چشــــم خـــيال

1392/6/24 ۱۰:۰۶

چشــــم خـــيال

دكتر شهرام پازوكي: عرفان در سنت غربي بسيار بر وجه تنزيهي (Negative Theology) در شناخت خدا تاكيد دارد تا آنجا که ديگر هيچ چيز را نمي‌توان به او نسبت داد. در کلام اسلامي نيز بر اين وجه تنزيهي بسيار تاكيد مي‌شود. اما خداي قرآن در عين اين که ليس کمثله شأن است، هو السميع البصير نيز مي‌باشد. او در عين اينکه شارع است، محبوب و بسيار نزديک به ما است و با صفت‌هاي مخلوقاتش خوانده مي‌شود. در تنزيه خداوند از مخلوقاتش، تعقل نقشي اصلي دارد. قوه فهم خدا از دور، يعني در مقام تنزيه، تعقل است و از نزديک، خيال.

 

دكتر شهرام پازوكي: عرفان در سنت غربي بسيار بر وجه تنزيهي (Negative Theology) در شناخت خدا تاكيد دارد تا آنجا که ديگر هيچ چيز را نمي‌توان به او نسبت داد. در کلام اسلامي نيز بر اين وجه تنزيهي بسيار تاكيد مي‌شود. اما خداي قرآن در عين اين که ليس کمثله شأن است، هو السميع البصير نيز مي‌باشد. او در عين اينکه شارع است، محبوب و بسيار نزديک به ما است و با صفت‌هاي مخلوقاتش خوانده مي‌شود. در تنزيه خداوند از مخلوقاتش، تعقل نقشي اصلي دارد. قوه فهم خدا از دور، يعني در مقام تنزيه، تعقل است و از نزديک، خيال.

خيال است که خدا را در مقام تشبيه درمي‌يابد

ابن عربي معتقد است اگر بر تعقل بسيار تاكيد کنيم خدا بسيار در تنزيه مي‌رود و از عالم موجودات دور مي‌شود. چشم خيال است که خدا را جدا از خلق نمي‌بيند. يعني چشم خيال اشيا را چنان مي‌‌يابد که خدا در آن‌ها حاضر است و موجودات، مظاهر و تجليات خدا هستند

در واقع خيال همه چيز را به مثابه «وجه» الله مي‌يابد. پس چنان که ابن‌عربي مي‌گويد بايستي هم موضع تنزيهي (سلبي) و هم موضع تشبيهي يا ايجابي را اخذ کرد و کمال اين است که تنزيه و تشبيه با هم جمع شود. در جمع اين دو و براي رسيدن به کمال «عقل» و «خيال» بايد توأمان به عنوان دو قوه موقتي همکار باشند.

به اين اعتبار مي‌توان گفت هنر در عالم اسلام کاملاً در قلمرو عرفان رشد کرده‌است و کاملاً جنبه عرفاني دارد.

در نگاه نخست چنين به نظر مي‌آيد که هنر نزد اسلام صرف تقليد است، اما با بررسي بيشتر در بستر عرفان و فهم عرفان از آن درمي‌يابيم که در هنر اسلامي نه نگاه بازنمايانه (Represental) و نه نگاه طبيعت‌گرايانه (Naturalistic) حاکم است بلکه بايستي گفت چون اساساً با قوه خيال سر و کار دارد با جنبه تشبيهي حق مرتبط مي‌شود ولي هنر اسلامي نمي‌گذارد که اين تشبيه به حلول و اتحاد برسد.

لذا هنر با تنزيه حق نيز نسبت برقرار مي‌کند. بدين معني که هنر اسلامي به دنبال آن است تا انسان را به ياد زيبايي الوهي بيندازد آن هم با جداسازي از وجود مادي موجوداتي که آن‌ها را نشان مي‌دهد. ازاين رو عنصر تعقل را نيز در آن مي‌بينيم.

اگر چيزي زيباست به اين دليل است که زيبايي خدا را به نمايش مي‌گذارد. از اين رو است که هنر اسلامي غيرناتوراليستي است و مثلاً در مينياتورها، اشخاص ابعاد مادي و منظره‌ها پرسپکتيو ندارند.

هنر و زيبايي اساساً سوبژکتيو نيست، آن سان که در انديشه کانت مي‌بينيم.

٭ استاد فلسفه و عرفان اسلامي و عضو هيأت علمي انجمن حكمت و فلسفه ايران

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: