1392/6/25 ۱۳:۲۳
مریم کامیاب: سیدمحمد اصغری، عضو هیاتعلمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران که تجربه همکاری فکری و سیاسی با شهیدان بهشتی و رجایی را در کارنامه خویش دارد، اثری را در حوزه تاریخ اندیشه مشروطیت روانه بازار نشر کشور کرده است که همانند دیگر آثارش توسط انتشارات اطلاعات به طبع رسیده است.
مریم کامیاب: سیدمحمد اصغری، عضو هیاتعلمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران که تجربه همکاری فکری و سیاسی با شهیدان بهشتی و رجایی را در کارنامه خویش دارد، اثری را در حوزه تاریخ اندیشه مشروطیت روانه بازار نشر کشور کرده است که همانند دیگر آثارش توسط انتشارات اطلاعات به طبع رسیده است. این کتاب که در تصنیف نخستین قرار بود نام «همراه با استاد در جنبش مشروطیت» را داشته باشد تا بتواند همراهی شیخ محمدباقر بهاری با استادش آخوندخراسانی در جریان مشروطیت را به ذهن متبادر کند، در ویرایش نهایی با عنوان اصلی «آخوندخراسانی در جنبش مشروطیت» و همچنین عنوان فرعی «با سیری در رساله ایضاح الخطاء آیتالله شیخ محمدباقر بهاری» منتشر شد. به گفته نویسنده انگیزههای تحقیق وی در مورد مشروطه به کنگره آخوند ملامحمد کاظمخراسانی در قم بازمیگردد که در پاسخ به آن مقالهای را مینویسد که اکنون در نخستین فصل کتاب حاضر انعکاس یافته است. اما فصلها و بخشهای دیگر کتاب به چه نحو سامان یافته است؟ بخش اول کتاب که در پنج فصل صورتبندی شده به ترتیب از: تاثیر تحولات فکری و سیاسی و اجتماعی در رویکردهای آخوندخراسانی، تحصیلات، اساتید، شاگردان و نوشتههای ایشان، از آخوند در آیینه فتواها، مراسلات و نامهها، از زعامت سیاسی فقیهان و نهایتا از حضور بیبدیل مراجع تراز نخست شیعه و سایر علما در جنبش مشروطهخواهی و همراهان و شاگردان ایشان در جنبش مشروطیت سخن میگوید. در بخش دوم، آثار و نقش فقیه وارسته، «حاج شیخ باقر بهاری» شاگرد پرتلاش و یار و همراه نستوه آخوند در جنبش مشروطیت به بررسی گرفته میشود. در این فصل به تولد و رشد و تحصیلات و نقش حاج شیخ در جنبش مشروطه میپردازد. در همین فصل، چهره، اخلاق و ویژگیهای علمی و سیاسی و اجتماعی ایشان بررسی میشود. فصل دوم همین بخش، به سیری در رساله «ایضاح الخطاء» اختصاص دارد؛ رسالهای که یکی از شصت و پنج مجلد، از تالیفات «حاج شیخ» است و در دفاع از قیام مشروطه به رشته تحریر در آمده است. در این فصل، چگونگی تدوین رساله، ماهیت تقیه، مقوله «بدعت و سنت» و نهایتا موضوع جهاد و شهادت مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. بخش سوم، به مقوله عدالت میپردازد که پیوستگی وثیقی با جنبش مشروطهگری دارد. در فصل نخست از «مفهوم، مبانی و شاخصهای عدالت اجتماعی» سخن میرود. فصل دوم «عدالت، امنیت و امنیت قضایی» را به بررسی میگیرد و در فصل سوم از «عدالت و تعریف ویژه آن در نگرش فقهی» و چرایی این تعریف ویژه سخن به میان آمده است. در انتهای کتاب نیز نمایهها شامل آیات و روایات و اعلام و کتابنامه و تصاویر آمده است. سیدمحمد اصغری در مقدمه خوشآهنگ خویش که با دقتی ادبی و ساختاری قافیهگون به رشته تحریر درآورده است، تلاش میکند تا منظرهای از مشروطیت به دست دهد که در آن انقلاب مشروطه نمادی از سنتز مذهب و ملیت در ایران عصر جدید باشد. دکتر اصغری همانند اکثر پژوهشگران تاریخ مشروطه معتقد است نهضت مشروطهخواهی، نخستین رویارویی مستقیم فرهنگ سنتی اسلامی ایرانی با دنیای غرب در ایران بود. او در مقدمه خود مینویسد: «در تمام تلاشهای سابق چون «قیام تنباکو» و دیگر کوششهایی که در جهت نوسازی و هماهنگی با تحولات عصر جدید صورت گرفت، برخوردها، چندان با ارزشهای جاافتاده سنتی درگیر و رویاروی نمیشد، نه در نزاعهای «اصولی و اخباری» نه در اصلاحات نخستوزیران تجددخواه مانند امیرکبیر و سپهسالار و نه در جریانهایی مانند «شیخیه» یا فتنه باب و... در هیچکدام معارضه به صورتی نبود که در نبرد «سنت و تجدد» در خیزش مشروطیت چهره نمود. برخوردهای گذشته، تلاشهای تکافتادهای بود که بردشان فراتر از نخبگان و عناصر معدود نبود. اما خیزش مشروطیت، قیامی فراگیر و به لحاظ ماهیت در تاریخ ایران بیسابقه بود. روزگار با تحولات عظیمی همراه بود و جهان تغییر یافته بود. امواج مردم با مفاهیمی چون «حق»، «حریت»، «قانون»، «حقوق ملت» و «آزادی» آشنا شده و دیگر سلطان را سایه خدا در زمین نمیدانستند. بیشک انقلاب مشروطه آثار و ثمرات بسیاری داشت که در متن کتب به برخی از آنها اشاره شده است. شاید عمدهترین آن «خویشباوری» مردم و اعتمادبهنفسی بود که در «ملت» پدید آمد، هرچند هزینههای سنگین و گرانی همراه آورد و «قهرمانان» بزرگی را قربانی خود کرد.» دکتر اصغری در جایجای مقدمه خویش، حضور فعال مراجع شیعه خصوصا آخوندخراسانی و رهبری وی در انقلاب مشروطه را به خوبی نشانهای دال بر درهمتنیدگی «تشیع» با روح «فرهنگ ایرانی» ارزیابی میکند. چنان که از نام کتاب پیداست، آخوندخراسانی در کانون مباحثات این رساله قرار دارد. عمل و نظر آخوند به مثابه متر و معیاری که همواره روح فرهنگ ایرانی و همچنین جان شریعت شیعی را مدنظر خود قرار داده است، مورد کنکاش تاریخی و مصداقی مولف قرار گرفته است. سیدمحمد اصغری معتقد است: «آخوندخراسانی نه فقط در شمار نامدارترین و بلندمرتبهترین فقهای شیعه خصوصا در سدههای اخیر است، بلکه همانسان که دیدیم، انقلاب بینظیر را در تاریخ تشیع و اسلام رهبری و مدیریت کرد و با مساعی و کوششهای مستمر و مداوم خود نهضت عظیم مشروطیت را به ثمر رساند و در نهایت با مرگی نورانی و به گفته برخی چون شهیدی سرافراز چشم از جهان فرو بست.» دکتر اصغری در جمعبندی خویش از کنش و شخصیت آخوندخراسانی، به جامعیت وی در فقه، اصول و اندیشه سیاسی اشاره میکند و در فرازی از کتاب مینویسد: «آخوند از معدود دانشمندانی است که مرجعیت و امامت را در خود جمع داشت و در بحرانهای اجتماعی و انقلابی و جهاد با دشمنان مختلف، پیروز و سربلند برآمد و از همین زاویه دید است که نظرات علمی و فقهی و اصولی و اجتماعی آن بزرگمرد برجستگی ویژهای داشته و همواره مطمح بحث و نظر و مجادلات علمی و سیاسی بوده است و افزون بر یکصد، یا ۱۵۰ شرح، تنها بر کفایهالاصول آخوند نوشتهاند. کتابی که بیش از یک قرن از کتابهای درسی حوزههای علمیه در سطوح عالی است. به همین میزان ایستارها، نظرات و مواضع سیاسی و اجتماعی آخوند، همواره مورد بحث و کند و کاو بوده است.» در شهرت و عظمت رساله کفایه آخوندخراسانی همین بس که نوادگان او نام خانوادگی کفائی را برای خود برگزیدند و دکتر اصغری نیز با توجه به همه وجوه زندگی و کارنامه آخوندخراسانی سعی میکند تا همه شاخصهای فکری و فقهی او را در یک بررسی تاریخی عرضه کند و در این عرضه نه از کفایه الاصول غفلت میکند و نه از فتواهای سیاسی آخوندخراسانی. ا
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید