1392/6/19 ۱۳:۵۳
از تابستان 1371 تا حالا درست بیست و یک سال است که نمایشگاه صد اثر، صد هنرمند برگزار میشود. در جامعهای که عدم تداوم یکی از مهمترین مشکلاتش در حوزههای مختلف بهخصوص در زمینه هنر است، این اتفاق مهمی به شمار میرود.
سما بابايي:از تابستان 1371 تا حالا درست بیست و یک سال است که نمایشگاه صد اثر، صد هنرمند برگزار میشود. در جامعهای که عدم تداوم یکی از مهمترین مشکلاتش در حوزههای مختلف بهخصوص در زمینه هنر است، این اتفاق مهمی به شمار میرود. اهمیت این اتفاق زمانی بیشتر میشود که به این نکته توجه داشته باشیم که این رخداد از معدود اتفاقات هنری است که در آن چهار نسل هنرمندان معاصر ایران زیر یک سقف آثارشان را به نمایش میگذارند. این اتفاق حتی توسط هنرمندان نیز با چنان استقبالی مواجه میشود که تعداد هنرمندانی که خواستار حضور در آن هستند، از عنوان آن نیز پیشی میگیرد. امسال 256 هنرمند با آثارشان برای صد اثر صد هنرمند اعلام حضور کردند که گلستان با وسواس همیشگی و سختگیری در کیفیت، سرانجام آثار 177 هنرمند را انتخاب کرده است؛ همه آثار حداکثر ابعاد 50 در 70 سانتیمتر دارند تا امکان نمایش همه آنها فراهم شود.
در ابتدا درباره نمایشگاه امسال «صد اثر، صد هنرمند» میگویید؟
امسال در این نمایشگاه 177 اثر از 163 هنرمند به نمایش گذاشته شده است که در میان آنان هم هنرمندان پیشکسوت هستند و هم هنرمندان جوان. قرار بود داوری آثار بر عهده یک گروه کارشناسی باشد اما درنهایت خود من کارها را برای حضور در نمایشگاه انتخاب کردم. آثار از 200هزار تومان تا 250میلیون تومان قیمتگذاری شدهاند. من همیشه سعی کردهام استعدادهای جوان را کشف و از آنها حمایت کنم و به همین خاطر در انتخاب آثار هنرمندان جوان سختگیری بیشتری دارم که خوشبختانه آثار خوبی نیز در این زمینه به دست من رسید.
آثاری که در این نمایشگاه ارائه شده است با قیمت بسیار کمتر از آن چیزی است که در حراجیها و همچنین نمایشگاههای دیگر است. برای مثال تابلویی از سهراب 250میلیون تومان قیمتگذاری شده است و این در حالی است که مدتی قبل اثر این
700 و 500میلیون تومان فروش رفت. درباره این اتفاق میگویید؟
به این خاطر که ما این آثار را عرضه میکنیم تا مردم آنها را خریداری کنند و آثار هنری به خانه مردم برسد. ضمن اینکه من همواره خودم موافق قیمتهای پایین آثار هنری هستم و از آن طرف صاحب این اثر نیز دلش میخواست اثر را با همین قیمت عرضه کند. پیش از افتتاح نمایشگاه نیز هر دو اثر به فروش رفتند. یعنی یک کار سهراب که روی کاغذ بود به قیمت 180میلیون تومان و اثر دیگری از او با قیمت 250میلیون تومان که هر دو به صورت اینترنتی به فروش رفتند.
شما همواره مدافع عرضه آثار هنری با قیمت پایین هستید، چرا؟
چون اعتقاد دارم هنوز فرصت هست تا خرید آثار هنری به صورت یک فرهنگ در میان مردم شکل گیرد. به همین خاطر است که در گالری، نه تنها آثار را با تخفیفات بسیار میفروشیم که حتی اگر خریداری تمایل داشته باشد، به صورت قسطی نیز آن آثار را عرضه میکنیم و علاوه بر آن همواره با هنرمندان این تعامل را انجام میدهیم که آثار با قیمتهای پایینتری عرضه شوند.
شما سالها به دنبال این هدف بودید که هر خانه ایرانی، یک اثر هنری داشته باشد. با توجه به اینکه هماکنون 21 دوره از برگزاری نمایشگاه «صد اثر، صد هنرمند» میگذرد و علاوه بر آن سالهاست که نمایشگاه «هفت نگاه» نیز برگزار میشود، فکر میکنید تا چه اندازه به آن هدف رسیدهاید؟
گمان میکنم تا حد زیادی این اتفاق رخ داده است. کسانی که از ما خرید میکنند، معمولا از گالریها خرید نمیکنند. انگار نوعی نگرانی داشته باشند که قدرت خرید از گالریهای دیگر را نداشته باشند اما در گالری گلستان این امکان به راحتی برایشان فراهم است. ما هماکنون مشتریهای پرو پا قرصی داریم که آرام آرام دارند تبدیل به مجموعهدار میشوند و این فرصت بسیار خوبی است. نکته مهم این است که بیشتر این خریداران و مجموعهداران کارمندان دولت هستند که میزان درآمد مشخصی دارند اما آثار هنری را دوست دارند و حقشان است که بتوانند این آثار را با قیمتهای مناسبی در دست داشته باشند.
اما بههرحال صاحبان این اثر میتوانند آثارشان را در حراجیها با قیمتهای بسیار بالاتری به فروش برسانند. این مانعی برای این نیست که آثارشان را به شما ندهند؟
حالا که دارند میدهند. آنها هم که دلشان بخواهد میتوانند آثارشان را در حراجیها ارائه دهند. اقبال حراجیها برای خود من هدف نیست، هدفم اقبال خریداران هنری است و کسانی که علاقهمند به خرید آثار هنری هستند. ضمن اینکه اصولا حراجی نمیتواند اساس یک اتفاق باشد. برای مثال وقتی اثری در حراجی به قیمت 600 تا 700میلیون تومان عرضه میشود، اگر در آن حراجی خریداری نشود، باید در بازار با قیمت بسیار کمتری عرضه شود. البته این به معنای نفی رخدادی با نام حراجی نیست، بههرروی حراجیها تاثیر بسیاری در شکوفایی اقتصاد هنر دارند.
اتفاقا میخواستم در همین زمینه صحبت کنید. شما همواره از حامیان معنوی حراجیها هستید.
بله، چون همانطور که گفتم نه تنها این حراجیها میتواند باعث شکوفایی اقتصاد هنر شوند که نوعی جذابیت نیز در زمینه هنرهای تجسمی به وجود میآورند و با برگزاریشان کلی سروصدا ایجاد میشود و رسانهها نیز به این ماجرا میپردازند. اما تاکید میکنم حراجیهای هنری معیار و اساس اقتصاد هنر نیستند.
چه تعداد از این آثاری که در این حراجی عرضه شدهاند، از مجموعه شخصی خود شما هستند؟
من در دو نمایشگاه قبلی، آثاری از مجموعه شخصیام را ارائه داده بودم اما در این نمایشگاه هیچیک از این 170 اثری که ارائه شده است، از مجموعه خودم نیست و جالب اینکه در این نمایشگاه تعداد بیشتری از هنرمندان کار داشتهاند. ضمن اینکه بسیاری از کسانی که کارهایشان را در این نمایشگاه عرضه میکنند، دوباره از این نمایشگاه کار میخرند و به این ترتیب این چرخه ادامه پیدا میکند. مجموعهداران بهخصوص تمایل به خرید اثر از هنرمندان جوان را از خود نشان میدهند که اتفاق مهمی به حساب میآید.
شما همواره به حمایت از جوانان هنرمند پرداختهاید. کسی از این هنرمندان بوده است که هماکنون در بازار هنر جایی داشته باشد؟
قطعا همینطور است. همانطور که شما اشاره کردید بخش مهمی از فعالیتهای من کار برای شناسایی هنرمندان جوانی است که میدانم استعداد فراوانی برای تبدیل شدن به یک هنرمند را داشتهاند.
از این بحث اگر بگذریم، هماکنون آقای مرادخانی به عنوان معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انتخاب شده است. شما این انتخاب و تاثیر آن را بر فضای هنری چگونه ارزیابی میکنید؟
من خودم به شخصه ایشان را نمیشناسم اما تعریفهای خوبی از او شنیدهام و کسانی درباره او این تعریفها را انجام دادهاند که من به آنها اعتقاد دارم. حالا ما مینشینیم به تماشا تا ببینیم چه اتفاقی رخ خواهد داد.
یعنی فکر میکنید اتفاقات بهتری در راه است.
حتما همینطور است. من مطمئن هستم در این چهار سال پیش رو اتفاقات بهتری در حوزه فرهنگ و هنر رخ خواهد داد.
این عجیب نیست؟ بههرحال هنرمندان عرصه تجسمی همواره جدای از دولت کار خود را انجام دادهاند و اتفاقا در این هشت سال گذشته نیز کم و بیش اتفاقات خوبی در حوزه تجسمی رخ داده است. با این حال هنرمندان دو بار به وزیر نامه نوشته و تقاضاهای خود را از وزیر مطرح کردند.
این هشت سال گذشته، بسیار مزاحم کارم در حیطه ادبیات شدند و بسیاری از کتابهایم در ارشاد ماند که البته الان موضوع بحث ما نیست اما کسی مزاحم من در فعالیتهایم در حوزه هنرهای تجسمی نشد ولی حضور آن دولت بسیار سنگین بود و ما به نوعی هیچ پشت گرمیای برای فعالیتهایمان در این حوزه نداشتیم. یعنی لحظه به لحظه کار میکردیم و مدام این نگرانی را داشتیم که آیا اجازه ادامه فعالیت را به ما میدهند یا اینکه مانع کارمان میشوند؟ این اضطراب هشت سال تمام ادامه داشت و هیچیک از ما با خیال راحت و خوشبینی به فعالیتهایمان ادامه ندادیم. برای مثال حراجی که ما سال گذشته برگزار کردیم، به شکلی بود که هر لحظه انتظار داشتیم ادامه کار برایمان میسر نشود و درنهایت بعد از پایان نیز به ما اعتراض کردند و گفتند کارتان غیرقانونی بوده است که البته نبود.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید