1392/8/15 ۱۳:۴۱
آثار ادبی، رمانها، آثارش درباره نظریه هنر و سرانجام، «ضدخاطرات» مشهورش اغلب به فارسی ترجمه شده و درباره آنها نقدهای خوبی توسط کسانی که صلاحیت ادبی و هنری بیشتری از من دارند بررسی شده است.
قرار شد به مناسبت تولد آندره مالرو، نویسنده روشنفکر، شاعر، ادیب و هنرشناس فرانسوی و مبارز سیاسی نستوه مطلبی بنویسم. آثار ادبی، رمانها، آثارش درباره نظریه هنر و سرانجام، «ضدخاطرات» مشهورش اغلب به فارسی ترجمه شده و درباره آنها نقدهای خوبی توسط کسانی که صلاحیت ادبی و هنری بیشتری از من دارند بررسی شده است. نگاه من بیشتر رنگ تاریخی و سیاسی به خودش میگیرد. به نظر من آندره مالرو روشنفکری ناآرام و جستوجوگری با استعدادی در حد نبوغ بود. مالرو در نخستین سال قرن بیستم در شهری کوچک به دنیا آمد و با خانواده مادریاش بزرگ شد. پدربزرگش در آن شهر بقالی داشت. پدرش هم دلال بورس بود و سرانجام جانش را نیز بر سر این کار گذاشت، یعنی در بحران اقتصادی بزرگ 1930 دچار باختی بزرگ و جبرانناپذیر شد و خودکشی کرد! منظور اشارهای به شرایط بارآمدن مالرو بود. جالب اینکه تحصیل درستوحسابی هم نکرد و دبیرستان را هم به پایان نرساند. یادآور زندگی «بیل گیتس» است که به نوبه خود استعدادش تحمل قالب محدود تحصیل در دانشگاه «امایتی» را هم نیاورد و رها کرد تا موفقترین مرد علمی و عملی قرن شود که پنجره بزرگ تازهای به روی دیدگاه بشر بگشاید! گویی روح مالرو نیز مدرسه را تاب نیاورد و در شمار قهرمانان مدرسهگریز جای گرفت. در جوانی به پاریس آمد و مشتری دایمی کتابفروشیها و موزهها و کتابخانههای پاریس شد. یعنی مدرسه بسیار بزرگتری که به دلخواه و بدون اتلاف وقت، روح نیازمند و جستوجوگرش را سیراب میکرد. سیر زندگی مالرو نشانگر روح ناآرام و ماجراجوی اوست! در 22سالگی در 1923 با همسر نخستش به کامبوج سفر کرد و پس از حوادثی در اکتشافات باستانشناسی دستگیر و محکوم شد و در آنجا با انتشار روزنامه و تشکیلاتی سیاسی، مبارزهای ضداستعماری آغاز کرد. زندگی پرماجرایش در هر مرحله، الهامبخش رمانهای او بود. در بازگشت از هندو چین رمان وسوسه غرب را نوشت. این رمان یادآور کتاب نامههای ایرانی است که در آن مونتسکیو در قالب مکاتبات خواجه ایرانی با دوست فرانسویاش نظرات انتقادی خودش را بیان میکند. مالرو نیز سخنانش را در قالب نامههای یک اروپایی با دوست آسیاییاش بیان میکند. ماجراجوییهای بعدی مالرو به دهه 1930 بازمیگردد؛ در جنگ داخلی در اسپانیا مانند روشنفکران بسیاری از سراسر اروپا برای تقویت جمهوری، عازم مادرید شد و یک واحد هوایی جمهوری پدید آورد. پس از شکست جمهوری و اشغال مادرید به وسیله فالانژهای فرانکو، آندره مالرو به فرانسه بازگشت و رمان امید [یا امید بشر] را میتوان رهاورد جنگ اسپانیا دانست. سرنوشت مالرو با جنگ و ماجرا رقم خورده بود. دهه 1940 با جنگ دوم جهانی آغاز شد و نویسنده و ادیب هنرشناس ما به ارتش فرانسه پیوست و به جبهه بازگشت! اسیر آلمانها شد و توانست از اسارت بگریزد و به نیروهای مقاومت فرانسه ملحق شود. یکبار هم در اواخر جنگ به اسارت گشتاپو درآمد و گریخت و در مراحل نهایی جنگ که قوای مقاومت علنی شده بودند فرماندهی تیپ زرهی آلزاس و لورن را در دفاع از استراسبورگ برعهده گرفت و در حمله به آلمان در جنگ اشتوتکارت شرکت کرد! پس از پایان جنگ در دولت ژنرال دوگل به وزارت اطلاعات رسید. فاصله میان دو دولت دوگل یعنی 1947 تا 1958را میتوان پربارترین دوران زندگی مالرو دانست، اثر سهجلدی روانشناسی هنر و اثر سهجلدی دگردیسی خدایان، سرنوشت بشر و آثار دیگری در این دوره پدید آورد. در 1958 که دوگل دوباره رییسجمهور شد او هم به وزارت امور فرهنگی رسید و 11 سال در این مقام باقی ماند. حادثه مهم کاری و زندگی این ماجراجوی همیشگی، در دهه 1960 ایستادگی در برابر ماجراجوییهای دوران پرتبوتاب و هیجانات دانشجویی بود که در خیزش دانشجویی می 1968 در پاریس به اوج رسید. این بخش جزو خاطرات زنده من است! دانشجویان، پاریس و کشور را به تعطیلی و آتش کشیده بودند. عناصر چپ در داخل و خارج کشور از آنها حمایت میکردند. سرانجام آندره مالرو با فراخوانی عام «اکثریت خاموش» ملت را که از آشوبهای ویرانگر جوانانه به تنگ آمده بودند، به خیابان دعوت کرد. دعوتش با استقبالی بزرگ مواجه شد. منظره روزی را به یاد دارم که آندره مالرو، بازو در بازوی گروهی دیگر از سیاستمداران و زنان و مردان پاریسی در صف نخست تظاهراتی بزرگ در خیابان شانزهلیزه پاریس ظاهر شد که نمایش قدرتی از سوی اکثریت خاموش بود و مهر پایانی بر آن ماجرای خونین و خسارت بار زد. گرچه مورد انتقاد چپ قرار گرفت اما مالرو دیگر آن جوان ماجراجو نبود. در آن زمان برایم یادآورد شعر بسیار زیبای عقاب پرویز ناتلخانلری بود که او نیز پس از قبول پست وزارت، مورد انتقاد اپوزیسیون و محافل چپ دوران خودش قرار گرفت و برایش شعری به مفهوم افول عقاب ساختند!
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید