ایرانشناسی با نگاهی جهانی

1394/5/10 ۱۰:۲۴

ایرانشناسی با نگاهی جهانی

«[او] یک عمر بی‌سروصدا به این مملکت خدمت کرد بدون اینکه خودش را مطرح کند. فکرش این بود که آثار تاریخی این مملکت را نجات بدهد. سعی می‌کرد قبل از هرچیز گذشته بزرگ مملکت را تا آنجا که می‌تواند مرمت کند، بشناساند، به یونسکو معرفی کند.»

 

 

یادبود چهلمین روز درگذشت استاد شهریار عدل

شهریار ایران شناسان /  حمیدرضا محمدی

«[او] یک عمر بی‌سروصدا به این مملکت خدمت کرد بدون اینکه خودش را مطرح کند. فکرش این بود که آثار تاریخی این مملکت را نجات بدهد. سعی می‌کرد قبل از هرچیز گذشته بزرگ مملکت را تا آنجا که می‌تواند مرمت کند، بشناساند، به یونسکو معرفی کند.»

داریوش شایگان

٭ ٭ ٭

صبح درست چهل روز پیش بود که وقتی همه آنهایی که دل در گرو ایران دارند از خواب بیدار شدند و لابد داشتند کارهایشان را می‌کردند که مشغول تحقیق و پژوهش روزانه شان شوند، خبری غم انگیز، مبهوت شان ساخت: «شهریار عدل درگذشت». ایران شناس و باستان پژوه برجسته که تنها 72 سال - با این دید که برای دانشمند دلسوزی چون او، این سن برای مرگ بسیار زود است -، داشت، بر اثر حمله قلبی درگذشته بود. او که تا همین آخرین روز پیش از مرگ هم دست در تحقیق و تتبع داشت، نه تنها نخستین آثار ایران در میراث جهانی یونسکو (میدان نقش جهان در اصفهان، زیگورات چغازنبیل در شوش و تخت جمشید در شیراز) را با تلاشی ستودنی به ثبت رساند، بلکه  پس از زلزله مرگبار بم که «ارگ» اش را هم با خاک یکسان کرد، از جان و دل مایه گذاشت تا در فهرست میراث در خطر قرار گیرد و حمایت جهانی را برای احیا جلب کند. جز این، آلبوم خانه گلستان هم، بازیابی اش را مدیون اوست. و این چند مورد، تنها مواردی چند، از بسیار خدمات او به فرهنگ ایران است. اما دردا و دریغا که آرامگاه اش، نه در کنار یکی از آثار باستانی ایران که او دوست شان داشت، بلکه قطعه نام آوران بهشت زهرای تهران شد. شاید این «رسم سرای درشت» است؛ کسی که خون جگر خورد و از هیچ کوششی مضایقه نکرد، عاقبت غریبانه تشییع و تدفین شد و در خاک همین سرزمین، آرام گرفت. این یادنامه، برای یادبود چهلمین روز درگذشت «شهریار عدل» که هنوز داغ رفتن اش، ایران شناسان و ایران دوستان را آرام نکرده است، مهیا شده است.

 

چهل روز از رفتن «شهریار عدل» گذشت /  مهدی حجت

محبوبیت عمومی افراد معمولاً محصول یک یا دو خصیصه برگزیده ایشان نیست. تا منظومه‌ای از خصایل نیکو در فردی گرد نیاید، مقبولیت عام نمی‌یابد. این واقعیت که دکتر «شهریار عدل» مورد ستایش همه کسانی است که او را می‌شناسند، ما را به این نکته دعوت می‌نماید که در یک‌یک این خصوصیات تأمل نماییم تا با کیفیت این ترکیب آشنا شویم. یکی از بارزترین ویژگی‌های او همراه‌داشتن هر خصیصه با پادزهر آن است. از نوجوانی، بیش از نیمی از عمر خود را در خارج از ایران سپری کرد، اما عشق او به ایران و معرفی و سربلندی نام آن در تمامی آنات و لحظات عمرش هویداست. محققی دانشمند و ایران‌شناسی نامدار بود، اما کیفیت حضور او در مجامع و محافل چنان با افتادگی توأم بود که تا لب به سخن نگشوده بود، تصوری از عمق فضل و دانش اش مشهود نمی‌گشت. گرچه همواره از مکنت کافی برخوردار بود، در زندگی شخصی چنان عارفانه می‌زیست که به‌جرأت می‌توان گفت که در اطرافش جز آنچه برای یک زندگی علمی لازم و کافی بود، هیچ عنصر متجملی یافت نمی‌شد. با تسلط کامل بر چند زبان، با حفظ ته‌لهجه ترکی مادری، هرگز با استفاده‌ کردن از لغات بیگانه به فخرفروشی علمی نمی‌پرداخت. ظاهر خود را چنان نگاه می‌داشت که از آن برداشتی جز محققی آماده حضور در میدان عمل ممکن نبود. ایرانی بود، اما هرگز فرهنگ ایرانی را در حصارهای محدود جغرافیایی، تاریخی و اعتقادی این زمان نمی‌دید، شاید باید او را بزرگمردی ایرانی با نگاهی جهانی انگاشت. برای او زندگی طولانی و تک‌ وتنها در بیابان و تفحص در خرابه‌های زوزن و هرات و بلخ با تحقیق و تدریس در معتبرترین مراکز علمی و دانشگاهی جهان تفاوتی نداشت.

با تسلط و استفاده از دقایق علمی روز، مداقه در مباحث فرهنگ تاریخی و مکاشفه در ظرایف ذوقی و هنری، چنان ملغمه‌ای فراهم می‌کرد که براستی سیمای وحدانی فرهنگ ایرانی را گواهی می‌داد. با همه گرفتاری‌های بی‌شمار، هرگز از هیچ اقدام جدید در جهت شناخت، معرفی و پاسداشت فرهنگ ایرانی روی بر نمی‌تافت: فعالیت باستان‌شناختی در گستره حضور فرهنگ ایرانی، مرمت بناهای تاریخی، غور وسیع و عمیق در متون تاریخی، تهیه و احیای اسناد و مدارک فرهنگی، نگارش کتب و مقالات بی‌شمار، تدریس و تحقیق در سطح بین‌المللی، تلاش برای ثبت آثار ملی، مساعدت در اعاده آثار ملی به کشور، دفاع از حضور فرهنگی ایران در مجامع بین‌المللی و... گوشه‌ای از فعالیت‌هایی است که عمر شریف این خادم بزرگ فرهنگ ایرانی مصروف آن شده است.

دوستان و آشنایان دکتر شهریار عدل بر این نکته اتفاق نظر دارند که او نه تنها از میان ما نرفته است، بلکه همواره الگوی رهروانی خواهد بود که بهروزی این سرزمین را

آرزو دارند.

 باید اذعان کرد برای اعتلای آینده ایران راهی جز شناخت، بازیافت و اتکا به داشته‌های گرانقدر فرهنگ خودی، در عین توجه به مقتضیات روز وجود ندارد. لذا دعوت به توجه به میراث فرهنگی نه از باب تفنن یا ارضای تمایلات شخصی، بل ضرورتی است انکارناپذیر که تضمین‌کننده حیات طیبه آتی سرزمینی است که تبعیت از شرق و غرب عالم را دون شخصیت فرهنگی خود دانسته و توانایی‌های خود را در همه زمینه‌های فرهنگی، هنری و علمی برای زیستن در دنیای امروز کافی می‌داند. شهریار، نمونه‌ای مثال‌زدنی از چنین رویکردی است.

 

خادم میراث فرهنگی ایران / سید محمد بهشتی

فعالیت‌های پژوهشی دکتر «شهریار عدل» در عرصه میراث فرهنگی پرسابقه است و بیشتر معطوف به ایران دوره اسلامی است. ایشان در حفاری‌ها و تحقیقات باستان شناختی در ری باستان، بسطام و زوزن در خراسان، فعالیت‌های گسترده‌ای داشت. بخش دیگر فعالیت‌های ایشان، درباره ثبت ارگ بم در سال‌های پس از زلزله بود به نحوی که درهمه این 10 سال، در شناسایی منظر تاریخی فرهنگی بم فعالیت‌های گسترده‌ای داشت و حتی کوشید تا با مستندسازی، در شناسایی و تهیه پرونده ثبت این اثر در فهرست میراث در خطر یونسکو، گامی بردارد. جالب آنکه حتی ایشان در افغانستانِ دوران بحران ـ چه در دوران طالبان و چه پیش تر، در دوران مجاهدان ـ هم به نوعی نماینده یونسکو در آنجا بود و هم نماینده افغانستان در یونسکو و حتی برای حفظ میراث باستانی بلخ هم تلاش‌هایی کرد. علاوه بر بخش باستان شناسی، ایشان در حوزه هنر دوره اسلامی بخصوص دوره صفوی و قاجار، آثار ارزنده‌ای از خود به جای گذاشت. علاوه بر آنکه در زمینه تاریخ عکاسی، مقاله مبسوط و مفصلی نوشت و منتشر کرد، در زمینه شناسایی قدیمی‌ترین فیلم‌های ایرانی در عصر قاجار کوشش کرد که بخشی از آنها در مرکز ملی فیلم فرانسه مرمت شد و بخشی دیگر را هم همت کرد و در اختیار آنها قرار داد که اکنون در حال بازسازی و بازیابی است. شهریار عدل، در هر جا که فعالیت‌هایی پیرامون حوزه میراث فرهنگی صورت می‌گرفت، حضور داشت و به غنی شدن آنها کمک می‌کرد. در سال 1358 که سه اثر نخستِ ایران؛ تخت جمشید، میدان نقش جهان و چغازنبیل در فهرست جهانی یونسکو به ثبت رسید، با هزینه شخصی‌اش برای این موفقیت تلاش کرد. ایشان با وجود آنکه در کار خود بسیار جدی و دقیق بود اما شخصیت بسیار شوخ طبعی داشت و با همه آنهایی که در این عرصه فعالیت می‌کردند، ارتباط گسترده و البته صمیمانه‌ای داشت. به حقیقت باید این مرد بزرگ را خادم میراث فرهنگی ایران نامید.

روزنامه ایران

 

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: