1392/9/12 ۱۰:۱۰
اهميت تاريخ در چه چيزي نهفته است؟ چرا تاريخ ميخوانيم؟ چرا تاريخ مينويسيم؟ چرا عدهيي مورخ ميشوند و عدهيي ديگر پژوهشگر تاريخ؟ چرا ما رشتهيي دانشگاهي به نام تاريخ داريم و چرا دانشآموزان و دانشجويان تاريخ ميخوانند؟ و... پاسخ به همه اين سوالات نه تنها بسيار حايزاهميت است بلكه نشان دادن توجه به پرسش از تاريخ است.
اهميت تاريخ در چه چيزي نهفته است؟ چرا تاريخ ميخوانيم؟ چرا تاريخ مينويسيم؟ چرا عدهيي مورخ ميشوند و عدهيي ديگر پژوهشگر تاريخ؟ چرا ما رشتهيي دانشگاهي به نام تاريخ داريم و چرا دانشآموزان و دانشجويان تاريخ ميخوانند؟ و... پاسخ به همه اين سوالات نه تنها بسيار حايزاهميت است بلكه نشان دادن توجه به پرسش از تاريخ است. در گذشته بسياري از رويدادها بر اساس سقوط و فراز نظامهاي حكومتي و پادشاهان بوده اما اينك و در دنياي مدرن تاريخ يك رويداد نيست چرا كه مردمي كه به تاريخ علاقه و توجه ندارند گرفتار پريشاني و بيساماني هستند و قومي كه رو به آينده دارد، راه خود را با روشنايي نوري كه از پشت سر و از گذشته پيش روي او ميتابد، مييابد. اما شناسايي مفهوم تاريخ نيز بسيار تغيير يافته است. گذشتگان وقتي ميگفتند تاريخ به چه معناست؟ ابتدا به معني لفظي آن ميپرداختند و مثلا ميگفتند تاريخ يعني تعيين وقت، يعني كاري كه به يك معني ما هر روز به آن ميپردازيم. آنها وقتي تاريخ رسمي مينوشتند حوادث و رويداد را نسبت با مبدايي كه داشتند متوقف ميكردند. مورخان مبدا را ميپذيرفتند اما اينكه چرا مبداست و چرا بايد آن را به عنوان مبدا پذيرفت اصلا بحثي صورت نميگرفت. در دوره جديد تاريخ چيز ديگري شده است. گاهي تمسك به گذشته براي توجيه و ساختن و پرداختن حال و آينده است و در بسياري موارد ايدئولوژيها به تاريخ جهت ميدهند. اما مهم اين است كه در دوره جديد تاريخ صورتي پيدا كرد كه با صورت گذشته تفاوت داشت. البته در نگاه ظاهر تشخيص اينكه اين دو صورت با هم فرق دارد قدري دشوار است زيرا تاريخ را همچنان گزارش وقايع گذشته ميدانند اما مورخان قديم نيازي نداشتند و لازم نميدانستند كه گذشته را به نحوي به اكنون و آينده پيوند دهند. تفاوتي كه به آن اشاره شد تفاوت ميان تلقي گذشته و حال درباره علم تاريخ بود. درباره حقيقت تاريخ هم تلقي انديشمندان قديم و جديد متفاوت است. با تمامي اين كنشها و واكنشها درباب تاريخ بايد به يك نكته توجه داشت و آن اهتمام به تاريخ در قامت چيستي و چرايي است. اگر كساني اكنون اين سخن را كه تاريخ و فلسفه و ادبيات به چه كاري ميآيد و بايد به پزشكي و مهندسي رو كنيم سر ميدهند همچنان بر سر قدرت بيتدبير هستند نشاندهنده اين است كه تاريخ و چيستي و چرايي آن را در نيافتهاند. هر جامعهيي به پزشك و مهندس نياز دارد اما تحقير تاريخ و فلسفه نشناختن شرايط و امكانات و الزامات است. در جوامع جديد هر جا به تاريخ و ادبي و فلسفه توجه شده است نه تنها بنيانهاي معرفتي حكومت و جامعه به خوبي قوام يافته بلكه راهي هموار براي مهندسان و پزشكان نيز فراهم شده است. بياعتنايي به تاريخ و ادبيات و شعر و فلسفه و هنر اگر نشاندهنده پيشرفت و توسعه است بايد كشورهايي چون امريكا، فرانسه، آلمان، ژاپن و... در عمق ضلالت و بدبختي فرو رفته بودند. اگر چه طي سالهاي اخير به واسطه ظهور محققان و علاقهمندان به تاريخ ما شاهد تحقيقات جديدي در حوزه تاريخ پژوهي از دوره باستان تا جهان امروزمان هستيم اما در آغاز راهي هستيم كه نشاندهنده تغيير و دگرگوني در لايههاي معرفتي است كه بايد سالها پيش به آن باور ميداشتيم اما آنچه به آن سخت نياز داريم گسترش تحقيقات تاريخي جديد و تربيت نسلي جوان براي ادامه راهي است كه آغاز شده است. راه محققان تاريخ كه در اين يكي، دو دهه اخير ظهور يافتهاند بايد در مسير پرشتابي قرار گيرد كه پرسشهاي تاريخي براي نسل آتي پاسخ گويد و با انصاف و صدق بتواند ازخطري كه در كمين غرضورزيهاست، آگاهي يابند.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید