1392/7/3 ۰۹:۳۲
رئیسجمهور با تاکید بر کارآمد بودن «صلح» در برابر «جنگ» پیشنهاد کرد که طرح «جهان علیه خشونت و افراطیگری» در دستور کار سازمان ملل متحد قرار گیرد.
رئیسجمهور با تاکید بر کارآمد بودن «صلح» در برابر «جنگ» پیشنهاد کرد که طرح «جهان علیه خشونت و افراطیگری» در دستور کار سازمان ملل متحد قرار گیرد. حجتالاسلام والمسلمین حسن روحانی در سخنرانی خود در شصت و هشتمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد با اشاره به شرایط امروز جهان و مخاطرات موجود، به برخی بیمها در برابر برخی امیدها و فرصتها اشاره کرد و با تاکید بر لزوم توجه به دیدگاههای صلحطلبی گفت: عصر بازیهای با حصل جمع صفر پایان یافته است. وی در ادامه اظهار کرد: امروز با بیمهایی مواجهیم؛ بیم فقر و تبعیض خردکننده، بیم نابودی منابع حیاتی، بیم بیتوجهی به کرامت و حقوق انسان و غفلت در برابر اخلاق. در برابر این بیمها، امیدهایی نیز وجود دارد؛ امید به اقبال مردم و نخبگان در سراسر جهان به آری به صلح و نه برای جنگ، امید به ترجیح گفتوگو و ستیز اعتدال در برابر افراط. رئیسجمهور کشورمان با اشاره به انتخابات اخیر ایران و انتخاب تدبیر و امید از سوی مردم این کشور گفت: این انتخابات که با تبلور مردمسالاری دینی و انتقال آرام قدرت اجرایی همراه بود ثابت کرد که ایران لنگرگاه ثبات در دریای ناآرام منطقه است و اعتقاد راسخ ایران به صلح، ثبات و آرامش و حل مسالمتآمیز مناقشات و تاکید بر نقش آراء عمومی، نقشی والا در فراهم کردن این محیط داشته است. متن کامل سخنان دکتر روحانی به شرح زیر است: «بسم ا... الرحمن الرحیم «الحمد لله رب العالمین و الصلوه و السلام علی سیدنا و نبینا محمد و اله الطاهرین و صحبه المنتجبین» آقای رئیس،آقای دبیرکل، عالیجنابان،خانمها و آقایان در آغاز مایلم تبریکات صمیمانه خود را به مناسبت انتخاب شایسته جنابعالی به ریاست مجمع عمومی ابراز نمایم و از تلاشهای جناب آقای بان کی مون نیز تقدیر نمایم. آقای رئیس جهان ما جهانی پر از بیم و امید است: بیم جنگ و مناسبات خصومت آمیز منطقه ای و جهانی، بیم رویارویی هویتهای مرگبار مذهبی، قومی و ملی، بیم نهادینه شدن خشونت و افراطیگری، بیم فقر و تبعیض خُرد کننده، بیم تباهی و نابودی منابع حیاتی، بیم بی توجهی به کرامت و حقوق انسان و بیم غفلت از اخلاق. در برابر همه این بیم ها، امیدهای جدیدی نیز وجود دارد: امید اقبال مردم و نخبگان در سراسر جهان به «آری برای صلح و نه برای جنگ»، و امید به ترجیح گفت و گو بر ستیز، و اعتدال بر افراط. یک نمونه زنده، گزینش هوشیارانه امید و تدبیر، و اعتدال توسط مردم بزرگ ایران در انتخابات اخیر است؛که با تبلور مردم سالاری دینی و انتقال آرام قدرت اجرائی نشان داد که ایران لنگرگاه ثبات در دریای ناآرامیهای منطقهای است. اعتقاد راسخ حکومت و مردم ما به صلح پایدار، ثبات، آرامش، حل مسالمت آمیز مناقشات و تکیه بر آراء عمومی به عنوان پشتوانه قدرت، مقبولیت و مشروعیت، نقشی والا در فراهم کردن چنین محیط امنی داشته است. آقای رئیس،خانمها و آقایان دوران حساس انتقالی کنونی در روابط بین الملل مشحون از خطرات، و البته توأم با فرصتهای کم نظیری است. هرگونه محاسبه نادرست از وضعیت خود و دیگران، آسیبهای تاریخی را در بر دارد تا جایی که خطای یک بازیگر، اثرات منفی بر همگان خواهد داشت. آسیب پذیری، پدیدهای جهانی و فراگیر شده است. در این گذر حساس در تاریخ مناسبات جهانی، عصر بازیهای با حاصل جمع صفر پایان یافته است؛ولی هنوز معدودی از بازیگران روشها و ابزارهای کهنه شده، و عمیقاً ناکارآمد را بکار میگیرند تا برتری و سلطه پیشین خود را حفظ کنند. نظامی گری و استفاده از ابزارهای نظامی و خشن برای انقیاد دیگران، نمونه ناکارآمدی از تداوم کنشهای کهنه در شرایط نوین است. اقدامات زورمدارانه اقتصادی و نظامی برای حفظ و تداوم سلطه و برتری گذشته، با مجموعهای از قالبهای مفهومی همراه شده که همگی ضد صلح، ضد امنیت، ضد کرامت انسانی و ضد آرمانهای بشری هستند. از جمله این قالبهای مفهومی، یکسان سازی جوامع و تعمیم ارزشهای غربی بعنوان ارزشهای جهانی است. قالب دیگر، حفظ فرهنگ جنگ سرد و تقسیم دو اردوگاهی جهان به «مای برتر» و «دیگران دون تر» است. قالب دیگر مفهومی، ایجاد ترس و تهدید، از برآمدن بازیگران نوظهور در جامعه جهانی است. در چنین فضائی، خشونتهای دولتی و غیردولتی، مذهبی و فرقهای و حتی نژادی افزایش یافته و هیچ تضمینی وجود ندارد که دوران آرامش بین قدرتهای بزرگ نیز در دام گفتمان ها، رفتارها و کردارهای خشن گرفتار نیاید. تاثیر فاجعه بار روایتهای افراطی و خشن را نباید دست کم گرفت. در این میان، خشونتِ راهبردی که در تلاش برای حذف بازیگران منطقهای از فضای عمل طبیعی آنها، سیاستهای موسوم به مهار، تغییر نظامهای سیاسی از بیرون مرزها، و تلاشی که برای بر هم زدن حدود و ثغور سیاسی متبلور میشود، بسیار خطرناک و تنش آفرین است. در گفتمان متعارف سیاسی بینالمللی، یک مرکز متمدّن با حاشیه های غیرمتمدن به تصویر در آمده است. در این تصویر نسبتِ کانون قدرت جهانی و حاشیهها، نسبتی آمرانه قلمداد شده است. گفتمان مرکزگرایی شمال و حاشیه گرایی جنوب سبب استقرار نوعی نظم تک گویی و مونولوگ در سطح روابط بین المللی شده است. ایجاد مرزهای نادرست هویتی و بیگانه ستیزی های خشن رایج نتیجة قهرمانی این گفتمان است.گفتمانهای تبلیغاتی و بی اساس دین ستیزانه، اسلام هراسانه، شیعه هراسانه و ایران هراسانه به واقع تهدیدی جدی علیه ثبات جهانی و امنیت انسانی است. این گفتمان تبلیغاتی، با طرح و القای تهدیدات فرضی و خیالی شکل خطرناکی به خود گرفته است. یکی از این تهدیدات خیالی، خطر موهوم ایران است. به بهانه این تهدید موهوم، چه اقدامات ناهنجار و چه جنایتها در سه دهه گذشته صورت نگرفته است؟ تسلیح صدام حسین به سلاحهای شیمیایی و حمایت طالبان تنها نمونهای از این جنایت هاست. صریحاً و با قاطعیت تمام و با استناد به مدارک و شواهد متقن اعلام میدارم که آنهائی که دم از تهدید ایران میزنند، یا خود تهدید علیه صلح و امنیت بین المللیاند یا به تهدید دامن میزنند. ایران نه فقط تهدید نیست، بلکه در آرمان و عمل، پیوسته منادی صلحِ عادلانه و امنیت همه جانبه بوده است. آقای رئیس ؛خانم ها؛آقایان درکمتر نقطهای از جهان، خشونت مانند غرب آسیا و شمال آفریقا خانمان سوز بوده است. مداخله نظامی در افغانستان، جنگ تحمیلی صدام حسین علیه ایران، اشغال کویت، مداخله نظامی علیه عراق و رفتار خشن سرکوبگرانه علیه مردم فلسطین، ترور شخصیتهای سیاسی و مردم عادی در ایران و بمب گذاری در کشورهای منطقه نظیر عراق ، افغانستان و لبنان نمونههایی از خشونت در سه دهه گذشته در این منطقه اند. آنچه بر مردم مظلوم فلسطین میرود، چیزی جز یک خشونت ساختاری نیست. سرزمین فلسطین در اشغال است. حقوق اولیه فلسطینیان به طور فاجعه باری نقض میشود و آنها از بازگشت به خانه، محل تولد و دسترسی به سرزمین مادری محرومند. جنایاتی که بر مردم بی گناه فلسطین میرود، خشونت نهادینهای را به نمایش میگذارد که برای توصیف آن، آپارتاید مفهوم و واژه کم وزنی بنظر میآید. فاجعه انسانی در سوریه نمونه دردناکی از گسترش فاجعه آمیز خشونت و افراط در منطقه ماست. از ابتدای بحران و از زمانی که برخی از بازیگران منطقهای و بین المللی با سرازیر کردن منابع تسلیحاتی و اطلاعاتی و تقویت گروههای افراطی، سعی در نظامی کردن این بحران داشتند، ما تأکید کردیم که بحران سوریه راه حل نظامی ندارد. نمیتوان اهداف استراتژیک و توسعه طلبانه و بهم ریختن توازن و تعادلهای منطقهای را با پنهان شدن پشت کلمات بشردوستانه، تحقق بخشید. هدف مشترک جامعه بین المللی باید خاتمه سریع به کشتار مردم بی گناه باشد. ما ضمن محکوم کردن هرگونه استفاده از سلاحهای شیمیایی، از پذیرش کنوانسیون منع سلاحهای شیمیایی توسط سوریه استقبال میکنیم و بر این باوریم که دستیابی گروههای افراطی و تروریست به این سلاحها بزرگترین خطر فراروی منطقه است که باید مدنظر قرار گیرد. همزمان استفاده غیر قانونی و غیرکارآمد از تهدید یا استفاده از زور ، تنها به گسترش خشونت و بحران در منطقه دامن خواهد زد. تروریزم و کشتن انسانهای بی گناه، اوج افراط و خشونت است. تروریزم، بلائی خشن، فراگیر و فرامرزی است. اما خشونتها و افراط هائی که تحت عنوان مبارزه با تروریزم و از جمله استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین علیه مردم بی گناه صورت میگیرد نیز محکوم است. در اینجا باید از ترور دانشمندان هستهای ایران توسط جنایتکاران نیز سخن بگویم. آنها به چه جرمی ترور شدند؟ سوالی که از ملل متحد و شورای امنیت باید پرسید این است که آیا ترورکنندگان محکوم شدند؟ تحریمهای غیر عادلانه،به عنوان جلوه دیگری از خشونت، ذاتاًضد صلح و ضد بشری هستند که برخلاف تبلیغات تحریم گران، دولتها و نخبگان سیاسی را هدف قرار نمیدهند، بلکه بیش از همه، مردمان عادی را قربانی دعواهای سیاسی خود میکنند. میلیونها عراقی را فراموش نکنیم که در اثر تحریم هائی که با زَروَرقهای حقوقی در نهادهای بین المللی پیچیده شده بودند، آسیب دیدند؛ جان باختند؛و هنوز عده قابل توجهی از آنها در سرتاسر زندگی باید زجر بکشند.این تحریمها خشونت آمیزند. هوشمند و غیر هوشمند ویک جانبه و چند جانبه ندارند. این تحریمها ناقض حقوق مسلم بشری، از جمله حق صلح، حق توسعه، حق دسترسی به بهداشت، حق آموزش و فراتر از همه حق حیات هستند. نتیجه تحریم ها، علیرغم هرگونه لفاظی و بازی با واژه ها، همان آتش افروزی و جنگ طلبی و نابودی انسان هاست. این آتش فقط دامن قربانیان تحریم را نمیگیرد، بلکه به اقتصاد وزندگی مردمِ جوامع تحریم کننده نیز، لطمه وارد میکند. آقای رئیس، خانمها و آقایان خشونت و افراط امروز نه تنها ابعاد مادّی، بلکه ابعاد معنوی زندگی انسان و جامعة امروز را در بر گرفته است. خشونت و افراط جایی برای مدارا و تفاهم که لازمة زندگی انسان و جامعة مدرن است نمی گذارد. نابردباری مسئلة امروز جهان ماست؛ باید بردباری را در پرتو اندیشههای دینی، رویکردهای فرهنگی و رهیافتهای سیاسی تقویت کرد. جامعه انسانی را باید از مرحلة بردباری منفی به مرحلة تعاون مشترک ارتقا داد. دیگران را نباید فقط تحمّل کرد بلکه باید با دیگران کار کرد. مردم جهان از جنگ، خشونت و افراط خستهاند و این فرصتی بی نظیر است. آنها امید به تغییر وضعیت کنونی دارند. جمهوری اسلامی ایران باور دارد که با ترکیب هوشمندانهای از امید و اعتدال میتوان همه چالشها را مدیریت کرد. جنگ افروزان میخواهند امیدها را بخشکانند. در حالی که امید به تغییر مثبت، مفهومی فطری، دینی، فراگیر و جهانی است. زیربنای امید، باور به اراده عمومی مردم جهان برای مبارزه با خشونت و افراط، تغییر پذیری، مخالفت با ساختارهای تحمیلی، بها دادن به گزینش و عمل مسئولانه انسانی است. امید، بی تردید یکی از بزرگترین نعمتهای خداوند مهربان به همه انسان هاست. اعتدال نیز به معنای حرکت خردمندانه، هوشمندانه، زمان مند و مکان مند در تلفیق آرمانهای والا، گزینش راهبردهای اثرگذار و در نظر گرفتن واقعیت هاست. مردم ایران در انتخابات اخیر درحرکتی هوشمندانه به گفتمان امید و تدبیر و اعتدال رای دادند.ترکیب امید و تدبیر و اعتدال در سیاست خارجی به آن معناست که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت منطقهای نسبت به امنیت منطقه و جهان، مسئولانه برخورد میکند و آمادگی همکاری چند جانبه و همه جانبه با سایر بازیگران مسئول در این عرصهها را دارد. ما از صلح مبتنی بر دموکراسی و صندوق رأی در همه جای جهان از جمله در سوریه و بحرین و دیگر کشورهای منطقه دفاع می کنیم و معتقدیم راههای خشونت آمیز برای بحرانهای جهانی وجود ندارد و تنها به کمک خرد انسانی و با تعامل و اعتدال میتوان بر واقعیت های تلخ جامعه بشری غلبه کرد. لذا تضمین صلح و دموکراسی، و تأمین منافع مشروع همه کشورها در جهان، و از جمله در منطقه خاورمیانه، با نظامیگری محقق نمی شود. ایران بدنبال راه حل مسایل و نه تولید مشکلات است. هیچ پرونده و موضوعی نیست که با امید و اعتدال، با احترام متقابل و با نفی خشونت و افراط قابل حل نباشد. اجازه دهید به پرونده هستهای ایران اشاره کنم. پذیرش حق طبیعی، قانونی و مسلم ایران، بفرموده رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، ساده ترین راه حل این موضوع است. این یک شعار سیاسی نیست. بلکه بر اساس شناخت عمیق وضعیت فن آوری در ایران، شرایط بین المللی و پایان بازیها با حاصل جمع صفر و ضرورت یافتن اهداف و منافع مشترک برای رسیدن به تفاهم و امنیت مشترک است. به عبارت دیگر، ایران و دیگر کنشگران باید دو هدف مشترک را به عنوان دو قسمت غیرقابل تفکیکِ راه حل سیاسی پرونده هستهای ایران دنبال نمایند. 1- برنامه هستهای ایران و همه کشورهای دیگر میباید تنها در جهت اهداف صلح آمیز باشد. من اینجا به صراحت اعلام میکنم که این هدف،صرف نظر از مواضع دیگر بازیگران، هدف جمهوری اسلامی ایران بوده و خواهد بود. سلاح هستهای و کشتار جمعی هیچ جایگاهی در دکترین دفاعی ایران نداشته و با باورهای بنیادین مذهبی و اخلاقی ما در تعارض است. منافع ملی ما ایجاب میکند که هر گونه نگرانی منطقی پیرامون برنامه هستهای ایران را مرتفع نماییم. 2- هدف دوم یعنی پذیرش اعمال حق غنی سازی و سایر حقوق هستهای در خاک ایران تنها راه تامین هدف اول است. دانش هستهای در ایران بومی شده و فن آوری هستهای از جمله غنی سازی به مرحله تولید انبوه رسیده است. لذا تصور اینکه با مانع شدن ازبرنامه هستهای ایران از طریق اعمال فشارهای غیرقانونی میتوان صلح آمیز بودن چنین برنامهای را تضمین کرد موهوم و به غایت غیر واقع بینانه است. لذا جمهوری اسلامی ایران ضمن پافشاری بر اعمال حقوق خود و ضرورت احترام و همکاری بین المللی در اعمال این حقوق، آماده گفت وگوهای بدون تأخیر برای اعتمادسازی متقابل ورفع دوسویه ابهامات از طریق شفافیت کامل است. ایران به دنبال تعامل سازنده بر اساس احترام متقابل و منافع مشترک با دیگر کشورهاست و در این چارچوب در پی افزایش تنش با ایالات متحده آمریکا نیز نیست. من سخنان امروز پرزیدنت اوباما را با دقت دنبال کردم ؛ در صورت عزم سیاسی رهبران آمریکا و خودداری از دنبال کردن منافع گروههای فشار جنگ طلب، میتوان به چارچوبی برای مدیریت اختلافات رسید. در این چارچوب موضع برابر، احترام متقابل و اصول مسلم شناخته شده بین المللی باید مبنا باشد؛البته در این زمینه انتظار ما از واشنگتن شنیدن صدای واحد است. آقای رئیس، خانمها و آقایان در این سالها، یک صدای مسلط پیاپی شنیده شده است که «گزینه جنگ روی میز است»، اما امروز بگذارید در برابر این سخن ناکارآمد وغیرقانونی بگویم «صلح در دسترس است.» پس به نام جمهوری اسلامی ایران در گام نخست پیشنهاد میکنم طرح «جهان علیه خشونت و افراطی گری» در دستور کار سازمان ملل متحد قرار گیرد و همه دولت ها و سازمان های بین المللی و نهاد مدنی تلاش های جدیدی را برای سوق دادن جهان به این سو سامان دهند. باید به جای گزینة ناکارآمد «ائتلاف برای جنگ» در مناطق مختلف جهان به «ائتلاف برای صلح پایدار» در سراسر جهان اندیشید. امروز جمهوری اسلامی ایران شما و همه جامعة جهانی را به برداشتن گامی فراپیش می خواند؛ دعوتِ «جهان علیه خشونت و افراطی گری»؛ ما باید بپذیریم و بتوانیم در اینجا افقی را بگشاییم که درآن به جای جنگ، صلح،به جای خشونت، مدارا، به جای خونریزی پیشرفت،به جای تبعیض، عدالت،به جای فقر، برخورداری و به جای استبداد، آزادی درسراسرجهان بهتردیده شود.به گفته فردوسی، شاعر بلند آوازه ایران؛ بکوشید نیکی به کارآورید چو دیدید سرما، بهار آورید علیرغم همه مشکلات، من عمیقاً به آینده امیدوارم. با همبستگی جهانی علیه خشونت و افراط، تردیدی ندارم که آینده روشن است. اعتدال، آینده جهان را درخشان خواهد کرد. امید من، علاوه بر تجارب شخصی و ملی، از این باور مشترک همه ادیان آسمانی نشأت میگیرد که جهان را سرانجامی نیکوست و روشن که : «و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون». آقای رئیس متشکرم»
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید