1394/4/6 ۱۱:۲۱
چون آگاهی از این نافیروزی به لیاخوف رسید، فرمان داد دستههای دیگر قزاق که ۲۵۰ سواره و ۲۵ پیاده و ۴ توپ میبود، آهنگ مجلس کردند و در ساعت ۷ بود که اینها به جلوی مجلس رسیدند.
آن روزها که توپ ها شلیک شدند
چون آگاهی از این نافیروزی به لیاخوف رسید، فرمان داد دستههای دیگر قزاق که ۲۵۰ سواره و ۲۵ پیاده و ۴ توپ میبود، آهنگ مجلس کردند و در ساعت ۷ بود که اینها به جلوی مجلس رسیدند. هم در زمان خود لیاخوف (به گفته براون با 6 تن از سرکردگان روس با درشکه) به آنجا آمدند و لیاخوف میدان بهارستان و آن پیرامونها را بازدید كرد و به دستور او از چهار توپ یکی را در خیابان دروازه دولت، دیگری را در خیابان روبه روی آن و سوم و چهارم را در خیابان شاه آباد نهادند و دهانه همه توپها را بهسوی مجلس گردانیدند، و گرداگرد هر توپی دسته قزاق، از سواره و پیاده جادادند. پس از این کارها لیاخوف (بدرشکه نشسته) بازگردید که بهباغشاه رود و بهشاه آگاهی برد. […] یک فوج سربازان سیلاخوری همراه قزاقان میبودند که لیاخوف آنها را بهنگهداری درهای شرقی مسجد و مجلس و آن پیرامونها گمارد.
مامانتوف میگوید: «گمان ایستادگی نمیرفت و از اینرو به قزاقان دستور تیراندازی داده نشده بود.» قزاقان و سربازان نمیگذاردند کسی از مجلس بیرون رود. سپس سختگیری را بیشتر گردانیده کسی را به درون هم راه نمیدادند ولی تا این هنگام کسانیکه آمدن میخواستند آمده بودند و ما از آنان نامهای بهبهانی و طباطبایی و حاجی امام جمعه خویی و حاجی میرزا ابراهیم آقا و مستشارالدوله و میرزا محمد صادق طباطبایی حکیم الملک را میشناسیم.[…] از آن سوی یک دسته از سران آزادی از جهانگیرخان و ملک المتکلمین و[…] خود درآنجا می جمشید كیانفربودند. با آن که بیشتر نمایندگان بی غیرتی نموده امروز به مجلس نیامدند باز در آنجا انبوهی می جمشید كیانفربود در بیرون نیز مردم، هواخواهی به جمشید كیانفرمجلس می جمشید كیانفرنمودند و دسته جمشید كیانفرهایی برای آمدن به جمشید كیانفرمجلس آماده می جمشید كیانفرشدند. از آن سوی لیاخوف […] چون چگونگی را دید فرمان داد همه توپ جمشید كیانفرها از چپ و راست گلوله افشانی کنند و کسانی را به جمشید كیانفرباغشاه دوانید تا توپ جمشید كیانفرهای دیگری نیز بیاورند.
بدین سان جنگ می جمشید كیانفررفت و در همان هنگام توپهای دیگر همچنان مجلس را بمباران می جمشید كیانفرکردند و هرگونه ویرانی پدید می جمشید كیانفرآوردند. نیم جمشید كیانفرساعت به نیمروز، جنگ به جمشید كیانفریکباره پایان پذیرفت. مامانتوف می گوید: «در میدان جلوی مجلس نزدیک 20لاشه اسب افتاده بود. دریای خون موج می جمشید كیانفرزد و هنوز به جمشید كیانفرزمین فرو نرفته بود. […] یک مرده پهلوی قراولخانه افتاده، و از گیجگاه شکسته آن خون سرخ و سیاهی روان بود. خانه جمشید كیانفرهایی که نگهداران مجلس از آنها تیرانداخته بودند پرده غمانگیزی را نشان میداد. پاره دیوارها افتاده و پاره ای شکاف برداشته بود، یک شیشه در پنجره جمشید كیانفرها دیده نمی جمشید كیانفرشد. درها از جا کنده شده پشتبامها از تکههای گلولههای سوزان و افشان سوراخ سوراخ شده بود.» لیاخوف چون فیروز درآمده بنیاد مشروطه را برانداخته بود رشته همه کارها در دست او میبود. روز چهارشنبه سوم تیرماه در تهران فرمانداری نظامی برپاگردید. آگهی در این باره […] با دست لیاخوف نوشته شده و بهچاپخانه رفته بود و امروز در شهر پراکنده گردید. «مردم نمی جمشید كیانفربایست در خیابان جمشید كیانفرها در یکجایی گرد آیند. اگر کسانی نافرمانی نمودندی سپاهیان بایستی با شلیک تفنگ پراکنده شان گردانند. […] آنانکه با سپاه ستیزیدندی سپاهیان یارستندی آنانرا بزنند.» امروز جارکشیدند که بازارها باز شود، و بازاریان از ترس فرمان بردند و بازارها را باز کردند. همه نشانههای مشروطه از میان برخاسته، نه روزنامهای، نه انجمنی، نه گفتاری ولی کارها بسامان و آرامش پدیدار میبود.
روزنامه قانون
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید