روزگار فراموش شده قنات

1394/6/22 ۱۰:۰۳

 روزگار فراموش شده قنات

محمد مطلق: رفتار ما با خشکسالی و کمبود آب گاه به گونه‌ای است که انگار بعد هزاران سال زندگی در قاره‌ای سبز که از میانه هر شهرش رودی بزرگ جاری است، غافلگیر شده‌ایم و با چرخش اقلیم و آب و هوا پرتاب شده‌ایم به سرزمینی گرم و سوزان. حالا چه کنیم با این بی‌تجربگی تاریخی؟! ما کی کویر و آفتاب و بی‌بارانی دیده‌ایم؟! تا یادمان می‌آید با قایق و کرجی از این شهر به آن شهر رفته‌ایم و زیر شر شر باران از این ماه به آن ماه دل‌مان لک زده برای یک گله آفتاب! راستی چرا غافلگیر شده‌ایم؟ اصلاً چرا عادت کرده‌ایم یکسره غافلگیر شویم؟ مگر ما همان مردمی نیستیم که 3 هزار سال پیش 70 کیلومتر قنات کندیم که یزد را در دل بیابان بسازیم؟ قنات «زارچ» را عرض می‌کنم.

 

آیا کاریزها می‌توانند ما را از بحران خشکسالی عبور دهند؟

 محمد مطلق: رفتار ما با خشکسالی و کمبود آب گاه به گونه‌ای است که انگار بعد هزاران سال زندگی در قاره‌ای سبز که از میانه هر شهرش رودی بزرگ جاری است، غافلگیر شده‌ایم و با چرخش اقلیم و آب و هوا پرتاب شده‌ایم به سرزمینی گرم و سوزان. حالا چه کنیم با این بی‌تجربگی تاریخی؟! ما کی کویر و آفتاب و بی‌بارانی دیده‌ایم؟! تا یادمان می‌آید با قایق و کرجی از این شهر به آن شهر رفته‌ایم و زیر شر شر باران از این ماه به آن ماه دل‌مان لک زده برای یک گله آفتاب! راستی چرا غافلگیر شده‌ایم؟ اصلاً چرا عادت کرده‌ایم یکسره غافلگیر شویم؟ مگر ما همان مردمی نیستیم که 3 هزار سال پیش 70 کیلومتر قنات کندیم که یزد را در دل بیابان بسازیم؟ قنات «زارچ» را عرض می‌کنم.

جلال آل احمد نویسنده‌ای که چهار گوشه دنیا را گشت راست گفته بود که اروپایی‌ها شهرهای‌شان را در ساحل رود ساخته‌اند و ایرانیان کنار چشمه و اعراب کنار چاه و امریکایی‌ها کنار پمپ بنزین. اما اگر دقیق‌تر می‌دید شاید به جای چشمه در ایران به قنات می‌رسید به رودهای زیرزمینی، اروپایی پنهان. ترکیبی غریب از چاه و چشمه و رود.

اما خیلی زود اندوخته‌های تاریخی را دور ریختیم و تکنیک غرب را به کار زدیم؛ قنات‌ها را رها کردیم، خشکاندیم یا به سیستم انتقال فاضلاب افزودیم و چاه‌های چند صد متری کندیم و سد زدیم تا هندوانه و خربزه بیشتری بکاریم و حالا هم که غافلگیر شده‌ایم.

دکتر حسین غفوری مدیر مرکز بین‌المللی قنات، کاریزهای ایران را این‌گونه تعریف می‌کند: «موجودیت و ماندگاری بسیاری از سکونتگاه‌های مناطق خشک و نیمه خشک از جمله بخش‌های مرکزی و حاشیه کویر ایران در طول تاریخ دیرینه خود مدیون سازه‌ای به نام کاریز یا قنات بوده است. به واسطه احداث این سازه به ظاهر ساده و در عین حال بسیار ارزشمند، نام ایران در تاریخ صنعت آب جهان بلند آوازه است و همین صنعت است که بیشترین خدمت را در زمینه امنیت غذایی، زندگی و آثار تمدنی ایرانیان در طول سه هزار سال گذشته داشته است.»

وی در گفت‌و‌گو با «ایران» می‌گوید: «قنوات در گذر از تاریخ چند هزار ساله از طریق فراهم کردن اسباب ضروری و اولیه برقراری و استمرار تمدن در مناطق کم آب، شریان اصلی زندگی در دل سوزان نواحی بیابانی و حاشیه کویر بوده‌اند. از یک سو فرهنگ دیرپای کشاورزی و از سوی دیگر بیابان‌های پهناور سبب شده ایرانیان از هزاران سال پیش به فکر مدیریت آب برای آبادانی باشند.

اغلب دیرین‌شناسان در حوزه صنعت آب، ایران را خاستگاه اصلی قنات می‌دانند و معتقدند کشورهای دیگر جهان بتدریج از این فن ایرانی الگو گرفته‌اند. اما متأسفانه ما خود دست به تخریب این میراث ارزشمند زده‌ایم.»

اگر نگاهی به نقشه گسترش قنات بیندازید می‌بینید چگونه این صنعت از چین تا اسپانیا و امریکا را دربر گرفته است. البته پیش از پرداختن به ویژگی‌های کاریز و همخوانی آن با طبیعت باید عنوان کرد اگر در سال‌های اخیر چاه عمیق را جایگزین قنات کرده‌ایم به این معنا نیست که در زمان‌های دور ناتوان از حفر چاه‌هایی با چند صد متر عمق بوده‌ایم؛ جالب است بدانید عمق «مادرچاه» قنات گناباد که بیش از 33 کیلومتر طول دارد، 217 متر و عمق مادرچاه رشته انشعابی دولاب نو در استان فارس بیش از 300 متر است. همچنین از شگفتی‌های این صنعت می‌توان به قنات دوطبقه «مون اردستان» در استان اصفهان اشاره کرد که بیش از 800 سال قدمت دارد. هر طبقه این کاریز بدون نفوذ در دیگری جریان آب مستقلی دارد.

پس اگر نیاکان ما به جای چاه 300 متری و 400 متری کاریز ساخته‌اند دقیقاً به خوبی و بدی هر کدام آگاه بوده‌اند؛ چاه به شکل عمودی به سفره‌های زیرزمینی دسترسی پیدا می‌کند، درحالی که قنات فقط سرریز آن را انتقال می‌دهد و از این نظر نه تنها مشکلی برای محیط زیست ندارد، بلکه به روند طبیعی آن نیز کمک می‌کند.

حفر چاه آسان‌تر و اقتصادی‌تر است همچنان که می‌توان ادعای مالکیت فردی بر آن داشت و به این بهانه هر طور که خواست با منابع ملی رفتار کرد، اما قنات محصول کار پرزحمت جمعی است و باید توسط جمع و نیز نماینده‌ای از سوی

جمع‌-میرآب- مدیریت شود. قنات همیشه آب دارد و مثل چاه نوسان پیدا نمی‌کند، قنات از تبخیر آب جلوگیری می‌کند و... آیا می‌توان برای عبور از خشکسالی و بحران آب بار دیگر به تجربه‌ نیاکان بازگشت، زحمت کشید و دست از آسان‌خوری برداشت؟ دکتر غفوری در این باره می‌گوید: «در هزاره سوم، بحران آب یکی از اصلی‌ترین نگرانی‌های انسان آینده‌نگر امروزی است.

 این موضوع همه کشورها را به تکاپو انداخته و هریک با توجه به جایگاه محوری آب در توسعه، به سوی مدیریتی جامع برای حفظ، احیا، اصلاح، توسعه و بهره‌برداری از اندوخته‌های آبی روی آورده‌اند. به اعتقاد من در این شرایط می‌توان تکنیک‌های بومی را روزآمد کرد یعنی تکنیک‌هایی که هزاران سال در این جغرافیا امتحان پس داده.»

وی درباره اقتصاد قنات متذکر می‌شود: «سال 1377 با توجه به مزیت‌های استفاده از این سیستم در راستای توسعه پایدار و جایگاه اقتصادی کاریز، وزارت جهاد کشاورزی متولی احیا و مرمت قنات کشور شد که بسیار طرح مفیدی بود اما آن‌گونه که انتظار می‌رفت عملیاتی نشد و انعکاسی هم در جامعه پیدا نکرد.

طی این سال‌ها عوامل متعددی از جمله صدور مجوزهای بی‌رویه برای حفر چاه‌های عمیق و اضافه برداشت از آب‌های زیرزمینی، ورود فاضلاب به شبکه آب قنوات، تخلیه زباله در کاریزها و تخریب آنها به واسطه ساخت و سازهای عمرانی در کنار عوامل طبیعی همچون خشکسالی، وضعیت قنات کشور را به شکل اسفباری درآورده است. آنچه بیش از همه مایه تأسف است اینکه نقش عوامل انسانی در تخریب تعمدی کاریزها بیش از طبیعت است.»

وی در توصیف وضعیت قنات‌های کشور و نیز مزیت‌های نسبی فراموش شده آنها می‌گوید: «قنات‌ها علاوه بر پیشینه تاریخی که آنها را در زمره ارزشمندترین میراث ملی ایران قرار می‌دهد، به جهت سازگاری با محیط طبیعی نیز برای سلامت طبیعت سرزمین‌مان بسیار مفید هستند. یکی از موارد مهمی که در حفظ قنوات توسط کارشناسان این فن مورد توجه قرار می‌گیرد تعادل بخشی به سطح سفره‌های آب زیرزمینی است. قنات آب زیر زمین را به شکل کنترل شده‌ای در اختیار ما قرار می‌دهد، آب جاری در آن قرن‌ها پایدار می‌ماند اما متأسفانه با وجود مزیت‌های مسلم آن اقدامی برای پاکسازی و احیای قنات‌های موجود و حفر رشته قنات‌های جدید صورت نمی‌گیرد.» همچنان که عنوان شد صنعت قنات‌ از آنجایی که مبتنی بر زمینه‌های مشارکت و خودیاری‌ مردمی است، رابطه نزدیک‌تری بین مردم و دولت فراهم می‌آورد.

روزانه ده‌ها حلقه چاه غیر مجاز مسدود می‌شود و آخرین خبرها حاکی از آن است که طی 2 سال گذشته 8 هزار چاه غیر مجاز پلمب شده‌اند، از سوی دیگر صاحبان چاه‌های مجاز نیز مجبور به استفاده از کنتور هستند اما برای کسی که در میان مزرعه شبدرش چاه عمیقی دارد دشوار است که قبول کند آب چاه جزو املاک او نیست و به منابع ملی تعلق دارد. مقاومت‌های مردمی و دست به دامن مقامات محلی شدن برای رفع انسداد چاه‌های عمیق و یا اجازه از مراجع بی‌ارتباط با مدیریت آب برای حفر چاه همه و همه تعارض فرهنگ مدیریتی چاه و قنات را نشان می‌دهد. آب قنات متعلق به همه است و همه باید مراقب آن باشند.

روزنامه ایران

 

 

 

 

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: