مذاکره برای اعتماد‌سازی /نصرت الله تاجیک

1392/7/16 ۰۸:۳۲

مذاکره برای اعتماد‌سازی /نصرت الله تاجیک

سیاست خارجی علم تثبیت جایگاه و سطح قدرت ملی هر کشور در جهان بوده و متقابلا راهبردﻫﺎی آن ﻣﺘاﺛﺮ از ﺟﺎﯾﮕﺎهش در ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻧﻈﺎم ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ است. در سیاست خارجی نه همه تهدیدات توسط تدبیر دشمن ایجاد می‌شود و نه همه فرصت‌ها حاصل تلاش و برنامه‌ریزی طراحان سیاست خارجی است. ولی آنچه مهم است مدیریت حفظ و گسترش مواضع و موقعیت‌های راهبردی برای تبدیل تهدیدها به فرصتی برای کسب حداکثری امتیازات برای منافع ملی است.  اوضاع جهانی به‌شدت بحرانی است و در این راستا مدیریت تحولات سیاست خارجی کشور ایجاب می‌کند برای کاهش میزان تنش‌های بین‌المللی ایران، رفع تحریم‌های ظالمانه و غیرقانونی و پرداختن بیشتر به مسایل داخلی، روند فعالیت دیپلماتیک بین ایران و آمریکا بر اساس راهبردی جدید طراحی شود. در این مدل ایران در قالب تداوم مذاکرات مستقیم و انتقادی از آمریکا بخواهد تا در مقابل شفاف‌سازی و رعایت استانداردهای بین‌المللی در زمینه تحقیقات هسته‌ای خود، متقابلا به صراحت، اشتباهات سیاست خارجی‌اش و مسوولیت‌های ناشی از آن در قبال ایران را بپذیرد این امر  در مورد منطقه نیز که آمریکا با دخالت ناصحیح، چهره حساس و ژئوپلیتیکی آن را به هم ریخته و بر مصایب منطقه افزوده و باعث ریختن خون بی‌گناهان در عراق، سوریه و مصر شده نیز صادق است. در آن صورت زمینه برای توافق بر سر تعیین راهبردی فراهم خواهد شد که شروع مناسبی برای تعامل بین دو کشور باشد که نسبت به یکدیگر بی‌اعتماد و در مرحله‌ گذار هستند. حاصل کوتاه‌مدت این روند، شفاف‌شدن دیدگاه‌ها، رفع سوء‌ظن‌ها و کنارگذاشتن مخاصمات، در میان مدت اعتماد‌سازی و برگشت به وضعیت عادی روابط و در دراز‌مدت، دوری‌گزیدن از ورود به حوزه‌های منافع ملی یکدیگر و دشمنی بین دو کشور و حل مشکلات خواهد شد.  به‌دلیل سابقه تاریخی و عملکرد آمریکا و شفاف‌نبودن سیاست و اهدافش نسبت به ایران در قبل و بعد از انقلاب اسلامی و همچنین فعالیت و اقدامات مشکوکش در کشورهای منطقه، ایران نسبت به آمریکا بی‌اعتماد و مظنون است. از طرف دیگر آمریکا نیز به فعالیت هسته‌ای ایران برای ایجاد فشار و تحمیل خواسته‌هایش به‌ویژه در زمینه خاورمیانه بیش از حد مظنونیت نشان می‌دهد. بنابراین ایران و آمریکا که به هم اعتماد ندارند و مظنون هستند نیازمند توافق بر سر تعیین راهبردی درازمدت نسبت به یکدیگر هستند تا بتوانند این مرحله بی‌اعتمادی را به‌عنوان مرحله‌ گذار در «میان‌مدت» پشت‌سر بگذارند. مشکلات بین دو کشور ماهوی و حاصل تضاد منافع ژئوپلیتیکی بین دو کشور است که قدم‌های دیپلماتیک خوبی در هفته گذشته در نیویورک و در حاشیه شصت‌وهشتمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد برداشته شد، ولی کافی نیست و نیازمند طراحی راهبردی جامع است؛ راهبردی که نوعی اطمینان‌بخشی دوطرفه ایران و آمریکا به یکدیگر در زمینه اهداف، سیاست‌ها و مقاصد هر دو طرف باشد. قدم اولیه تحرکات دیپلماتیک ایران در نیویورک زمینه‌سازی لازم برای ایجاد پایه‌های اصلی اقدامات اعتمادساز فراهم خواهد کرد اما نیاز دارد با انتخاب راهبردی صحیح در رابطه با یکدیگر برای گذر از یک مرحله به مرحله بعدی روابط مفهوم پیدا کند. 
تعامل اخیر دو کشور تنها قسمتی از این راهبرد را تشکیل می‌دهند و این طرح نیاز به قراردادن آن در الگو و فرمول جدید و کامل‌تری دارد که به‌صورت یک «بسته همه‌جانبه» عمل کند. این امر باعث می‌شود که آمریکا نتواند با تمسک به سیاست‌های غیرشفافش از زیر تعهدات خود شانه خالی کند! زیرا آمریکا اهداف غیرشفاف و متناقضی در منطقه دارد و مساله هسته‌ای، تنها مشکل با آمریکا نیست. در پرتو این راهبرد آمریکا باید از مظنونیت نسبت به سیاست‌های ایران، امنیتی‌ساختن تحرکات سیاست خارجی ایران و اعمال تحریم‌های یکجانبه و فشار بر کشورهای دیگر و موسسات غیرآمریکایی برای تخریب رابطه‌شان با ایران دست بردارد و ایران نیز برای حل این مشکل باید با حسن‌نیت، فرمول و مدلی همه‌جانبه، استفاده از اهرم‌های قدرت، بدون شتاب‌زدگی و افتادن در تور تبلیغات رسانه‌ای و با طراحی راهبردی برای این مساله که نه‌تنها منطقه بلکه معادلات جهانی را نیز متاثر کرده است، در جهت شفاف‌سازی فعالیت‌های هسته‌ای خود و نیز رعایت استانداردهای بین‌المللی به حل مشکل رابطه با آمریکا و غرب در زمان مشخصی اقدام کند.  موقعیت کنونی روابط بین‌المللی ایران و مناسبات جهانی و دیدگاه و عملکرد سلطه‌گرایانه آمریکا در پرتو این راهبرد، چارچوب مناسبی برای بررسی و حل مسایل امنیتی و منافع و تضادهای سیاسی و ژئوپلیتیکی است که از طریق دیپلماسی صحیح و فعال باید در تبیین حقایق، مشکلات، دیدگاه‌ها و پیداکردن راه مصالحه نسبی تلاش کرد. چنین اقداماتی باید با طراحی راهبردی به منظور تبیین و چگونگی حل مسایل، منافع و تضادهای امنیتی، سیاسی و ژئوپلیتیکی همراه باشد. اینها هم قابل مصالحه فوری نیست و هم صرفا با مذاکره در یکی، دو جلسه رفع و رجوع نمی‌شود. بلکه نیازمند طراحی، بحث، گفت‌وگوهای اقناعی و دراز‌مدت است و نیاز به اعتماد متقابل و زمان دارد و کاری بس مشکل و زمان‌بر است ولی نشدنی نیست. از 130 ملاقات و گفت‌وگویی که بین چین و آمریکا برای تجدید رابطه در اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 میلادی صورت گرفت نزدیک به 80 ملاقات آن قبل از برقراری رسمی رابطه و مابقی مربوط به بعد از آن بود. البته تسهیلات کنونی ارتباطی در صورتی‌که عزم، شفافیت و صداقت برای حصول به تفاهم و مصالحه در میان باشد نیاز به طی چنین روند طولانی‌ای نخواهد بود ولی به‌هر صورت زمان‌بر است و حوصله و صبوری می‌طلبد و درنظرداشتن مقولات سیاست خارجی در حوزه منافع ملی! 
نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: