1392/8/12 ۱۳:۴۲
دبا : دوستان "محمود استاد محمد" گردهم آمدند، خاطره تعریف کردند، کلیپ دیدند و سیمین بهبهانی کیک تولد استاد محمد را برید و نویسنده "آسید کاظم" 63 ساله شد.میهمانانی که شامگاه گذشته 11 آذرماه به تماشاخانهی «ایرانشهر» رفتند، ابتدا نظارهگر پرترههایی از "محمود استاد محمد" بودند که دیوارههای سالن انتظار این تماشاخانه را زینت داده بود.
کانون کارگردانان خانهی تئاتر به انگیزه سالروز تولد محمود استاد محمد که 3 آبان ماه بود، برنامهای را چند روز بعدتر یعنی 11 آبان ماه به یاد این هنرمند تئاتر برگزار کرد.
در این برنامه هیچ کس سخنرانی نکرد، فقط محمد چرمشیر، مسعود فروتن ، مسعود جعفری جوزانی و رویا افشار بخشهایی از یادداشتهای این هنرمند را خواندند تا 11 آبان ماه فقط شب "محمود استاد محمد" باشد.
در آغاز قرار بود این برنامه روز 4 آبان ماه برگزار شود اما به دلیل تاخیر در انتشار کتاب کانون کارگردانان خانه تئاتر، این مراسم یک هفته به تاخیرافتاد.
این کتاب قرار بود ویژهنامه عباس نعلبندیان باشد؛ دیگر هنرمند تئاتر که از دوستان نزدیک استاد محمد بود به همین دلیل تمام مراحل آماده سازی مطالب با مشاوره استاد محمد انجام شد اما به دلیل مشکلات مالی خانهی تئاتر،انتشار کتاب به تاخیر افتاد و کتاب کانون در مقطعی منتشر شده است که سه ماه از درگذشت استاد محمد سپری میشود و این شماره به ویژهنامه عباس نعلبندیان و محمود استاد محمد تبدیل شد و روی جلد کتاب، تصویر استاد محمد و پشت آن تصویر نعلبندیان قرار گرفت.
روزبه حسینی سردبیر این کتاب با بیان این که این شماره آخرین کتاب کانون کارگردانان خانه تئاتر است، گفت: در موخره کتاب توضیح دادهام که چرا این کتاب دیگر منتشر نخواهد شد، البته از انجمن منتقدان و نویسندگان خانه تئاتر انتظار داشتیم کمک کنند تا انتشار این کتاب ادامه پیدا کند.
سپس پرویز پورحسینی به دعوت روزبه حسینی، روبان رونمایی کتاب را برید.
پورحسینی که از بازیگران مورد علاقه استادمحمد بوده است با اظهار تاسف از توقف انتشار کتاب کانون، یاد و خاطره عباس نعلبندیان و محمود استاد محمد را گرامی داشت و یادآور شد: نعلبندیان یک نویسنده خوب، انسانی فرهیخته و مظلوم بود که مظلومانه هم رفت. من در اولین نمایشاش «پژوهشی ژرف...» که سال 46 اجرا شد، بازی کردم.
وی یادآور شد: در طول سالهایی که نعلبندیان را میشناختم هرگز از او بدی ندیدم، مانند استاد محمد که هرگز با هم کار نکردیم اما همیشه دوستش داشتم، انسانی دوست داشتنی بود با آثاری ماندگار.
مجید سرسنگی مدیر تماشاخانهی «ایرانشهر» نیز اظهار امیدواری کرد: هنرمندان تئاتر همیشه سالم باشند و جامعه تئاتری شاهد نباشد که هنرمندی به خاطر بیماری و مسایل معیشتی نتواند زندگی کند.
وی با اشاره به دوره بیماری محمود استاد محمد اظهار تاسف کرد: او در اواخر عمرش نتوانست آن گونه که باید مورد توجه قرار بگیرد. از دست دادن هر هنرمندی مایه تاسف است و بسیاری مایه اندوه بود که بیشتر رنج محمود استاد محمد از بیتوجهی به هنرمندان بود که امیدوارم مسئولان و جامعه هنری کمک کنند تا هنرمندان بیمار مصائب کمتری داشته باشند.
بعد از این سخنان، حاضران به سالن دکتر ناظرزاده کرمانی وارد شدند،همه بر صندلیها نشستند و نور رفت و اولین چیزی که شنیده شد، صدای محمود استاد محمد بود که یک پیغام تلفنی گذاشته بود. نور که آمد، حاضران کیکی را بر صحنه دیدند با تصویری از استاد محمد و یک شمع بزرگ.
پس از چند دقیقه تصویری از او نمایش داده شد و کلیپی دربارهی «شهر قصه» که استاد محمد در آن گفت: «من محمود استاد محمدم، خر شهر قصه....»
سپس در دو طرف صحنه، محمد چرمشیر نمایشنامهنویس و مسعود فروتن هنرمند با سابقه و فعال در عرصه تئاتر تلویزیونی پشت تریبون قرار گرفتند و هر یک یادداشتهایی را از استادمحمد خواندند.
زهیر یاری بازیگر تئاتر و از دوستان استاد محمد نیز خاطرات طنزآمیزی از او تعریف کرد.
سپس علی اصغر دشتی کارگردان تئاتر و از دوستان نزدیک استاد محمد که کارگردانی این برنامه را نیز برعهده داشت در سخنان کوتاهی یاد فرخ صوفی دیگر بازیگر با سابقه تئاتر و بازیگر «خرس» نمایش «شهر قصه» را گرامی داشت و گفت: هنگام برنامه ریزی برای این مراسم، نمیدانستیم آقای استاد محمد را خوشحال میکنیم یا ناراحت اما دیدیم یک دلیل داریم که او را شاد کنیم، میخواهیم از فرخ صوفی یاد کنیم، بازیگری که همه بچههای «شهر قصه» را گرد هم آورد. او مدت کوتاهی پس از فوت آقای استاد محمد،درگذشت و خیلی مهجور رفت.
بعد از این سخنان تصویری از فرخ صوفی نمایش داده شد، سپس قطعهای از موسیقی «شهر قصه» اجرا شد؛ «نه دیگه این واسه ما دل نمیشه....»
حاضران در برنامه، سپس تصاویری دیگر از استاد محمد را تماشا کردند، کلیپی از جلسهی نمایشنامهخوانی او، زمانیکه استاد محمد در دوره درمانش و در زماینکه موهایش ریخته بود،یکی از آخرین نمایشنامههایش را به تنهایی در موسسه فارسیزبانان، نمایشنامه خوانی کرد.
در این تصاویر چرمشیر از استاد محمد سپاسگزاری کرده و خطاب به او گفته بود: «ما هیچ وقت از شما تشکر نکردیم، به خاطر سالهای سختی که گذراندید، مهربانانه به ما یاد دادید، به نسل ما آموختید مهربان و شریف باشیم و یکدیگر را دوست داشته باشیم.»
در این تصاویر علیرضا نادری نیز به استاد محمد گفته بود: «اجرایی که دیدم برایم شگفت انگیز است، نویسندهای با همه محبتش با حداقل وزناش و با همه وزنهای که در ادبیات ماست،روبه روی ماست و با همه ما برابری میکند.»
تصاویر دیگری هم پخش شد، این بار برای مراسم بزرگداشتش در کانون نمایشنامه نویسان خانه تئاتر؛ شبی که استاد محمد اشک میریخت و با صدایی لرزان میگفت:« به خدا به فکر خودم نیستم، دارم میترکم ولی نه برای خودم فقط به فکر این هستم چرا کسانی نمیفهمند تئاتر چقدر برای ما مهم است،چقدر برایش زحمت کشیدهایم...، برای کسانی میگویم که الان در خانه نشستهاند، از صحنه دور هستند، آرزوی صحنه را دارند و هیچ فرصتی برایشان ایجاد نمیشود،برای کسانی که مثل من نمیتوانند آرام بگیرند.... »
در ادامه مسعود جعفری جوزانی کارگردان سینما و تلویزیون و یکی از دوستان استاد محمد و رویا افشار بازیگر تئاتر سینما و تلویزیون دو یادداشت دیگر از استاد محمد را خواندند.
رویا افشار بعد از خواندن یادداشت، گفت: «استاد هرجا هستی تولدت مبارک.»
با این جمله تصاویری از هنرمندان و هم محلهایهای استاد محمد پخش شد، تصاویری که همه در آن تولد او را تبریک میگفتند، هنرمندانی همچون علیرضا خمسه،اصغر همت،محمد بهرامی و... در کنار مغازهداران محله و گل فروشی سرخیابان خانه استاد محمد که تولد او را تبریک گفتند.
با پخش تصاویری از حیاط خانه استاد محمد و باغچه و گلدانهای مورد علاقهاش، نگار جواهریان مجری برنامه شمع تولد را روشن کرد، شمعی که سیمین بهبهانی بانوی غزل ایران آن را خاموش کرد،حاضران در سالن به پا خاستند و بهبهانی کیک تولد استاد محمد را برید و محمود استاد محمد 63 ساله شد.
فوت کردن شمع تولد محمود استاد محمد توسط سیمین بهبهانی
بهبهانی رو به حاضران گفت: با تمام قلبم از شما تشکر میکنم که امشب این جا جمع شدید و پاس احترام آن درگذشته را دارید و تولدش را تبریک میگویید،من هم تبریک میگویم. امیدوارم همیشه این حُسن معاشرت و دوستی میان شما باشد و من هم تا زنده هستم خدمتگزار و دوستدار شما باشم.
او ادامه داد: روشن کردن را دوست دارم اما از خاموش کردن خوشم نمیآید ولی چون امر کردید،اطاعت کردم.
سیمین بهبهانی کیکی را برید که تصویر استاد محمد بر آن نقش بسته بود.
برگزار کنندگان مراسم تلاش کردند برنامهای صمیمی برگزار کنند که اندوهناک نباشد. زهیریاری خاطراتی بامزه تعریف کرد، نگار جواهریان گفت: «قرار نیست برنامه ناراحت کننده باشد.» اما بسیاری از دوستداران استاد محمد هنگام بریدن کیک تولد او نتوانستند جلوی ریختن اشکهایشان را بگیرند.
در تمام مدت برگزاری برنامه، بازیگری که شبیه استاد محمد گریم شده بود، روی صحنه حضور داشت اما صندلی او طوری گذاشته شده بود که گویی از یک فاصله ، نظارهگر اتفاقات است، این برنامه با یکی دیگر از پیغامهای تلفنی او به پایان رسید و محمود استاد محمد 63 ساله شد.
حاضران در پایان برنامه کتاب کانون کارگردانان را همراه با عکسهایی از محمود استاد محمد هدیه گرفتند.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید