درك تو و فهم من/ كورش صفوي

1392/9/10 ۰۹:۳۲

درك تو و فهم من/  كورش صفوي

«مطالعات زبان» از آن دست دانش‌هايي است كه هرگاه بعدي از آن رمزگشايي مي‌شود، گويي چهره‌اي ذوابعادتر مي‌يابد و درعين حال بسياري از مسائل آن حجاب برمي‌گيرند. از همين رو است كه با وجود پشتوانه يكصد ساله زبانشناسي، هنوز عالمان اين علم، خود را اندر خم كوچه‌هايش توصيف مي‌كنند.«ارتباط و تفاهم بين انسان‌ها چگونه ممكن مي‌شود؟» از جمله سؤالات بنيادين اين علم است كه تحليلگران زباني را به فرضيه‌سازي و نظريه‌پردازي‌هاي بسيار واداشته‌است.

 

«مطالعات زبان» از آن دست دانش‌هايي است كه هرگاه بعدي از آن رمزگشايي مي‌شود، گويي چهره‌اي ذوابعادتر مي‌يابد و درعين حال بسياري از مسائل آن حجاب برمي‌گيرند. از همين رو است كه با وجود پشتوانه يكصد ساله زبانشناسي، هنوز عالمان اين علم، خود را اندر خم كوچه‌هايش توصيف مي‌كنند.«ارتباط و تفاهم بين انسان‌ها چگونه ممكن مي‌شود؟» از جمله سؤالات بنيادين اين علم است كه تحليلگران زباني را به فرضيه‌سازي و نظريه‌پردازي‌هاي بسيار واداشته‌است. دكتر كورش صفوي، چهره نام‌آشناي زبان‌شناسي و عضو هيأت علمي‌دانشگاه علامه‌ طباطبايي را مي‌توان يكي از پژوهشگران صاحب نظر اين حوزه برشمرد. صفوي سال‌ها پيرامون بحثي با عنوان «زبان‌شناسي ادراكي» تحقيقاتي داشته و در اين زمينه صاحب فرضيه است و بر نقش «بافت» در شكل‌گيري تفاهم زباني تأكيد مضاعفي مي‌نهد. اين در حالي است كه خود اعتقاد دارد كه در اين بحث هنوز به باور قطعي نرسيده تا بخواهد عنوان «نظريه» به فرضيه خود اطلاق كند.در نشستي كه اخيراً در دانشكده ادبيات دانشگاه شهيد بهشتي برگزار شد، او چند و چون فرضيه خود را با جمعي از اساتيد و دانشجويان اين حوزه در ميان گذاشت.

 

دكتر صفوي در هم‌انديشي «بافت و نقش آن در شکل گیری تفاهم زبانی» ضمن تأكيد بر اين نكته كه آنچه ارائه مي‌كند همه در علوم پايه قابل تأييد است، گفت: هيچ چيزي را با اين عنوان كه «خرد گرايان معتقدند...» قبول ندارم. به اعتقاد من، هر حرفي كه در زبان‌شناسي مطرح مي‌شود علي‌رغم اين كه بايد واقعيت روان‌شناختي داشته باشد بايد در شيمي، فيزيك، عصب‌شناسي و... هم واقعيت داشته باشد. اگر قرار است ما بنشينيم و از طريق فلسفيدن زبان را بشناسيم به هيچ جايي نمي‌رسيم.

بر همين اساس او معتقد است كه علت فاصله افتادن بين دو شاخه اصلي زبان‌شناسي يعني «در زماني» كه بر مطالعات مستند تأكيد دارد و «همزماني» كه مطالعات آن غيرمستند است، درك زبان از طريق فلسفيدن است. اين در حالي ‌است كه امروز اين شيوه پرداخت ديگر در زبان‌شناسي رايج نيست. وي در اين رابطه مي‌گويد: زبان‌شناس زماني مي‌تواند ادعاي داشتن نظريه كند كه حداقل يك ميليون جمله مستند داشته ‌باشد، كسي كه در حوزه زبان‌شناسي مطالعه مي‌كند،

نمي‌تواند اطلاعات «درزماني» را ناديده بگيرد.

صفوي با تأكيد براين اصول براي ارائه فرضيه خود به سه پيش فرض اشاره مي‌كند و آن‌ها را مبناي طرح فرضيه خود قرار مي‌دهد.

او در پيش فرض نخستين بر اين امر تأكيد مي‌نهد كه «انسان محكوم به درك انساني است» و ضمن تأكيد بر اين ‌نكته مي‌گويد: «ما هم‌اكنون در حوزه مطالعه زبان، احكام درك انساني را به زبان‌هاي ديگر تحميل مي‌كنيم، يعني دركي را كه از زبان حيوانات داریم، به زبان ‌آنها نسبت مي‌دهيم، اين در حالي است كه ما در جايگاه يك انسان پيرامون زبان‌ حيوانات قضاوت كرده‌ايم.»

پيش‌فرض دوم را صفوي از ديدگاه عصب‌شناسان طرح مي‌كند. او معتقد است اطلاعات ما در «هيپوكامپوس» مغز (بخشي كه وظيفه انتقال اطلاعات بين حافظه كوتاه مدت و بلند مدت را برعهده دارد) به صورت گزاره‌هاي شرطي ذخيره مي‌شود، به اين صورت كه چنانچه داده‌ p همواره با داده q همراه شود، آن‌گاه اگر p به r بينجامد، ما q را به r هم نسبت مي‌دهيم. بنابراين، براساس اين گزاره‌هاي شرطي مي‌توانيم به زايايي در استنتاج برسيم.

پيش‌فرض سوم صفوي تأكيد بر «درك» به عنوان امري مطلق است. او معتقد است كه ما هيچ چيز را به صورت نسبي درك نمي‌كنيم و مادامي هم كه اطلاعات ناقص باشد، به واسطه شايعه سعي در تكميل آنها داريم. وي ضمن تأكيد بر «درك مطلق» معتقد است درك صرفاً در زمان حال صورت مي‌گيرد يعني حتي زماني كه به خاطرات‌مان رجوع مي‌كنيم، اين مرور را در زمان حال انجام‌ مي‌دهيم يا دركي كه از آينده داريم را در زمان حال به دست مي‌آوريم.

پيش‌فرض‌هاي ارائه شده در كنار مباحث ديگري قرار مي‌گيرد كه در اين ميان دكتر صفوي موضوع «بافت» را براي بحث خود برمي‌گزيند. وي در ابتدا به دو بافت «درون زباني» و «برون زباني» كه در كتاب‌هاي مختلف زبان‌شناسي هم مطرح شده ‌است، اشاره مي‌كند و در توضيح آن مي‌گويد:

در بافت «درون‌زباني» براي فهم يك واژه به جمله‌هاي قبلي نگاه مي‌كنيم.

مثلاً در جمله «شير بخر» زماني معناي «شير» بر ما روشن مي‌شود كه با توجه به جمله قبلي كه مي‌گويد «سماور چكه مي‌كند»، دريابيم مقصود «شير سماور» است. اما فهم ما در بافت «برون‌زباني» بر اساس محيط‌مان شكل مي‌گيرد، به اين صورت كه معناي «آن» را در جمله «آن را بده» زماني كه «آن» در جهان خارج مصداق داشته ‌باشد، مي‌توانيم درك كنيم.

براساس ديدگاه دكتر صفوي، اگر قرار باشد درك ما در سطح «جمله» شكل بگيرد، يعني براي ما، «واژه» معنا نداشته باشد، تا زماني كه بقيه واحدهاي درون‌ جمله را تشخيص ندهيم، نمي‌توانيم معناي يك لغت را پيدا كنيم.

بنابراين او معتقد است: هر واحد واژگاني به تنهايي معني ندارد و معنايي كه ما در نظر مي‌گيريم براي بي‌نشان‌ترين حالت واژه است.

يعني زماني‌كه مي‌گوييم «كتاب»، بي‌نشان‌ترين معنايي كه از كتاب به ذهن متبادر مي‌شود را در نظر مي‌گيريم ولي زماني كه مي‌گوييم فلاني «اهل‌ كتاب» است، اينجا «كتاب» معنايي متفاوت به خود مي‌گيرد به همين خاطر مهم است كه توجه كنيم واژه‌ها در چه بافتي قرارگرفته‌اند.

بر اين اساس، وي به طبقه‌بندي بافت‌ها مي‌پردازد و سه بافت را در نظر مي‌گيرد؛ «بافت A» مجموعه جمله‌هايي است كه يك فرد توليد مي‌كند و افراد ديگر آن را مي‌شنوند، به عبارتي جمله‌هايي كه در اصل تحقق فيزيكي پيدا مي‌كنند.

بافت A در «بافت موقعيتي» توليد مي‌شود كه آن را «بافت B» مي‌ناميم بنابراين مجموعه جمله‌هايي كه در فضاي توليد بافت A درك مي‌كنيم، بافت B ما را شكل مي‌دهد.

اما آنچه از ابتدا در هيپوكامپوس مان (قسمتي از مغز كه به حافظه اختصاص دارد) جمع كرده‌ايم، «بافت C» ما را شكل مي‌دهد. آن‌ جمله‌هايي كه در حافظه ما ثبت است دائماً در حين برقراري ارتباط محك زده‌مي‌شوند و بر قضاوت ما اثر مي‌گذارند.

دكتر صفوي ضمن تأكيد بر اين نكته كه محال است دو نفر ايجاد ارتباط ‌كنند و به دركي يكسان برسند، مي‌گويد: هر چه كه به گوش ما مي‌رسد از طريق بافت B و C درك مي‌شود از همين روست كه هيچ‌گاه به درك يكسان نمي‌رسيم و هيچ دو نفري نمي‌توانند مثل هم چيزي را درك كنند.

بنابراين زماني كه ما در حال برقراري ارتباط هستيم از سه چيز بهره ‌مي‌گيريم؛ يكي جمله‌هايي كه از قديم در ما بتدريج شكل گرفته‌اند، محيط و موقعيتي كه در آن قرار مي‌گيريم و

گفت‌و‌گويي كه به لحاظ فيزيكي شكل مي‌گيرد. بنابراين، اين بافت‌ها هر كدام درك ما را متأثر از خود خواهند كرد.

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: