دارها تخريب شد، زربافتها ناپديد!
از زمان تأسيس كارگاه زريبافي كه به سال 1309 برميگردد تا يك دهه قبل شرايط زريبافي و مخملبافي در وضعيت عادي سپري ميشد هر چند كه مواد اوليهاي تزريق نميشد اما هنوز كارگاهها بهحالت نيمه تعطيل درنيامده بود تا اينكه رئيس وقت سازمان ميراثفرهنگي در سال 89 تصميم ميگيرد كه پژوهشكده هنرهاي سنتي را به اصفهان منتقل كند. دهقان استادكار زريبافي ميگويد: تمامي كارگاههاي پژوهشگاه به اصفهان منتقل شد جز كارگاه زريبافي و مخملبافي، چراكه انتقال آن نيازمند جمعآوري دارها و نصب مجدد بود اما به دليل آنكه هيچ فردي وجود نداشت كه توانايي راهاندازي دستگاهها را داشته باشد از انتقال دستگاههاي بافت زري و مخمل جلوگيري شد. دهقان ميگويد: با اينكه اين عامل از انتقال كارگاه و خطرات ناشي از آن جلوگيري كرد اما نتوانست مانع از مرگ زريبافي شود. بيرون كشيدن پارچههاي زربفت از داخل دارها كه هر كدام از پارچهها نيم تا يك متر بودند و رقمي نزديك به 40 تا 50 ميليون تومان ارزش مالي داشت سبب شد كه دستگاهها بهطور كامل تخريب شوند. اين استاد كار زريبافي كه تمام عمر خود را در كارگاه زريبافي و مخملبافي سپري كرده درخصوص ناپديد شدن زربافتهايي كه جزو اموال دولتي محسوب ميشوند اظهار بياطلاعي ميكند و تنها به اين جمله بسنده ميكند. زربافتهاي ايراني يكبار زمان انقلاب مفقود شد و يكبار نيز دوره حميد بقايي رياست وقت سازمان ميراثفرهنگي. مخملبافي و زريبافي درايران 3 استادكار بيشتر ندارد! دهقان تنها استادكار زري بافي و مخملبافي برجسته در ايران است كه معتقد است،اين محوطه و كارگاهي كه هماكنون در سكوت و انزوا به سرميبرد تا پيش از انقلاب سرتاسر زريبافي بوده است. او بيان ميكند از ۷۳ نفري كه در آن دوره فعاليت ميكردند هماكنون تنها 7 نفر در سراسر كشور باقي ماندهاند؛ سه استادكار و 4 شاگرد! 3 نفر در كاشان، 3 نفر در كارگاهي كه هماكنون در پژوهشگاه است و يك نفر هم دراصفهان. بااين حال جز آقاي ياالله كه در كاشان مخمل ميبافد از ميزان فعاليتهاي ديگران خبري نيست؛ بعيد ميدانم كه ديگر فردي به اين رشته روي بياورد و بخواهد با وضعيتي كه اين هنر دارد درصدد احياي زريبافي و مخملبافي برآيد. اين استادكار ادامه ميدهد، در سال 89 هنرمندان بسياري در رشته زريبافي بازنشسته شدند. درحال حاضر برخي از اين افراد يا سكته كردهاند يا اينكه خانهنشين شدهاند. آقاي بيبندي، هاشمي و آقاي ماشاالله جزو اين افراد بهشمار ميروند. بهطوري كه از 10 نفري كه بازنشسته شدند هماكنون تنها 2 نفر بازنشسته توانايي فعاليت دارند. درحالحاضر استادكاران زريبافي بهتنهايي و بدون داشتن شاگرد به توليد زريبافي ميپردازند. در حالي كه دستگاه مخمل بافي نيازمند حضور 3 نفر بهطور همزمان است و بافت پارچههاي زربفت نياز به دو استادكار دارد.دهقان ميگويد، بافت پارچههاي زربفت بسيار سخت و طاقتفرسا است بهطوري كه در 8 ساعت كاري تنها 3 سانت بافته ميشود. در اين زمان اگر يك نخ پاره شود نزديك به 40 دقيقه طول ميكشد تا نخها ترميم و بازسازي شود. اين درحالي است كه هيچ فردي وقت خود را صرف يادگيري و زري بافي نميكند. نكته قابل تأمل اين است كه دولت هم حمايتهاي خود را از اين رشته دريغ كرده است. جاي ترديد نيست كه همه اين عوامل دست به دست هم خواهد داد تا زري و مخملبافي نفسهاي آخر را بكشد. اين استادكار كه بيشتر وقت خود را صرف تعمير دستگاهها ميكند ميگويد در كارگاه هيچ گونه فعاليت توليدي انجام نميدهد و بيشتر وقت خود را صرف تعمير دستگاهها ميكند. او اما با گلايه از شرايط به وجود آمده در هنرهاي سنتي ادامه ميدهد: تاكنون هر كاري كه در كارگاه انجام دادهايم بدون حمايت دولتي بوده است. درحالحاضر هم هيچ برنامهاي وجود ندارد. پيش از اين مسئولان اعتقاد داشتند كه ما بايد توليد كنيم تا آنها در فروشگاه صنايعدستي سازمان ميراثفرهنگي به فروش برسانند. در اين ميان البته تعداد بسياري از توليدات هم به سفرا و مهمانان خارجي اهدا ميشد و زربافتهاي ناياب بههيچ وجه در بازارهاي صنايعدستي به فروش نميرسيد.
زربــافتهاي ايـراني زينتبخش موزه واتيكان!
ايران خاستگاه زريبافي و پارچههاي زربفت است. آثاري كه در موزه متروپوليتن، واتيكان و آلبرتن ويكتوريای لندن موجود است حكايت از صنعت نساجي از دوره ساساني تا صفوي دارد. در حالحاضر نيز در كارگاه زريبافي پژوهشكده هنرهاي سنتي، پارچهها از روي تصاويري كه از آثار موجود در موزه متروپوليتن و ويكتوريای لندن گرفته شده، بازبافي ميشود. در اين كارگاه حتي داري وجود دارد كه ساختار آن همچون دارهاي دوره ساساني است. يكي از افرادي كه بهعنوان راهنما در اين كارگاه حضور دارد ميگويد، قطعاً ساختار دارهاي دوره ساساني به شكلي بوده كه اين دار موجود در كارگاه است. در غير اين صورت اصلاً پارچه همانند زربافتهايي كه از دوره ساساني باقي مانده توليد نميشود. او معتقد است، تاريخ و شناسنامه زربافتهاي ايراني كه شكوه آن به دوره صفوي ميرسد در مهمترين موزهها به مردم دنيا معرفي ميشود اما در ايران نهتنها به اين هنر پرداخته نميشود كه دولت قبل با نگاه صرفاً اقتصادي تمام تلاشاش را صرف خاموشي اين هنر كرد.
هند و پاكستان بهدنبال زري ايراني!
پس از استاد غياثالدين كه در دوره صفوي ميزيست، هماكنون دهقان، استادكار زربافت ايراني تنها زريباف دنيا محسوب ميشود كه توانسته نقشهاي تكرار نشدني را در پارچه زربافت ايجاد كند. نقشهايي كه امروز از خاطرهها رفته و بهطور كامل منسوخ شده است. اين درحالي است كه «زري بافي و مخمل بافي» از صنايع دستي و هنرهاي اصيل ايراني بهشمار ميرود. با وجود اين حدود ۲ سال پيش پرونده اين دو هنر اصيل ايراني براي ثبت در فهرست ميراث معنوي جهان به يونسكو ارسال شد، اما همزمان با ارسال اين پرونده از سوي ايران، خبر رسيد كه هند و پاكستان هم در پي ثبت اين دو هنر به نام خود هستند. در حالي كه قدمت اين دو هنر اصيل ايراني به بيش از ۲ هزار سال پيش ميرسد و هنوز ميتوان قديميترين زربافتهاي ايراني را كه بهدوره ساساني ميرسد در مهمترين موزههاي دنيا مشاهده كرد. در سالهاي اخير سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري كشور كاستيها و ضعفهاي بسياري در حوزه ثبت آثار ناملموس داشته است بهطوريكه نگرانيها از وضعيت بلاتكليف اين پرونده و ثبت آن توسط ديگر كشورها همچنان وجود دارد. اين درحالي است كه مسئولان اسبق سازمان ميراثفرهنگي وعدههاي بسياري را درباره ثبت زريبافي و مخملبافي در يونسكو داده بودند كه تاكنون هيچيك از آنها محقق نشده است. زري يك صفت نسبي منسوب به زر است يعني ساخته شده از زر؛ زرين و طلايي، بنابراين زري عبارت است از پارچههاي زربفت، پارچهاي كه پودهاي آن طلاست. در اين هنر پارچههايي با نقش و نگارهاي سنتي و تار و پودهايي از ابريشم و گلابتون با دستگاههاي كاملاً سنتي دستي بافته ميشود. مواد اوليه اين صنعت ابريشم طبيعي است. مراحل بافت زري بافي شامل نقشه بندي، چله كشي، گذراندن ابريشم از وردها و شانهها است. دستگاه زري بافي نيز معمولاً ابزار و آلات چوبي است كه به سبك قديمي و ساده ساخته ميشود. مورخين و پژوهشگران مينويسند هخامنشيان در استفاده از پارچههاي لطيف و لباسهاي فاخر پيشقدم بودند و پردههاي الوان ايراني كه با نخهاي گلابتون بافته شده بود در دنيا مشهور و معروف بودهاند بطوري كه روميان همه ساله مبالغي براي زريهاي ايران خرج ميكردهاند. از دوران ساسانيان پارچههاي زربفت بسيار زيبایی در موزهها و كليساهاي اروپا موجود است.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید