1394/5/27 ۱۰:۲۱
نگاهی کوتاه به نقش زندهیاد آیتاللهزاده شیرازی در حفاظت از میراث فرهنگی در ایران یادنامهای برای هشتمین سال درگذشت «باقر آیتاللهزاده شیرازی»
نگاهی کوتاه به نقش زندهیاد آیتاللهزاده شیرازی در حفاظت از میراث فرهنگی در ایران
یادنامهای برای هشتمین سال درگذشت «باقر آیتاللهزاده شیرازی»
منشا اثر و مبدأ عمل
حوزه میراث فرهنگی، فعال تأثیرگذار کم نداشته است اما آنها که نه مدعی، بلکه منشأ اثر و مبدأ عمل بودهاند، شاید چندان زیاد نباشند که آخرین شان «شهریار عدل» بود و در آخرین روز بهار امسال درگذشت. اما یکی از این معدود افراد، «باقر آیتاللهزاده شیرازی» است. او نه تنها از بنیانگذاران سازمان میراث فرهنگی و مؤسسان ایکوموس ایران بود، بلکه در حفاظت و حراست از معماری خشتی یزد، دیوار گرگان، ارگ بم - بویژه پس از زلزله -، قلعه الموت، مسجد کبود، گنبد جنت سرای اردبیل، دیر گچین، قصر بهرام و عین الرشید (هر سه در منطقه دشت کویر) و مهم تر از بقیه، احیای بازار اصفهان - به عنوان پایان نامه دکتری در دانشکده معماری دانشگاه رُم - کوشش بسیار کرد. اما از آنجا که دامنه فعالیت هایش در ایران فرهنگی گسترده بود، در گروه ارزیابی و کارشناسی شهرسمرقند در ازبکستان و منطقه تاریخی ترکستان در قزاقستان نیز مشارکت داشته است. از آنجا که روز تولد (اول شهریور) و روز وفات (28 مرداد) او، نزدیک به هم بود، یادنامهای برای هفتاد و نهمین زادروز و هشتمین سال درگذشت او به همت علی رنگچیان فراهم آمده است.
تلاش گسترده برای ورود دانش و دستاوردهای علمی کشورهای صنعتی به ایران که از دوره ناصری(1227- 1275ش.) اوج گرفت، در دوره رئیس الوزرایی رضاخان تا شهریور1320ش. و دوره محمدرضا پهلوی- بویژه پس از مرداد 1332- سرمشق توسعه کشور شد و با نام تجددگرایی برای آن تبلیغ بسیار صورت گرفت.
اما همواره برای آغاز هر اقدام فراگیر در سطح ملی نیاز به پاسخ به دو سؤال «چیستی؟» و «چرایی؟» است. پاسخ این دو سؤال همیشگی، « فلسفه اقدام» را شکل میدهد و در گام بعدی همین فلسفه است که مسأله «چگونگی انجام» را پیش میکشد. در سؤال «چیستی» همیشه ماهیت و ویژگیهای یک موضوع مورد بحث قرار میگیرد و منجر به ارائه « تعاریف پایه» میشود. اما در سؤال «چرایی» بحث هزینهها و منافع حاصل از اقدام پیش میآید و منجر به ارائه « اهداف اساسی» میشود. اینکه میراث فرهنگی چیست؟ و چه چیزهایی جزو میراث فرهنگی است؟ و اینکه چرا باید میراث فرهنگی را حفظ کرد؟ چرا میبایست برای حفظ میراث فرهنگی هزینه کرد؟ ساده و بدیهی مینماید. اما اغلب سؤال «چرایی» با حذف، تقلیل و یا ابهام در پاسخ همراه بوده است. «چرایی» یا بدیهی فرض شد، یا صورتی مبهم و شعارگونه یافت، یا برای حفظ آبرو در عرصه بینالمللی حکم حکومتی شد. بنابراین با اقداماتی در سطح ملی روبهرو هستیم که از «چیستی» و «چگونگی انجام» تشکیل شده، اما «چرایی» آن واقعاً مشخص نیست!
با آگاهی از این فرآیند به بررسی برخی از مهمترین اسناد حفاظت از میراث فرهنگی ایران در دوره معاصر میپردازیم و پس از آن به نقش دکتر باقر آیتاللهزاده شیرازی در گذار فلسفی و تشکیلاتی حفاظت، از دوره پهلوی به دوره جمهوری اسلامی اشاره میکنیم.
- خروج بدون مجوز اشیای تاریخی از کشور با تصویب آیین نامه عتیقات(1303ش.) در زمان رضاخان ممنوع شد. این آیین نامه، همچنین حفاری در محوطههای تاریخی را که از دوره ناصری به انحصار فرانسویان درآمده بود، به اختیار دولت درآورد و حرفه «حفاری تجاری» با مجوز وزارت معارف شکل گرفت. عتیقات در دو گروه روی خاکی و زیرخاکی پیش از قاجاریه تعریف شد و مصادیق آن به صورت جزئی اعلام گردید. این سند جزو نخستین تلاشها برای پاسخگویی به سؤال «چیستی میراث فرهنگی» در متون رسمی ایران است. اما از چرایی وضع این ضوابط سخن مستقیم به میان نمیآید. از لابه لای مواد این آیین نامه میتوان «اخذ مالیات از خروج اشیا» و «تحصیل درصدی از آثار بهدست آمده از حفاری» را برای دولت به عنوان «چرایی» این اقدام استخراج کرد.
- قانون حفظ آثار ملی(1309) و نظامنامه اجرایی آن(1311) که پایه قوانین میراث فرهنگی در کشور است دایره چیستی میراث فرهنگی را بسیار گسترش داد و عنوان «آثار ملی ایران» را به میان آورد. مطابق ماده اول این قانون: کلیه آثار صنعتی و ابنیه و اماکنی که تا اختتام دوره زندیه در مملکت ایران احداث شده اعم از منقول و غیرمنقول با رعایت ماده3 این قانون میتوان جزو آثار ملی ایران محسوب داشت و تحت حفاظت و نظارت دولت است. با وجود ارتقای چیستی میراث فرهنگی در این قانون، اما در خصوص «چرایی» این اقدام باز هم سخنی در میان نیست.
- با تأسیس سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران(1344) در خط مشی و روش اساسی سازمان(مصوب 1345) بازهم سخنی از «چرایی» اقدامات حفاظتی در جریان نیست، بلکه فهرست اقدامات لازم الانجام سازمان و ساز و کار اداری انجام آن ارائه شده است. هدف برنامه آموزش نیز بدین شرح عنوان شد: هدف این برنامه آن است که عموم مردم تا حد امکان آثار باستانی کشور را بشناسند و به اهمیت آنها واقف شوند و احساسات و غرور ملی آنان به نحوی برانگیخته شود که حفاظت و صیانت این آثار را جزو وظایف ملی خود بدانند.
چنانکه میبینیم در پایهای ترین اسناد رسمی حفاظت پیش از انقلاب حتی اشارهای کوچک به «چرایی حفاظت آثار» نشده است. حکومت پهلوی به لطف افراد آگاهی چون محمدعلی فروغی(1254-1321ش.) از ابتدا به آثار تاریخی توجه ویژه نشان داد. پروژه ایران مدرن نیازمند هویتسازی نوین، ایجاد غرور ملی، ایران دوستی و در امتداد آن شاه دوستی بود. از سویی امتداد پادشاهی 2500 ساله مناسبترین بستر تبلیغاتی را برای ترویج ثبات حکومت فراهم میکرد و جذابیت آثار تاریخی در میان مردم ایران و سایر ملل جهان بهترین نمادهای تبلیغی را در اختیار حکومت میگذاشت.
از دهه چهل به بعد پروژه تجددگرایی ایجاب میکرد که کشور همراستا با اقدامات فزاینده کشورهای صنعتی جهان نسبت به حفظ آثار تاریخی خود، اقدام کند و تشکیل سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران(1344) نقطه عطف این اقدامات بود. توجه ویژه برخی مقامات دربار، افزایش قیمت نفت در دهه پنجاه و حضور روزافزون خارجیان به عنوان نیروی کار متخصص و یا جهانگرد در ایران همگی زمینههای انجام اقدامات بسیار مهمی را در عرصه میراث فرهنگی کشور فراهم آورد. اما همچنان سؤال اینکه چرا میراث فرهنگی باید حفاظت شود، پاسخ اساسی نداشت و فلسفه مدونی برای اقدامات عرصه میراث فرهنگی تدوین نشد.
در چنین فضایی، سال 1345 باقر آیتاللهزاده شیرازی(1315-1386ش.) فارغ التحصیل رشته معماری دانشگاه تهران(1342) پس از پایان دوره تخصصی سه ساله مربوط به حفظ ابنیه تاریخی در ایتالیا به ایران بازگشت و همزمان با تشکیل سازمان ملی حفاظت به عنوان کارمند قراردادی مشغول به کار شد. وی با قرارداد روزمزدی به اصفهان منتقل شد و در آنجا به ریاست دفتر فنی سازمان ملی حفاظت آثار باستانی اصفهان رسید. وی مدت 12 سال در اصفهان ماند و به گفته خودش دفتر فنی اصفهان را از دو نفر نیروی اولیه تا هزار نفر در مقطع انقلاب ارتقا داد و صدها بنای تاریخی را مرمت و بازسازی کرد.
با پیروزی انقلاب اسلامی شرایط پیچیدهای برای میراث فرهنگی کشور پدید آمد. برخی افراد تلاش کردند تا هر گونه آثار هویت حکومت شاهنشاهی و ابزار تبلیغی آن را بزدایند. در چنین شرایطی فعالان و مدیران سازمان حفاظت آثار ملی نیز در مظان فعالیت در دستگاه هویتسازی شاه بودند. برخی مسئولیت را ترک کرده و از کشور خارج شدند و برخی نیز به دلیل احراز وابستگی کنار گذاشته شدند. اما علاقهمندان واقعی میراث فرهنگی ایران، سعی در آگاهسازی ملت نسبت به ارزشهای واقعی میراث فرهنگی کردند.
در این میان، شرایط دکتر آیتاللهزاده شیرازی یک استثنا بود. او که نواده میرزای شیرازی بود، در خانوادهای روحانی و در محیطی کاملاً مذهبی در شهر نجف متولد(1315) و کودکی خود را در آن شهر گذرانده بود. با قرآن و علوم دینی آشنایی کامل داشت و به عربی، ایتالیایی و انگلیسی مسلط بود. تحصیلات آکادمیک موفق در رشته معماری(دانشگاه تهران) و مرمت(دانشگاه رم) را پشت سرگذاشته بود. دوازده سال سابقه موفق فعالیت مرمتی و مسئولیت دفتر فنی اصفهان - مهمترین مرکز تاریخی ایران - را در کارنامه داشت و از سلامت مالی و سیاسی نیز برخوردار بود. در 42 سالگی(زمان انقلاب) بسیار پر انرژی و فعال در عرصه عمل و همزمان اهل مطالعه و صاحب دیدگاه و اندیشه بود. وی بشدت عاشق ایران و میراث فرهنگی آن بود و ارادهای راسخ برای ماندن در ایران و ادامه کار حفاظت آثار تاریخی داشت.
با چنین شرایطی مهمترین مرحله خدمات دکتر شیرازی به میراث فرهنگی کشور آغاز شد. مأموریت خود خواسته او جلوگیری از تخریب و آسیبرسانی به آثار تاریخی در ناهماهنگیهای اوایل انقلاب بود و در این شرایط بود که برای نخستین بار سؤال «چرا باید این آثار را حفظ و نگهداری کنیم؟» اهمیت تاریخی پیدا کرد.
بیشترین تلاش او برای نشان دادن تناقض نداشتن و بلکه همسویی ارزشهای انسانی موجود در آثار تاریخی با ارزشهای الهی اسلام بود و تسلط او به دو حوزه میراث فرهنگی و علوم اسلامی ابزار اصلی این کار شد.
بسیاری از افراد حتی اگر استدلالات او را درک نمیکردند، اما از میزان آشنایی او با قرآن و سطح دانش اسلامی او در شگفت میشدند و به احترام آن، سخنانش را میپذیرفتند. در چنین شرایطی دکتر شیرازی به مدت سه سال ریاست سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران را عهده دار شد و علاوه بر آثار تاریخی، اعضای خانواده میراث فرهنگی را نیز مورد حمایت قرار داد.
در اوایل دهه 60 سازمان حفاظت آثار باستانی ایران به زیر مجموعه وزارت فرهنگ و آموزش عالی که وزیرش محمدعلی نجفی بود منتقل شد. مهدی حجت که در سه سال پس از انقلاب مسئولیت در کانون پرورش فکری کودکان و معاونت امور برنامههای سازمان صدا و سیما را تجربه کرده بود، جانشین وزیر و بالاترین فرد در سازمان شد و متعاقباً دکتر شیرازی سرپرست اداره کل حفاظت آثار باستانی و بناهای تاریخی گردید و از این پس نقش او از مدیریت مستقیم به بازی گردانی در سطح تشکیلات تغییر کرد. در چنین شرایطی علاوه بر مسئولیتهای قبلی تلاشی را نیز برای آشنا ساختن اعضای تشکیلات جدید با ارزشهای آثار تاریخی و مسائل میراث فرهنگی آغاز کرد.
اگر دوره ریاستش بر سازمان ملی حفاظت (1358-1360ش.) را مرحله تلاش او برای عبور از بحران بنامیم، پنج سال بعدی آن(1361-1365ش) را باید مرحله تلاش او برای تثبیت میراث فرهنگی در نظام جمهوری اسلامی بدانیم. بدیهی بود سازمانی که به فرمان محمدرضا پهلوی پدید آمده بود، در نظام جمهوری نمیتوانست با فلسفه، نام و تشکیلات قبلی با مردم و حاکمیت ارتباط برقرار کند. بنابراین نیاز به برنامه ریزی جدید احساس شد.
برای پاسخگویی به این نیاز با تبدیل عبارات «آثار باستانی ایران» به «میراث فرهنگی کشور»، قانون تشکیل سازمان میراث فرهنگی از طریق وزارت فرهنگ و آموزش عالی به مجلس فرستاده شد و در دهم بهمن 1364ش. به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. دکتر شیرازی طراح اصلی و بازی گردان این عرصه بود و همزمان «قانون اساسنامه سازمان میراث فرهنگی کشور» را به نگارش درآورد. هرچند همواره با فروتنی نگارش آن را با همکاری مدیران بالا دست در وزارت فرهنگ و آموزش عالی و یاران سازمانی خود عنوان کرد.
دکتر شیرازی در نگارش این قانون «چیستی میراث فرهنگی» و «چرایی حفاظت از آن» را برای نخستین بار با الهام از آیات قرآن و هماهنگ با ارزشهای شناخته شده جهانی حفاظت، تنظیم میکند. در ماده 1- تعریف: میراث فرهنگی شامل آثار باقی مانده از گذشتگان است که نشانگر حرکت انسان در طول تاریخ میباشد و با شناسایی آن زمینه شناخت هویت و خط حرکت فرهنگی او میسر میگردد و از این طریق زمینههای عبرت برای انسان فراهم میآید. ماده 2- هدف: عبرت از حرکت فرهنگی انسان و بقا و رقای هویت و شخصیت فرهنگی جامعه، است.
در آثار و گفتار دکتر شیرازی تأکید ویژه بر ارزشهای هویتی و ارزشهای فرهنگی از یک سو و سکوت یا بیاعتنایی به ارزشهای اقتصادی آثار تاریخی از سوی دیگر قابل تشخیص است. این درک از میراث فرهنگی به روشنی در فلسفه تدوین شده او (ماده 1 و 2 اساسنامه) نیز انعکاس یافته است. تفاوت فلسفهای که دکتر شیرازی به تدوین آن پرداخت با فلسفه کشورهای پیشرو در امر حفاظت، در نادیده گرفتن یا تقلیل ارزشهای کاربردی و بویژه ارزشهای اقتصادی است.
این گونه کشورها ضمن بهره مندی از ارزشهای عاطفی و فرهنگی، بخش مهمی از اساس حیات اقتصادی خود را به شکلهای گوناگون بر جذابیت آثار تاریخی خود گذاشتهاند. بنابراین ارتزاق اجتماعی از راه جذابیت آثار تاریخی معادلهای همه فهم برای حفاظت پدید آورده است.
هرچند خدمات و تولیدات دکتر شیرازی در عرصه میراث فرهنگی کم نیستند اما نقش پایهای او در گذار فلسفی و تشکیلاتی امر حفاظت از دوره پهلوی به دوره جمهوری اسلامی بین سالهای 1358تا 1365 بالاتر از سایر اقدامات او قرار میگیرد.
منابع در دفتر روزنامه موجود است.
روزنامه ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید