بررسي آرا و نظرات ژان-ژاك لبل، هنرمند و متفكر متعهد معاصر فرانسوي

1392/6/25 ۱۱:۳۶

بررسي آرا و نظرات ژان-ژاك لبل، هنرمند و متفكر متعهد معاصر فرانسوي

دومين سري از جلسات هم‌انديشي‌هاي مستقل و غيررسمي با معرفي و تاكيد بر آثار ژان-ژاك لبل، هنرمند و متفكر متعهد فرانسوي در تهران و اصفهان برگزار شد. پس از برگزاري جلسه اول و بحث و بررسي پيرامون برخي آرا و نظرات ميشل فوكو و ژان- ژاك لبل در باب هنر معاصر، جلسه بعدي هم انديشي حول برخي آرا و نظرات لبل كه هيچ اثر ترجمه شده‌يي از او به زبان فارسي موجود نيست، برپا شد.


دومين سري از جلسات هم‌ انديشي‌هاي مستقل و غيررسمي با معرفي و تاكيد بر آثار ژان-ژاك لبل، هنرمند و متفكر متعهد فرانسوي در تهران و اصفهان برگزار شد.
پس از برگزاري جلسه اول و بحث و بررسي پيرامون برخي آرا و نظرات ميشل فوكو و ژان- ژاك لبل در باب هنر معاصر، جلسه بعدي هم انديشي حول برخي آرا و نظرات لبل كه هيچ اثر ترجمه شده‌يي از او به زبان فارسي موجود نيست، برپا شد.
اميد هاشمي در ابتداي اين جلسه گفت: متاسفانه ما به عنوان هنرمندان معاصر تقريبا در جامعه بي تاثيريم و براي اين معضل بايد راه حل‌هايي انديشيد. يكي از دلايل اين موضوع شايد كمبود و حتي فقدان ارتباط بين هنرمندان با جامعه‌شناسان و فيلسوفان باشد. ارتباطي كه لزوم شكل‌گيري‌اش به‌شدت حس مي‌شود و بايد از آن در برقراري ارتباطات و خلق آثار بهره گرفت. اتفاقي كه دقيقا در دهه 60 ميلادي كه يكي از موفق‌ترين دوران‌ها در تاريخ هنر محسوب مي‌شود، رخ داد همين تاثيرگذاري بر اساس ديالوگ و ارتباط هنرمندان با فيلسوفان و جامعه شناسان بود.او با تاكيد بر اينكه ژان - ژاك لبل يكي از متعهد و موثرترين هنرمندان حال حاضر است، ادامه داد: او پيوند و همفكري نزديكي با فيلسوفان و جامعه شناسان زمان خود مثل دلوز داشت؛ زيرا معتقد بود كار هنرمند فقط توليد اثر نيست بلكه بايد از حضور ديگر فعالين اجتماعي هم براي پيدا شدن حلقه‌هاي گمشده و مورد نياز در كارش استفاده كند.

اين هنرمند و فعال اجتماعي سپس به معرفي و تشريح برخي كارها و نظرات اين متفكر پرداخت:
«ژان-ژاك لبل اكنون 79 ساله است و اولين كسي است كه در اروپا هپنينگ اجرا كرد. درست است كه واژه هپنينگ با آلن كاپرو شناخته شده است و از او به عنوان ابداع‌گر هپنينگ ياد مي‌شود ولي اولين كسي كه در اروپا هپنينگ انجام داد ژان- ژاك لبل بود كه اولين بار در سال 1960 اين كار را در واكنش به بي‌ينال ونيز انجام داد. او در اين هپنينگ كه «مراسم تدفين يك چيز» نام داشت؛ مجسمه‌يي را كه توسط يكي از دوستان او ساخته شده بود؛ طي مراسمي آييني از خانه‌يي متروكه به شهر آورد و پس از گرداندن در آنجا به رودخانه انداخته و دفن كرد. اين هپنينگ در مخالفت با دسته بندي‌هاي معمول اين بي‌ينال با غرفه غرفه كردن هر كشور و مرزبندي هنر به اين شكل انجام شد و به نوعي اعتراضي به سياستگذاري هنري آن زمان بود.
لبل قبلا نيز در سال 55 مجله‌يي به نام «جبهه واحد» راه‌اندازي كرده بود كه در آن متون قابل توجهي از متفكران و نويسندگان مختلف و برجسته آن زمان چون آندره برتون، بنجامين پرت، فرانسيس پيكا بيا، ويلفردو لم، كوستاس اكسلوس و جويس منصور را منتشر مي‌كرد. بعدا در سال 61 زماني كه الجزاير تحت استعمار فرانسه بود و جنگي داخلي در الجزاير عليه استعمار فرانسه درگرفته بود، لبل و دوستانش تابلوي بزرگ «آنتي فاشيست» را به صورت گروهي در اعتراض به شكنجه‌هاي الجزاير نقش كردند. در واقع آنها، از هنر براي تحقق‌و تجسم بخشيدن به پتانسيل‌هاي اجتماع استفاده مي‌كردند. راهي‌براي خارج شدن از كادر‌هاي تحميلي از طريق ايجاد «امكان».

او همچنين در سال 64 فستيوالي با نام «بيان آزاد» راه انداخت و در اين فستيوال به دعوت هنرمنداني از سيستم‌هاي مختلف فكري پرداخت. يوكواونو، مارسل دوشان و آندره برتون از جمله كساني بودند كه در اين فستيوال حضور يافتند. اما مساله قابل توجه فضاي خاصي است كه او در اين فستيوال‌ها ايجاد مي‌كرد تا بسياري از تابوهاي آن زمان شكسته شود.
اعاده حق و حيثيت از سوي زن‌ها و برخي ديگر از اقشار اجتماع نيز بعد از اين جريان‌ها جدي‌تر شد و جامعه كم كم به حل و هضم آن پرداخت.
هپنينگ‌هاي لبل تا سال 1968 ادامه پيدا كرد و از آن به بعد به اين دليل كه به عقيده خود به جايي كه مطلبوش بود، رسيد؛ آن را متوقف كرد. رخداد وقايع 22 مارس و مه ‌چيزي بود كه او به گفته خود با انجام هپنينگ‌هايش درصدد آن بود. پس از اينكه در 1968 در فرانسه انقلاب فرهنگي اتفاق افتاد و سريعا اين انقلاب مصادره و به عقيده خيلي‌ها دچار شكست شد، او در سال 1970 اعلام تبعيد داخلي كرد و به مدت 18 سال هيچ اثر هنري از خود ارائه نداد؛ البته اين به معناي توقف حركت اجتماعي لبل نبود و در اين مدت به اقداماتي مثل ترجمه، راه‌اندازي فستيوال و... پرداخت. او در فستيوال‌هاي خود به بيان هنري با زباني ديگر پرداخت و با تابو شكني‌هاي خود حمايت مردم از جريان‌هايي كه قبلا تابو بود را برانگيخت.
او كه در جايي گفته است: «همان‌طور كه دوستم فالكن برگ اشاره مي‌كند من به صورت مصمم خود را «خارج» نگه مي‌دارم. خارج از ايدئولوژي غالب، قوانين بازار، نرم‌هاي مذهبي و سياسي. من فعاليت‌هاي خود را ذاتا سياسي مي‌دانم.»
كار هنري براي لبل يك پروسه در آن واحد هنري، تاريخي، ذهني، شخصي و اجتماعي است كه پختگي بلندمدت و تعهد برخوردها (ملاقات‌ها)، تاثيرگذاري‌ها، تبادلات و جاي گشت‌ها را اعمال مي‌كند. حالي است كه از پرتاب خود در آينه يك لحظه بازنمي‌ايستد. عصيان‌گري مستمر از ترك دنياي هنر و جامعه كالايي نشات مي‌گيرد.
يكي از عقايد لبل در رابطه با وظيفه هنرمند امروز، دعوت آدم‌ها به برانگيختگي عليه حماقت است و حتي يكي از نمايشگاه هايش را با همين عنوان (برانگيختگي) دائر مي‌كند.
هنري بودن تنها يك بخش اين پروسه است و بقيه جنبه‌ها هم به همان ميزان اهميت دارد.لبل همچنين معتقد به ثبت تحقيقات هنرمند به شكل خاصي بود؛ او در اين رابطه معتقد است: «به نظر من كار هنرمند تنها به توليد تابلوها و متن‌هاي خود محدود نمي‌شود، اين طور خيلي سخيف و سبك است، بلكه كار هنرمند شامل ثبت تحقيقاتش در يك ريزوم 1 (شبكه) كه از مسيري دور مي‌آيد نيز مي‌شود.»
پي‌نوشت:
ريزوم: مفهومي كه ژيل دلوز و فيليپ گوتاري به تفصيل به آن پرداخته‌اند. نوعي شبكه ارتباطي بدون هسته مركزي.

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: