بیراهه شیمیایی/ حسین دهشیار

1392/7/16 ۰۸:۱۵

بیراهه شیمیایی/ حسین دهشیار

در گستره سیاست خارجی، نوع، تنوع و تعدد توانمندی‌ها از تعیین‌کنندگی فزاینده در شکل‌دادن به دامنه قدرت مانور برخوردار هستند. اما محققا مهم‌تر از بهره‌مندبودن از توانمندی‌ها، کیاست و تدبیر در ساماندهی به آنها و از سویی دیگر به کارگیری هدفمند توانمندی‌هاست. در معادله سه‌وجهی روسیه، سوریه و آمریکا که به دنبال ورود نیروهای جنگجوی بیگانه به سرزمین سوریه برای سرنگون‌کردن ساختار قدرت حاکم، قوام و ماهیت معین و مشخصی یافته است به‌وضوح هرچه تمام‌تر شاهد درک استراتژیک روسیه و سوریه از حوادث و تصمیمات فی‌البداهه آمریکا بوده‌ایم. برخلاف دیگر بازیگران معادله، آمریکاییان به رهبری باراک اوباما نقشی انفعالی را به صحنه آورده‌اند که نه‌تنها سیاست منطقه‌ای آنان را با چالش‌های غیرقابل انتظار مواجه ساخته بلکه متحدان حساس به مسایل سوریه را نیز به‌شدت آسیب‌پذیر کرده است. باراک اوباما و تیم سیاست خارجی او، برنامه تدوین‌شده همه‌جانبه‌ای که در آن گزینه‌های پیش‌رو در چارچوب نگاه کلان آمریکا و نیازهای متحدان منطقه‌ای ملحوظ شده باشد را از همان آغاز شکل‌گرفتن بحران داخلی سوریه نداشت. آمریکا به عبارت صحیح‌تر، به جنگ داخلی مهندسی‌شده سوریه از جانب متحدان بسیار نزدیک منطقه‌ای «کشیده» شد. از 1970 که حافظ اسد کنترل کامل کشور را به دست گرفت برای آمریکاییان برهم زدن معادلات مستتر نظامی – امنیتی سوریه همیشه موردنظر و مطلوب بوده است. اما این کشور به دلایل پرواضح و آشکار به اقدام هدفمندی در جهت تحقق خواست خود دست نزد. از آغاز قرن بیست‌ویکم که تصمیم‌گیرندگان آمریکایی برهم‌زدن معادلات ارزشی حاکم در خاورمیانه را در دستورکار جدی قرار دادند، باز هم مطابق سنت دیرینه کشور سوریه از اولویت در چشم‌انداز ساکنان کاخ سفید برخوردار نشد. ناپختگی باراک اوباما در قلمرو سیاست خارجی به‌طور کلی و از سویی دیگر نقش تعیین‌کننده عربستان، قطر و ترکیه در شکل دادن و مدیریت عملیاتی منازعات سوریه، شرایطی را رقم زده است که انضباط شدید قدرت مانور و اثرگذاری منطقه‌ای ایالات متحده آمریکا، از برجسته‌ترین سمبل‌های آن است. زمانی که آمریکاییان با بحران سوریه مواجه شدند با توجه به اینکه نیروهای نظامی خارجی عملا به نزدیکی دروازه‌های دمشق رسیده بودند و نظر محمد مرسی، رجب‌طیب اردوغان، عبدالله و حامد بن خلیفه تاکید بر حذف بشار اسد بود، باراک اوباما تغییر رژیم در سوریه را مبنای سیاست سوری آمریکا قرار داده این یکی از نوادر مواقعی بوده که در عصر پسا نبرد ایدئولوژیک جهانی، کاخ سفید در چارچوب الزامات سیاست‌های بازیگران منطقه خاورمیانه گام برداشته است. نبود یک فهم کلان در اولویت‌بندی‌های دولت آمریکا سبب شده که این کشور در مسیری گام بردارد که حتی در صورت تحقق خواست تحمیل شده به او، در نهایت ناکامی را تجربه کند. باراک اومابا بدون کمترین جلوه‌ای از بصیرت، خواهان تغییر رژیم در سوریه شد، این سیاست معیوب در شرایطی بیان شد که دستگاه تصمیم‌گیری در حیطه سیاست خارجی کاملا به این نکته وقوف دارد که این کشور کمترین وجه مشترک ارزشی و جهان‌بینی با کلیت مخالفان نظام حاکم بر سوریه دارد.    
نظام حاکم بر سوریه آمریکا را بازیگری توانمند می‌داند که گریزی جز تعامل با او نیست در حالی که مجموعه اصلی و غالب مخالفان دولت سوریه، آمریکا را شایسته نابودی و موجودیتش را در تعارض با ارزش‌ها و دیدگاه‌های خود می‌یابند. آمریکا در جنگ داخلی سوریه در جبهه‌ای قرار دارد که همرزمانش آنها را کافر و کشتن آنان را وجاهت قلمداد می‌کنند. زمانی که دولت هیتلر و استالین در یک جبهه قرار گرفتند، حداقل احترامی فزاینده برای یکدیگر قایل بودند. باراک اوباما در فرآیند غرق‌شدن بیشتر در گرداب جنگ داخلی سوریه، خط‌قرمز را ترسیم کرد. اگر تحت هر شرایطی ساختار قدرت در سوریه به استفاده از سلاح شیمیایی بپردازد برای آمریکاگزیری جز تهاجم نظامی به خاک سوریه وجود نخواهد داشت. این خط‌قرمز، در شرایط فی‌البداهه مطرح شد بدون اینکه به پیامدهای ترسیم آن توجه شود. این بر همگان آشکار است که آمریکا تحت هیچ شرایطی به فرستادن نیرو به خاک سوریه اقدام نخواهد کرد. آمریکاییان بعد در بستر غرق‌شدن شدیدتر در خبط استراتژیک اعلام کردند که اگر سوریه سلاح‌های شیمیایی خود را تحت نظارت جامعه بین‌المللی قرار دهد، حمله‌ای به سوریه از جانب این کشور صورت نخواهد گرفت. آمریکاییانی که خط‌قرمز معین کرده بودند حالا خود را درگیر گشتن برای پیداکردن موادشیمیایی و نظارت هرچه وسیع‌تر شورای امنیت کرده‌اند. از سیاست اندیشه نشده تغییر رژیم تا رضایت به نقش وسیع‌تر روسیه در شکل‌دادن به بحران سوریه، آمریکاییان هر روز بیشتر از گذشته در نقش «پادشاه بدون بالاپوش» ظاهر می‌شوند. حالا ولادیمیر پوتین خواهان توجه آمریکا به قوانین بین‌المللی و اقدام در چارچوب سازمان ملل برای یافتن سلاح‌های شیمیایی سوریه و حضور جامعه بین‌المللی برای کنترل این سلاح‌ها شده است، باراک اوباما که به کمتر از تغییر رژیم راضی نبود حالا باید در پیچ‌وخم‌های بوروکراتیک سازمان ملل و پستی‌وبلندی‌های سرزمین سوریه در کنار روس‌ها و مسوولان حکومتی سوریه به جست‌وجو و یافتن سلاح‌هایی بپردازد که در زمان شکل‌گیری بحران اصولا محلی از اعراب نداشت. وقتی تصمیم‌گیرنده نمی‌داند که به کجا می‌خواهد برود، همیشه خود را در جایی می‌یابد که دیگران برای او تعیین می‌کنند که این برجسته‌ترین نماد بری بودن از بینش استراتژیک است.
نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: