گفت‌وگو با جلال ستاري: رضا شاه از سر استيصالمی خواست فرهنگ مردم را بالا ببرد

1392/8/13 ۱۰:۲۹

گفت‌وگو با جلال ستاري: رضا شاه از سر استيصالمی خواست فرهنگ مردم را بالا ببرد

دبا : جلال ستاری در گفتگویی که با روزنامه ایران داشته، خبر از پیدا کردن اسنادی می دهد که بر مبنای آنها رضا شاه به دنبال ارتقای فرهنگی مردم ایران بوده است. او می گوید که رضاشاه از سر استيصال در آخر سلطنت به اين فكر افتاد كه طرحي را انجام دهد تا سطح فرهنگ مردم بالاتر برود و جامعه فرهنگي بشود و تنها امر و نهي نباشد، اما نشد. چرا که مشکل دقیقا از آدمهای بی فرهنگی آغاز شد که خود او بر سرکار آورده بود. به تازگی از جلال ستاری اسطوره شناس ایرانی چندین کتاب منتشر شده است.

 

 

دبا : جلال ستاری در گفتگویی که با روزنامه ایران داشته، خبر از پیدا کردن اسنادی می دهد که بر مبنای آنها رضا شاه به دنبال ارتقای فرهنگی مردم ایران بوده است. او می گوید که رضاشاه از سر استيصال در آخر سلطنت به اين فكر افتاد كه طرحي را انجام دهد تا سطح فرهنگ مردم بالاتر برود و جامعه فرهنگي بشود و تنها امر و نهي نباشد، اما نشد. چرا که مشکل دقیقا از آدمهای بی فرهنگی آغاز شد که خود او بر سرکار آورده بود. به تازگی از جلال ستاری اسطوره شناس ایرانی چندین کتاب منتشر شده است. سایر محمدی در گفتگو با جلال ستاری می نویسد که «اسطوره تهران» و «تهران در قاب شعر»، «معرفت‌شناسي» اثر گاستون باشلار جديدترين كتاب‌هاي جلال‌ستاري هستند که توسط دفتر پژوهش‌هاي فرهنگي منتشر شدند. جلال‌ستاري اما دو عنوان كتاب آماده چاپ دارد يكي «جادوي‌ تئاتر» و ديگري گفت‌وگوي مفصل ناصر فكوهي با او راجع به زندگي، آثار و انديشه‌هاي ستاري در زمينه ادبيات، هنر، تئاتر، اسطوره و ... كه نشر مركز منتشر خواهد كرد. ستاري طي 50 سال فعاليت فرهنگي بيش از 90 جلد كتاب در زمينه اسطوره‌شناسي، ادبيات نمايشي و ادبيات كلاسيك و نقد فرهنگي و ... در كارنامه‌اش دارد و در سال 84 نشان ادب و هنر فرانسه را به پاس يك عمر تلاش فرهنگي دريافت كرد. آثار ستاري بعضاً از كتاب‌هاي مرجع و شاخص در زمينه‌هاي تخصصي خود به شمار مي‌‌‌آيند.

آقاي ستاري، روزنامه مي‌خوانيد؟

چند سالي است كه هيچ روزنامه‌اي را نمي‌خوانم. چون مطالب همه روزنامه‌ها شبيه هم شده بودند.

پس از انتخابات رياست جمهوري فضاي مطبوعات، به تبع فضاي جامعه تغيير كرده است و امروز مطالب روزنامه‌ها شبيه هم نيستند..

بسيار خوب است. من اين موضوع را نمي‌دانستم. اگر اين اتفاق در عرصه مطبوعات افتاده بايد به فال‌نيك گرفت.

شما در اين سال‌ها چه مي‌كرديد؟ الان چه مي‌كنيد؟

گفت‌وگوي مفصلي پيرامون زندگي و آثارم با آقاي ناصر فكوهي داشتم، اين گفت‌وگوها دو سال طول كشيد و حالا آماده است براي چاپ، اگر امكانش باشد سؤالات بسيار خوبي مطرح شده راجع به كارم، زندگي‌ام، فرهنگ و هنر، اين كه چه بوديم و چه شديم بعد از انقلاب و ... اين كتاب حدود 500صفحه است و نشر مركز منتشر خواهد كرد.

غير از اين، كتاب ديگري هم در دست تأليف، ترجمه يا در دست چاپ داريد؟

كتابي را به نشر مركز واگذار كردم كه با من تماس گرفتند و گفتند حروفچيني شده و بايد بروم آن را براي بازبيني نهايي بگيرم، كتابي است در مورد تئاتر.اين كتاب به نام «جادوي تئاتر» منتشر خواهد شد. اين‌كه چگونه تئاتر را مي‌بينم، چه ديدم و چه نظرات و چه مشاهداتي در اين حوزه داشتم و دارم. همه را جمع كردم و در قالب كتاب به بازار خواهد آمد.

سه عنوان كتاب توسط دفتر پژوهش‌هاي فرهنگي منتشر كرده‌ايد؛ «تهران در قاب شعر»، «اسطوره تهران» و «معرفت‌شناسي» اثر گاستون باشلار.

درست است. آقاي خوشنويس رئيس دفتر پژوهش‌هاي فرهنگي طرحي را تدوين كرده بود كه اجراي طرح را به همسرم لاله تقيان سپرده بود. اين طرح در باب تهران بود و ما چند عنوان كتاب كه مربوط به تهران مي‌شد تأليف و منتشر كرديم. ولي ادامه كار به دليل مشكلات مالي كند شد اما متوقف نشد. كاري كه در همين زمينه پس از «اسطوره تهران» انجام دادم، «تهران در قاب شعر» بود كه بيشتر راجع به شعر سپانلو است. كاري كه قرار بود در اين مجموعه انجام بدهم اما متولي چاپ آن حالا نشر مركز شده، كاري است مربوط به دو سال پاياني سلطنت رضاشاه. در آن مقطع كانوني درست شده بود به نام «كانون پرورش افكار»، كارهايي كه در آن دو سال انجام شد، آن‌ها را تهيه و تدوين كردم و اين كار واقعاً داستان غريبي است.

كانون پرورش افكار چه فعاليتي داشت و شما چه نقشي داشتيد؟

كانون پرورش افكار در همه حوزه‌ها فعال بود. نويسندگي، سخنراني، تئاتر، موسيقي، نقاشي و... همه در اين كانون مورد توجه بود. من در آن زمان كاره‌اي نبودم. اسناد و مدارك آن دوره را گرد آوردم. اين ماجرا و اين اسناد از چشم مورخان پنهان مانده بود و اعتنايي به آن نمي‌شد اما من با زحمت فراوان تمام روزنامه‌ها و مجلات، تمام اسناد و مدارك را زير و رو كردم و اين اطلاعات را درآوردم.

اين كار چه كمكي به ما و به نسل امروز مي‌كند؟

اين تحقيقات نشان مي‌دهد كه رضاشاه از سر استيصال در آخر سلطنت به اين فكر افتاد كه طرحي را انجام دهد تا سطح فرهنگ مردم بالاتر برود و جامعه فرهنگي بشود و تنها امر و نهي نباشد، اما نشد. براي اين‌كه تمام آدم‌هايي را كه بر سر كار گذاشت اين كاره نبودند. خودش هم آن قدر دچار مشكل جنگ و سياست و زور بود كه كار فرهنگي به شكل شايسته صورت نگرفت، لذا اين طرح هم سياسي شد.

شما اخيراً كتاب «معرفت‌شناسي» گاستون باشلار را ترجمه كرده‌ايد. قبلاً از اين نويسنده «رمزپردازي آتش» و «شعله شمع» را ترجمه كرده بوديد كتاب رمزپردازي آتش مدت‌هاست ناياب است چرا تجديد چاپ نمي‌شود؟

من از زمان دانشجويي شيفته آثار و انديشه باشلار بودم. ترجمه كاري كه در مورد باشلار كردم به زبان فارسي، مربوط به 40 سال پيش بود. آن موقع كسي اين آدم را نمي‌شناخت. من شيفته او شدم به خاطر كارش، به خاطر ديدش. من سه كتاب از او به فارسي ترجمه كردم. «شعله شمع» آخرين كار اوست كه ناتمام مانده در آخر عمرش. كتاب معرفت‌شناسي‌اش برداشت علمي و فيزيكي باشلار است. بقيه آثارش آن‌قدر مفصل است كه عمري لازم است تا همه آن‌ها ترجمه شود.

شما دوره احمدي‌نژاد را چگونه گذرانديد؟

من كار خودم را مي‌كردم، يعني كتاب‌هايي را كه تأليف يا ترجمه كرده بودم به دست چاپ سپردم. در اين 8 سال كتاب‌هاي زيادي از من چاپ شد. فكر كنم تعداد اين كتاب‌ها به 15، 16 عنوان مي‌رسد.

شما در اوقات فراغت چه كتابي مي‌خوانيد، داستان، رمان، شعر يا...؟

تئاتر مي‌بينم، اما نه هر تئاتري را. آخرين تئاتري كه ديدم، كاري از جلال تهراني بود كه از كارهايش خيلي خوشم مي‌آيد. اين كار تهراني به اسم «مخزن» خيلي عالي بود. تئاتر آقاي كوهستاني را هم مي‌بينم. كار كوهستاني به اسم «17 دي كجا بودي؟» را ديدم كه آخرين كار او بود.

فيلم هم مي‌بينيد؟ گذشته فرهادي را ديديد؟

رفتن به سينما براي من كار بسيار دشواري است، اما كار فرهادي را در خانه تماشا كردم كه بسيار عالي بود. فرهادي حرف خودش را مي‌زند، بدون اين‌كه سياست‌بازي كند و شعار بدهد. كار سينمايي، كار ادبي، در قالب هنر عرضه مي‌كند، رنگ سياسي به كارش نمي‌زند كه هو بشود امثال فرهادي و جلال تهراني و كوهستاني كارشان را به شكل استتيك ارائه مي‌دهند، شعار نمي‌دهند و پرگويي نمي‌كنند.

آخرين كتابي كه خوانده‌ايد، از كه بود؟

آخرين كتابي كه خوانده‌ام به زبان فارسي نيست. كتابي راجع به اسطوره‌ها و افسانه‌ها است. رمان خارجي اگر بخواهم بخوانم، به زبان اصلي مي‌خوانم و رمان فارسي را هم خيلي علاقه دارم بخوانم و مي‌خوانم. آخرين رمان فارسي كه خواندم، به قلم فريبا وفي است. چهار رمان كوتاه است كه نشر مركز چاپ كرده و فوق‌العاده زيبا است.

 

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: