1392/7/8 ۱۰:۴۶
با گذشت 10 سال از درگذشت ادوارد سعید، اندیشمند و نویسنده فلسطینی- آمریکایی، سایه سنگین و تاثیر شگرف علمی او در جهان روشنفکری و دانشگاهی همچنان باقیمانده است.
هنگامی که در 25 سپتامبر 2003 ادوارد ودیع سعید، نویسنده، اندیشمند و استاد دانشگاه کلمبیا، به دلیل ابتلا به بیماری سرطان در سن 67 سالگی در نیویورک درگذشت، بسیاری گمان میکردند تاثیر علمی او و آثارش به تدریج به تاریخ خواهد پیوست و همانند شماری دیگر از فرهیختگان، او نیز با مرگش کم رونق شده و از یادها خواهد رفت. این در حالی است که پس از یک دهه، ادوارد سعید و میراث علمی و آکادمیک او بهخصوص در موضوعاتی چون نقد شرقشناسی، مطالعات خاورمیانه، روشنفکری عمومی، تئوری تاریخ، موسیقی و ادبیات تطبیقی، همچون گذشته و از جهاتی شاید پرقدرتتر همچنان باقی و پایدار است.
سعید با داشتن پدری مسیحی، فلسطینی که دارای تابعیت آمریکایی نیز بود جزو آن نسلی بود که تجربه آوارگی و از دست دادن زمین و حیثیت و موجودیت ملی و اشغال کشورش توسط اسراییل و کوچ اجباری را در کودکی به عینه تجربه کرده بود و به این موضوع به زیبایی، شیوایی و تفصیل در زندگینامه خودنوشتش پرداخته است. او ضمن آنکه هرگز یک سیاستورز حرفهای و تمام وقت نبود (سوای عضویت افتخاریاش در شورای ملی فلسطین)، از طریق نوشتهها، مباحثات، درسها و شاگردانش، در سپهر سیاست غرب و شرق و بهخصوص آمریکا و خاورمیانه تاثیر زیادی داشت.
به یاد میآورم در نخستین سالهای حضورم در جامعه آکادمیک غربی و قبل از رواج فروش اینترنتی کتاب، وقتی در کتابفروشیهای بزرگ غربی مثلا بلکولز در آکسفورد یا واتراستون در لندن یا بارنزاندنوبلز در واشنگتن در بخش مطالعات خاورمیانه به تفحص آثار موجود و پرطرفدار میپرداختم، میدیدم برای هر موضوع، هر کشور و هر منطقهای دو سه ردیف کتاب به زبان انگلیسی عرضه شده است. آن گاه میدیدم چندین ردیف قفسه بهطور جداگانه به آثار ادوارد سعید و دیگر آثار در نقد و بررسی نوشتهها و آموزههای او اختصاص یافته است. همین معیار ساده و کوچک نشاندهنده گوشهای از دامنه و عمق اهمیت علمی و آکادمیک او است.
40 سال حضور سعید در دانشگاههای کلمبیا، هاروارد، استنفورد و ییل (1963 تا 2003) را میتوان از پربارترین دوران یک اندیشمند آکادمیک در جهان معاصر تلقی کرد. کمتر کسی را در دنیای امروز میتوان یافت که همچون سعید از نظر تعدد آثار و شاگردان و گستره تاثیرگذاری بر مخاطبان خاص آکادمیک، سیاستگران جهان و حتی مخاطبان خاص و نخبه، همچنان یک دهه پس از مرگش محبوب و مطرح باقیمانده باشد.
هنگامی که در اوایل دهه 90 میلادی، بیل کلینتون، رییسجمهوری آمریکا در ابتدای حکومتش خواستار ملاقات و رایزنی با سعید شد، منتقدان تندرو آمریکایی و اسراییلی سعید با ابراز خشم خود از انجام این دیدار، خواستار بازنگری در سازوکار انتخاب ملاقاتکنندگان با رییسجمهوری و ضرورت ممانعت دیدار کلینتون با دگراندیشان و روشنفکران منتقد سیاستهای لابی اسراییل در آمریکا شدند.
بازی روزگار موجب شد پس از کلینتون، رییسجمهوری همچون جورج بوش پسر بر سر کار بیاید که به گفته ارواند آبراهامیان، در طول حکومت هشت سالهاش نیازی به رایزنی با متخصصان دانشگاهی امور خاورمیانه ندید. جالبتر آنکه پس از این دوره رییسجمهوری همچون باراک اوباما در آمریکا بر سر کار آمد که مستقیما در دانشگاه کلمبیا شاگردی سعید را کرده بود و آشکارا خود را تحتتاثیر دانش و آموزههای استاد میدانست.
تحصیلات اصلی سعید در زمینه ادبیات تطبیقی بود و نخستین آثار او نیز در همین زمینه و با موضوع نقد و بررسی شیوههای ادبیات اتوبیوگرافیک جوزف کنراد بودند. ولی سعید ضمن ادامه تحقیق و تدریس در این موارد، ناگزیر و به تدریج به تاریخ و سیاست نیز کشیده شد.
انتشار اثر ماندگار شرقشناسی/ اورینتالیسم، موج جدیدی در بازنگری در آثار کلاسیک شرقشناسان؛ شرقی که آفریده ذهن و قلم شرقشناسان است و تاثیر شگرف و رویاپردازانهای که این آثار در سدههای گذشته بر نگرش غربیان نسبت به شرق و شرقیان داشته، ایجاد کرد. سعید بدون کلیگویی، لفاظی و شعارپردازیهای معمول، با دقت، انصاف و البته بیرحمی آکادمیک خاص خود به نقد و ارزیابی آثار شرقشناسان و نحلههای فکری تحتتاثیر این آثار پرداخت و نشان داد مطالعات شرقی و اسلامی در دنیای آکادمیک و روشنفکری غربی تا چه حد سیاستزده و تحتتاثیر اهداف غیرعلمی و بعضا استعماری قرار داشته است. پس از انتشار شرقشناسی بود که نگاه نقادانه به آثار شرقشناسان و نیات و تبعات آثار آنان، در جهان آکادمیک رواج و رونق گرفت.
انتشار شرقشناسی ادوارد سعید، طبعا با استقبال بسیار گسترده و ضمنا واکنشهای تندی نیز مواجه شد. سوای فعالان و لابیهای سیاسی، نویسندگان و اندیشمندانی همچون آلبرت حورانی، برنارد لوییس، نیکی کدی و کنعان مکیه به تفصیل از این اثر سعید انتقاد کرده و علیه آن نوشتند. به نظر آنان، شرقشناسی نوع حرفهای و زیرکانهای از نگاه سیاه بینانه شرقی به نیات غربیان در مطالعات اسلامی و شرقی بود، هرچند که اغلب این منتقدان شیوه و برخورد حرفهای و استادانه سعید در این راه را میستودند.
دیگر اثر قابل توجه سعید در مواجهه با جریان رایج تاریخنگاری و روایت غربی از شرق، «پوشش اسلام: چگونه کارشناسان رسانهها برای آنچه ما از بقیه جهان میبینیم تصمیم میگیرند.» است. این کتاب که بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی و ماجرای گروگانگیری سفارت آمریکا در تهران نوشته شده، حوادث ایران را بهانه و دستمایه موضوع تاثیرات منفی و بعضا مغرضانه پوشش ناصحیح حوادث خاورمیانه و جهان اسلام در شکلگیری ذهن و دانش نخبگان و افکار عمومی غربی از شرق قرار داده است.
در آستانه دهمین سال درگذشت ادوارد سعید، هنوز دانشگاهیان سراسر جهان به مطالعه و بررسی آثار سعید میپردازند. به نظر میرسد چندین دهه دیگر برای درک و فهم عمیق آثار فاخر، گسترده و متنوع سعید و تاثیرات آن در سپهر سیاست، جامعه و دانشگاه در دو سوی جهان فرصت لازم باشد.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید