گفت‌وگو با حسين شاه حسيني :طالقاني مصلحت گرا نبود

1392/6/19 ۱۱:۴۴

گفت‌وگو با حسين شاه حسيني :طالقاني مصلحت گرا نبود

حسين شاه حسيني، رييس سازمان تربيت‌بدني دولت موقت و از ياران و نزديكان دكتر محمد مصدق بوده است و به واسطه فعاليت‌هاي سياسي آن سال‌ها، در عين حال روابط نزديك و شناخت خوبي هم از آيت‌الله طالقاني دارد. با او درباره آيت‌الله طالقاني و زندگي و زمانه‌اش گفت‌وگويي را ترتيب داده‌ايم كه متن كامل آن را در ادامه مي‌خوانيد...

علي شاملو: حسين شاه حسيني، رييس سازمان تربيت‌بدني دولت موقت و از ياران و نزديكان دكتر محمد مصدق بوده است و به واسطه فعاليت‌هاي سياسي آن سال‌ها، در عين حال روابط نزديك و شناخت خوبي هم از آيت‌الله طالقاني دارد. با او درباره آيت‌الله طالقاني و زندگي و زمانه‌اش گفت‌وگويي را ترتيب داده‌ايم كه متن كامل آن را در ادامه مي‌خوانيد...

 

آقاي طالقاني اگر زنده بود اكنون با اين همه مسائل و مشكلات جامعه چگونه برخورد مي‌كرد؟

من حسين شاه‌حسيني به دليلي شناختي كه در طول مبارزارت طالقاني چه در زمان رضا شاه و چه زمان محمد رضا شاه از ايشان داشته‌ام و پدر ايشان چون با پدرم مراودات زيادي داشت، بر اساس تجربه‌ام مي‌گويم كه اصلا خود طالقاني فرزند ضد ديكتاتوري و فرزند آزادي خواه اسلام بود و از اين جهت كه پدرش هم مبارز بود در زمان ديكتاتوري رضا شاه خودش هم با ديكتاتوري محمدرضاشاه مخالف بود و معتقد بود كه بايد حاكميت مردم در قالب انتخابات تحقق پيدا كند نه قدرتمندان و سلطه‌گران بر مردم حاكم بشوند بر مبناي همين هميشه مي‌گفت و استناد مي‌كرد «ان الانسان ليطغي ان رئاه استغني» انسان‌ها چون با مقام و الهيت ارتباط ندارند به مجرد اينكه قدرتمند مي‌شوند شروع مي‌كنند طغيان كردن عليه همين حرف‌هايي كه زدند بر رويه ديكتاتوري، خودسري در پيش مي‌گيرند اين شاخص طالقاني است.

 

 

آقاي شاه‌حسيني، چرا عده‌يي هنوز محبوبيت طالقاني را بر نمي‌تابند؟

33 سال از انقلاب مي‌گذرد، طالقاني هم دوست و دشمن و مخالف و غير مخالف مي‌دانند كه طالقاني از پايه‌گذاران دشمن و مخالف و غير مخالف مي‌دانند كه طالقاني از پايه‌گذاران انقلاب بودند و هيچ كس هم به اندازه طالقاني زجر زندان و شكنجه قبل از انقلاب را نديده است اما عده‌يي مي‌گفتند فقط سالگرد طالقاني كه مي‌شود نيم ساعت، يك ساعت مي‌آيند راجع به او حرف مي‌زنند. در پاسخ به پرسش هم صراحتا بايد بگويم چون بر مبناي «الحق والدوله و لاباطل و لجوله» آقاي طالقاني حق مي‌گفت. حق مي‌شنيد و با حق سر و كار داشت و مردم حق طلب دنبال مرحوم طالقاني مي‌رفتند، چون خدا خواسته كه طالقاني كه مظهر گفتار حق است اينكارش رونق پيدا كند و چون ما شيعيان اعتقاد داريم كه حق هميشه پابرجاست و باطل ازبين‌رفتني است و طالقاني را در مبارزات اخير ملت ايران كه در ظرف 50 سال اخير شده، حق گوي كامل مي‌شناسيم و از اين جهت است كه طرفدار طالقاني هستيم چون باطل كوشش مي‌كند كه حق را از بين ببرد.

درستكاري يك اثر ظاهري دارد يك اثر باطني؛ اثر ظاهري‌اش اين بوده كه ديده‌اند در طول زندگي مبارزات سياسي‌اش آنچه گفته تا آخر در آن موضع ايستاده و حركت كرده و يك قدم عقب ننشسته و اين موجب شد كه اين حقانيت در جامعه گسترش پيدا كرده و اين در انديشه‌هاي مردم هم هست مردم هم حق‌طلب هستند اين حق‌طلبي در ذات آقاي آيت‌الله طالقاني بوده و مردم هم حق را از طريق او شناختند و از طريق او به دنبال حق رفتند. و اكنون هم دنبال يك چنين طالقاني‌اي مي‌گردند. دارم مي‌گويم كه حق بگويد حق بشنود و تا آخر عمر هم با حق زندگي بكند آن روزي كه در اوج قدرت است كه مي‌آيند مي‌گويند در ايران بايد طالقاني رييس‌جمهور شود و خودش زير بار نمي‌رود تا آن روزي كه قانون مي‌گذارد مجلس خبرگان نشسته مي‌بيند حق دارد از بين مي‌رود نشان مي‌دهد در مقابل ضد حق بايد ايستاد و بعد هم كه مي‌بينم آخرين نطقي را كه باز مي‌كند با مردم با نشان حرف مي‌زند و مي‌بينيم طالقاني مي‌آيد با تمام مشكلاتي كه برايش ايجاد كرده‌اند چه در زمان حياتش چه در زمان قدرتش از اين جهت حق طلبي او و حق گفتن و حق اجرا كردن را مردم از طالقاني و چهره طالقاني و انديشه‌هاي طالقاني ديدند هنوز هم به آن اعتقاد دارم هنوز هم با نوشته‌هايش سرو كار دارم و هنوز هم اين روش را همان طوري كه در كلاس سياست راه و روش دكتر مصدق را راه نجات بخش مي‌ديدم در جهت دين و مليتم طالقاني را قبول داشتم و در اين راستا مردم هم نظريات طالقاني را قبول داشتند.

 

 

آقاي شاه حسيني ! آيت‌الله طالقاني يك صفتي داشت كه نسبت به ديگران مميزه بود آن صفت چه بود هم نسبت به روحانيت هم نسبت به ديگران؟

مردمداري او در تمام جهات و بزرگ‌ترين صفتي كه داشت اين بود كه گوش مي‌داد كه حتي مخالفينش هم چه مي‌گويند به مخالفينش هم فرصت مي‌داد نگاه نمي‌كرد ببيند كه طرف كيست هر كسي بود طالقاني گوش شنوايي داشت و بر مبناي آن پاسخ مي‌داد زندگي طالقاني در زندان بيرون از زندان بعد از زندان در محضر علما در محضر فضلا در محضر رجال سياسي در تمام اينها هيچ موقع عوض نمي‌شد بازي مذهبي نمي‌كرد مذهب وسيله‌اش نبود مذهب و دين هدف طالقاني بود چون بر مبناي راه و روش علمي مي‌رفت در هر شرايطي بر مبناي آنچه مي‌گفت و مي‌فهميد عمل مي‌كرد و با مقاومت مي‌ايستاد و براي او فرق نمي‌كرد وزير و وكيل شريف غني و فقير اگر ديد كه آيت‌الله كاشاني در يك مواردي اشتباه مي‌رود تذكر مي‌داد و نسبت به او هم مي‌آمد در عين احترام به او تذكر مي‌داد به حاكميت‌ها هم متذكر بود بر مبناي اينكه خدا به او دستور داده بود به دفعات در پيام خودش اعلام مي‌كرد كه خدا به رسول خودش گفته تو بايد بروي تذكر بدهي به مردم و مردم را آشنا بكني بد و خوب مردم را من نظر مي‌دهم ايشان هميشه بر مبناي اين اصلي كه خداوند در قرآن فرموده بود عاملش اين بود آيت‌الله طالقاني متذكر بود و يادآوري مي‌كرد مردم را به كارهايي كه مورد تاييد خداوند بود هم در عين حال تاييد مي‌كرد كه انسان نبايد طغيان پيدا بكند و اين طغيان موجب گرفتاري همه مي‌شود و به دفعات در تاريخ بعضي از انبيا مي‌بينيم كوچك‌ترين طغياني كه پيدا كردند خدا به آنها تذكر داده بود اين صفات عالي طالقاني بوده است.

 

 

سال 85 يك روزنامه‌يي بود به نام روزنامه روزگار نوبا مهندس سحابي مصاحبه كرد گفته طالقاني مصلحت‌گرا نبود يعني چي؟

قاطع بود نمي‌گفت اين مصلحت است بايد بشود مي‌گفت آنچه حق است بايد بشود حق‌گرا بود حق‌گرا كسي است كه خدا را صددرصد در نظر مي‌گيرد ه خداي مصلحت‌انديش را نه اينكه با خدا بازي بكند.

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: