1392/7/15 ۱۲:۲۲
ناپايداري مديريت، بدعت ناصوابي بود كه بابت جنگ تحميلي به سنت پايداري در خوزستان بدل شد و به مرور حجم تغييرات در بدنه مديريتي اين استان را به شكل غير قابل تصوري بالا برد. طي اين هشتسالي كه از تاسيس منطقه آزاد اروند ميگذرد حدود هشت مدير عزل و نصب شدهاند. يعني ميانگين حضور هر شخص حدود يك سال بوده است. اين مديران فارغ از بومي بودن يا بومي نبودن در يك چيز اشتراك داشتند؛ «ناپايداري».
ناپايداري مديريت، بدعت ناصوابي بود كه بابت جنگ تحميلي به سنت پايداري در خوزستان بدل شد و به مرور حجم تغييرات در بدنه مديريتي اين استان را به شكل غير قابل تصوري بالا برد. طي اين هشتسالي كه از تاسيس منطقه آزاد اروند ميگذرد حدود هشت مدير عزل و نصب شدهاند. يعني ميانگين حضور هر شخص حدود يك سال بوده است. اين مديران فارغ از بومي بودن يا بومي نبودن در يك چيز اشتراك داشتند؛ «ناپايداري». نتيجه حاصل از اين برخورد حداقل در منطقه آزاد اروند كه به لحاظ استراتژيكي و اقتصادي در مرتبهيي بالاتر از ديگر پايگاههاي اقتصادي قرار دارد، امروز نهادي است عريض و طويل با خاصيت و رويكردي كاملا بوروكراتيك؛ نهادي كه هيچ كس از نوع انتخاب و چينش مديرانش اطلاعي ندارد و از تغيير آنها نيز. و هيچكس در هيچ سطحي از مديريت استان يا نمايندگان و حتي مجمع نمايندگان خوزستان نسبت به اين موضوع واكنش جدي نشان نميدهد. گويا كسي حاضر نيست در رابطه با شرايط كنوني منطقه آزاد شفافسازي كند. (اينكه اين مديران از كجا آمدهاند و به چه دليل رفتند و مهمتر آنكه به كجا رفتند؟)
حالا كه طي هشت سال گذشته مردم عملا در چرخه پرسشگري و پاسخ خواهي حضور نداشتند روند جابهجاييها آنقدر در اين سازمان بدون هيچ توضيحي بالا رفت كه عدم كارآمدي اين مجموعه در غوغاي هر روزه جابهجاييها به فراموشي سپرده شد.
متاسفانه با جابهجاييهاي فراوان همراه با سوءمديريت، جايگاه اين سازمان كه بالقوه داراي ظرفيتهاي اقتصادي است به نقش اسپانسري در برنامههاي محلي تقليل يافته است. بيبرنامگي مديران، امكانات مولد بودن و تاثيرگذاري در اقتصاد محلي اين سازمان را آنقدر كمرنگ كرده كه اين نهاد عملا نقشهايي جزيي چون برگزاري جنگهاي شادي را برعهده ميگيرد.
اكنون كه به مدد دولت اعتدال و اميد گزينههاي بزرگ و توانمندي روي ميز اكبر تركان است شرط بومي بودن (به نسبت خيل عظيم مديران دسته چندمي پروازي) حرف كاملا ناصوابي است كه از سوي برخي مقامات شهر زده ميشود.
در جايي كه بازسازي و توسعه شهرهاي آبادان و خرمشهر كه هدف اصلي سازمان مناطق آزاد اعلام شده است بعد از سالها به گره كوري تبديل شده است، آيا رواست كه زيست در بوم يا صرفا تعلقات بومي پيششرط پذيرش مديري در اين سطح باشد؟
براي استفاده از ظرفيتهاي ساختاري موجود در منطقه (همچون فرودگاه بينالمللي، خط راهآهن، آبهاي قابل كشتيراني، گمركات و...) به نفع منطقه آزاد، كسي بايد سكان را به دست گيرد كه اهل تعامل باشد نه باند، منطقه آزاد اروند به مديري نياز دارد كه آزمونهاي سخت را پشت سر گذاشته است، گيرم اينبار اهل اين جزيره نباشد.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید