آيا جواني در ايران مسأله است؟ / تقي آزاد ارمكي

1392/7/11 ۱۱:۵۹

آيا جواني در ايران مسأله است؟  /  تقي آزاد ارمكي

تمركز بر «جوانان» همراه با «زنان» در ايران در طول دو دهه گذشته همواره از موضوعات كليدي بوده است. اين تمركز هم در سطح علمي، فرهنگي و سياسي بوده است و هم در سطح سياست‌گذاري. به لحاظ مفهومي و فرهنگي موجوديت جواني و جوانان مهم بوده است. اينكه جوانان و زنان دو نيروي مهم جدا شده از ساختار سنتي جامعه هستند موضوع اصلي در حوزه علم و دانش به‌واسطه محققان بوده است. بسياري از تحقيقاتي كه در ايران در طول دو دهه گذشته صورت گرفته با اين ملاحظه بوده است. ازجمله تحقيقاتي كه در امور جوانان و زنان رياست جمهوري و سپس معاونت زنان و جوانان و در نهايت در وزارت ورزش و جوانان انجام شده است. تلاش اكثر تحقيقات نشان دادن جدا شدن جوانان و زنان در بدنه سنتي جامعه و تبديل شدن آنها به نيرويي مستقل و تعيين‌كننده بوده است

 

تمركز بر «جوانان» همراه با «زنان» در ايران در طول دو دهه گذشته همواره از موضوعات كليدي بوده است. اين تمركز هم در سطح علمي، فرهنگي و سياسي بوده است و هم در سطح سياست‌گذاري. به لحاظ مفهومي و فرهنگي موجوديت جواني و جوانان مهم بوده است.  اينكه جوانان و زنان دو نيروي مهم جدا شده از ساختار سنتي جامعه هستند موضوع اصلي در حوزه علم و دانش به‌واسطه محققان بوده است. بسياري از تحقيقاتي كه در ايران در طول دو دهه گذشته صورت گرفته با اين ملاحظه بوده است. ازجمله تحقيقاتي كه در امور جوانان و زنان رياست جمهوري و سپس معاونت زنان و جوانان و در نهايت در وزارت ورزش و جوانان انجام شده است. تلاش اكثر تحقيقات نشان دادن جدا شدن جوانان و زنان در بدنه سنتي جامعه و تبديل شدن آنها به نيرويي مستقل و تعيين‌كننده بوده است. اين مسأله و جهت‌گيري بيشتر در حوزه جوانان دنبال شده و در حوزه زنان با مناقشه جدي تحت عنوان خانواده روبه‌رو شده است. در نتيجه موضوع زنان به موضوع خانواده تبديل شد و مسائل زنان مسائل خانوادگي شد. البته اين فرض كه اين موضوع به لحاظ سياسي انجام شد يا اينكه در عمل هم محقق شده است، نياز به كنكاش جدي دارد. اما در مورد جوانان هنوز بحثي كه در دو دهه گذشته شروع شده است، در سطح سياست‌گذاري و مديريتي ادامه دارد. هنوز هم در مورد ماهيت جواني و جوانان در ايران تصوير روشني وجود ندارد. عده‌اي آن را امري جدا شده از خانواده و بعضا در تعارض با آن تحت عنوان تعارض نسلي مي‌دانند و عده‌اي به توافق و سازگاري نسلي باور دارند. اين دوگانه نگاه كردن به مقوله و وضعيت جوانان به معني باقي ماندن اين موضوع در ساحت چالشي است. با اين وجود شرايط شكل‌گيري وزارتخانه ورزش و جوانان فراهم شده و اين حوزه اداري و مديريتي و  فرهنگي در ايران سر و سامان يافته است. با اين وجود در درون اين واحد سازماني، مديريتي، فرهنگي و سياسي مجموعه‌اي مناقشه‌ها وجود دارد كه توجه و سر و سامان دادن هر يك زمينه رفع مشكلات متعدد در سطح نظام اجتماعي ايران است. در ادامه با توجه به بعضي از اين مناقشه‌ها به نكته‌اي تحت عنوان «هويت‌يابي» اشاره مي‌كنم.

اصلي‌ترين مناقشه‌هاي موجود در مورد وزارت ورزش و جوانان در كل  و مرتبط با ديگر نهادها و سازمان‌هاي اجتماعي عبارتند از:  چه رابطه‌اي بين اين وزارتخانه به لحاظ اهداف و كاركردها و ديگر وزارتخانه‌هاي كشور چون علوم، تحقيقات و فناوري و  فرهنگ و ارشاد اسلامي و سازمان صدا و سيما وجود دارد؟ كداميك از اين سه وزارتخانه در سر و سامان دادن به زندگي جوانان در كشور تعيين‌كننده‌تر و مقدم‌تر هستند؟ كداميك تابعي هستند؟ چه رابطه‌اي بين وضعيت جوانان بين نهاد خانواده و دين با وزارتخانه ورزش و جوانان وجود دارد؟  كدام تعبير و تفسير در مورد جوانان اساس عمل در اين وزارتخانه است؟ كدام ورزش در ايران اصل و ديگر ورزشها پيرامون آن جاري است و مسأله و رفتار و حيات جوانان مرتبط با آن است؟ تكليف ورزش‌هاي باستاني و ورزش‌هاي دوره مياني با ورزش‌هاي دوره معاصر چيست؟ تكليف ورزش‌هاي باستاني كه تا كنون جوانان از آنها تصويري ندارند و جواني تعريف نشده است با مقوله جوانان و زندگي معاصرشان چيست؟ تكليف اين وزارتخانه با رقابت‌هاي جهاني چه مي‌شود؟ آيا قرار است كشور ايران در كنار همه رقابت‌ها و چالش‌هايي كه در جامعه جهاني دارد، از طريق ورزش نيز چالشگر باشد يا اينكه فقط در طول دوره‌هايي خاص صادر كننده نيرو و متخصص براي كشورهاي ديگر باشد؟  و... در كنار اين نوع  مناقشه‌ها، مجموعه‌اي از مناقشه‌هاي درون وزراتخانه‌اي وجود دارد كه بي‌توجهي به آنها نيز دردسر ساز است. اصلي‌ترين آنها عبارتند از: وزارت ورزش و جوانان چه وظايفي دارد؟ آيا در ميان مجموعه وظايف و اهدافي كه دارد هماهنگي وجود دارد؟ آيا ابزارهايي كه براي دستيابي به اهدافش طراحي شده است تناسب وجود دارد؟ آيا شرايط انعطاف‌پذيري در مورد تغيير وسايل و شيوه‌هاي دستيابي به اهدافش را دارد؟  آيا واقعا ورزش يكي از اصلي‌ترين موضوعات ايران است؟ آيا واقعا ورزش پديده‌اي جوان است كه جوانان به آن توجه دارند يا اينكه جوانان هم ورزش مي‌كنند و ورزش مسأله اصلي در ايران است؟ اگر اينطور است چرا صدا و سيما تمركز اصلي‌اش را البته ناشيانه بر ورزش گذاشته است و در اين زمينه كار مي‌كند؟ اگر همه مجاز هستند كه در اين زمينه وارد شوند جايگاه وزارت ورزش و جوانان در كل نظام سياست‌گذاري كشور در اين حوزه چگونه است؟ و... 

مشكلاتي كه بدون توجه به آنها طراحي نظام ورزشي و جواني كه در نهايت به گسترش شادي در ايران و ايجاد مدل‌هاي متعدد رقابت بين فردي و جمعي داخلي و جهاني بينجامد و راهي در هويت‌يابي ايراني در سطح جهاني باشد، وجود دارد. در ادامه به اصلي‌ترين اين مشكلات توجه مي‌شود: (1) مشكل همسان‌انگاري جوانان و ورزش،  (2) مشكل همسان‌انگاري وجه فراغتي ورزش و وجه عيني و اثرگذار آن، (3) مشكل بدفهمي جوانان و تنظيم رابطه آنها با حوزه ورزش، (5) مشكل در سر و سامان دادن به سطوح ورزش در ايران كه گستره‌اي از ورزش باستاني تا ورزش‌هاي جديد و متعلق به گروه‌هاي اجتماعي متفاوت، (6) مشكل در تعيين دامنه عمل در تعامل و رقابت با ديگر سازمان‌ها و ادارات چون صدا و سيما و وزارت آموزش و پرورش و.. (7) مشكل در جهت‌يابي حوزه ورزش و جوانان و... از ميان همه مشكلاتي كه اشاره شد، من مشكل تعيين رابطه بين ورزش و جوانان و اثرات آن بر زندگي جوانان تحت عنوان هويت يابي مهمتر مي‌دانم. در ادامه نحوه رسيدن و گذر كردن از مشكلات اشاره شده و دستيابي به هويت جوانان از طريق ورزش را مورد توجه كلي قرار مي‌دهم.

حتي در صورتي كه مسائل اشاره شده تك به تك قابل حل و رفع باشد و تصوير روشني از آنها وجود داشته باشد يكي از مسائل اساسي كه به اين سادگي قابل حل نيست بروز مي‌كند و تصميم‌گيران بايد در اين زمينه تلاش جدي كنند، موضوع جوان و جواني است. اين موضوع كه خودش را به صورت مسأله نشان مي‌دهد، ابهام دار و ابهام ساز است. در نتيجه اولين كار و تلاش شناخت مسائل، مشكلات و دغدغه‌هاي آنها است. بدون اينكه تصوير روشني در مورد جوانان ايراني وجود داشته باشد امكاني در فراهم كردن شرايط رشد و توسعه در ايران وجود ندارد. در گذشته‌اي نه‌چندان دور انكار در پديده جواني صورت مي‌گرفت. همه از مفهوم عام انسان و افراد و مردم استفاده مي‌كردند و كمتر به شكل‌گيري گروه‌هاي متعدد اجتماعي توجه مي‌شد. همانطور كه در شرايط فعلي كمتر به پيري و كهنسالي توجه مي‌شود. زماني پيري و كهنسالي توجه خواهد شد كه خودش را به لحاظ سازماني، اجتماعي، سياسي و اقتصادي بر كليت حيات اجتماعي جامعه ايراني تحميل كرده و هر جايي كه نگاه شود با اين پديده روبه‌رو خواهيم شد. متاسفانه اين ويژگي ما ايرانيان است كه به فردا كمتر توجه مي‌كنيم و بيشتر به فكر ديروز هستيم و درگير امروز. همين وضعيت در مورد جواني و جوانان در ايران هم جاري بود تا اينكه در دو دهه گذشته زمينه‌هاي توجه به آن شروع شد تا اينكه در دوره اصلاحات به واسطه اقاي خاتمي بحث گسست نسل‌ها مطرح شد و نتيجه آن شكل‌گيري مراكز تحقيقاتي و رشته آموزشي و در نهايت انجام تحقيقات و مطالعات بسياري شد. ما به دليل اينكه با وزارتخانه‌اي چون «ورزش و جوانان» روبه‌رو هستيم، ديگر نمي‌توانيم بگوييم كه به لحاظ سازماني به جوانان توجه نداريم. جوانان براي ما مهم شده‌اند. اما كدام جوان و جواني؟ اين سوال مهمي است كه بايد در مورد آن بسيار تامل كرد. آيا جواناني كه اهل ورزش هستند، محور توجه هستند؟ اگر جوانان از دريچه ورزش مورد توجه قرار مي‌گيرند جواناني كه نسبت به ورزش بي‌توجه هستند يا ضد ورزش هستند چه وضعيتي خواهند يافت؟ به عبارت ديگر، جواناني كه از دايره ورزش خارج هستند در كجا مورد توجه هستند؟ آيا براي سر و سامان دادن آنها بايد وزارتخانه‌اي جدا تهيه كرد يا اينكه سازمان و نهادي ديگر چون سازمان و صدا و سيما در شبكه سوم مسائل‌شان مطرح خواهد شد؟ و... همه سوالات اشاره شده به دليل ابهام در مورد وضعيت جوانان هزاران بار به اشكال گوناگون طرح شده و طرح خواهند شد. در نتيجه نياز داريم تا با حضور متخصصان و با حوصله و تامل به دركي حداقلي در مورد جوانان برسيم تا كارها و اقدام‌هايي كه در اين حوزه صورت مي‌گيرد ما را دچار بحران و تشدد نظر و در نهايت سياست‌زده نكند.

پس از تعيين تكليف حداقلي در مورد جوانان به دو مسأله ديگر مي‌رسيم. اول رابطه اين وزارتخانه با ديگر عناصر نظام اجتماعي و تصميم‌گيري ايران است كه در مورد جوانان درگير هستند. براي اينكه از نوع مناقشه‌هاي اشاره شده كمي دور شويم و به جاي حاشيه‌روي و نقد و اعتراض و ايجاد فضاي تزاحمي، كاري و نگاهي مثبت داشته باشيم، لازم است به مقوله ورزش و جوانان از ساحتي ديگر پرداخت. لازم نيست ما براساس اين نگاه به كليت وزارتخانه و سازما‌ن‌ها و ادارات مرتبط با آن توجه كنيم زيرا در يك سازمان بزرگ بسياري از كارهايي كه انجام مي‌شود فضاساز هستند و خودشان وسيله تحقق اهداف و كارهاي ديگر. آنچه كمي كارهاي پراكنده و هزينه در حوزه ورزش و جوانان را رفع و رجوع مي‌كند، جهت دادن به آنها است. اين جهت‌گيري را من در حوزه هويتي مطرح مي‌كنم. 

سومين گام و اقدام تاكيد بر موضوع  محوري هويت‌يابي جوانان است تا دغدغه‌هاي پراكنده. اين موضوع كه  يكي از اساسي‌ترين مشكلات ايران معاصر است، مسأله هويت و هويت‌يابي  جوانان به طور كلي و از طريق ورزش به طور خاص است. جوانان به طور خاص بيشتر از ديگر نسل‌ها در معرض بحران هويت و مشكل هويتي هستند.  اگر بتوان در اين حوزه بر اساس مسأله هويت و هويت يابي تعريفي از جواني و ورزش داشت، ايران اسلامي راهي و گامي بلند در شكوفايي‌اش برخواهد داشت. هر چند كه  جريان هويت‌يابي به حوزه ورزش براي جوانان صرفا اختصاص ندارد، ولي اقدامي كه در اين حوزه صورت مي‌گيرد بسيار مهم خواهد بود. ديگر حوزه‌هاي فرهنگي و اجتماعي و سياسي و اقتصادي نيز در اين زمينه تعيين‌كننده هستند. تعيين‌كنندگي آنها با واسطه است. مثلاً حوزه آموزش به طور غيرمستقيم در ساختن هويت ايراني براي جوانان نقش دارد. اقتصاد و علم نيز همين‌گونه است. اما ورزش در كنار خانواده و دوستان يكي از عرصه‌هايي است كه به طور مستقيم در هويت‌يابي جوانان تعيين‌كننده است. چرا؟ به دليل اينكه اين دو پديده ويژگي‌هايي مشابه و تكميلي نسبت به هم دارند. از اصلي‌ترين آنها احساسي و هيجاني بودن آنها است كه آنها را با هم پيوند زده است. در حالي كه اقتصاد و جوانان ضرورت عمل و جهت عقلاني را مي‌طلبد.  جوان و جواني دوره انتقالي و احساسي و هيجاني است. در اين دوره بيشترين انرژي‌ها و استعدادها همراه با شور و هيجان بروز مي‌كند. ورزش نيز حوزه هيجاني و احساسي است كه هويت‌آفرين هم هست. پيروزي يك تيم در سطح جهاني منشا بروز هيجانات بسياري براي همه و به طور خاص جوانان مي‌شود. اگر اين حوزه به خوبي مديريت شود راهي در فعال‌سازي جوانان به عنوان كنشگران حوزه ورزش و ناظران عمل ديگران موفق در رقابت‌هاي ورزشي داخلي و جهاني خواهند بود كه در نهايت نتايج كل اين حوزه در ساختن يكي از ابعاد هويت ايراني موثر خواهد شد.

همانطور كه اشاره شد، وزارت ورزش و جوانان براي سر و سامان دادن به كليت فعاليت‌هايش نيازمند به يك مسأله محوري است كه بدون توجه به آن همه كارهاي صورت گرفته در يك دوره مي‌توانند به شكل‌گيري مجموعه بحران‌ها و تعارضات داخلي بينجامند. افزون بر سلامت و شادابي جوانان، اهميت دادن به ورزش باستاني، دوره مياني، و دوره جديد، ورزش همگاني، ورزش قهرماني و حضور در صحنه‌هاي ملي و جهاني، تلاش در هويت‌يابي جوانان از طريق ورزش عنصر همگرا‌كننده كارهاي دروني اين وزارتخانه خواهد بود. در صورت محوريت بخشيدن به عنصر هويتي با كارگزاري جوانان در حوزه ورزش است كه حركت به جلو با آسيب‌هاي كمتر سياسي و بيشتر اجتماعي و فرهنگي ممكن خواهد شد. با كارگزاري جوانان در ورزش در سطح ملي و جهاني ظرفيت تغيير در جامعه بدون سياست‌زدگي فراهم خواهد شد و در نهايت هم ضمن انسجام اجتماعي جريان فعال هويت‌آفرين ظهور خواهد كرد.

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: