معین در پاسخ زیباکلام: همه اتفاقات انقلاب فرهنگی اشتباه بود، جز اخراج گروهک ها

1392/7/10 ۱۲:۱۱

معین در پاسخ زیباکلام: همه اتفاقات انقلاب فرهنگی اشتباه بود، جز اخراج گروهک ها

از نگاه دینی مگر می توانیم نیّت افراد را استنباط کنیم؟ حداکثر انتظار ما تحقق ارزش های اخلاقی است.اخلاق باید در آموزش و پژوهش، روابط انسانی و احساس مسئولیت در قبال جامعه باشد. ما این را می گوییم دانشگاه اسلامی. آن موقع قرار بود گروهی از زبده ترین استادان در علوم انسانی دانشگاهی و علمای شاخص حوزۀ علمیه تبادل نظر طولانی مدت کنند، بعد نتیجه بگیرند ما چه دیدگاهی در حوزه های مختلف داریم و... متأسفانه این کار صورت نگرفت.

 

از نگاه دینی مگر می توانیم نیّت افراد را استنباط کنیم؟ حداکثر انتظار ما تحقق ارزش های اخلاقی است.اخلاق باید در آموزش و پژوهش، روابط انسانی و احساس مسئولیت در قبال جامعه باشد. ما این را می گوییم دانشگاه اسلامی. آن موقع قرار بود گروهی از زبده ترین استادان در علوم انسانی دانشگاهی و علمای شاخص حوزۀ علمیه تبادل نظر طولانی مدت کنند، بعد نتیجه بگیرند ما چه دیدگاهی در حوزه های مختلف داریم و... متأسفانه این کار صورت نگرفت.

 

مجله اندیشه پویا در تازه ترین شماره خود پرونده ای در خصوص دانشگاه منتشر کرده است. در این پرونده صادق زیباکلام در مقام پرسشگر در برابر مصطفی معین، وزیر علوم دولت اصلاحات و عضو سابق شورای انقلاب فرهنگی نشسته و او را در خصوص آغاز و انجام پروژه اسلامی کردن دانشگاه ها و انقلاب فرهنگی به چالش کشیده است. در بخشی از این گفتگو دکتر معین تمامی وقایع انقلاب فرهنگی بجز اخراج گروه های مخالف نظام از دانشگاه را "اشتباه" می داند.

 

معین می گوید:" در ماجرای انقلاب فرهنگی، غیر از مسئلۀ خارج شدن گروه های مخالف نظام از دانشگاه، که فکر می کنم در آن فضا ضروری بود و برای آرامش دانشگاه لازم، بقیۀ اتفاقاتی که افتاد اشتباه بود. درواقع، آنچه واقع شد، انقلاب فرهنگی یا اسلامی کردن دانشگاه نبود، بلکه متمرکز کردن همۀ اختیارات دانشگاهی در ستاد انقلاب فرهنگی بود؛ از انتخاب استاد بگیرید تا دانشجو و برنامه ریزی درسی و انحلال هیئت امنا و تفویض اختیارات به گروه سه نفرۀ جانشین هیئت های امنا (وزیر فرهنگ و آموزش عالی، رئیس سازمان برنامه و بودجه، و مرحوم دکتر سحابی)، و ادغام بسیاری از مؤسسات و انحلال همۀ مؤسسات غیردولتی، که عملاً به رکود و تعطیلی دانشگاه انجامید و به نظرم خسارت بزرگی به کشور وارد کرد."

دکتر معین همچنین با انتقاد از روند "اسلامی کردن" دانشگاه ها حوادث رخ داده در 4 سال گذشته را سواستفاده از "اسلامی کردن دانشگاه" دانسته و می گوید:" سال 59 در کشور ما چیزی تحت عنوان انقلاب فرهنگی تجربه نشده بود. تنها تجربۀ تاریخی که در آن زمان به ذهن می رسید، انقلاب فرهنگی در چین بود که نسبتی با ما نداشت. البته نباید انکار کرد که هم خود واژه و هم شیوه هایی که به کار رفت، بی شباهت به شیوه های اجباری و خشنِ به کار رفته در چین نبود. اما مگر اسلامی کردن بخشنامه ای یا زوری است؟ اگر از نگاه دینی نگاه کنیم، ما می گوییم «لا اکراهَ فِی الدّین». مگر می توانیم نیّت افراد را استنباط کنیم؟ حداکثر انتظار ما تحقق ارزش های اخلاقی است.

 

وی می افزاید: در همان دانشگاه هایی که اشاره کردید، مانند هاروارد، کمبریج و دانشگاه هایی که سطح علمی بالایی دارند، سطح پایبندی به اخلاق، سنت های آکادمیک و مسئولیت اجتماعی هم بالاتر از دیگر دانشگاه هاست. اخلاق باید در آموزش و پژوهش، روابط انسانی و احساس مسئولیت در قبال جامعه باشد. ما این دانشگاه را می گوییم دانشگاه اسلامی. اسلامی کردن این نیست که کتابی را بردارید، یک مقدمه به آن بیفزایید و بعد بگویید این شد جامعه شناسی اسلامی یا روان شناسی اسلامی! آن موقع قرار بر این بود که گروهی از زبده ترین استادان در علوم انسانی دانشگاهی و علمای شاخص حوزۀ علمیه بنشینند و پیش فرض هایشان را مطرح و بحث و تبادل نظر طولانی مدت کنند، بعد نتیجه بگیرند ما چه دیدگاهی در حوزه های مختلف، مانند فلسفه و علوم اجتماعی، داریم و این دیدگاه ها چه تضادها و هاشورهای مشترکی با غرب دارند. متأسفانه این کار صورت نگرفت و این جلسات به جایی نرسید. در دورۀ اخیر هم که مسئلۀ اسلامی کردن علوم انسانی دوباره جدی شد، تا آنجا که من خبر دارم، باز هم کاری انجام نشد. زیرا چنین کاری بخشنامه ای و دستوری نیست؛ باید ده ها طرح تحقیقاتی صورت بگیرد و نتایج آن تدوین و تبیین شود. حالا اگر تحت این عنوان تعداد زیادی از استادان را بازنشسته یا اخراج کردند یا از ارتقای علمی آنان جلوگیری شد و دانشجو را ستاره دار کردند، این دیگر استفادۀ ابزاری از «اسلامی کردن» است.

 

در این گفتگو صادق زیباکلام نیز پروژه اسلامی کردن دانشگاه ها را بهانه ای برای تسویه اساتید و دانشجویان در دهه 60 و 80 می داند و می گوید:" تحت لوای اسلامی کردن دانشگاه، معمولاً مسئولین یک سری دانشجوها را اخراج و محروم می کنند، برخی تشکل های دانشجویی را که دوست ندارند، ممنوع اعلام می کنند، و استادانی را که نظرهای مخالف دولت دارند کنار می گذارند. در دهۀ 60، همان طور که گفتید، قرار بود نشست هایی میان استادان دانشگاه و حوزه شکل بگیرد و این ها یک چیزی را سنتز کنند و اسمش را دانشگاه اسلامی بگذارند. معتقدم نه در دهۀ 60 این اتفاق افتاد نه در دورۀ احمدی نژاد.

 

زیباکلام می گوید: آقای معین! می گویید اسلامی شدن دانشگاه شدنی است، ولی بی همتی مسئولین مانع است. من معتقدم اصلاً چنین چیزی نشدنی است. مثلاً وقتی می گوییم می خواهیم علوم سیاسی را اسلامی کنیم، دقیقاً می خواهیم چه بکنیم؟ شما می خواهید بگویید اسلام برای تعالی انسان و ادارۀ جامعه یک تفکر دارد. خب، این تفکر در کنار سایر تفکرها قرار می گیرد. به نظرم از تلاش برای اسلامی کردن دانشگاه ها چیزی جز تسویۀ افراد، اعم از دانشجو و استاد، بیرون نمی آید. ما یک بار این کار را در دهۀ 60 کردیم، یک بار هم در این دوره؛ حاصلش یکی بود. برای من، به عنوان استاد دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی، بارها و بارها نامه آمده است که از هفتۀ آینده، از ترم آینده سرفصل های جدید علوم انسانی ابلاغ می شود. این سرفصل ها هیچ وقت نیامده است. در این هشت سال، شورای انقلاب فرهنگی هشت خط جدید هم به من، به عنوان استاد، ابلاغ نکرده است که زیباکلام، شما منابع قبلی را کنار بگذار و این منابع را که اسلامی است تدریس کن!"

در ادامه این گفتگو همچنین معین در پاسخ به زیباکلام به مسوولیت خود در هیئت مرکزی گزینش دانشگاه ها اشاره می کند و توضیحاتی در مورد نحوه گزینش دانشجویان در دهه 60 می دهد.

به گفته معین:" در همان سال های 63 یا 64، نزدیک به دو ماه در جلسات شورای انقلاب فرهنگی به من اصرار می شد تا مسئولیت هیئت مرکزی گزینش را بپذیرم، اما زیر بار نمی رفتم، چون حدس می زدم نهادهای امنیتی در کار من دخالت خواهند کرد. بعد از دو ماه، از رو رفتم، یا به تعبیری، «مأخوذ به حیا» شدم! هیئتی که برای این کار تشکیل دادیم سه نفره بود: من، آقای مهندس واعظ زاده و آیت الله محفوظی. برای جلوگیری از ضایع شدن حق افراد خیلی تلاش کردم و اجازۀ هیچ گونه دخالتِ خارج از ضوابط را ندادم. شیرۀ این دوستان را می کشیدم! می گفتم هیچ پرونده ای نباید رد شود مگر اینکه هر سه نفر عضو هیئت آن را ببینند. شب تا صبح می نشستیم و با اصرار من پرونده ها را بررسی می کردیم. بعد از چند ماه، شرایط تعدیل شد. مثلاً برای گزینش دانشجو تحقیقات محلی وجود داشت. می رفتند از بقال محل می پرسیدند که این آقا نماز می خواند یا نه. ما این روندها را حذف کردیم. با اصلاحیه ای که به شورای عالی بردیم، حتی گزینش مجدد در دورۀ فوق لیسانس را حذف کردیم"

معین همچنین یکی از ملاک های محرومیت دانشجویان از تحصیل در دهه 60 را عضویت در گروهک ها می شمارد:

زیباکلام: شاخص های تان برای رد افراد در گزینش چه بود؟ مثلاً آیا محکومیت قضایی یک شاخص بود؟

معین: بله. مثلاً محکومیت به دلیل ارتباط با گروهک ها از ملاک های ردّ افراد بود.

زیباکلام:آیا فکر نمی کنید حق کسی تضییع شده باشد؟

معین:ممکن است این اتفاق افتاده باشد، اما همۀ تلاش ما برای جلوگیری از ضایع شدن حقوق افراد بود.

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: