1392/9/16 ۰۹:۵۳
خبر کوتاه بود و جانکاه، دکتر کاظم معتمدنژاد که براي دانش ارتباطات در ايران پدر بود و براي جامعه تشنه اخلاق ما معلم، ظهر روز پنجشنبه 14 آذر، زندگي پربارش را بدورد گفت.
معتمدنژاد «دانشمند» بود و «انديشمند» و دريايي وسيع و عميق دانشش، براي هر شناگري، همواره آرام و دور از طوفان بود. در عين حال، در ذهن طوفان برميانگيخت و درد در جامشان ميريخت، سنتداري در دل ميآموخت و نقادي را در روش و از همه مهمتر اخلاق را در عمل.
شايد اصطلاح «فرزانه فروتن» به عنوان يک مفهوم مرکب بهتر بتواند به ترسيم چهره او کمک کند. فرزانگي و فروتني که هر دو دلنشيناند، در همآغوشي خود گرهگشايي حوزههاي نظري و عملي در جامعه ميشوند. نه فرزانگي و نه فروتني به آساني به دست نميآيند، اما به سادگي در معرض غفلت قرار ميگيرند. گاه گنجهاي شايگان اين زادبوم چون رنجهاي رايگان بردهاند، از ديدگان کوتاهبين و ذهنهاي منفعتانديش به دور ميمانند. اين «گاه»ها در تاريخ معاصر ما كم نبودهاند و نيستند. نام زندهياد دکتر معتمدنژاد به عنوان «پدر علوم ارتباطات ايران» بايد در چنين ميداني شنيد. او به واقع «دانش ارتباطات» را «پدري» کرده است. درک اين پدري خود کاري کارستان است که هم «آگاهي» و هم «آشنايي» ميخواهد.
آگاهي از «چيستي» گامهايي که او در اين راه برداشته است يک نياز است و آشنايي با چگونگي انجام آن يک نياز ديگر. جهان ارتباطات، چشماندازي به سوي جهانهاي ديگر است، در اين جهان شاعرانه:
«قرن کوتاهتر از ده سال است/ مرز يک واژه بيخاصيت است/ و جهان دهکدهاي است/ که صداي همه را مي شنوي/ همه را ميبيني/ از پنجره کوچک تصويري از خويش»
دکتر معتمدنژاد، با نوانديشي و نوآوري و در عين حال، با دوري از شتابزدگي و شفيتگي اين جهان را در جامعه علمي ما به موقع نشان داد و اين نشانه بزرگ «فرزانگي» اوست.
اما آشنايي با «چگونگي» اين پدري شايد درس بزرگتر زندگي دکتر معتمدنژاد باشد. انديشههاي بزرگ اگر نتوانند در ظرفهاي کوچک نيز براي خود جايي بيابند، تنها در خاطرهها ميمانند. هنر مهم مهندسي تدريجي آرمانهاي بزرگ است. اين دشوارترين بخش کار علمي و فرهنگي در سرزمين ماست. کاري که با انجامش «پدري» را براي دکتر معتمدنژاد در ارتباطات ممکن ساخت.
دکتر معتمدنژاد حق پدري را براي علوم ارتباطات در ايران به کمال برآورد و از ميان رفت. جاي براي کنشگري نبوده است که او در کار نباشد و خواستي براي اقدام نبود که او بر زمين نهاده باشد. او کارهاي بزرگ را به موقع سامان ميداد و همين يعني اينکه او «گنج شايگان» ما بود. نگذاريم که فروتني او اين گنج را پنهان دارد.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید