1392/7/10 ۱۰:۴۵
رابطه انديشمندان با سران قدرت مسئلهاي است كه از ابتداي شكلگيري فلسفه وجوداشته است. شايد همين رابطه بود كه بعدها فلسفه سياسي را به عنوان شاخهاي از فلسفه متولد كرد. كتاب «لغزش فیلسوفان و غرش مستبدان» نوشته دکتر حسین سليمانيآملی استاد فلسفه دانشگاههاي ايران كه بهتازگی از سوی انتشارات زوار منتشر شده است، به بررسي اين رابطه ديرينه پرداخته است.
زهرا نوروزي :رابطه انديشمندان با سران قدرت مسئلهاي است كه از ابتداي شكلگيري فلسفه وجوداشته است. شايد همين رابطه بود كه بعدها فلسفه سياسي را به عنوان شاخهاي از فلسفه متولد كرد. كتاب «لغزش فیلسوفان و غرش مستبدان» نوشته دکتر حسین سليمانيآملی استاد فلسفه دانشگاههاي ايران كه بهتازگی از سوی انتشارات زوار منتشر شده است، به بررسي اين رابطه ديرينه پرداخته است. وي درنگاهي به اين رابطه دو سويه، فيلسوفان را به لغزش و اهمال كاري در برابر حكام زمانه متهم كرده است. وي معتقد است: «اگر بخواهيم فوايد انديشه فلاسفه را براي جامعه تبيين كنيم، بايد در ابتدا به كاركرد فلسفه در جامعه بپردازيم انديشه دانايان جامعه در بسياري از مواقع مسير تاريخ را رقم زده است و به تاييد يك سيستم سياسي يا رد آن كمك كرده است.برخي از انديشهها پايههاي حكومتها را ساخته و برخي ديگر پايههاي حاكميت ديگري را سست كرده است. با وجود اين عقبه تاريخي ميبينيم كه كمتر از انديشهاي كه پشت عملكردها قرار دارد صحبت ميشود و همه چيز به عملكرد سياسيون ارتباط داده ميشود.» در گفتوگوي پيش و دلايل نگارش اين كتاب و تاثير رابطه فيلسوفان و نهاد قدرت بررسي شد.
***
به نظر شما مهمترين فايده فيلسوف براي جامعه چيست؟
اگر بخواهيم فوايد انديشه فلاسفه را براي جامعه تبيين كنيم، بايد در ابتدا به كاركرد فلسفه در جامعه بپردازيم.كار فلسفه تبيين عقلاني اموراست و كار فيلسوف بر همين اساس تعريف ميشود. كار فيلسوف در يك جامعه هدايت و جهتدهي فكري مردم جامعه است. به عبارت ديگر ميتوان گفت كسي كه بايد به اصلاح انديشه شهروندان بپردازد، به رسالت فلسفي خود جامه عمل پوشانده است. فيلسوف نبايد تنها در خلوت خود بنشيند و درخيال خود نظريهپردازي كند بلكه بايد انديشههاي او درجامعه بروز و ظهور پيدا كند و در تصحيح نظام فكري جامعه موثر واقع شود. بنابراين با قاطعيت ميگويم كه فيلسوفان مناديان و رهبران فكري جامعه هستند و رسالت مشخصي براي تفكر آنها وجود دارد. انديشه فيلسوف بايد يك گام از بقيه جلوتر حركت كند و اثر بخشي آن در جامعه بايد محسوس و ملموس باشد.
شما در كتاب خود ارتباط فلاسفه را با سياست بررسي كرده و انتقاداتي به عملكرد فيلسوفان در ارتباط با سياست مطرح كرديد و آن را لغزش ناميديد. مبناي اين اظهارنظر شما چيست ؟ آيا شما انديشههاي فلسفي رايج در جوامع را به عملكرد غلط سياسيون كه به نوعي آن را مستبد ناميديد، ارتباط ميدهيد ؟
من در كتاب خود به روشني ارتباط فيلسوف را با سياست و بدنه حكومت بررسي كردهام و براي اثبات مدعاي خود از فلسفه غرب تا فلسفه اسلامي مثالهايي آوردهام. هدف من از بررسي و تحليل عملكرد اين فلاسفه كه نامهايي چون هايدگر تا فارابي در آن مشاهده ميشود،اين است كه نقش فيلسوف با راس جامعه و حاكميت به خوبي روشن شود. در بسياري از مواقع معمولا از انديشهاي كه پشت عملكرد حكام و سياستمداران است غفلت ميشود.انديشه دانايان جامعه در بسياري از مواقع مسير تاريخ را رقم زده است و به تاييد يك سيستم سياسي يا رد آن كمك كرده است.برخي از انديشهها پايههاي حكومتها را ساخته و برخي ديگر پايههاي حاكميت ديگري را سست كرده است. با وجود اين عقبه تاريخي ميبينيم كه كمتر از انديشهاي كه پشت عملكردها قرار دارد صحبت ميشود و همه چيز به عملكرد سياسيون ارتباط داده ميشود. اما اگر با يك نگاه موشكافانه بنگريم متوجه خواهيم شد كه هيچ عمل سياسي بدون انديشه انجام نميپذيرد. بنيان سياست و بنيان انديشه در بسياري از مواقع با يكديگر در ارتباط بوده و به وجود هم نيازمند بودهاند.ميبينيم كه اين دو نهاد فكري و سياسي براي دوام وبقاي خويش با يكديگر مذاكره و تعامل داشتهاند. فيلسوفي كه براي حيات فكري و اجتماعي خود به تاييد حكومت نياز داشته است و حكومتي كه براي پذيرش اعمال خود به پايه فكري احتياج داشته است،كم نبوده است.با اين وجود به اين بعد مهم انديشه كمتر توجه شده است.
شما فيلسوفان را به لغزش متهم كرديد و همراهي آنها را با حكام زمانه نقد كردهايد. اما مگر ميشود براي تفكر فيلسوف حد و مرز گذاشت وصحت و سقم انديشه وي را با توجه به عملكرد سياسيون سنجيد ؟ به هر حال همه فلاسفه كه ادعاي روشنگري اجتماعي ندارند و هميشه هم نميتوانند بنا به دلايل مختلف با سيستم سياسي روز مقابله كنند.
ببينيد من در كتاب خود گفتهام منظور من از لغزش خطاهاي عمدي يا سهوي است كه فيلسوفان در زندگي فكري خود انجام دادهاند. خطاي سهوي همان خطايي است كه انسان بدون تفكر آن را مرتكب ميشود. اين تاريخ است كه ثابت ميكند يك انديشه چه تاثيري بر جامعه گذاشته و چگونه نسلي را به نابودي جسمي وذهني كشانده است. بسياري از سياسيون به پشتوانه فيلسوفان به ترك تازي پرداخته و خطاها و اشتباهات بزرگی را مرتكب شدهاند. اين موضوع نشاندهنده آن است كه فيلسوف درجاي خودش ننشسته است و به جاي آنكه امور را تبيين عقلاني كند و راهبري اجتماع را بهدنبال بگيرد بهدنبال سياستمدار حركت كرده و در رخ دادن بسياري از اشتباهات نقش داشته است. اين اشتباه از ابتداي شكلگيري تاريخ فلسفه وجود داشته است. براي تفهيم محتواي كتاب براي شما مثالي ميآورم. مارتين هايدگر با اينكه در دنياي فلسفه از اعتبار خاص و عظيمي برخوردار است از اين اشتباهات مبرا نبود. ما ميبينيم كه هايدگر به حزب نازي ميپيوندد و با گشتاپو همكاري ميكند. اگرچه خود او بعدها به اشتباه خود پي ميبرد اما واقعيت آن است كه وي در يك برهه تاريخي حساس و پر تب و تاب از لغزش و خطا مصون نماند و از تشخيص آن باز ماند. اين مورد در بسياري از انديشمندان نامدار جهان همچون توماس هابز كه استبداد سلطنتي را توجيه كرده، نيز به چشم ميخورد. همين دلايل است كه اهميت بررسي رابطه فيلسوف و سيستم حكومتي را روشنتر ميسازد.
فيلسوف كه پيشگو نيست كه فراتر از زمان و مكان خود را پيشبيني كند. به علاوه اوهم جزئي از يك جامعه است و گاهي مرعوب هيجانات اجتماعي ميشود و درباره هايدگر كه مثال زديد ممكن است نزديكي فكري وي با سيستم سياسي زمانه وجود داشته باشد. به هرحال آنها فعالان سياسي نيستند كه به مقابله با حكام برخيزند. فكر نميكنيد از انديشه يك فيلسوف توقعي آرمانگرايانه داريد؟
به نظر من بحث توقع داشتن يا بيتوقع بودن نيست. وظيفه فيلسوف اگر عمل سياسي نيست حداقل تبيين صحيح و حساب شده امر سياست است. بسياري از مردم هنوز نميدانند كه چه كسي بايد آنها را براي درك شرايط زمانه آگاه كند و مقتضيات زمانه را روشن كند. مسئله اين است كه بسياري از فلاسفه در طول تاريخ حتي به انديشه فلسفي خود نيز پايبند نبودهاند و شبيه به تفكر خود زندگي نميكنند. فاصله حصار زندگي دروني با زندگي بيروني فيلسوف بسيار متفاوت است. برخي از فلاسفه براي تفكر فلسفي خود ارزش قائل نشدند و گاهي خلاف آن عمل كردهاند. گاهي ميبينيم كه بسياري از فلاسفه براي توجيه عملكرد حكومت به توجيه و مصلحتانديشي روي آوردهاند كه اين موضوع با شالوده تفكر فلسفي نميخواند. معتقدم فيلسوف بايد به آگاهي بخشي خود ايمان داشته باشد و براي اجراي آن بكوشد.ر
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید