1392/7/30 ۱۳:۴۰
سارا شریعتی استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران در نشست تخصصی به مناسبت رونمایی انقلابیترین کتاب علامه محمدرضا حکیمی، «منهای فقر» طی سخنانی به دلایل اهمیت این کتاب استاد حکیمی و مساله فقر به عنوان سرفصلی مهم در مطالعات علوم انسانی و اجتماعی پرداخت.این استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران گفت: اگرهمین حمیت و غیرتی که برای از بین بردن بدحجابی وجود دارد، برای فقر نیز وجود داشت فقر تا امروز ریشهکن شده بود.
او همچنین گفت: اصل فقر از فرط بدیهی بودن مغفول مانده و علما، نخبگان و روشنفکران ما بدان نپرداختهاند و در آکادمی و علوم اجتماعی ما نیز سرفصل نیست.
وی در ابتدای سخنان خود با اشاره به خاطره خود از تماشای تئاتری با موضوع فقر و کودکان کار گفت: فقر موضوع مهم داستانهای امروز ماست؛ «یکی بود یک نبود»، آن یکی که هست فقر است و آن یکی که نیست ماییم. به نظر میرسد که فقر مسئله اصلی دینداری امروز ما نیست. انقلاب برای ایجاد جامعه عادلانه رخ میدهدو اگر عدالت محقق نشود تنها ثروت و قدرت جابجا شده است.
استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران تصریح کرد: کتاب «منهای فقر» نه اثر یک مبارز مارکسیست بلکه تألیف یک عالم راستین دینی است که عدالت را شاخصه اصلی جامعه دیندار معرفی میکند. این کتاب یک یادآوری است و نکته مهم آن این است که کسانی که با بیعدالتی اجتماعی مبارزه میکنند دیندار هستند. قسط و عدالت اصل اصلی تشیع بوده و حتی امامت نیز محصول عدالت است.
وی خاطرنشان کرد: متاسفانه امروز به گونهای شده که هر کس به موضوعات مثلی عدالت و فقر حساسیت نشان میدهد گفته میشود که او تحت تاثیر پارادایم مارکسیستی است و این خود نشان میدهد که دین چقدر از رسالت و مسیر اصلی خود خارج شده است. اصل فقر از فرط بدیهی بودن مغفول مانده و علما و نخبگان ما بدان نپرداختهاند و در آکادمی و علوم اجتماعی ما نیز سرفصل نیست.
شریعتی با بیان اینکه تمام آسیبهای اجتماعی معلول فقر هستند گفت: فقر همیشه مسئله اصلی اجتماعی بوده است. از دهه 60 و 70 میلادی در جوامع توسعه یافته گفته شد که نان مسئله اصلی نیست و برخی آگاهانه گفتند که باید این مسئله را کنار بگذاریم و اینگونه بود که فقر دیگر سرفصل علوم اجتماعی و انسانی نبود اما در همان حال کسانی گفتند که فقر و نابرابری همچنان مسئله امروز ما است. در کمتر از 20 سال فقر با خشنترین چهره خود به جوامع توسعه یافته برگشت و در اشکال جدید خود مانند مهاجران بیهویت و افرادی که کار میکنند و باز فقیرند در مهد توسعه یافتهترین جوامع ظاهر شد.
وی ادامه داد: برخی از جامعهشناسان دوباره درباره فقر نوشتهاند و فقر دیگر بار سرفصلی در علوم اجتماعی شد. بسیاری معتقدند که فقر امروز جوامع جهان سوم محصول ثروت انباشته شده در جوامع توسعه یافته است. بعد از بازگشت فقر در چهره جدید خود در جوامع توسعه یافته ضد جامعههایی حول و حوش جامعه کلان به وجود آمد که به آنها "گَتو" میگفتند. گتوها مراکز فقر و خشونت و بدبختی بودند و در مواقع بحران و شورش جوامع برای عقدهگشایی و از سر نفرت به جامعهای که آنها را حذف کرده در شکل خشونتهای خیابانی ظهور میکردند و بدین سال کمربند ناامنی برای جامعه کل ایجاد شده بود.
استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران در ادامه سخنان خود به بررسی مسئله فقر در ایران قبل و بعد از انقلاب پرداخت و گفت: قبل از انقلاب و در زمان انقلاب فقر مسئله اصلی بود و یکی از انگیزههای جدی همه مبارزان انقلابی ساخت جامعه برابر بود و بعد از انقلاب نیز همین تبلیغ شد و مسئله جامعه عادلانه مسئله اصلی جامعه بود. رفتهرفته اراده انقلابی جای خود را به آرمان انقلابی داد و بسیاری از انقلابیون با خود اندیشیدند که جنگ و مبارزه ما را از زندگی بازداشته است و اکنون زمان آن است که کام خود را از زندگی برگیریم.
شریعتی افزود: در این زمان بود که "من" جای "دیگری" را پر کردم و دیگر کسی از فقر صحبت نمیکرد اما از فقرا بسیار میگفتند. در صحبت از فقرا نیز به ویژگیهای شخصی فقرا اکتفا میشد و گفته میشد که مسئله اصلی در فقر و غنا قابلیتهای فردی است و جامعه و سیستم و ساختار مقصر نیست. در این فضا اگر کسی به فقیر کمک میکرد نه برای رفع یک مشکل بزرگ اجتماعی بلکه برای ساخت آخرت و بیمه کردن فرزندان و ... بود و باز مسئله اصلی خودش شخص بود.
وی افزود: در ضد جامعههای امروز دیگر مبارز پیدا نمیشود. آنها همه دنبال حامی هستند در حالی که باید دنبال مدرسه، مسکن و بیمارستان باشند. آنهم نه به عنوان کمک به آنها بلکه به عنوان حق خود. امروز در کشور ما بافت اجتماعی اگر نگوییم از هم گسیخته بلکه به طور جدی دارای آسیب است و فقر در هزار و یک چهره خودنمایی میکند که یکی از بدترین اقسام آن فقر پنهان است که افراد مثلا در محیطهایی مانند دانشگاه خواستگاه طبقاتی خود را بروز نمیدهند.
استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران گفت: امروز در جامعه ما گفته میشود که کار انسان را ثروتمند نمیکند بلکه پول است که انسان را ثروتمند میکند. سرمایه انسان را پولدار میکند و به نظام بانکداری اسلامی و سودگیری 20 درصدی آن دیگر نیاز به کار نیست!
وی ادامه داد: چندی پیش تیتر یک یکی از روزنامهها از قول مقام مسئولی چنین بود که (یک تنه نمیتوان با بیحجابی مبارزه کرد) حرف من این است که اگر همین حمیت و غیرت برای فقر نیز وجود داشت فقر تا امروز ریشهکن شده بود. به عقیده من فقر مسئله سیاسی است و قدرت و سیاست در آن نقش بسیار مهمی دارد چرا برای فرهنگ سیاستگذاری میکنیم اما بر اقتصاد نمیتوانیم برای انواع و اقسام فقر چنین کاری کنیم! اراده سیاسی ریشهکن کردن فقر در کشور ما وجود ندارد و گرنه دولت میتوانست همانگونه که با هزار و یک مسئله فرهنگی مبارزه میکند با فقر نیز مبارزه کند.
شریعتی جامعه را دومین مقصر فقر در جامعه دانست و گفت: زمانی که در یک جامعه گرسنهای وجود داشته باشد، تک تک افراد جامعه در آن مقصرند اما ما با واگذار کردن و کنار نهادن فقر آن مسئله را به دست عوام فریبان سپردیم. طبیعی است زمانی که عالم دینی و روشن فکر و آکادمی مسئله چنین مهم را رها میکند عوامفریبان از این مسئله استفاده میکنند.
وی خاطرنشان کرد: ما حساسیت خود را نسبت به فقر از دست دادهایم و آنگونه که به بحثهای حوزه روشنفکری سیاسی خارجی و داخلی حساسیم آنقدر به فقر حساس نیستیم. فقر میتواند روزی تیتر یک روزنامهها شود اما ما به دلیل مسائل سیاسی صدایش را در نمیآوریم و به تدریج حساسیتمان را به آن از دست میدهیم.
استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران کتاب منهای فقر را ترجمان اجتماعی دین دانست و سخنان خود را با سخنی از آلبر کامو به پایان برد: به چه کار میآید سعادت وقتی دیگران در آن سهیم نیستند.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید